دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۱ دی ۶, سه‌شنبه

آیین زرتشت و کردها.نویسنده: ریچارد فولتز، دانشگاه کنکوردیا، مونترال برگردان: خاطره تحویلداری یکتابخش یک و دو



آئین زرتشت و کردها (1)

 کردها مجذوب آئین زرتشت هستند. چند سال قبل در شهر خودم، مونترآل، هنگامی که از کنار کافه رستورانی در خیابان سن کاترین به نام «اوستا» با تبلیغ غذای خوب ترکی می‌گذشتم، برای اولین بار از این موضوع مطلع شدم. به عنوان دانش پژوه آئین زرتشت، کنجکاوی مرا بر آن داشت که وارد شده و از صاحب ملک که کُردی از اهالی ترکیه بود، بپرسم چه چیز باعث شده این نام را برای محل خود انتخاب نماید. او به من توضیح داد:
«زرتشت یک پیامبر کُرد بود و آئین زرتشت دین باستانی ماست».
اخیرا زمانی که از مناطق کُردنشین ترکیه و عراق دیدن می‌کردم، نشانه‌های دیگری از علاقه به آئین زرتشت را در آنجا دیدم. در شهر دیاربکر، که کُردهای ترکیه آن را پایتخت خود می‌دانند، نه یکی بلکه دو کافه رستورانِ اوستا (با مالکین متفاوت)، یک شرکت بیمه اوستا و یک کتاب فروشی به نام اوستا با شعبی در استانبول و آنکارا وجود دارد. تعداد بسیار زیادی از ترجمه‌های جدید متون مذهبی زرتشتی به ترکی در مرکز فروشگاه برای بازدید همگان به نمایش گذاشته شده است و مالک مغازه، خانم سُنگول کشکین، به من گفت که فروش خوبی دارند. (متاسفانه ترجمه ترکی از چاپ انگلیسی قدیمی و ناموثق جیمز دارمستتر در قرن نوزدهم انجام شده است). وقتی از سنگول پرسیدم اوستا شخصا برای او چه مفهومی دارد، او به سادگی جواب داد، "حکمت".
چند روز بعد در شهر ماردین مغازه‌ای را به نام بازار اوستا در نزدیکی هتلم دیدم. روز دیگر هنگامی که از مرز کردستان عراق عبور می‌گردم، در شهر دهوک فروشگاه لباسی را به نام اوستا در نزدیکی بازار اصلی دیدم. پس از آن در هفته بعد بیشتر به سمت جنوب کشور رفتم و در شهر سلیمانیه در کافه تریای دانشجویان دانشگاه امریکایی، که آن هم اوستا نام داشت و با همکاری رستورانی در شهر به همین نام اداره می‌شد، ناهار خوردم. رابطه بین اوستا و کُردها چیست؟
در تمام مطالعاتم در مورد آئین زرتشت، هیچ نامی از کُردهای زرتشتی ندیده بودم. در صد سال گذشته یا بیشتر، اکثریت کُردها مسلمان سنی بودند. آنها در کنار کُردهای علوی، مسیحیان، یهودیان و فرقه‌های باستانی ایرانیان مثل ایزدیان و یارسان (یا اهل حق) زندگی می‌کردند، اما در هیچ کجای تاریخ نشانی از کُردهای زرتشتی وجود نداشته و امروزه هم هیچ جامعه زرتشتی در کردستان زندگی نمی کنند. بنابراین ریشه این ارتباط کُردهای امروزی با آئین زرتشت از کجاست؟
این گرایش ممکنست ریشه در ادعایی داشته باشد که اولین بار توسط برادران جلادت و کامران بدر خان در دهه 1930 در روزنامه ملی کُردی آنان به نام هوار شرح و تفصیل داده شد. این ادعا عبارت بود از آنکه کُردهای قبل از اسلام یزیدی و مذهب آنان نوعی از آئین زرتشت بوده است((1)).


این دیدگاه در سال‌های اخیر به شکلی گسترده توسط Cemşid Bender و M Siraç Bilgin در تعدادی از کارهای آنان ((2)) شرح و بسط داده شده است. براساس این ادعا، زرتشت یک پیامبر کُرد بوده است که طبق نظرات عنوان شده در متون اواخر دوران پهلوی جایگاه وی در سرزمین ماد یافت شده و به نوعی وی را به طبقه کشیشان ماد نسبت داده اند که یونانیان آنها را به عنوان مغان می‌شناختند. در این سناریوی ساخته شده زرتشت به عنوان کسی معرفی شده است که مذهب «مادها» را که همان مهرپرستی (آئین مهر) بوده، اصلاح کرده است.
این مسئله که مذهب باستانی کُردها عمدتا ایرانی بوده است یا خیر، موضوع بحث نمی باشد. به هر جهت، در مخالفت با پیروی از آن، شواهد قابل توجهی مبنی بر توازی و شباهت سنن دینی کُردها با آئین زرتشت وجود دارد. مقدمات ایرانی باقی مانده در مذاهب یزیدی و یارسان (که برخی از آنها مثل قربانی کردن سالانه گاو در مهرپرستی یا آئین مهر هم وجود دارد) دلائل کاملی بر این موضوع هستند؛ هر دو گروه عوامل اسطوره شناسی مشترک، اما در عین حال با معانی و تعابیر ((3)) بسیار متفاوتی با آئین زرتشت دارند.
علاوه بر آن، عوامل اصلی این باورها جوانب مشترک کوچکی دارند. آئین زرتشت کلاسیک، مذهب دوگانه ای است با متون وسیعی در حمایت از آن، حال آنکه مذاهب کُردها عبارتند از سننی زبانی که اساسا بر یکتاپرستی استوارند. تمایز اخلاقی بین خوب و بد شدیدا در آئین زرتشت مطرح است، اما در بین ایزدیان و یارسان دوگانگی دارد. (توجهی که ایزدیان به ابلیس یا شیطان دارند، که انعکاس آن در تصوف هم یافت می‌شود، باعث شده است که به اشتباه آنان را «شیطان پرست» توصیف کنند. تفاوت غیرقابل انکار بین آئین زرتشت ارتدکسی، به شکلی که در متون فارسی میانه تجسم بخشیده شده، و آنچه که می‌توان از اعتقادات و انجام تکالیف دینی کُردهای باستان از نو ساخت، ما را به آشفتگی و اطلاعات غلطی در مورد ارتباط کُردها به طور کلی و یزیدی ها به طور اخص با آئین زرتشت سوق می‌دهد.
در حقیقت اعتقاد محکم ایزدیان بر هویت مستقل، که در افسانه ای آغازین آورده شده و بر اساس آن در میان همه آنان تنها اخلاف و فرزندان آدم هستند، احتمالا به زمان قبل از اسلام بره می‌گردد و منعکس کننده تمایل آنها به ایستادگی و تمایز آنها از نخبگان کشیش مآب قدرتمند زرتشتی دوران ساسانیان است. با توجه به آنکه به نظر می‌رسد داستان پیدایش ایزدیان و زرتشتی ها دو نوع متفاوت از یک افسانه اصلی باشد، کریستین آلیسون رده بندی را پیشنهاد می‌کند که بر اساس آن آئین ایزدیان، نه نوعی از آئین زرتشت، بلکه مذهبی با سیستم اعتقادی ایرانی نزدیک به آن است((4)).
یکی از مهمترین مراسم ایزدیان کشتار سالانه گاو است، که دانشمند ایرانی، مهرداد بهار، آن را به عنوان دلیلی بر آن می‌داند که اساس این مذهب همان مهرپرستی است((5)). بهار همچنین انعکاس‌های مهرپرستی را در این حقیقت نیز می‌بیند که ایزدیان رو به خورشید نماز می‌خوانند. عامل باستانی دیگری که همچنان در ایزدیان باقی مانده است، افسانه قهرمانی است که اهریمن را می‌کشد، داستانی که تقریبا در همه فرهنگ‌های هندواروپایی وجود داشته و بنابراین باید حداقل به دوران هندواروپایی مشترک بیشت از پنج یا شش هزار سال قبل برگردد. در نسخ ایزدی این افسانه، شیخ عَدی نقش قهرمان را دارد که در مقایسه با شاهکاری که به ایندرا (خدای آب و جنگ در هندوگرایی) در ریگ وِدا (مجموعه ای از اشعار و سرودهای مذهبی هندو به زبان سانسکریت) نسبت داده شده، نه تنها اهریمن را می‌کشد، بلکه راه آب را که در میان صخره ها بسته شده است، باز می‌کند((6)).
در عین حال یکی دیگر از بازمانده‌های ایرانی نسبتا صریح، اعتقاد ایزدیان به هفت ذات مقدس است که آنها آن را هفت سِر می‌نامند و منعکس کننده الگوی زرتشتی اهورا مزدا و شش امشاسپندان (صفات پاک اهورا مزدا) است. در نسخه ایزدیان، هویت این هفت ذات مقدس مبهم و به گونه ای نامشخص است؛ نوعی دوگانگی که در نهایت به این عبارت ختم شده است که آنان تعبیری از خدا هستند. این ابهام هویتی با این حقیقت درآمیخته است که ایزدیان به تناسخ اعتقاد دارند و از آن به عنوان "تعویض پیراهن" یاد می‌کنند. بنابراین، در اشاره به مقدسین، ممکنست ظهور هر تعداد از افراد را عنوان نمایند. با این وجود همانطور که به خوبی می‌دانیم، ایزدیان برای فردی به نام ملک طاووس، که بالاترین شمایل مقدس آنان است، احترام خاصی قائلند. چهار جنبه دیگر هفت ذات مقدس با عواملی چون زمین، هوا، آتش و آب و گاهی با فرشتگان مقرب اسلامی مثل جبرائیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل در ارتباط هستند. دو جنبه مقدس باقیمانده با شیخ عَدی و یکی از جانشینانش شیخ حسن شناسایی می‌شوند.
ایزدیان هم مانند زرتشتیان معتقدند که جهان در پایان زمان به دنبال یک جدال نهایی، ایده آل خواهد شد و پس از آن "صاف همانند یک تخم مرغ" بدون هیچ کوه و دریا خواهد بود. آنان همچنان تابو هایی (موارد منع شده) در مورد آلودگی طبیعت و محدودیت هایی نسبت به تعامل با بیگانگان "ناپاک" دارند. تصور ناپاکی برای مراسم مذهبی هم در مدت عادت ماهیانه به زنان نسبت داده می‌شود.
ایزدیان هم همچون دیگر ایرانیان، چهار جشنواره فصلی دارند. آنها سال نو ایرانی، نوروز، را در روز 21 مارس جشن می‌گیرند، اما بر این باورند که سال نو کمی بعد در روز چهارشنبه سور (چهارشنبه سوری)، که جشن آن به جای چهارشنبه قبل از نوروز ایرانیان، روز چهارشنبه بعد از نوروز است، آغاز می‌شود. جشنواره مهمتر آنان جشنواره گردهم آیی (جشن جمائیه) است که در اوایل اکتبر انجام می‌شود. جشن دوم تقریبا برای تکمیل مهرگان، جشنواره مهرپرستی، بود که احتمالا مهمترین رویداد سال برای ایرانیان در زمان قبل از زرتشت بوده و تنها از زمان هخامنشیان به بعد نوروز جایگزین آن گردید؛ به عبارت دیگر، به نظر می‌رسد ایزدیان نوع باستانی تری از دین را نسبت به زرتشتیان حفظ کرده اند.
قربانی کردن ابتدایی گاو، که در تکمیل فرآیند آفرینش انجام می‌شود، موضوع اصلی اسطوره شناسی مشترک کردها و هم فکران زرتشتی ایرانی آنان است. اما برخلاف آئین زرتشتی که این عمل را به شیطان یا اهریمن نسبت می‌دهد، ایزدیان کُرد آن را به عنوان یک رویداد مثبت می‌پندارند، زیرا این عمل پیدایش زندگی پس از آن را ممکن می‌سازد. از آنجائیکه در روایت آفرینش یافت شده به زبان سانسکریت ودایی هم قربانی کردن اولیه مفید نامیده شده است؛ کرین بروک پیشنهاد می‌کند نسخه زرتشتی ابداع بعدی آنست که در آن میترا (خدای مهر) قربانی کننده اصلی است((7)).
دیگر تفاوت کیهان‌شناختی بین ایزدیان و زرتشتیان آنست که ایزدیان برخلاف زرتشتیان معتقدند منبع خوبی و بدی یکی است، اما فرض آئین زرتشت بر دوگانگی است که جدایی ریشه ای ثابتی بین نیروهای خوب و بد قائل می‌شود. این مسئله آئین ایزدیان را به آئین زروانی نزدیک تر می‌کند که به عنوان نوعی ارتداد از آئین زرتشت تلقی می‌شود اما ظاهرا در دوره ساسانیان رقیب جدی زرتشتیان بوده است((8)).
این تحقیق، بحثِ برابری مذهب کُردها با آئین زرتشت در دوران ساسانیان و در حقیقت رقابت آن دو را جدی تر می‌کند. متون مذهبی فارسی میانه که آکنده از بحث‌های مکتوب ضد کفر است، ثابت کرده است در دوران ساسانیان نه تنها یک مذهب، بلکه تعداد زیادی مذاهب ایرانی با یکدیگر در رقابت بوده اند که از میان آنان آئین مانوی و آئین مزدک دو مذهب شناخته شده است. دیو پرستان مازندران هم دقیقا نشان دیگری از ایرانیانی هستند که به جای آئینی که توسط روحانیان مزدایی اشاعه داده می‌شد و مذهب کردها هم تقریبا در طبقه بندی مشابهی از این مذهب قرار داشت، پیرو انواع مذاهب باستانی خود بودند.
با وجود تفاوت‌های گفته شده بین مذهب ایزدیان و آئین زرتشت، چطور امروزه این دو مذهب در اذهان بسیاری از افراد با یکدیگر آمیخته شده اند؟ در دهه‌های اخیر ادعای ریشه‌های زرتشتی در میان کردها دقیقا با دستورجلسه اجتماعی –سیاسی حزب کارگران کردستان، یک سازمان سیاسی مارکسیست – لنینیست که در سال 1978 تاسیس شده بود و از 1984 تا 2013 از جمهوری ترکیه مبارزه مسلحانه ای را برای استقلال رهبری می‌کرد، برابری و نزدیکی داشت. عبدالله اوجالان، رهبر حزب، در عین حالیکه حامی آئین زرتشت به عنوان هویت مذهبی "اصلی" کردها بود، از یک انجمن غیرمذهبی هم جانبداری می‌کرد. آئین زرتشت برای وی و بویژه برای حزب کارگران بیشتر یک سمبل فرهنگی بود تا مذهبی.
دیدگاه رسمی حزب کارگری کردستان به روشنی توسط ماهر وِلات، فرستاده مخصوص به جمهوری‌های شوروی سابق در مدت دیدار وی از ارمنستان در سال 1998 بیان شد. وی اظهار داشت: «من یک کرد مسلمان هستم، اما به تمام مذاهب احترام می‌گذارم. همه کردها در قدیم ایزدی (زرتشتی) بوده اند. برخی از ما به اجبار مسلمان شده ایم، اما اکنون هدف ما آنست که برگردیم و دوباره دانش لازم را بدست آوریم.» ((9)) عقیده‌ای که دولت منطقه ای کردستان در عراق رسما (اما نه بویژه قاطعانه) از آن حمایت می‌کرد آن بود که آیین ایزدی مذهب اصلی کردها است.

نقطه نظر خود ایزدیان هم در خصوص ارتباط با آیین زرتشت یکسان نبود. در سال 1983 یکی از ایزدیان سرشناس، شاهزاده معاویه، کتابی را تحت عنوان "چنین گفت زرتشت به ما" به چاپ رساند که در آن تاکید شده بود همه کردها، از جمله ایزدی ها، اساسا زرتشتی بوده اند((10)). کریستین آلیسون، محقق انگلیسی، در مدت کارصحرایی در شمال عراق در دهه 1990 دریافت " در میان همه مردان ایزدی که با آنها برخورد کردم و بسیاری از زنان تقریبا همه آنها در اولین آشنایی داوطلبانه این اطلاعات را در اختیارم می‌گذاشتند که کردهای اصلی ایزدیان بوده اند". آلیسون همچنین دریافت کردهای عراق به مذهب ایزدی به عنوان نمونه بارزی از آیین زرتشت اشاره می‌کردند، اما وی این آیین را به جامعه زرتشتیان پادشاهی ایران باستان و عدم اطلاعات در مورد هر شق ممکن نسبت می‌دهد. او اشاره می‌کند "اگر افراد مطلعی در منطقه کار صحرایی وجود داشتند، تعداد کمی از آنها ایده شفاف و واضحی از اعتقادات و انجام فرائض دینی آیین زرتشت داشتند".((11))
باز هم می‌توان گفت ترکیب مذهب ایزدی با آیین زرتشت نه از نظر شباهت در تعالیم و فرایض دینی و نه با هیچ مدرک و دلیل تاریخی ثابت نشده است. ایزدیان هیچیک از متون زرتشتی را نمی شناسند و در هیچ مراسم مذهبی زرتشتی شرکت نداشته اند؛ از طرفی، سرودها و جشن‌های مذهبی آنان براساس الوهیت و اعتقادات ایزدی است نه زرتشتی. این حقیقت که کردها سال نو ایرانی (که به کردی هم آن را نوروز می‌نامند) را جشن می‌گیرند، آنها را زرتشتی نمی کند. در حقیقت، پارسیان (زرتشتیان ایرانی تبار) هند به طور جدی سعی می‌کنند هر گونه ارتباط بین دو مذهب را از بین ببرند: همانطور که پالان ر. ایکاپوریا در سال 1993 در روزنامه بمبئی ساماچار عنوان کرد، "اگر عده ای بر این باور اصرار ورزند که در ملیت کرد زرتشتی وجود دارد، از آنها برای زندگی در جهان آرزوها استقبال می‌شود". ((12))
حتی بدین ترتیب هم روشن است که امروزه بسیاری از این خیال پردازان در میان جوامع کردهای دور از وطن، خصوصا در اروپا، وجود دارند. تعداد قابل توجهی از تبعید شدگان کُرد که از قید و بندهای زندگی در جوامع سنتی خود در خاورمیانه رهایی پیدا کرده اند، از لفاضی ایدئولوگ‌های ملی گرا هم گذشته و به دنبال آن بودند که به فرائض آیین زرتشت عمل کنند. در سوئد، جایی که ادعا شده است تعداد کردهای روی آورده به آیین زرتشت در آن اکنون 000/300 نفر هستند، در سال 2012 به مناسبت سال جدید ایرانیان یک معبد آتش افتتاح شد((13)). این مسئله که آیین زرتشت به طور کلی مورد استقبال افرادی قرار گرفته است که از والدین غیرزرتشتی متولد شده اند، در میان جوامع سنتی زرتشتی، بخصوص پارسیان هند، بسیار بحث برانگیز است؛ برخی، از این نوکیشان – یا رجعت کنندگان، آنطور که ترجیحا ایرانیان و کُردها آنان را خطاب می‌کنند – استقبال می‌کنند، اما رهبر پارسیان هندِ محافظه کار مصرانه با پذیرش افراد جدید به جامعه زرتشتی مخالفت می‌کند. / ادامه دارد.

توضیحات
1) رجوع شود به نوشته‌های کریستین آلیسون با عنوان "تمثال‌های آئین یزیدی و زرتشتی در مجله‌های Hawar و Roja Nu"؛ کریستین آلیسون در Anke Joisten-Pruschke and Antje Wendtland، eds.، From Daena to Din: Religion، Kultur und Sprache in der iranischen Welt، Wiesbaden: Harrassowitz، 2009، pp. 285-91
2) مارتین وَن برواینسن، "کُردها به عنوان هدف و موضوع تاریخ خود: بین تاریخ نگاری رسمی ترکیه، ساختارهای جهت گرایانه و تصرف مجدد تاریخ کردها توسط کُردهای ملی گرا"، بازبینی نسخه ای از تحقیق ارائه شده در کنفرانس «بین تصور و انکار: کُردها به عنوان هدف و موضوع فرآیندهای سیاسی و اجتماعی» گردآوری شده توسط گروه کردشناسی در دانشگاه فری، برلین، 19 تا 31 ماه مه 1998، صفحه 10
3) برای بررسی جزئیات مذهب یزیدی مراجعه شود به مطالب فیلیپ گ. کرینبروک، آئین یزیدی: اطلاعات موجود، مشاهدات و سنن مبتنی بر متون، لویستون، نیویورک: انتشارات ادوین ملن، 1995.
4) کریستین آلیسون، "ایزدیان"، در Encyclopaedia Iranica online.
5) مهرداد بهار، از اسطوره تا تاریخ، تهران، نشر چشمه، 1376، صفحه 302
6) این مقایسه در Kreyenbroek، آئین مهر پرستی، صفحه 50-48 مورد بحث قرار گرفته است.
7) کرین بروک، آئین ایزدی، صفحات 9-56.
8) رجوع شود به ر.س. زاهنر، زروان: دوراهی زرتشت، آکسفورد: نشریه دانشگاه آکسفورد، 1955.
9) انیک کریکوریان، ملیت گرایی کردها در ارمنستان، مجله نیوزلاین، 6 ژانویه 1999،
10) کریستین آلیسون، سنت ایزدیان در کردستان عراق سینه به سینه، لندن: انتشارات روتلج، 2012، صفحه 41
11) در همان محل
12) نوشیر ح. دادراوالا، “ایزدیان کردستان - آیا آنها واقعا زرتشتی هستند؟؟؟”
tenets.zoroastrianism.com/deen33f.html http://
13) "کردها معبد زرتشتی در سوئد افتتاح می‌کنند" .

این مطلب به زبان انگلیسی در نشریه Fezana ، شماره 4/28، زمستان 2014 منشر شده است و ترجمه فارسی آن به طور اختصاصی در دو شماره پی‌درپی در هفته منتشر می‌شود. / تحریریه هفته

آئین زرتشت و کردها (2)

  پروفسور ریچادر فولتز در برابر عبادت‌گاه ایزدیان در لالیشِ کردستان /  
نویسنده: ریچارد فولتز، دانشگاه کنکوردیا، مونترال
مترجم: خاطره تحویلداری یکتا

نوشته زیر به زبان انگلیسی، به قلم پرفسور ریچارد فولتز، مدیر مرکز ایرانشناسی دانشگاه کنکوردیا در نشریه Fezana ، شماره 4/28، زمستان 2014 منشر شده است. بخش دوم و پایانی ترجمه فارسی این مقاله، به قلم خانم خاطره تحویلداری یکتا، در زیر تقدیم می‌شود. لازم به ذکر است که بخش اول آن در شماره پیشین هفته (332) ارائه شد. از نویسنده گرانقدر دکتر ریچادر فولتز و خانم خاطره تحویلداری یکتا بی‌نهایت سپاسگزاریم. / تحریریه هفته

در ماه آوریل سال 2014، زمانی که مجمع محلی هنر و فرهنگ شهر عفرین در شمال غرب سوریه با اکثریت ایزدیان کُرد، مجسمه زرتشت را نصب کرد، حادثه جالبی اتفاق افتاد. ایزدیان محلی آن منطقه، نه تنها استقبالی از این عمل نکردند، بلکه عکس‌العمل خشمگینانه‌ای از خود نشان دادند. شیخ هرتو حاجی اسماعیل، رهبر فرقه ایزدیان، اعلام کرد این مجسمه تقلبی زرتشت نه معرف مذهب ایزدیان بوده و نه هیچ ارتباطی با آن مذهب دارد. داوود شِنگالی، یکی دیگر از ساکنان پیرو مذهب ایزدی، با اعلام موافقت‌اش با شیخ، اظهار کرد، «این مجسمه هیچ ارتباطی با دین ما ندارد. خردمندان و افراد منطقی نمی‌توانند بگویند مذهب ایزدی و آئین زرتشت یکی هستند. چنین مجسمه‌ای در منطقه ایزدیان تاثیر منفی بر جامعه خواهد داشت.» ((14))
تلاش‌های برخی از کُردها برای تصرف میراث زرتشتیان در دهه‌های اخیر منعکس‌کننده همان چیزی است که در زمان حکومت پهلوی و توسط مخالفان حکومت اسلامی از سال 1979 در آن کشور دیده شد. به بیان دقیق‌تر، این تلاش‌ها آیین زرتشت را به عنوان مذهب «اصلی» و رسمی تمام قبایل ایران باستان و، با گسترش معنایی، تمام ایرانیان امروز ثابت کرده است. نتیجه منطقی آنست که همه ایرانیان معاصر، اگر بخواهند به ریشه فرهنگی خود وفادار باشند، اگر آشکارا از آیین زرتشت استقبال نمی‌کنند، باید آن را مجددا ارزش گذاری کنند.
بسیاری از پیروان آیین زرتشت در متون معاصر، با جدا کردن این مذهب از جوانب قانونی و مناسک آن با تاکید بر هسته اخلاقی «پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک»، سعی در به عینیت رساندن تاریخ زرتشت و در عین حال ساده کردن آن دارند. انگیزه اصلی این «احیاءِ» هویت زرتشتی، نوعی تفاوت و فاصله‌گیری از اسلام برگرفته از خارج است.
در حالیکه ممکن‌ست طرفداران این رویکرد بسیار زیاد باشند، افراد کمی هم عملا به طور جدی به یادگیری سنت زرتشت یا عمل به آن در زندگی خود روی آورده‌اند. بسیاری از هواداران هویت «زرتشتی» در حقیقت نسبت به مذهب مشکوک یا حتی با آن مخالف بوده و اصول اخلاقی کارآمد زرتشت را به عنوان جایگزینی بدون ضررمی دانند.
ادعای کُردها نسبت به میراث زرتشت از نظر تاریخی مشکل ساز است. ریشه‌های آنان به عنوان ریشه‌های قومی مشخص، نامعلوم است. برخی از آنها ممکن‌ست، همانطور که اکثرا ادعا می‌کنند، از نژاد مادهای باستان باشند؛ اما این هم احتمالا فقط در مورد آذری‌ها صدق می‌کند. در حقیقت ممکن‌ست منشأ زبان کردی زبان مادها باشد، اما این مسئله در مورد زبان آذری قدیمی، یکی از زبان‌های رایج در غرب ایران که در قرن هفدهم ناپدید شد، هم صادق است. اولین معبد آذر گشنسب، یکی از سه معبد بزرگ زرتشتیان در ایران باستان، در جایی واقع شده است که سرزمین مادهای غرب (نزدیک تکاب امروزی در استان آذربایجان غربی ایران) بوده و هم کُردها و هم آذری‌ها مدعی آن هستند. جالب است که آزمایشات دی ان‌ای نشان داده‌اند نسل کُردها و آذریان امروزی تا حد زیادی از نیاکان مشترک می‌باشد.((15))
از نظر من، که به نظر ولادیمیر مینورسکی Vladimir Minorsky نزدیک است،((16)) نژاد کُردها به احتمال زیاد از تلفیقی از قبایل ناخوانده ایرانی، همچون مادها، و ساکنان محلی پیشین – از جمله شاید نیاکان لولوبی و گوتیان از ریشه آشوریان – در اوایل هزاره اول پیش از میلاد شکل گرفته است؛ همانطور که نژاد ایرانیان تلفیقی از قبایل مهاجر اهالی سرزمین پارس و بومیان ایلامی دورتر از مناطق جنوب بوده است.
این مسئله را می‌توان در وجود اصول غیرایرانی که حتی در کهن‌ترین مذهب و اسطوره کُردی، خصوصا در میان ایزدیان و اهل حق، هم یافت شده، مد نظر قرار داد. در عین حال، به نظر می‌رسد اصول ایرانی در این سنن مشابه، همانطور که قبلا گفته شد، از جایگاه مشترک کهنی که منشا مشترکی با آیین زرتشت داشته است منتج گردیده تا خود آیین زرتشت. همانطور که ادعای کُردها نسبت به زرتشت متاسفانه بی‌اساس است، بدلیل آنکه زبان اوستا جایگاه زرتشت را به شرق ایران برمی‌گرداند، نه به غرب.
با وجود آنکه دلایل غیرقابل بحثی در حمایت از این ادعا در دست نیست که مذهب کُردها قبل از اسلام زرتشتی (یا حتی ایزدی، که تا پس از قرن دوازدهم شکل فعلی خود را نداشته) بوده است، مناطق باستان شناختی در اراضی کُردها وجود دارند که به نظر می‌رسد نقش مذهبی داشته و می‌تواند با مذهب کهن ایرانی ارتباط داشته باشد. در حقیقت ریاست آثار باستانی دولت منطقه‌ای کردستان قصد دارد همه ساختمان‌های قبل از اسلام را به عنوان «معبد زرتشت» بنامد، اما این تعیین هویت پیش از تایید مستلزم انجام تحقیقات بیشتر است؛ و البته در برخی موارد ساختمان‌های مذکور ممکن‌ست هرگز مراکز مذهبی نبوده باشند.
شاید جالب توجه‌ترین این مراکز، مجموعه معبدی با نام Čâr Stên (یا به فارسی «چهار ستون»)، واقع در نوک تپه‌ای در خارج از شهر دُهوک در شمال عراق باشد. ویژگی اصلی این مرکز غاری است با محراب یا قربانگاهی بزرگ که با چهار ستون قوی به سقف وصل شده است. این غار در زمان صدام حسین مخفیگاهی برای شورشیان پیشمرگه (یا همان نیروهای مسلح) کرد بوده است؛ دو ستون از ستون‌های غار در اثر بمباران خسارت دیده و از آن زمان در دست مرمت است.
از سال 2005، باستان شناس کرد، حسن قاسم، که اکنون رئیس آثار باستانی استان دُهوک است، شروع به خاک برداری در اطراف غار کرده و کشفیات جالبی از زیر خاک داشته است. این کشفیات شامل تعداد بیشتری قربانگاه بوده است که یکی از آنها مجهز به کانال آبی بوده و احتمالا با آناهیتا، سنگ برجسته‌ای که در زیر آسمان در معرض دید قرار داشته مرتبط بوده است. جویی هم در یک منطقه گودبرداری نشده در طرف دیگر تپه وجود داشته که ممکن‌ست برای نرم کردن هوم از آب آن استفاده می‌شده است. سنگ‌تراش سمبل‌های خورشید و ماه که بسیاری از آنها معرف میترا و آناهیتا هستند، در مکان‌های مختلف قابل مشاهده است.
دسترسی به کل مجتمع از دره امکان پذیر است. این دسترسی از طریق راه عبوری که با درب‌های بزرگ بسته می‌شد انجام می‌گرفته است. راه عبور شامل چند سری پله بوده است که به قسمت‌های چهار پله‌ای تقسیم شده و یک گودال سنگی کوچک گرد، که احتمالا برای نگهداری آتش به منظور روشن کردن مسیر به کار می‌رفته است، در انتهای هر بخش چهار پله‌ای وجود دارد. به نظر می‌رسد الگوی چهارتایی از روی عمد و حساب شده بوده و احتمالا مفهوم تشریفاتی داشته است. این غار با درب‌هایی کاملا بسته شده و با کانال آبی که دور تا دور آن به شکل مربع قرار دارد به صورت دیوارهای صخره‌ای در حدود یک متری زمین درآمده است. بدلیل آتشی که در محراب روشن می‌شود، مقدار قابل توجهی دوده در سقف غار جمع شده است. سوراخی در غار ایجاد شده است که امکان ورود نور خورشید یا شاید خروج دود را از غار فراهم می‌آورد.
در میان تمامی جایگاه‌های قبل از اسلام در کردستان، معبد چهار ستون بیشتر زرتشتی به نظر می‌رسد. قاسم بر مبنای حفاری‌هایی که انجام داده است، اطلاعات این غار را در تز دکترایش به دانشگاه بغداد ارائه داده که در قالب کتاب بزرگی با عکس‌های رنگی با کیفیت خوب به چاپ رسیده است. ((17)) وی در این کار هر یک از قسمت‌های جایگاه را با جایگاه‌های مشابه در ایران و ارمنستان مقایسه می‌کند. در حقیقت ارتباط‌ها به‌قدری زیاد است که اگر چهار ستون یک جایگاه زرتشتی نباشد، به سختی می‌توان تصور کرد به چه آیین دیگری مربوط می‌باشد. ((18))
از طرف دیگر، اگر چهارستون مربوط به زرتشتیان باشد، الزاما نمی‌توان آن را گواهی بر آن دانست که مردم محلی به ادای تکالیف دینی این مذهب می‌پرداخته‌اند. در حالیکه مذهب در حقیقت تحت کنترل ساسانیان و بنابراین مقامات مذهبی کشیشان مغ بوده است، با اطلاعات بدست آمده از متون دوران پارسی میانه می‌دانیم بیشتر جمعیت رعیت سلطنتی در مقابل مذهب تحمیلی کشور مقاومت می‌کرده و شواهد موجود از آیین ایزدیان نشان دهنده آنست که نسخه کردی مذهب ایران با نسخه کشیشان مزدایی متفاوت است. قاسم می‌گوید نام تاریخی منطقه دهوک، بادینان، از «به دینان» آمده است که به یک هویت زرتشتی اشاره دارد؛ با این وجود منابع تاریخی ادعا می‌کنند این نام از نام بهاء الدین، حاکم مسلمان کُرد قرن چهاردهم، که موسس سلسله‌ای بود که تا سال 1843 حکومت کردند، آمده است. ((19))
دیگر شواهد باستان‌شناسی کردستان معرف نشانه‌هایی از مذهب ایرانیان باستان است، اما هیچ‌یک از آنها به اندازه چهارستون به آیین زرتشت نزدیک نبوده و ممکن‌ست برگرفته از سنن مشابه باشند. گنبد مجتمع ایزدیان در لالِش نمایانگر بسیاری از نشانه‌های خورشیدی است که می‌توان آنها را به عنوان نشانه‌های از آیین مهر تعبیر کرد، اما پرستش خورشید از خصوصیات اصلی مذهب ایزدیان بوده و خاص آیین زرتشت نیست. تندیس شیر در حال کشتن گاو نر مربوط به آیین مهرپرستی –که معرف سنت آغازین قربانی کردن در آیین مهر بوده و نه در آیین زرتشت– به وفور در سراسر سرزمین کردستان، از جمله ورودی اصلی مسجد سلجوقیِ قرن یازدهم در دیاربکر و کلیسای ارمنی ارتدکس سن گیراگوس در همان شهر یافت می‌شود. تعداد تمثال‌های خورشید، که به آیین مهرپرستی مربوط هستند، نیز بسیار زیاد بوده و خصوصا برای زینت دادن به دروازه ورودی بادینان قدیم، پایتخت عمادیه و گنبد مادها که به سلطان هووخشتره در قزقپان در نزدیکی سلیمانیه نسبت داده شده است، بکار می‌رفته.
در عمادیه نیز ساختمانی وجود دارد که به نظر می‌رسد به نوعی معبد محسوب می‌شده –فضایی مستطیل شکل روی سنگ کنده کاری شده و تا ارتفاع میانی آن، مثل چهارستون، کانال آبی دور تا دور آن جاری است– اما به استثناء فضایی تو رفته در یکی از دیوارهای سنگی و بقایای ردیفی از ستون ها، سرنخ دیگری برای کاربرد این جایگاه وجود ندارد. این مسئله مانع از آن نشد که مدیریت آثار باستانی نشانی را به عنوان معرف معبد زرتشت بر روی آن نصب نماید.
گنبد سلطنتی قزقپان دارای تمثالی است به وضوح زرتشتی، شامل دو یا احتمالا سه روحانی، یک محراب آتش و یک فَروَهَر که به شکلی عجیب به جای دو بال دارای چهار بال است. به هر ترتیب باز هم می‌توان گفت با وجود آنکه به نظر می‌رسد این تمثال آشکارا نشان دهنده آیین زرتشتیان است، با سلطنت ارتباط داشته و الزاما به رعیت وقت مربوط نمی‌باشد. در فاصله‌ای نه چندان دور از قزقپان در بالای روستای زیوه صخره دورافتاده‌ای قرار دارد که در روی آن نشان یک روحانی حک شده است، اما تا امروز صاحب این تصویر قطعا شناخته نشده است. مقامات محلی جایگاه دیگری در نزدیکی سلیمانیه، ساختمان دوران ساسانیان در خارج از شهر دربندِ خان را به عنوان یک معبد زرتشتی نام نهاده اند، اما نشانی از آنکه این معبد به همین منظور مورد استفاده بوده وجود ندارد – شاید به سادگی بتوان گفت این محل خانه یک نجیب زاده بوده است.
نتیجه آنکه شاید بتوان قطعا وجود آیین زرتشت در دوران قبل از اسلام در کردستان را تایید کرد. با این وجود آشکارا نمی‌توان گفت آیا نخبگان خارجی ایرانی این آثار را در آن منطقه به جای گذارده‌اند یا آنکه آنها حقیقتا نشان دهنده نفوذ این آیین در ساکنان محلی هستند که احتمالا رسوم و سنن مشابهی را دنبال می‌کرده‌اند.
به عنوان مفاهیم معاصر کُردی با گذشته زرتشتی، این نشانه‌ها آشکارا حاصل ایدئولوژی ملی معاصر با کمی حمایت تاریخی نامشخص هستند. ممکن‌ست برخی بگویند ادعای مالکیت منحصربه‌فرد یا انحصاری نسبت به یک میراث فرهنگی باستانی، در نهایت، بی‌معنا است و می‌توان در نظر داشت افراد و جوامع گذشته را به گونه‌ای ترسیم می‌کنند که بتوانند در آینده هویتی برای آن ایجاد کنند. بالاخره آنکه هویت‌ها هرگز ثابت نیستند، اما همیشه با تاثیر متقابل عوامل مختلف به گونه‌ای پرورش داده می‌شوند. آنچه که کُردها امروزه درباره آیین زرتشت و ارتباطشان با آن مطرح می‌کنند ممکن‌ست منبع موثقی برای تاریخ واقعی آنان نباشد، اما می‌تواند به گونه‌ای جالب چراغ راهی باشد که آنان سعی دارند جایگاه خود را درآن بیابند و با چالش‌های زندگی در جهان سراسری قرن بیست و یکم مواجه شوند.
سابقه تاریخی کردستان به ندرت کشف شده است. حتی سنگ نوشته‌های مشهور پایکولی، با حکاکی‌های دو زبانه پارت و پهلوی، در اطراف محوطه موزه سلیمانیه پخش شده‌اند، با این وجود محققان ایتالیایی در حال بررسی و فهرست‌بندی کردن آنها هستند. در حال حاضر تیم‌های آلمانی، فرانسوی و ایتالیایی پروژه‌هایی را در منطقه آغاز کرده اند، اما همچنان موارد بسیاری ناشناخته باقی مانده‌اند. بدون شک کشفیات آینده سهم عمده‌ای در شناخت ما از جهان باستان ایران، مردم و سنن آن خواهند داشت.

توضیحات و حواشی
14) "مجسمه زرتشت خشم جامعه ایزدیان را در سوریه برانگیخت"، آرا نیوز، 24 مه 2014، http://aranews.net/2014/05/zoroaster-statute-raise-outrage-of-yezidi-community-in-erfin
15) فردیناند هنربیچلر، منشا و خاستگاه کُردها، پیشرفت در مردم شناسی 2/2 (2012): 79-64
16) ولادیمیر مینورسکی، "کُردها، کردستان. تاریخ الف: اصلیت و تاریخ پیش از اسلام"، در دایره المعارف اسلام، چاپ دوم، Leiden: Brill، 2009-1960، جلد پنجم، صفحات 49-447
17) حسن احمد قاسم البرواری، Amarat mu abid al-nar fi muwaqa čār stīn ala dū al-tanqībāt al-athariyah، Duhok: Hawar، 2013
18) پروفسور فیلیپ کرینبروک با اشاره به اینکه محراب از عمق لازم برای برقراری آتش دائم برخوردار نیست (مکاتبات شخصی، 7 نوامبر 2014)، بر این باور است که این مذهب، آیین زرتشت نیست بلکه به نوعی دیگر از مذهب باستانی ایرانی مربوط می‌شود. این بحث به نظر من، به خودی خود با بسیاری مکاتبات ساده بدست آمده مربوط به آیین زرتشت که در جایگاه آنان قابل مشاهده است، در تضاد نمی‌باشد.
19) رجوع شود به امیر حسن پور، بادینان، Encyclopaedia Iranica online


هیچ نظری موجود نیست: