اینکه
می گویم پایه های اصولی و شعائر اصلی هرنوع اسلام ،از جملۀ اسلام انقلابی
مدّعی این جماعت، بخاطر اینست که هیچگا ه از بدو تاسیس سازمان مجاهدین تا
تبدیل شدن آن به جماعت رجوی ،نه یک نوشتۀ کوتاه یا تحلیل یا جزوه تحت عنوان
فلسفۀ "حجاب" از طرف این جماعت انتشار نیافته است،اگر وجود دارد،بزرگواری
کرده جهت روشن شدن اذهان،یا حدّاقل اذهان اعضای زن خود آنرا نشر دهید. ادامهی مطلب...
۱۶ نظر:
ناشناس
گفت...
مردک عوضی تو حتما باید چیزی بنویسی که بگویی هستی مردک عوضی میدونی لچک یعنی توهین به مادر من مردک عوضی صحبت از همبستگی عملی میکنی بدون دیدن زنان شجاعی که با داشتن روسری در اعتراض به حجاب اجباری و اتحاد با دیگر هموطنان خود در خیابانهای ایران روسری بر چوب کردند مردک عوضی ............ نه فعلا همین بسه
خطاب به این آقای عوضی پور ، معلوم است که شما واقعا خود "عوضی" هستید،منظورم از عوضی اینست که هم مطلب را عوضی فهمیده ای و هم عوضی انتقاد پایه ای و انتقاد اساسی به دودوزه بازی خانم رئیس جمهور تنها مقاومت و آن همسر مفقودش را به مادر معتقد و بی ادعای خویش که اعتقادات پاک و خالصانه مذهبی خود را دارد و چادر یا رو سری برسر دارد و آنرا به سیاست و رسیدن به قدرت وسیله نمی کند گرفته اید،یعنی جان بابا همه چیزرا شما عوضی برداشت کرده اید.. پس بهتر است ابتدا خوب موضوع را حلّاجی کنید تا نوشتۀ مرا به مادر خویش و هزاران مادر پاکدل دیگر که اعتقادات فردی و خالصانۀ خود را دارند نسبت ندهید. آن زنان شجاع روسری به سر هم که شما به آنها اشاره کرده اید به جوهرۀ آزادی ایمان دارند و خود اسیر یک سنّت متجاوز هستند که توّسط متجاوزین عرب مسلمان اوّلیه تاریخا به آنها تحمیل شده است،اینرا ایمان داشته باشیم که اگرر همین زنان شجاع روسری دار در یک جامعه آزاد و دمکراتیک قرار بگیرند و ریشۀ این لچک را بدانند،بدون شک آنرا به صاحبان اصلیش یعنی به زباله دان تحویل خواهند داد. .ضمنا عوضی آن رهبران بی مایه و اپورتونیست هستند که به امثال شماها بجز شعر وشعار و بد دهنی هیچ موضوع اساسی آموزش نداده و نمیدهند،در آخر هم به شما بگویم که اگر شما هم شهامت و جرئت دارید و نمی ترسید بفرمائید با عکس و مشخصات واقعی خود مطلب یا به قول خودتان چیزی بنویسید تا نشان بدهید هستید و امثال من منزوی و نیست بشویم. امّا نه شهامت دارید و نه چیزی بجز توهین برای گفتن،عین فالانژهای صدر انقلاب . خدا شما را بیامرزد
ای بی تعادل بیکار که معلوم است سطح شعور و درکت از شناخت گوسفند و بز و خوک یعنی این زبان بسته های بی آزار بالاتر نیست و گویا قصد جابجائی را هم ندارد،چرا که نظر قبلیت این بود که اینجانب را"مردک عوضی" خطاب کرده بودی، معلوم شد که شما در طویله رشد و نمو کرده اید و نه تنها قصد خروج از این طویلۀ گرم و نرم را نداری ،گویا پس پسک هم میروی.ای بینوا هر موجودی اگر مثل تو دائما در طویله تشریف نداشته باشد و آب و نانش از جائی دیگر تامین نگردد،جبرا با پارامترهای جدیدی در زندگی روبرو می شود و از آنها تاثیر پذیرفته و بر آنها تاثیر می گذارد واین کنش و واکنش تغییراتی را در او ایجاد می کندکه توی بدبخت طویله نشین این حرفها برایت سنگین است،امّا اجبارا باید بگویم .برای شخص بینوائی امثال تو که در طویله رشد و نمو کرده است واژۀ "دیالکتیک" و تکامل بیگانه و سنگین است،برو از صاحبان طویله که علوفه ات را تامین می کنند بپرس "دیالکتیک" و تکامل یعنی چه ؟ ضمنا بدبخت خوب است بدانی که "حرکت" در جوهرۀ خویش خوب است،حتّی اگر برخی اوقات به عقب باشد.البته باز تکرار می کنم که میدانم این حرفها برای توی طویله نشین سنگینند،پس برو من وامثال مرا بره و بز و ...خظاب کن،مشکلی نیست ولی بیجا کسی را گاز نگییرید. چرا که : گاوان و خران بار بردار به زادمیا ن مردم آزار برایت آرزوی خروج از طویل را دارم .
