در حالی که بحران اقتصادی، سیاسی و اجتماعی
تمام جامعه ایران را فراگرفته است حکومت اسلامی ایران، سعی دارد با موشکپراکنی به
آن سوی مرزها و تشدید سانسور و اختناق در داخل، جلو گسترش اعتصابها و اعتراضها
را بگیرد. در حالی که آمار و ارقام بانک مرکزی از تورم شهریوماه 1397، تورم نقطه به نقطه
4/31 درصدی است که از شتاب و جهش افزایش قیمتها حکایت دارد. در حالی که فقر و
فلاکت اقتصادی زندگی اکثریت مردم ایران را فلج کرده است حکومت
اسلامی، همواره تلاش
میکند با آفریدن رعب و وحشت افکار عمومی جامعه ایران را منحرف سازد تا بتواند
برای حاکمیت خونین خود زمان بخرد.
با شروع سال تحصیلی، کم نیستند خانوادههایی که با فرزندانشان در
حاشیه شهرها و حتی بدون سرپناهی زندگی میکنند و علاوه بر مشکلات معیشتی در این
روزهای گشایش مدارس، به درد و غمشان نیز افزوده میشود.
آمارها خبر میدهند که حدود هفت میلیون کودک و نوجوان ایرانی بهدلیل
فقر از تحصیل بازماندهاند و بهناچار راهی بازار کار بیرحم سرمایهداری ایران
شدهاند.
اتحادیه صادرکنندگان فراوردههای نفت، گاز و پتروشیمی ایران روز یکشنبه
30 سپتامبر 2018، ضمن انتقاد شدید نسبت بهادامه نابسامانیهای اقتصادی، سردرگمیهای
ناشی از تناقض مراکز تصمیمگیری و نیز سیاستهای نادرست حکومت ایران در تعامل با
تحریمهای اعمال شده از سوی ایالات متحده آمریکا، نسبت بهخطر ورشکستگی کامل
واحدهای صادراتی نفت، گاز و پتروشیمی این کشور هشدار داده است.
روابط عمومی اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی
ایران موسوم به «اوپکس»، بهعنوان بزرگترین تشکل خصوصی صادرات در بخش انرژی کشور،
همچنین پیشبینی کرد: «ظرف چند ماه آینده بهدلیل بخشنامههای اخیر ارزی و
بلاتکلیفی اقتصادی دعواهای آنچنانی میان صادرکنندگان و بیمه و مالیات به وجود
بیاید که با تسری این موضوع، واحدهای صادرکننده دچار زیان شده و در بسیاری مواقع
در مقابل طرفهای خارجی سرافکنده خواهد بود.»
منابع خبری ایران روز یکشنبه 30 سپتامبر
2018، از افزایش مجدد دلار و عبور قیمت آن از مرز 18 هزار تومان خبر دادند.
طبق این گزارش واحد یورو نیز به 20 هزار و پانصد تومان رسیده است.
آفتابنیوز در گزارشی نوشت، هم اکنون در بازار دلالان با فاصله گرفتن از نرخ
درج شده در تابلوی صرافان به سمت 18 هزار تومان در حال حرکت است.
براساس مشاهدات نرخ هر دلار آمریکا با عبور
از مرز 17 هزار تومان در بازار دلالان درتا سقف 17 هزار و پنصد تومان نیز معامله
میشود.
طبق این گزارش نرخ هر یورو در این بازار در
محدوده 20 هزار تومان تا 20 هزار و پانصد تومان خریدوفروش میشود.
منشاء و دلیل این افزایش نرخ ارز هرچه باشد،
تاثیر بالایی در شکلدهی انتظارات تورمی آحاد جامعه دارد و از سویی شکست سیاستگذاری
اقتصادی دولت و ناتوانی کل حاکمیت را نیز بهنمایش میگذارد.
