احتمالا دارن خدم و حشم تشکیلات را تست میکنن که افسار پاره کردن یا نه ؟ اگر جرات سوال پیدا کردن که اببندی لازمه واگر هم جرات سوال پیدا نکردن که فعلا اوضاع خوبه ! به همین سادگی ! دنبال مسائل پیچیده هم نباشید . ضمنا اگه اشتباه شده باشه که فاجعه است چون یعتی کسی سایت را نگاهم نمیکنه ! واگرن نگاه کنه سر در نمیاره ! اینا چیزی نمیدونن که ! فقط میدونن باید کف بزنن ولاغیر .
در پس از ۵۷ و خصوصا ۶۴ مسعود و مریم را طوری بصورت فرا انسانی تو کله خدم و حشم کرده اند که انان هرگز به خود جرات نمیدهند درباره رفتار قدیسان انتقادی فکر کنند ! در نشستها این موضوع کاملا جلوه مینماید هنگامی که این خانم و اقا با هیبت خاصی وارد میشوند ابتدا کف زدن ها قطع میشود و سالن در سکوت برای سرود فرو میرود و تا رهبر ایستاده همه خبردار میاستند ! حتی وقتی خانم دستنوشته ای را فراموش کرده با خود به نشست بیاورد اقا به ایشان میگوید میخوای خبر دار نگهشان دارم تا بروی و بیاوری ! و جال که این حرف را هنه بصورت ضعیف میشنوند اما انگار نشنیده اند ! فردیتی وجود ندارد تا بشنوند ... خانم میاید و نشست شروع میشود ... از اول تا اخر خانم و اقا برای هم سابقه و قداست میتراشتد و نثار هم نیکنند و خدم و حشم فردیت باخته همچنان کف میزنند . مردها و زن های طلاق اجباری داده بصورت دسته های جدا از هم نشسته و به افاضات خانم و اقای مزدوج ! نگاه میکنند و کف میزنند ! وای به کجا رفته ایم ؟ رهبر بصورت دستوری افراد را بلند میکند وبصورت کاملا تحقیر امیزی توضیح درباره انقلاب مریم و فروغ ۲ توضیح میخواهد ! مخاطبین با چاپلوسی خاص خودشان اظهار میدارند در فروغ ۲ میتوانند ۱۰۰ برابر بیشتر دشمن را از هم بشکافند !!! رهبر سوال میکتد اخه چطور ؟ مگر چه شده ؟ چاپلوسان رده طلب میگویتد بخاطر مریم ! رهبر میگوید یعنی جی ؟ چاپلوس میگوید ما خودمون هیچی نیستیم و لی اگر عاشق مریم باشیم همه جیز هستیم ! رهبر خوشش میاید و میگوید ای باریکلا ! فهمیدین چی گفت ! بعد نوبت سخنرانی مریم میرسد ... او میگوید سازمان یعنی کی ؟ بعد خودش میگوید یعنی مسعود ! ( یعنی شماها همگی کشک هستید و قاذورات ) بعد در ادامه میگوید شماها نون خور مسعودید ! او تضاد حل کرده و همه چی را اماده کرده و شما امده اید سر سفره ! باز کف میزنند تو گویی انگار تحقیر در افراد فردیت باخته اثری ندارد !( الیته اینطور نیست انان فکر میکنند اما چاره ای دیگر برایشان متصور نیست ) بعد مریم نیگوید ایرانی ها در خارج یا در تیمارستان هستند و یا در فلان جاها ( یعنی فاحشه خانه ها ) و غیر مستقیم انان را در ماندن و قدر رهبر را دانستن ترغیب میکند . نشست با این گونه اراجیف به اتمام میرسد ... با ترکیبی از تهدید و تحقیر و لودگی و خودشیفتگی ! و باز هم کف میزنند . زنان و مردان طلاق داده هرکدام به محل کارشان نیروند و اجازه صحبت باهم ندارند و خانم و اقا هم به نقر نیروتد تا دور سر هم اسفند دود کنند و قربون صدقه همدیگر بروند و دل بدهند و قلوه بگیرند ! بعد از اتمام دل و قلوه دادن ها و قربون صدقه رفتن ها باید بنشینند خوراک ایده الوژیک نشست فردا را در دیگ محنلات خود بپزند و تو حلقوم طلاق دادگان کنند و البته وقتی هم برای حساب و کتاب مالی شان تخصیص دهند که از کجا چطوری و چقدر واریزی داشته اند ! استراتژی مشخص است : خانم و اقا پادشاه خودشیفته دستگاه میانی ها قلم بدست و بادمحون دورقاب چینان دستکاه خدن و حشم هم باغبون و ت کش و جاسوس دستگاه و البته کف زن و پوستر چسبون و مجیزگوی دستگاه . اسم این دکون دستکاه بارگاه ولایت رجوی فرصت طلب توجیب ریز است ولاغیر . بقیه دعاوی شعر و شعاری بیش نیست و البته از جنس پوشال و توخالی . رضا خاکزاد
یک نکته ویک سوال : بیش از ۲۵ سال است که گروه رجوی جز با شعار با چیز دیگری مرزبندی با رژیم ندارند ( حالا بگذریم که بنا به تحلیل من در خدمت بقای رژیمند ) بعد به جداشدگانی که انها هم در شعار با رژیم مرزبندی دارند مارک رژیمی میزنند !!! ایا شعارهم مالکیتش بدست فرصت طلبان تو جیب ریز هست ؟ ظاهرا هردو که بصورت شعار با رژیم ادعای مرزبندی دارند چگونه میتوان چنین ادعای ابلهانه ای در مورد جداشدگان داشت ؟ من که پاک گیج و منگ شدم ! ظاهرا شعار ضد رژیمی خودشون ماله ! شعار ضد رژیمی دیگران بیت الماله ! گرچه از نظر مبارزین داخلی و نخبگان سیاسی جامعه که در میدان نبرد حضور دارند شعارهای گروه رجوی محمل حفظ خدام و احشامشونه وگرنه بیشتر ازیک ژست سیاسی برایشلن نیست وگرنه حداقل جرات میکردند و از شجاعت دختران خیابان اتقلاب چیزی مینوشتند . موضع انها در برابر دختران خیابان انقلاب مشابهت زیادی با موضع رژیم دارد . حالا بفرمایید ضد رژیمی یعنی کی ؟ یعنی چی ؟
۴ نظر:
احتمالا دارن خدم و حشم تشکیلات را تست میکنن که افسار پاره کردن یا نه ؟ اگر جرات سوال پیدا کردن که اببندی لازمه واگر هم جرات سوال پیدا نکردن که فعلا اوضاع خوبه ! به همین سادگی ! دنبال مسائل پیچیده هم نباشید .
ضمنا اگه اشتباه شده باشه که فاجعه است چون یعتی کسی سایت را نگاهم نمیکنه ! واگرن نگاه کنه سر در نمیاره ! اینا چیزی نمیدونن که ! فقط میدونن باید کف بزنن ولاغیر .
در پس از ۵۷ و خصوصا ۶۴ مسعود و مریم را طوری بصورت فرا انسانی تو کله خدم و حشم کرده اند که انان هرگز به خود جرات نمیدهند درباره رفتار قدیسان انتقادی فکر کنند ! در نشستها این موضوع کاملا جلوه مینماید هنگامی که این خانم و اقا با هیبت خاصی وارد میشوند ابتدا کف زدن ها قطع میشود و سالن در سکوت برای سرود فرو میرود و تا رهبر ایستاده همه خبردار میاستند ! حتی وقتی خانم دستنوشته ای را فراموش کرده با خود به نشست بیاورد اقا به ایشان میگوید میخوای خبر دار نگهشان دارم تا بروی و بیاوری ! و جال که این حرف را هنه بصورت ضعیف میشنوند اما انگار نشنیده اند ! فردیتی وجود ندارد تا بشنوند ... خانم میاید و نشست شروع میشود ... از اول تا اخر خانم و اقا برای هم سابقه و قداست میتراشتد و نثار هم نیکنند و خدم و حشم فردیت باخته همچنان کف میزنند . مردها و زن های طلاق اجباری داده بصورت دسته های جدا از هم نشسته و به افاضات خانم و اقای مزدوج ! نگاه میکنند و کف میزنند ! وای به کجا رفته ایم ؟ رهبر بصورت دستوری افراد را بلند میکند وبصورت کاملا تحقیر امیزی توضیح درباره انقلاب مریم و فروغ ۲ توضیح میخواهد ! مخاطبین با چاپلوسی خاص خودشان اظهار میدارند در فروغ ۲ میتوانند ۱۰۰ برابر بیشتر دشمن را از هم بشکافند !!! رهبر سوال میکتد اخه چطور ؟ مگر چه شده ؟ چاپلوسان رده طلب میگویتد بخاطر مریم ! رهبر میگوید یعنی جی ؟ چاپلوس میگوید ما خودمون هیچی نیستیم و لی اگر عاشق مریم باشیم همه جیز هستیم ! رهبر خوشش میاید و میگوید ای باریکلا ! فهمیدین چی گفت ! بعد نوبت سخنرانی مریم میرسد ... او میگوید سازمان یعنی کی ؟ بعد خودش میگوید یعنی مسعود ! ( یعنی شماها همگی کشک هستید و قاذورات ) بعد در ادامه میگوید شماها نون خور مسعودید ! او تضاد حل کرده و همه چی را اماده کرده و شما امده اید سر سفره ! باز کف میزنند تو گویی انگار تحقیر در افراد فردیت باخته اثری ندارد !( الیته اینطور نیست انان فکر میکنند اما چاره ای دیگر برایشان متصور نیست ) بعد مریم نیگوید ایرانی ها در خارج یا در تیمارستان هستند و یا در فلان جاها ( یعنی فاحشه خانه ها ) و غیر مستقیم انان را در ماندن و قدر رهبر را دانستن ترغیب میکند .
نشست با این گونه اراجیف به اتمام میرسد ... با ترکیبی از تهدید و تحقیر و لودگی و خودشیفتگی ! و باز هم کف میزنند . زنان و مردان طلاق داده هرکدام به محل کارشان نیروند و اجازه صحبت باهم ندارند و خانم و اقا هم به نقر نیروتد تا دور سر هم اسفند دود کنند و قربون صدقه همدیگر بروند و دل بدهند و قلوه بگیرند ! بعد از اتمام دل و قلوه دادن ها و قربون صدقه رفتن ها باید بنشینند خوراک ایده الوژیک نشست فردا را در دیگ محنلات خود بپزند و تو حلقوم طلاق دادگان کنند و البته وقتی هم برای حساب و کتاب مالی شان تخصیص دهند که از کجا چطوری و چقدر واریزی داشته اند !
استراتژی مشخص است :
خانم و اقا پادشاه خودشیفته دستگاه
میانی ها قلم بدست و بادمحون دورقاب چینان دستکاه
خدن و حشم هم باغبون و ت کش و جاسوس دستگاه و البته کف زن و پوستر چسبون و مجیزگوی دستگاه .
اسم این دکون دستکاه بارگاه ولایت رجوی فرصت طلب توجیب ریز است ولاغیر .
بقیه دعاوی شعر و شعاری بیش نیست و البته از جنس پوشال و توخالی .
رضا خاکزاد
یک نکته ویک سوال :
بیش از ۲۵ سال است که گروه رجوی جز با شعار با چیز دیگری مرزبندی با رژیم ندارند ( حالا بگذریم که بنا به تحلیل من در خدمت بقای رژیمند ) بعد به جداشدگانی که انها هم در شعار با رژیم مرزبندی دارند مارک رژیمی میزنند !!! ایا شعارهم مالکیتش بدست فرصت طلبان تو جیب ریز هست ؟ ظاهرا هردو که بصورت شعار با رژیم ادعای مرزبندی دارند چگونه میتوان چنین ادعای ابلهانه ای در مورد جداشدگان داشت ؟
من که پاک گیج و منگ شدم ! ظاهرا شعار ضد رژیمی خودشون ماله ! شعار ضد رژیمی دیگران بیت الماله !
گرچه از نظر مبارزین داخلی و نخبگان سیاسی جامعه که در میدان نبرد حضور دارند شعارهای گروه رجوی محمل حفظ خدام و احشامشونه وگرنه بیشتر ازیک ژست سیاسی برایشلن نیست وگرنه حداقل جرات میکردند و از شجاعت دختران خیابان اتقلاب چیزی مینوشتند . موضع انها در برابر دختران خیابان انقلاب مشابهت زیادی با موضع رژیم دارد . حالا بفرمایید ضد رژیمی یعنی کی ؟ یعنی چی ؟
راستی از "فراز و رها" چه خبر؟ اکانتهای فیس بوکی جدید درست کردی یا نه؟
مرتضی
ارسال یک نظر