با درود به شما هموطن ارجمند آقا یا خانم آزاده، من هم منظورم ایشان است که با اینکه مرا گوسفند خطاب کرده،امّا اسم همین گوسفند را به قول خودش برای وجه کسب کردن با یک پسوند" دیگه" به سرقت برده و بر خویش گذاشته است.این تیپ مریدان اسیر حریم مراد را بویژه که نان و آبشان بدست دیگری است بحثی نیست . با این حال اگر اشتباهی شده ،از شما خانم یا آقای آزاده پوزش می طلبم . با بهترینهای برای شما.
با عرض پوزش از آقا یا خانم آزاده، پیام زیر برای آنکسی است که نام مرا بدون اجازه ،بر خویش نهاده و فقط بر آن یک پسوند "دیگه" اضافه کرده.
در ضمن از آقای یغمائی مسئول محترم سایت دریچه درخواست دارم که اگر امکانش هست از افراد بخواهند یا با نام حقیقی خویش و یا نام مستعار بر صفحه نظرات بنویسند و اجازه ندهد که از اسم فرد دیگری استفاده شود، حتّی با پیشوند یا پسوند ،و عذر آنها را بخواهد. با پوزش مجدد از آقا یا خانم آزاده و با سپاس از آقای یغمائی.
امّا : ای بی تعادل بیکار که معلوم است سطح شعور و درکت از شناخت گوسفند و بز و خوک یعنی این زبان بسته های بی آزار بالاتر نیست و گویا قصد جابجائی را هم ندارد،چرا که نظر قبلیت این بود که اینجانب را"مردک عوضی" خطاب کرده بودی، معلوم شد که شما در طویله رشد و نمو کرده اید و نه تنها قصد خروج از این طویلۀ گرم و نرم را نداری ،گویا پس پسک هم میروی.ای بینوا هر موجودی اگر مثل تو دائما در طویله تشریف نداشته باشد و آب و نانش از جائی دیگر تامین نگردد،جبرا با پارامترهای جدیدی در زندگی روبرو می شود و از آنها تاثیر پذیرفته و بر آنها تاثیر می گذارد واین کنش و واکنش تغییراتی را در او ایجاد می کندکه توی بدبخت طویله نشین این حرفها برایت سنگین است،امّا اجبارا باید بگویم .برای شخص بینوائی امثال تو که در طویله رشد و نمو کرده است واژۀ "دیالکتیک" و تکامل بیگانه و سنگین است،برو از صاحبان طویله که علوفه ات را تامین می کنند بپرس "دیالکتیک" و تکامل یعنی چه ؟ ضمنا بدبخت خوب است بدانی که "حرکت" در جوهرۀ خویش خوب است،حتّی اگر برخی اوقات به عقب باشد.البته باز تکرار می کنم که میدانم این حرفها برای توی طویله نشین سنگینند،پس برو من وامثال مرا بره و بز و ...خظاب کن،مشکلی نیست ولی بیجا کسی را گاز نگییرید. چرا که : گاوان و خران بار بردار به زادمیا ن مردم آزار برایت آرزوی خروج از طویل را دارم .
م.ت. اخلاقی! اولاً شما یکه م.ت دنیا نیستید، چته سر و صدا راه انداختی که اسمت به سرقت رفته، چیزی که تو ایرون فراوونه ممّد تقیه (اگه واقعا اینطوری فکر میکنی سعی کن که شبا تو گاوصندوق .... بیخیالش).
دوماً، من نه به کسی چیزی حواله دادم (منظورم کامنت نویسی ست به نام گوسفند آزاده که شاخ گوسفند حواله میدهد، ایرادی نیست، گوسفند است و کاریش نمیشه کرد الا دعا برای شفا یافتنش) و نه مثل شماها (م.ت. اخلاقی و گوسفند آزاده و ....) هستم.
تمام ترمهای استفاده شده در کامنت من از گفته های خودتان است.