اما حکومت اسلامی ایران، تمام هم و غم خود را
بهکار گرفته و موشکهای خود را به رخ کشورهای منطقه و مخالفین خود در اقلیم
کردستان و یا کشورهای عربی حوزه خلیج فارس میکشد. شاید هم بنا بهگفته خمینی به
«دنبال نعمت خدادای جنگ» میگردند تا شاید از این طریق، جلو فروپاشی حکومتشان را
بهتعویق بیاندازند. و در سایه جنگ احتمالی، مخالفین را بهوحشیانهترین شکلی شدت
سرکوب کنند.
سپاه پاسداران حکومت اسلامی، با انتشار
بیانیهای کوتاه در بامداد دوشنبه ۹ مهر ماه ادعا کرده است «مقر سرکردگان» حمله
مرگبار اهواز، در شرق فرات در سوریه، را «با چندین فروند موشک بالستیک زمینبهزمین»
هدف قرار داده است.
بنا بر آنچه روابط عمومی سپاه میگوید «شمار
زیادی از تروریستهای تکفیری و سرکردگان جنایت تروریستی اهواز» کشته و زخمی شدهاند.
خبرگزاری فارس وابسته به همین سپاه، گفته
«طبق اخبار رسیده به خبرنگار فارس، موشکهای شلیکشده از دو نوع ذوالفقار(برد 750 کیلومتر) و
قیام (با برد 800 کیلومتر) بودند». بهگفته این خبرگزاری منطقهای در
«البوکمال» در استان دیرالزور هدف قرار گرفته است.
ویدئوهایی در فضای مجازی از جمله در یوتیوب و
توئیتر منتشر شده است که در آنها گفته میشود موشکها از سمت کرمانشاه پرتاب شدهاند.
بهنظر میرسد که یکی از موشکها در نزدیکی محل پرتاب سقوط کرده است.
ویدیوی شلیک 5 موشک سپاه که
بامداد روز دوشنبه 9 مهر حدود ساعت 3 صبح، احتمالا از پادگان شهدا کیلومتر 15 جاده کرمانشاه به کامیاران نزدیک روستای جعفرآباد، بههدفی نامعلوم
شلیک شده است. یکی از موشکها نزدیک چشمه سراب یاوری، روستای نوروزآباد، کرمانشاه
سقوط کرده است.
بهگفته سپاه پاسداران حکومت اسلامی ایران،
متعاقبا 7 فروند پهپاد رزمی این نیرو مواضع و مقرهای تجمع و پشتیبانی «تروریستهای
مزدور استکبار جهانی» را بمباران کردند. محسن رضایی،
فرمانده پیشین سپاه پاسداران، گفته است که حملات اصلی و شدیدتر علیه گروه
«الاحواز» در راه است.
حمله بهرژه نظامی در اهواز در روز 31 شهریور به
کشتهشدن دستکم 25 نفر انجامید. سران و رسانههای حکومت اسلامی ایران در
رابطه با این واقعه اخبار متناقضی منتشر کردهاند.
رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس که با خبرگزاری
ایسنا مصاحبه کرده، چنین گفته است: «در زمان حادثه مشرف به جایگاه، 8 یا 9 تفنگ
دوربیندار وجود داشت که به راحتی میتوانستند در عرض 30 ثانیه تروریستها را بهدرک
بفرستند. حتی با یک تفنگ قدیمی هم میتوانستند این کار را انجام دهند اما کسی که
پشت تفنگ دوربیندار بود در ابتدا حمله «تروریستی» را باور نمیکند و میگوید
گلولهها مشقی است بعد که تیر خلاص را میبیند میگوید دستور شلیک ندارد. فردی که
پیش اوست بهفرمانده زنگ میزند حتی فرمانده به او دستور تیراندازی را میدهد اما
باز آن فرد شلیک نمیکند.»
