این گزاره ها را خودش بافته و خودشم نتیجه گیری کرده و بعدهم کشیده کنار ! اینها ترهات ناامیدهاست . ایران با وجود اقوام متحدش و با وجود جوانان فعال اگاهش هرگز سومالی نمیشود و اتفاقا این رژیمه که ایران را میخواد بسمت سومالی شدن ببره اما موفق نمیشه چون سقوط میکنه و ارزو به دل میشه ... شماره ۲۵۵
با وضعی که گروه های مختلف اپوزوسیون در تاخت و تاز انحصارطلبانه خود انهم در خارج و بدور از جنبش عینی در داخل کشور دارند نشان دهنده این است که هرگز به وحدت و همبستگی فکر نمیکنند و اکر گاها دم از همبستگی میزنند شعار فرمالیستی بیش نبوده و نیست ... انان به سقوط رژیم فکر نمیکنند و دغدعه اصلی انها مطرح بودن و منم زدن و کیش شخصیت خودشان است . تا اینگونه اپوزوسیونها هستند جمهوری اسلامی هم هست . انچه شرط بلاغ بود گفتم . مجتبی ملک مطیعی م۹اهد سابق شماره ۲۵۵
همین دوبیت شعررا اگه اپوزوسیون خارج نشین بفهمه و درک کنه و بپذیره ... یک ثانیه هم در تفرق بسر نخواهد برد و با کله به سمت وحدت خواهندرفت . اما دریعا که فعلا خودخواهی و هژمونی طلبی اپوزوسیون شده کپسول اکسیژن رژیم در حال مرگ .
میگن روشنفکران هنوز درگیر این هستن که مصدق چکارکرد و چکارنکرد عافل از اینکه ماعم هنوز درگیر اسن هستیم که سی خرداد ۶۰ یک ضرورت بود یا نبود ! بابا ۷۰ سال از اون گذشته و ۴۰ سال از این ! به اندازه کافی مسائل روز وجودداره که نیازی به پرداختن به قرون ! گذشته نیست .
الان انچیزی که رومیزه چهارتا تا آلترناتیوه
اول رضا پهلوی
دوم جریان سبز
سوم مجاهدین
چهارم کمونیستها
چهارمی که ول معطله و اگرچه ادعای رهبری جنبش طبقه کارگررا داره اما بلوف وقیحانه ای بیش نیست و صرفا کشک .
سومی در داخل هیچ پایگاه اجتماعی نداره واگرچه ادعای رهبری اعتراضات مردم را داره ولی این ادعا بیشتر از سوی وزارت اطلاعات دامن زده میشه تا جابیافته و اهدافی را هم بدنبال داره که علت ان را بخش آگاه جامعه بخوبی میدونه و نیاز به توضیح نیست .
دومی طیف بندی های مختلفی در نزدیکی و دوری از حاکمیت داره وان بخش سرنگون طلبش در اعتراضات حی و حاضر ایستاده و بخش میانیش مذبذب و بخش تحتانیش همون استمرار طلبان را شامل میشه که مورد نفرت مردم هستند .
اولی جریانی است که پایگاه وسیع مردمی داره اما بدون سازماندهی و شدیدا با عنصر ایرانیت بدنبال عدالت و آزادی است و تلویحا به رضاپهلوی سمپاتی داره واینکه ایشون چه نقشی ایفاخواهدکرد اینده نشان خواهدداد .
طبعا غرب و شرق و سازمانهای بین المللی از این طیف بندی ها و مدعیانش بخوبی اگاهی مبتنی برآمار دارند .
ما به حمایت جهانی و کمک انان نیازداریم و رضاپهلوی میتونه واسطه این امرباشه .
انچه مشخص است اینها رفتنی هستند و مردم برای این لحظه بی تاب .
صدها مبارز سرشناس و شکست ناپذیر در داخل کشور شناخته شده اند و مورد اعتماد نسل جوان هستند و جالبه بدانید که اکثر قریب به اتفاق انان بر علیه رضاپهلوی موضع ندارند و گاها به ایشون سمپاتی نیز دارند .
این بود سیمای واقعی شرایط داخلی .
بقیه مطالب و تحلیلها و ادعاها اب توشه و حرف مفت که اینروزها از دهان خارج نشین های کشک و توجیب ریز میادبیرون و برای دل خوش خنکی خودشون و خوشحالی وزارت اطلاعات اخوندی است .
باورکنید مطالب فوق عین حقیقتی است که چون خورشید انکارناپذیر است .
۵ نظر:
این گزاره ها را خودش بافته و خودشم نتیجه گیری کرده و بعدهم کشیده کنار !
اینها ترهات ناامیدهاست . ایران با وجود اقوام متحدش و با وجود جوانان فعال اگاهش هرگز سومالی نمیشود و اتفاقا این رژیمه که ایران را میخواد بسمت سومالی شدن ببره اما موفق نمیشه چون سقوط میکنه و ارزو به دل میشه ...
شماره ۲۵۵
طرح گزاره ها از سر استیصاله ... بچه میترسونه !
رژیم خودش عامل تجزیه و سوریه ای کردنه ... سقوط کنه همه چی درست میشه .
مصطفی بیک فردین شماره ۲۵۵
با وضعی که گروه های مختلف اپوزوسیون در تاخت و تاز انحصارطلبانه خود انهم در خارج و بدور از جنبش عینی در داخل کشور دارند نشان دهنده این است که هرگز به وحدت و همبستگی فکر نمیکنند و اکر گاها دم از همبستگی میزنند شعار فرمالیستی بیش نبوده و نیست ... انان به سقوط رژیم فکر نمیکنند و دغدعه اصلی انها مطرح بودن و منم زدن و کیش شخصیت خودشان است . تا اینگونه اپوزوسیونها هستند جمهوری اسلامی هم هست .
انچه شرط بلاغ بود گفتم .
مجتبی ملک مطیعی م۹اهد سابق شماره ۲۵۵
قطره دریاست اگر با دریاست
وزنه او قطره و دریا دریاست .
همین دوبیت شعررا اگه اپوزوسیون خارج نشین بفهمه و درک کنه و بپذیره ... یک ثانیه هم در تفرق بسر نخواهد برد و با کله به سمت وحدت خواهندرفت . اما دریعا که فعلا خودخواهی و هژمونی طلبی اپوزوسیون شده کپسول اکسیژن رژیم در حال مرگ .
خاکزاد
شرایط و رضاپهلوی
میگن روشنفکران هنوز درگیر این هستن که مصدق چکارکرد و چکارنکرد عافل از اینکه ماعم هنوز درگیر اسن هستیم که سی خرداد ۶۰ یک ضرورت بود یا نبود ! بابا ۷۰ سال از اون گذشته و ۴۰ سال از این ! به اندازه کافی مسائل روز وجودداره که نیازی به پرداختن به قرون ! گذشته نیست .
الان انچیزی که رومیزه چهارتا تا آلترناتیوه
اول رضا پهلوی
دوم جریان سبز
سوم مجاهدین
چهارم کمونیستها
چهارمی که ول معطله و اگرچه ادعای رهبری جنبش طبقه کارگررا داره اما بلوف وقیحانه ای بیش نیست و صرفا کشک .
سومی در داخل هیچ پایگاه اجتماعی نداره واگرچه ادعای رهبری اعتراضات مردم را داره ولی این ادعا بیشتر از سوی وزارت اطلاعات دامن زده میشه تا جابیافته و اهدافی را هم بدنبال داره که علت ان را بخش آگاه جامعه بخوبی میدونه و نیاز به توضیح نیست .
دومی طیف بندی های مختلفی در نزدیکی و دوری از حاکمیت داره وان بخش سرنگون طلبش در اعتراضات حی و حاضر ایستاده و بخش میانیش مذبذب و بخش تحتانیش همون استمرار طلبان را شامل میشه که مورد نفرت مردم هستند .
اولی جریانی است که پایگاه وسیع مردمی داره اما بدون سازماندهی و شدیدا با عنصر ایرانیت بدنبال عدالت و آزادی است و تلویحا به رضاپهلوی سمپاتی داره واینکه ایشون چه نقشی ایفاخواهدکرد اینده نشان خواهدداد .
طبعا غرب و شرق و سازمانهای بین المللی از این طیف بندی ها و مدعیانش بخوبی اگاهی مبتنی برآمار دارند .
ما به حمایت جهانی و کمک انان نیازداریم و رضاپهلوی میتونه واسطه این امرباشه .
انچه مشخص است اینها رفتنی هستند و مردم برای این لحظه بی تاب .
صدها مبارز سرشناس و شکست ناپذیر در داخل کشور شناخته شده اند و مورد اعتماد نسل جوان هستند و جالبه بدانید که اکثر قریب به اتفاق انان بر علیه رضاپهلوی موضع ندارند و گاها به ایشون سمپاتی نیز دارند .
این بود سیمای واقعی شرایط داخلی .
بقیه مطالب و تحلیلها و ادعاها اب توشه و حرف مفت که اینروزها از دهان خارج نشین های کشک و توجیب ریز میادبیرون و برای دل خوش خنکی خودشون و خوشحالی وزارت اطلاعات اخوندی است .
باورکنید مطالب فوق عین حقیقتی است که چون خورشید انکارناپذیر است .
بهلول
ارسال یک نظر