شماها خودتان خود را اول گوسفند خواندید نه من، نوشته های خود را یک بار دیگر مرور کنید، چه از مقالهٔ و چه از کامنت هایتان (برگردید به دو خط بالاتر، خود خود را گوسفند میخواند و طبیعتأ گوسفند در طویله زندگی میکنه، بزرگ میشه و میشه طویله نشین خطابش کرد) .
شما خودتان گفتید و نوشتید که فریب خورده بودید.
شما خودتان گفتید و نوشتید پشیمانید.
شماها خود گفتید و نوشتید که در حصار محصور بودید و درک و شناخت درست نداشتید. شماها خود گفتید و نوشتید که به همدیگر فحاشی میکردید و گاهاً همدیگر را کتک میزدید، یا به عباراتی دیگر گاز میگرفتید (باز هم با استفاده از کلمات خودتان در یکی از همین کامنتها).
حال بروید و کلمات مناسب را برای کسانی که به یکدیگر فحاشی میکنند، به روی هم تف پر تاپ میکنن و همدیگر را کتک میزنن پیدا کنید. راه دوری لازم نیست بروید، کافیست کامنت های زیر این مقالهٔ را مدح نظر قرار بدهید تا به کلمات چماقدار، طویله نشین، گاوان ، خران بار بردار، ... برسید.
در ضمن استفاده از کلماتی چون دیالکتیک، جوهره، ..... چیزی بهت اضافه نکرده و نمیکنه. پز و فیگور روشنفکری بس است.
اما در جواب آرزوی خروج از طویله، حالا بگید چه کس یا کسانی در طویله زندگی میکنند و باید از طویله خارج بشن (یادتون نره که خودتان گفتید که گوسفند هستید، گوسفند هم که جاش معلومه).
برای فعلا کافیست.
همانطور که قبلاً هم نوشتم از من کاری ساخته نیست مگر خداوند شما را شفا دهد
یکی از معانی«دیگه» عوضی است.مثلاکسی می گوید اب بده، نوشابه بهش بدی ،میگه عوضی دادی،یا مثلا سراغ یک نفر بروید وبگوئید حسن،اگر نفر حسن نباشد ،میگوید ببخشید عوضی گرفتی. حال اقای عوضی معلوم است پاک همه چیز را قاطی کردی،از کتک زدن و فوش دادن و.....حرف می زنی ! اقای عوضی ببخشید مطلب اینجانب را با مطلب فرد دیگری باز عوضی گرفتی.بهتر است اول بروی حافظه ات را یک کنترل بکنی تا اینقدر پرت و پلا ننویسی. برایت از پرورندگانت طلب رسیدگی به تو را دارم تا شاید شفا یابی .اگر عوضی نیستی و بجائی اویزان، شهامت داری با عکس و مشخصات واقعی و نه «عوضی» بنویس.چرا که پاسخ دادن به امثال تو اقا یا خانم «عوضی» بی نتیجه است .بهت برنخوره که عوضی خطابت کردم ،اخر این نام خانوادگی است که خودت بر روی خودت گذاشته ای م ت اخلاقی
ملا لغتی(جواد)، فکر کردی که خیلی زرنگ تشریف داری. ببینیم که تو، تو کامنتات چی نوشتی.
نوشتی کیلو چنده، باید بنویسی کیلویی چنده. در ضمن مسئولت درسته نه اونی که تو نوشتی(مسوولت). نتیجه اینکه اگه دلایل شما کلاس سوادآموزی را ملزم میکنه، شما باید در صف اوّل قرار بگیری چون نوشته ات که اشکال داره به اضافه اینکه مسئول هم داشتی یا داری، یعنی ردیف ردیفی.
ببین م.ت. اخلاقی! تو هم با صغرا کبری کردن کارت پیش نمیره. عکس مار کشیدن هم دردی ازت دوا نمیکنه (مثل معنی کردن لغت دیگه). تو حتا معانی لغات را هم نمیدونی. مینویسم شاید یاد بگیری. دیگه لغت عامیانه دیگر است. دیگر هم به معنی دگر، بیگانه، غیر، شخص یا چیزی غیر از آنکه قبلاً گفته شده میباشد.
م.ت. اخلاقی! البته مشکل تو و امثال جواد اینا نیست، از یه چیز دیگست که بماند.
از این نقطه به بعد جوابی به کامنتاتون نمیدم چون وقت تلف کردنه، آخه شماها بعد از بیست سی سال به این نتیجه رسیدید که راه رفته اشتباه بوده. بیست سی سال دیگه (حد اکثر) در سراشیبی قبر شاید بازم نظرتون عوض بشه. خدا را چه دیدی. همین شما را بس
همانطور که قبلاً هم نوشتم از من کاری ساخته نیست مگر خداوند شما را شفا دهد تا شاید
این چند سال آخر عمرتون رو در آرامش زندگی کنید الهی آمین
ملا لغتی(جواد)، فکر کردی که خیلی زرنگ تشریف داری. ببینیم که تو، تو کامنتات چی نوشتی.
نوشتی کیلو چنده، باید بنویسی کیلویی چنده. در ضمن مسئولت درسته نه اونی که تو نوشتی(مسوولت). نتیجه اینکه اگه دلایل شما کلاس سوادآموزی را ملزم میکنه، شما باید در صف اوّل قرار بگیری چون نوشته ات که اشکال داره به اضافه اینکه مسئول هم داشتی یا داری، یعنی ردیف ردیفی.
ببین م.ت. اخلاقی! تو هم با صغرا کبری کردن کارت پیش نمیره. عکس مار کشیدن هم دردی ازت دوا نمیکنه (مثل معنی کردن لغت دیگه). تو حتا معانی لغات را هم نمیدونی. مینویسم شاید یاد بگیری. دیگه لغت عامیانه دیگر است. دیگر هم به معنی دگر، بیگانه، غیر، شخص یا چیزی غیر از آنکه قبلاً گفته شده میباشد.
م.ت. اخلاقی! البته مشکل تو و امثال جواد اینا نیست، از یه چیز دیگست که بماند.
از این نقطه به بعد جوابی به کامنتاتون نمیدم چون وقت تلف کردنه، آخه شماها بعد از بیست سی سال به این نتیجه رسیدید که راه رفته اشتباه بوده. بیست سی سال دیگه (حد اکثر) در سراشیبی قبر شاید بازم نظرتون عوض بشه. خدا را چه دیدی. همین شما را بس
همانطور که قبلاً هم نوشتم از من کاری ساخته نیست مگر خداوند شما را شفا دهد تا شاید
این چند سال آخر عمرتون رو در آرامش زندگی کنید الهی آمین
چواد ملا نقطی، وقتی میخوای ایراد املائی بگیری، یه نگاهم به انشای رفیقت بد اخلاق بکن؛ فحش را «فوش» نوشته است! البته ایشان آزاد هستند به دیگران نسبت گاو خر و گوسفند بدهند، اما دوست ندارند کسی ایشان را کلاغ خطاب کنه! کلاغی که قار قار میکنه، کونش پاره است!
با درود به همۀ آنهائی که در پی کشف حقیقت و راستی هستند، آنکه نشسته است هرگز زمین نخواهد خورد،آنکه هیچگاه اشتباه دیکته ای ندارد مکتب نرفته است،قرار نیست همه نمرۀ 20 بگیرند. در یک کلام همه چیز نسبی است و در این جهان بزرگ همه چیز در حال تغییر. لذا بنظر اینجانب اشکال املائی از هم دیگر گرفتن و به وسط کشیدن پای کلاغ و گوسفند و مرغ ... مسئله ای از صاحب مردگان خمینی و رژیم رو به سقوط جمهوری اسلامی و به روی میز آمدن چهرۀ واقعی اسلام ناب محمّدی حلّ نمی کند. لذا در یک کلام خطاب به سربازان بدنام با نام و بی نام از هر دو طرف ولی فقیه عمامه به سر و ولی فقیه عمامه در سر می گویم که کور خوانده اید که مرا و امثال مرا از حرکت در جهت سرنگونی ولی فقیه عمامه بر سر و افشای ولی فقیه عمامه در سر وادار به سکوت کنید. تا آخرین توان با هر ایراد و اشکالی از این حرکت دست نخواهم کشید،دوستان نباید در دامی که پهن شده افتاد.حامیان اصل "ولایت فقاهتی" باز هم بنویسید،فحش(به زبان عامیانه فوش)بدهید،این آخرین پاسخ به همۀ مزدوران از هر دو طرف است، در یک کلام : ما زنده برآنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست . مرگ برولی فقیه عمامه بر سر ننگ بر ولی فقیه عمامه در سر. پیروز باد ملّت ایران .
۱۶ نظر:
مردک عوضی تو حتما باید چیزی بنویسی که بگویی هستی
مردک عوضی میدونی لچک یعنی توهین به مادر من
مردک عوضی صحبت از همبستگی عملی میکنی بدون دیدن زنان شجاعی که با داشتن روسری در اعتراض به حجاب اجباری و اتحاد با دیگر هموطنان خود در خیابانهای ایران روسری بر چوب کردند
مردک عوضی ............ نه فعلا همین بسه
یه م.ت دیگه
خطاب به این آقای عوضی پور ،
معلوم است که شما واقعا خود "عوضی" هستید،منظورم از عوضی اینست که هم مطلب را عوضی فهمیده ای و هم عوضی انتقاد پایه ای و انتقاد اساسی به دودوزه بازی خانم رئیس جمهور تنها مقاومت و آن همسر مفقودش را به مادر معتقد و بی ادعای خویش که اعتقادات پاک و خالصانه مذهبی خود را دارد و چادر یا رو سری برسر دارد و آنرا به سیاست و رسیدن به قدرت وسیله نمی کند گرفته اید،یعنی جان بابا همه چیزرا شما عوضی برداشت کرده اید.. پس بهتر است ابتدا خوب موضوع را حلّاجی کنید تا نوشتۀ مرا به مادر خویش و هزاران مادر پاکدل دیگر که اعتقادات فردی و خالصانۀ خود را دارند نسبت ندهید. آن زنان شجاع روسری به سر هم که شما به آنها اشاره کرده اید به جوهرۀ آزادی ایمان دارند و خود اسیر یک سنّت متجاوز هستند که توّسط متجاوزین عرب مسلمان اوّلیه تاریخا به آنها تحمیل شده است،اینرا ایمان داشته باشیم که اگرر همین زنان شجاع روسری دار در یک جامعه آزاد و دمکراتیک قرار بگیرند و ریشۀ این لچک را بدانند،بدون شک آنرا به صاحبان اصلیش یعنی به زباله دان تحویل خواهند داد. .ضمنا عوضی آن رهبران بی مایه و اپورتونیست هستند که به امثال شماها بجز شعر وشعار و بد دهنی هیچ موضوع اساسی آموزش نداده و نمیدهند،در آخر هم به شما بگویم که اگر شما هم شهامت و جرئت دارید و نمی ترسید بفرمائید با عکس و مشخصات واقعی خود مطلب یا به قول خودتان چیزی بنویسید تا نشان بدهید هستید و امثال من منزوی و نیست بشویم. امّا نه شهامت دارید و نه چیزی بجز توهین برای گفتن،عین فالانژهای صدر انقلاب .
خدا شما را بیامرزد
ببین م.ت اخلاقی،
اگر تو در گذشته مثل گوسفند به دنبال اینها بودی آن به خودت مربوطه.
الان هم تغیری نکردی.
تا دیروز به دنبال رهبر بودی و خودت را برای اینها جر میدادی، الان هم معلوم نیست برای ؟؟؟ تا فردا چه پیش آید.
در نهایت همان هستی که در بالا گفتم و همان خواهی ماند.
از ما کاری ساخته نیست مگر خداوند شما را شفا دهد
یه م.ت دیگه
گوسفند هم بودن هم یک شرافت دارد که م ت دیگه نداره
چناقداران رجوی بسبج شده اند. بعد تعجب میکنند که چزا اینقدر در ایران منفورند. آهاااااای جماعت عصر آگاهیست . رهبر عقیدتی کیلو چنده؟
ای بی تعادل بیکار که معلوم است سطح شعور و درکت از شناخت گوسفند و بز و خوک یعنی این زبان بسته های بی آزار بالاتر نیست و گویا قصد جابجائی را هم ندارد،چرا که نظر قبلیت این بود که اینجانب را"مردک عوضی" خطاب کرده بودی، معلوم شد که شما در طویله رشد و نمو کرده اید و نه تنها قصد خروج از این طویلۀ گرم و نرم را نداری ،گویا پس پسک هم میروی.ای بینوا هر موجودی اگر مثل تو دائما در طویله تشریف نداشته باشد و آب و نانش از جائی دیگر تامین نگردد،جبرا با پارامترهای جدیدی در زندگی روبرو می شود و از آنها تاثیر پذیرفته و بر آنها تاثیر می گذارد واین کنش و واکنش تغییراتی را در او ایجاد می کندکه توی بدبخت طویله نشین این حرفها برایت سنگین است،امّا اجبارا باید بگویم .برای شخص بینوائی امثال تو که در طویله رشد و نمو کرده است واژۀ "دیالکتیک" و تکامل بیگانه و سنگین است،برو از صاحبان طویله که علوفه ات را تامین می کنند بپرس "دیالکتیک" و تکامل یعنی چه ؟
ضمنا بدبخت خوب است بدانی که "حرکت" در جوهرۀ خویش خوب است،حتّی اگر برخی اوقات به عقب باشد.البته باز تکرار می کنم که میدانم این حرفها برای توی طویله نشین سنگینند،پس برو من وامثال مرا بره و بز و ...خظاب کن،مشکلی نیست ولی بیجا کسی را گاز نگییرید.
چرا که :
گاوان و خران بار بردار
به زادمیا ن مردم آزار
برایت آرزوی خروج از طویل را دارم .
من منظورم اون م.ت دیگه بود نه شما اقای اخلاقی من به اون مرتیکه گفتم نه شما الهی که شاخ هر چی گوسفنده... لالاه الاالله.....
با درود به شما هموطن ارجمند آقا یا خانم آزاده،
من هم منظورم ایشان است که با اینکه مرا گوسفند خطاب کرده،امّا اسم همین گوسفند را به قول خودش برای وجه کسب کردن با یک پسوند" دیگه" به سرقت برده و بر خویش گذاشته است.این تیپ مریدان اسیر حریم مراد را بویژه که نان و آبشان بدست دیگری است بحثی نیست .
با این حال اگر اشتباهی شده ،از شما خانم یا آقای آزاده پوزش می طلبم .
با بهترینهای برای شما.
با عرض پوزش از آقا یا خانم آزاده،
پیام زیر برای آنکسی است که نام مرا بدون اجازه ،بر خویش نهاده و فقط بر آن یک پسوند "دیگه" اضافه کرده.
در ضمن از آقای یغمائی مسئول محترم سایت دریچه درخواست دارم که اگر امکانش هست از افراد بخواهند یا با نام حقیقی خویش و یا نام مستعار بر صفحه نظرات بنویسند و اجازه ندهد که از اسم فرد دیگری استفاده شود، حتّی با پیشوند یا پسوند ،و عذر آنها را بخواهد.
با پوزش مجدد از آقا یا خانم آزاده و با سپاس از آقای یغمائی.
امّا :
ای بی تعادل بیکار که معلوم است سطح شعور و درکت از شناخت گوسفند و بز و خوک یعنی این زبان بسته های بی آزار بالاتر نیست و گویا قصد جابجائی را هم ندارد،چرا که نظر قبلیت این بود که اینجانب را"مردک عوضی" خطاب کرده بودی، معلوم شد که شما در طویله رشد و نمو کرده اید و نه تنها قصد خروج از این طویلۀ گرم و نرم را نداری ،گویا پس پسک هم میروی.ای بینوا هر موجودی اگر مثل تو دائما در طویله تشریف نداشته باشد و آب و نانش از جائی دیگر تامین نگردد،جبرا با پارامترهای جدیدی در زندگی روبرو می شود و از آنها تاثیر پذیرفته و بر آنها تاثیر می گذارد واین کنش و واکنش تغییراتی را در او ایجاد می کندکه توی بدبخت طویله نشین این حرفها برایت سنگین است،امّا اجبارا باید بگویم .برای شخص بینوائی امثال تو که در طویله رشد و نمو کرده است واژۀ "دیالکتیک" و تکامل بیگانه و سنگین است،برو از صاحبان طویله که علوفه ات را تامین می کنند بپرس "دیالکتیک" و تکامل یعنی چه ؟
ضمنا بدبخت خوب است بدانی که "حرکت" در جوهرۀ خویش خوب است،حتّی اگر برخی اوقات به عقب باشد.البته باز تکرار می کنم که میدانم این حرفها برای توی طویله نشین سنگینند،پس برو من وامثال مرا بره و بز و ...خظاب کن،مشکلی نیست ولی بیجا کسی را گاز نگییرید.
چرا که :
گاوان و خران بار بردار
به زادمیا ن مردم آزار
برایت آرزوی خروج از طویل را دارم .
م.ت. اخلاقی! اولاً شما یکه م.ت دنیا نیستید، چته سر و صدا راه انداختی که اسمت به سرقت رفته، چیزی که تو ایرون فراوونه ممّد تقیه (اگه واقعا اینطوری فکر میکنی سعی کن که شبا تو گاوصندوق .... بیخیالش).
دوماً، من نه به کسی چیزی حواله دادم (منظورم کامنت نویسی ست به نام گوسفند آزاده که شاخ گوسفند حواله میدهد، ایرادی نیست، گوسفند است و کاریش نمیشه کرد الا دعا برای شفا یافتنش) و نه مثل شماها (م.ت. اخلاقی و گوسفند آزاده و ....) هستم.
تمام ترمهای استفاده شده در کامنت من از گفته های خودتان است.
شماها خودتان خود را اول گوسفند خواندید نه من، نوشته های خود را یک بار دیگر مرور کنید، چه از مقالهٔ و چه از کامنت هایتان (برگردید به دو خط بالاتر، خود خود را گوسفند میخواند و طبیعتأ گوسفند در طویله زندگی میکنه، بزرگ میشه و میشه طویله نشین خطابش کرد) .
شما خودتان گفتید و نوشتید که فریب خورده بودید.
شما خودتان گفتید و نوشتید پشیمانید.
شماها خود گفتید و نوشتید که در حصار محصور بودید و درک و شناخت درست نداشتید.
شماها خود گفتید و نوشتید که به همدیگر فحاشی میکردید و گاهاً همدیگر را کتک میزدید، یا به عباراتی دیگر گاز میگرفتید (باز هم با استفاده از کلمات خودتان در یکی از همین کامنتها).
حال بروید و کلمات مناسب را برای کسانی که به یکدیگر فحاشی میکنند، به روی هم تف پر تاپ میکنن و همدیگر را کتک میزنن پیدا کنید. راه دوری لازم نیست بروید، کافیست کامنت های زیر این مقالهٔ را مدح نظر قرار بدهید تا به کلمات چماقدار، طویله نشین، گاوان ، خران بار بردار، ... برسید.
در ضمن استفاده از کلماتی چون دیالکتیک، جوهره، ..... چیزی بهت اضافه نکرده و نمیکنه. پز و فیگور روشنفکری بس است.
اما در جواب آرزوی خروج از طویله، حالا بگید چه کس یا کسانی در طویله زندگی میکنند و باید از طویله خارج بشن (یادتون نره که خودتان گفتید که گوسفند هستید، گوسفند هم که جاش معلومه).
برای فعلا کافیست.
همانطور که قبلاً هم نوشتم از من کاری ساخته نیست مگر خداوند شما را شفا دهد
یه م.ت دیگه
یکی از معانی«دیگه» عوضی است.مثلاکسی می گوید اب بده، نوشابه بهش بدی ،میگه عوضی دادی،یا مثلا سراغ یک نفر بروید وبگوئید حسن،اگر نفر حسن نباشد ،میگوید ببخشید عوضی گرفتی.
حال اقای عوضی معلوم است پاک همه چیز را قاطی کردی،از کتک زدن و فوش دادن و.....حرف می زنی !
اقای عوضی ببخشید مطلب اینجانب را با مطلب فرد دیگری باز عوضی گرفتی.بهتر است اول بروی حافظه ات را یک کنترل بکنی تا اینقدر پرت و پلا ننویسی.
برایت از پرورندگانت طلب رسیدگی به تو را دارم تا شاید
شفا یابی .اگر عوضی نیستی و بجائی اویزان، شهامت داری با عکس و مشخصات واقعی و نه «عوضی» بنویس.چرا که پاسخ دادن به امثال تو اقا یا خانم «عوضی» بی نتیجه است .بهت برنخوره که عوضی خطابت کردم ،اخر این نام خانوادگی است که خودت بر روی خودت گذاشته ای
م ت اخلاقی
م.ت دیگه خیلی روشنفکری ننویس ولی اگر خواستی بنویسی بجای مدح نظر باید بنویسی مدنظر.بجای وقت تلف کردن تو اینترنت به مسوولت بگو واست کلاس سوادآموزی بزاره
ملا لغتی(جواد)، فکر کردی که خیلی زرنگ تشریف داری. ببینیم که تو، تو کامنتات چی نوشتی.
نوشتی کیلو چنده، باید بنویسی کیلویی چنده. در ضمن مسئولت درسته نه اونی که تو نوشتی(مسوولت).
نتیجه اینکه اگه دلایل شما کلاس سوادآموزی را ملزم میکنه، شما باید در صف اوّل قرار بگیری چون نوشته ات که اشکال داره به اضافه اینکه مسئول هم داشتی یا داری، یعنی ردیف ردیفی.
ببین م.ت. اخلاقی! تو هم با صغرا کبری کردن کارت پیش نمیره. عکس مار کشیدن هم دردی ازت دوا نمیکنه (مثل معنی کردن لغت دیگه).
تو حتا معانی لغات را هم نمیدونی. مینویسم شاید یاد بگیری.
دیگه لغت عامیانه دیگر است. دیگر هم به معنی دگر، بیگانه، غیر، شخص یا چیزی غیر از آنکه قبلاً گفته شده میباشد.
م.ت. اخلاقی! البته مشکل تو و امثال جواد اینا نیست، از یه چیز دیگست که بماند.
از این نقطه به بعد جوابی به کامنتاتون نمیدم چون وقت تلف کردنه، آخه شماها بعد از بیست سی سال به این نتیجه رسیدید که راه رفته اشتباه بوده. بیست سی سال دیگه (حد اکثر) در سراشیبی قبر شاید بازم نظرتون عوض بشه. خدا را چه دیدی.
همین شما را بس
همانطور که قبلاً هم نوشتم از من کاری ساخته نیست مگر خداوند شما را شفا دهد تا شاید
این چند سال آخر عمرتون رو در آرامش زندگی کنید
الهی آمین
یه م.ت دیگه
ملا لغتی(جواد)، فکر کردی که خیلی زرنگ تشریف داری. ببینیم که تو، تو کامنتات چی نوشتی.
نوشتی کیلو چنده، باید بنویسی کیلویی چنده. در ضمن مسئولت درسته نه اونی که تو نوشتی(مسوولت).
نتیجه اینکه اگه دلایل شما کلاس سوادآموزی را ملزم میکنه، شما باید در صف اوّل قرار بگیری چون نوشته ات که اشکال داره به اضافه اینکه مسئول هم داشتی یا داری، یعنی ردیف ردیفی.
ببین م.ت. اخلاقی! تو هم با صغرا کبری کردن کارت پیش نمیره. عکس مار کشیدن هم دردی ازت دوا نمیکنه (مثل معنی کردن لغت دیگه).
تو حتا معانی لغات را هم نمیدونی. مینویسم شاید یاد بگیری.
دیگه لغت عامیانه دیگر است. دیگر هم به معنی دگر، بیگانه، غیر، شخص یا چیزی غیر از آنکه قبلاً گفته شده میباشد.
م.ت. اخلاقی! البته مشکل تو و امثال جواد اینا نیست، از یه چیز دیگست که بماند.
از این نقطه به بعد جوابی به کامنتاتون نمیدم چون وقت تلف کردنه، آخه شماها بعد از بیست سی سال به این نتیجه رسیدید که راه رفته اشتباه بوده. بیست سی سال دیگه (حد اکثر) در سراشیبی قبر شاید بازم نظرتون عوض بشه. خدا را چه دیدی.
همین شما را بس
همانطور که قبلاً هم نوشتم از من کاری ساخته نیست مگر خداوند شما را شفا دهد تا شاید
این چند سال آخر عمرتون رو در آرامش زندگی کنید
الهی آمین
یه م.ت دیگه
چواد ملا نقطی، وقتی میخوای ایراد املائی بگیری، یه نگاهم به انشای رفیقت بد اخلاق بکن؛ فحش را «فوش» نوشته است! البته ایشان آزاد هستند به دیگران نسبت گاو خر و گوسفند بدهند، اما دوست ندارند کسی ایشان را کلاغ خطاب کنه! کلاغی که قار قار میکنه، کونش پاره است!
م.ت دیگه شمار 2
با درود به همۀ آنهائی که در پی کشف حقیقت و راستی هستند،
آنکه نشسته است هرگز زمین نخواهد خورد،آنکه هیچگاه اشتباه دیکته ای ندارد مکتب نرفته است،قرار نیست همه نمرۀ 20 بگیرند. در یک کلام همه چیز نسبی است و در این جهان بزرگ همه چیز در حال تغییر.
لذا بنظر اینجانب اشکال املائی از هم دیگر گرفتن و به وسط کشیدن پای کلاغ و گوسفند و مرغ ... مسئله ای از صاحب مردگان خمینی و رژیم رو به سقوط جمهوری اسلامی و به روی میز آمدن چهرۀ واقعی اسلام ناب محمّدی حلّ نمی کند.
لذا در یک کلام خطاب به سربازان بدنام با نام و بی نام از هر دو طرف ولی فقیه عمامه به سر و ولی فقیه عمامه در سر می گویم که کور خوانده اید که مرا و امثال مرا از حرکت در جهت سرنگونی ولی فقیه عمامه بر سر و افشای ولی فقیه عمامه در سر وادار به سکوت کنید. تا آخرین توان با هر ایراد و اشکالی از این حرکت دست نخواهم کشید،دوستان نباید در دامی که پهن شده افتاد.حامیان اصل "ولایت فقاهتی" باز هم بنویسید،فحش(به زبان عامیانه فوش)بدهید،این آخرین پاسخ به همۀ مزدوران از هر دو طرف است، در یک کلام :
ما زنده برآنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست .
مرگ برولی فقیه عمامه بر سر
ننگ بر ولی فقیه عمامه در سر.
پیروز باد ملّت ایران .
ارسال یک نظر