سئوال این است که چرا در یک حرکت بزرگ حکومت
در رابطه با سالگرد جنگ ایران و عراق که مردم اهواز و بطور کلی مردم رنجدیده عرب
زبان خوزستان، خاطرات بدی از این جنگ و ادامه آن توسط خمینی و هم چنین سیاستهای
نژادپرستی و فاشیستی حکومت دارند و هنوز آسیبها آن جنگ را در شهر و نزدگی خود لمس
میکنند بیتردید با دیدن چنین مانوری احساس بدی داشتند که انگار بهزخمهای کهنهشان
نمک پاشیده میشود.
به علاوه مهمتر از همه، سران و مقامات ریز و
درشت حکومت اسلامی، همواره بر طبل جنگ و خونریزی میکوبند و وقت و بیوقت رقبای
خود را تهدید میکنند.
در ابتدای وقوع حادثه اهواز، رمضان شریف
سخنگوی سپاه «گروه الاحوازیه» را متهم به این حمله مسلحانه کرد. اما مدتی بعد گروه
داعش با انتشار فیلمی از اظهارات سه تن از مهاجمان پیش از حمله، مسئولیت این حادثه
خونبار را بر عهده گرفت.
در جریان حمله افراد مسلح به مراسم رژه نظامی
که به مناسبت آغاز هفته «دفاع مقدس» در اهواز برگزار شده بود، 24 تن کشته و بیش از
60 تن مجروح شدند.
گروه اسلامی «داعش» مسئولیت حمله اهواز را بر
عهده گرفت. از سوی دیگر، وزارت اطلاعات ایران مدعیست که چندین نفر را در رابطه با
حمله اهواز بازداشت کرده، گفته مهاجمان و بازداشتشدگان «وابسته بهگروههای تجزیهطلب
تکفیری تحت حمایت کشورهای مرتجع عربی» بودند.
آیتالله خامنهای سردمدار حکومت اسلامی نیز
اتهامهایی را به امارات و عربستان سعودی وارد کرده بود که از سوی این دو کشور رد
شده است.
سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه، در
سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه هفته گذشته تهران، با اشاره به حادثه 31 شهریور
اهواز، عنوان کرد: «دشمنان ایران و اسلام که نمیتوانند اقتدار امنیتی نظام را
ببینند در یک حرکت ظالمانه و کور، جمعی از مردم و مدافعان امنیت کشور را به گلوله
بستند اما همواره سنت الهی این بوده که توطئه مستکبران به خودشان برگردد.»
سلامی با اشاره «بهدنبالههای منطقهای و
جهانی این حادثه»، گفت: «طراحان این حادثه کور در مثلث غربی، عبری و عربی قرار
دارند. ما بر اساس فرمان امام و رهبری میگوییم که انتقام قطرهقطره خون شهیدان را
از عوامل داخلی و خارجی این حادثه میگیریم.»
او ادامه داد: «ما به رژیم امارات عربی متحده
و عربستان سعودی که صحنهگردان برخی شرارتها در برخی نقاط کشور هستند و آرزوی
انتقال ناامنی به داخل کشور را دارند، هشدار میدهیم؛ هرگز در توسعه تنش با جمهوری
اسلامی بههیچ موفقیتی نمیرسید.»
آیتالله محمدعلی موحدی کرمانی، امام جمعه هفته گذشته تهران، با «گرامیداشت
هفته دفاع مقدس»، ادعا کرد: «اگر آمریکا و
اسرائیل دست از پا خطا کنند، پایگاههای آمریکا در اطراف کشور، دیگر امنیت ندارند.»
سپاه پاسداران پیشتر نیز به منطقه دیرالزور
در سوریه حمله موشکی کرده بود. آن حملات به تلافی حملات 17 خرداد 1396 در تهران
صورت گرفتند؛ حمله بهمجلس شورای اسلامی و مزار آیتالله خمینی بهکشته شدن 17 نفر انجامید
و گروه حکومت اسلامی(داعش) مسئولیت آن را پذیرفته بود.
در پی آن، رسانههای عراقی گزارش داده بودند
که حملات با «هماهنگی اتاق عملیات چهارجانبه» یعنی دفتر مشترک ایران، عراق، سوریه
و روسیه، انجام شده است.
حزب دمکرات کردستان ایران، از حمله یک
«پهپاد» نیروهای نظامی حکومت اسلامی به نیروهای این حزب در «کوهستان کودو» در
منطقه مرزی ایران و عراق خبر داد.
این حزب در اطلاعیهای در وبسایت خود اعلام
کرد که ساعت 12 ظهر روز یکشنبه هشتم مهر ماه، یک «پهپاد، کوهستان کودو را
بمباران» کرد که در این حمله یکی از نیروهای این حزب «بهصورت سطحی زخمی شده است.»
این کوهستان در منطقه مرزی ایران و عراق و در
نزدیکی شهرستان پیرانشهر در استان آذربایجان غربی قرار دارد.
سپاه پاسداران روز 17 شهریور مقر
حزب دمکرات کردستان و حزب دموکرات ایران در عراق را هدف حملات موشکی خود قرار داد
که بنابر گزارشها 14 کشته و دستکم 40 مجروح بر
جای گذاشت.
پس از این حمله محمدحسین باقری، رییس ستاد کل
نیروهای مسلح ایران، از دولت عراق و حکومت اقلیم کردستان خواسته بود که گروههای
مسلح کرد در این اقلیم را اخراج کنند.
سخنگوی دولت اقلیم کردستان عراق این خواسته
را رد کرده و گفته بود که درگیری بین حکومت اسلامی و گروههای کرد
راهحل نظامی ندارد.
همزمان با بالاگرفتن تنش میان ایران و
آمریکا، تلویزیون ایران ویدیوی منتشر نشدهای از نزدیکشدن قایقهای تندروی سپاه
پاسداران بهیکی از بزرگترین رزمناوهای آمریکایی جهان در خلیج فارس را منتشر
کرده است.
در این ویدئو تصاویری از رویارویی میان قایقهای
تندرو سپاه با ناو هواپیمابر «تئودور روزولت» بهنمایش درمیآید. آنطور که وبسایت پرس تیوی نوشته، قایقهای تندرو
سپاه، اول فروردینماه سال جاری در تنگه هرمز به رزمناو روزولت نزدیک شدهاند.
انتشار این ویدیو در آستانه آغاز دور دوم
تحریمهای آمریکا علیه ایران انجام میشود که صنعت نفت ایران را نشانه گرفته است.
مقامهای نظامی ایران بارها تهدید کردهاند
که در صورت ممانعت آمریکا از فروش نفت ایران، این تنگه را میبندند. مقامهای
آمریکایی نیز نسبت بهاین موضوع به ایران هشدار دادهاند و گفتهاند این اقدام میتواند
واکنش نظامی آمریکا را در پی داشته باشد.
گزارشگر این ویدیو میگوید «این تصاویر واقعی
و جدا از هرگونه تبلیغات است. نگاه کن و نتیجه بگیر.»
جدا از این که ادعایهای
حکومت اسلامی و داعش و عربستان و غیره واقعیت دارد یا نه؛ اما آنچه که در حال
حاضر برای افکار عمومی جامعه ایران مهم است محکوم کردن این و یا آن اقدام نیست.
چرا که افکار عمومی آگاه جامعه ایران و جامعه جهانی، چهل سال است که شاهد تروریسم
و جنگطلبی و حکومت آپارتاید حکومت اسلامی ایران هستند و کمترین اعتمادی هم بهاین
حکومت جانی و آدمکش و دزد و تبهکار ندارند. این حکومت استاد سناریوهای سیاه و خونین
و دروغ و دروغ است! بنابراین، وظیفه اپوزیسیون سرنگونیطلب و آزادیخواه و برابریطلب
این نیست که بین حکومت اسلامی ترور و وحشت و یا رقبای آن داعش و غیره داوری کند.
وظیفه ما این است که سئوال کنیم چرا مردم خوزستان که بر روی دریایی از نفت و گاز و
غیره نشستهاند اما روزبهروز فقرتر شده و بیکاری و گرانی و فقر از یکسو و آلودگی
نفسگیر هوا و ریزگردها از سوی دیگر، و نهایت سرکوب غیرانسانی و کوچ اجباری مردم
عزب زبان از این منطقه بهنقاط دیگر با هدف تعییر بافت جمعیتی، ظلم و ستم بزرگی بهمردم
این منطقه است که از چهل سال به اینسو در جریان بوده است؟! کار ما نباید داوری
بین تروریسم دولتی و غیردولتی و یا رقبای آنها باشد و یا کار ما صرفا محکوم کردن
اینسو یا آن سوی این رقابتهای تروریستی و آدمکشی نیست، بلکه وظیفه ما، مبارزه
به هرگونه آدمکشی، فقر، بیکاری، آسیبهای اجتماعی با هدف سرنگون حکومت جهل و
جنایت و ترور اسلامی است! حکومتی که کسب و کار چهل سالهاش جز آدمکشی، جنگ، خشونتطلبی،
تروریسم، سرکوب سیستماتیک زنان، نقض مداوم حقوق کودکان، سرکوب بیرحمانه فعالین
سیاسی، کارگری، زنان، دانشجویان، روشنفکران، هنرمندان، بازنشستگان، مهاجرین و
پناهندگان است جنگ غارت اموال عمومی مردم، شلاق، زندان، شکنجه، بریدن دست و پا با
اتکا بهقوانین اسلامی قصاص، اعدام و سنگسار است؛ حکومتی که نه تنها به هیچگونه
دادخواهی و مطالبات بر حق و عالانه مردم اهمیتی نمیدهند، بلکه شدیدا نیز آنها را
سرکوب میکند پس هرگونه مبارزه از اعتراض و اعتصاب گرفته تا مبارزه مسلحانه علیه
این حکومت با هدف سرنگونی تمامیت آن، هزاران بار حقانیت دارد و لیبرالهایی که در
مقابل این همه وحشیگری حکومت اسلامی و جنایت بیشمار آن علیه بشریت مهر سکوت بر
لب میزنند اما آنچنان برای واقعه اهواز و کشته شدند تعدادی از نیروی سرکوب و
وحشت از خود بیخود شده و بهحالت خلسه رفتهاند که بهموضع حمایت از سپاه پاسداران
و حکومت اسلامی افتادهاند.
برای مثال، رضا پهلوی
که مدعی برگرداندن تاج و تخت پهلوی به ایران را دارد موضعی که در رابطه با واقعه
اهواز گرفته بسیار جالب است. «شاهزاده
رضا پهلوی با صدور بیانیهای، این «عمل تروریستی» را «قویا» محکوم کرده و «بهخانوادههای
جانباختگان و نیروهای مسلح ایران» تسلیت گفته است.»
او در صفحه توییتری خود نوشته است: «امروز در مراسم رژه نیروهای مسلح
در اهواز، گروهی تروریست بهسوی نظامیان آتش گشود که منجر بهکشته شدن تعدادی از
سربازان میهن و تماشاگران شد. من این عمل تروریستی را قویا محکوم میکنم و به
خانوادههای جانباختگان و نیروهای مسلح ایران از صمیم قلب تسلیت میگویم.»
او، چندی نیز درباره
موضع اخیر آمریکا علیه ایران، با ذوقزدگی گفته بود: «مطمئنا،
تا آن جا که میتوانم بگویم، کلماتی که در چند روز اخیر از پرزیدنت ترامپ و نیکی
هیلی شنیدهام نشان میدهد که بهنظر میرسد کاملا متعهد به پاسخ دادن به تقاضای
مردم اند.» اما او روشن نکرده است که مردم ایران چه تقاضایی از ترامپ و هیلی کردهاند
که ایشان از آن با خبر است اما خود مردم ایران خبر ندارند؟! شاید خود او بهنام
مردم ایران در پشت درها بسته، تقاضاهایی از حاکمیت آمریکا کرده است؟
مبارزه رضا پهلوی علیه حکومت اسلامی در این چهل سال حاکمیت جمهوری
اسلامی، همواره فصلی بوده است. یعنی هر موقع آمریکا، رقابت خود با حکومت اسلامی را
تشدید کرده او نیز فعال شده است اما هنگامی که رقابت آنها مانند دوره اوباما، کمتر
شده رضا پهلوی نیز سیاست سکوت در پیش گرفته و بهتجارت خود پرداخته است.
حکومت اسلامی ایران،
حکومت جهل و جنایت و ترور است. احمد منتظری فرزند آیتالله منتظری، بهتازگی در مصاحبهای
گفته است که سپاه پاسداران ایران در سال 1986 در ساکهای حجاج مواد منفجره جاسازی
کرد تا در مراسم مکه منفجر کنند.
فرزند آیتالله منتظری، ماجرای ارسال اسلحه در آن زمان که عوامل حکومت اسلامی
بعدها تلاش کردند که سیدمهدی هاشمی را بهآن متهم کنند، عاری از حقیقت و یک تهمت
بیاساس به مهدی هاشمی دانسته و تاکید کرده که این عمل کار سپاه پاسداران و با
اشراف مستقیم علی اکبر هاشمی رفسنجانی بود.
سپاه در آن زمان مقدار 314 کیلو «تی ان تی» را برای خرابکاری و کشتن حجاج با
هدف ناامن کردن مراسم حج و سپس مقصر دانستن پادشاهی سعودی در اداره حج به مکه میفرستند.
گفتنی است که آیتالله العظمی منتظری در 17 مهر 1365 برابر سال 1986، در نامهای
مفصل که به خمینی در رابطه با اتهامات و قضایای مربوط به پرونده سیدمهدی هاشمی از
جمله تهمت وی به ارسال مواد منفجره با حجاج نوشت.
آیتالله منتظری خطاب به خمینی، نوشت:«اینک یک ناجوانمردی و بیتقوائی را هم
بشنوید: «سپاه در وقت حج یك كار غلط ناروا انجام میدهد و از ساکهای حدود صد نفر
حجاج پیرمرد و پیرزن بدون اطلاع آنان سوءاستفاده میكند بهنحوی كه در عربستان در
وقت حج آبروی ایران و انقلاب را بردند و آقای كروبی ناچار شد از ملک فهد طلب لطف
كند، لابد حضرتعالی شنیدهاید؛ آن وقت در همان كشور بعضی زمزمه راه میاندازند كه
خوب است بگوئیم از طرف سیدمهدی هاشمی بوده، و یک نفر از شش نفر افراد سپاهی كه
متصدی این كار غلط بودهاند آمد نزد من و بهمن گفت مسئول من در سپاه اصرار میكند
كه بگویم از طرف سیدمهدی هاشمی این كار انجام شده، و در مجلس و هیات دولت و محافل
دیگر هم شایع كردند، اینك آنان كه در سپاه این كار غلط را انجام دادهاند و در وقت
حج آبرویمان را بردند غیرقابل تعقیبند، و آقای حسنی و سیدمهدی هاشمی باید تعقیب و
محاكمه شوند»؟!
بهگفته افرادی از خانواده آیتالله منتظری خمینی در آن زمان بهنامههای
منتظری جواب نداد یا اگر هم جواب داد اطرافیان او و سپاه و وزارت اطلاعات مانع
رسیدن آن نامهها به آیتالله منتظری شدند.
اکنون اکثریت مردم
ایران این حکومت جانی و هیچ کدام از جناحهای را نمیخواهند و حکم نابودی آن را
نیز در دی ماه گذشته و در پیشاپیش همه جوانان دختر و پسر جسور و تشنه آزادی در
خیابانهای بیش از 134 شهر ایران، با صدای بلند و محکم صادر کردهاند و خودشان نیز
مجری آن هستند!
در حال حاضر اعتصاب
رانندگان کامیون با قدرت ادامه دارد. دور دوم اعتصاب
رانندگان کامیون از اول مهر ماه آغاز شده و اکنون این اعتصاب، 251 شهر در تمام
استانها را در بر گرفته است. اعتصاب سراسری رانندگان کامیون با وجود انواع و
اقسام تهدیدها و ترفندهای مقامات مسئول و دستگیری دهها تن از رانندگان، با قدرت ادامه
دارد. رانندگان اعلام کردهاند تا وقتی پاسخ نگیریم، اعتراض ادامه خواهد داشت.
رانندگان گفتهاند که با ادامه اعتصابمان همکاران بازداشتی خود را نیز آزاد میکنیم.
رانندگان کامیون خواستهای اعتراض خود را در هفده بند اعلام کرده و از جمله بهگرانی
و مشکل تهیه لاستیک و وسایل کامیون، حقوقهای زیر خط فقر، دزدیها و اختلاسهای
حکومتیان، تعویق پرداخت حقوقها، بیکاری و ناامنی شغلی، ناامنی جادهها، محرومیت
از داشتن حق تشکل مستقل اعتراض داشته و هدف خود را پایان دادن بهظلم و نابرابری
اعلام کردهاند.
این اعتصاب رانندگان با حمایت رانندگان بخشهایی از فدارسیونهای کارگری جهان
و همچنین بخشهای مختلف جامعه خواستار حمایت و پشتیبانی شدهاند. از جمله انجمن صنفی
کارگران برق و فلز کرمانشاه، جمعی از معلمان، جمعی از کسبه و بازاریان تهران و
کرمانشاه، جمعهایی از دانشجویان بوشهر و فارغالتحصیلان کهگیلویه و بویر احمد با
انتشار بیانیههای جداگانهای از اعتصاب سراسری رانندگان کامیون حمایت کردهاند.
همچنین شبکههای تلگرامی معلمان و تشکلهای مختلف کارگری و بخشهای مختلف جامعه
مرتب اخبار این اعتراضات را انعکاس داده و به این شکل حمایت و همبستگی خود را با
رانندگان ابراز میکنند. در سطح جهانی نیز کارگران حمل و نقل شهر ویرجینیا در
آمریکا با تجمع کردن و بهدست گرفتن بنری در حمایت از اعتصاب رانندگان کامیون، از
این اعتراضات اعلام پشتیبانی کردهاند. در شهری در هلند نیز شماری از رانندگان
کامیون با کامیونهایشان در خیابان مارش رفتند و از این اعتراضات اعلام حمایت
کردند. پیشتر نیز تشکل رانندگان ایتالیا از این حرکت پشتیبانی کرده
بودند.
همچنین بنا بهگزارش هرانا، خبرگزاری هرانا؛ اعتصاب رانندگان
کامیون ایران که در دور جدید خود به دنبال فراخوانی از روز شنبه 31 شهریورماه در اعتراض به برآورده نشدن مطالبات صنفیشان آغاز شده است،
روز یکشنبه 8 مهرماه برای
نهمین روز در بسیاری از شهرهای ایران از جمله «ساری، زرینشهر، زنجان، درود، اراک،
مرودشت، گرمسار، کاشان، بندرعباس، خرمآباد، سیرجان، کنگان، زرند، مرند، رزن،
استان سمنان و استان خراسان شمالی» ادامه یافت. گزارشات حاکی از بازداشت 38 تن دیگر در این خصوص است و با احتساب آمار بازداشت قبلی شمار بازداشتشدگان
در این رابطه به دستکم 127 تن رسیده است.
فراخوان این اعتصاب رانندگان، از سوی «اتحادیه هماهنگکنندگان رانندگان سراسر
ایران» داده شده است.
بنا به گزارش ایلنا، هشتم مهر ماه، کارگران
پیمانی فضای سبز شهرداری اهواز برای دومین روز متوالی، در مقابل ساختمان استانداری
خوزستان تجمع کردند.
برخی منابع کارگری در شهرداری اهواز خبر
دادند، صبح امروز(دوشنبه)، جمعی از کارگران پیمانی فضای سبز مناطق هشت، سه و چهار
شهرداری اهواز که تحت مسئولیت شرکت پیمانکاری فعالیت دارند، بار دیگر تجمعهای
اعتراضی خود را در مقابل ساختمان استانداری از سر گرفتند.
بهنقل از کارگران شهرداری اهواز گفته میشود
که مشکل اصلی آنها به تاخیر افتادن سه ماه دستمزد و دیرکرد در پرداخت برخی مزایای
مزدی است. همچنین براساس اطلاعاتی که از سوی این منابع گزارش شده است دستمزد ماههای
تیر، مرداد و شهریور کارگران پیمانی شهرداری اهواز به تاخیر افتاده و در این زمینه
کارفرما اهمیتی به پرداخت مطالبات معوقه آنها نمیدهد.
اکنون وظیفه سنگین ما، این است که صدای اعتراض رانندگان کامیون، اعتراضهای
کارگری خوزستان و سایر شهرهای ایران و همچنین دستگیری جوانان اهوازی را بهگوش
افکار عمومی مردم جهان بهخصوص کنفدراسیونهای کارگری برسانیم تا خواهان آزادی
فوری همه رانندگان دستگیرشده و جوانان اهوازی باشند!
در پایان میتوان تاکید
کرد که وظیفه کنونی همه نیروهای آگاه و انقلابی، تشدید مبارزه همهجانبه و هدفمند
علیه کلیت حکومت اسلامی ایران و تقویت و گسترش اعتصابهای جاری و آغاز خیزش دی ماه
سال گذشته هم زمان در همه شهرهای بزرگ و کوچک ایران است تا از یکسو نیروهای
سرکوبگر نتوانند در یک شهر و یک منطقه تجمع بیشتری داشته باشند و بهناچار بههمه
شهرهای کشور پراکنده شوند و از سوی دیگر، صنایع بزرگ ایران مانند صنایع نفت و ماشینسازی
و غیره نیز وارد اعتصاب شوند. همچنین در موقع مناسب نیز مبارزه مسلحانه بهعنوان
یک تاکتیک مبارزاتی، در حمایت و پشتیبانی از اعتصابها و اعتراضهای مردمی بهکار
گرفته شود.
در چنین وضعیتی، یک از
مسایل مهم و فوری تاسیس شوراها و مجالس مردمی نه تنها در کارخانهها، دانشگاهها،
مدارس و ادارات، بلکه باید این سازماندهی بهمحلات نیز کشیده شود و حالت همگانی
پیدا کند. شوراهای که قرار است فردای حکومت اسلامی مدیریت کل جامعه را بهعهده
گیرند و اجازه ندهند ارگانی سرکوبگر بهنام «دولت»، همچون گذشته بهعنوان چماقی
بر بالای سر شهروندان جامعه ایران قرار گیرد. دولت اساسا ارگان سرکوب هر حزب و یا
احزاب و طبقهای است که بهقدرت برسد لبیگمان برای حفظ خود، بهسرکوب و سانسور
منتقدین و مخالفین متوسل خواهد شد.
با چنین دورنمایی است
که بخش آگاه و انقلابی جامعه ایران میتواند هم جلو سرکوبهای وحشیانه حکومت
اسلامی را در داخل کشور بگیرند و هم میتوانند با پراکنده کردن و زمینگیر ساختن
نیروی سرکوبگر آن و تضعیف آنها، جلو ماجراجوییهای حکومت اسلامی در خارج از مرزها
را بگیرند و اجازه ندهند این حکومت مانند جنگ ایران و عراق در جهت بقای نفرتانگیز
خود، مصیبت و فلاکت دیگری برای مردم ایران، ایجاد کند.
دوشنبه نهم مهر 1397 -
یکم اکتبر 2018
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر