دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۷ آذر ۱۱, یکشنبه

مشکل اپوزیسیون مترقی و چپ را چگونه می توان حل کرد . ف. فرشیم


پرسش مهم دیگری که برایم مطرح شده این است که اگر اپوزیسیون کنونی خارج از کشور در کهولت و کهنسالی خویش، و در پسماندگی خود غوطه می‌خورد، و این که این اپوزیسیون به خون شفاف، نو و جوان نیاز دارد و خون شفاف فقط در رگ و ریشه‍ی افراد جوان مهاجر به خارج کشور یافت می‌شود (به شکلی که بتواند آن را قابل مقایسه با انرژی و اندیشه‍ی جوانان دوره‍ی کنفدراسیون پیش از انقلاب کندد)، در این صورت، تحقق چنین اصلی اصلا امروز ممکن است یا نه؟ و اگر هست تا چه زمانی باید در انتظار نشست تا آن خون تازه در رگهای این اپوزیسیون کهنه و کهنسال به گردش در آید؟ و مهم تر این که آیا، تا زمان رسیدن .... ادامه

۱۴ نظر:

ناشناس گفت...

اقای ف . فرشیم
مناسفانه با مثنوی مولوی و طرح چهارتا سوال نمیشه مشکی حل کرد ! چه برسه به اپوزوسیون و چپ مترقی و نظائران .
شما اگر قصد کمک به جنبش داری سعی کن شعار علیه " شاه و شیخ" را به شعار علیه " شیخ " تبدیل کنی تا اول دشمن اصلی یعنی "شیخ" لت و پار بشه بعد میتوان به بقیه کارها رسیدگی کرد .
محاهد سابق

ناشناس گفت...

به مجاهدجان سابق،

شما نه مطلب مرا خوانده ای و نه اصل مقاله ای را که من در مورد آن اظهار نظر و زوایای مبهم و متناقضش را به طور خلاصه بررسی و نقد کرده ام. از شیخ و شاه هم حرفی نزده ام. لطف کن مطالب (یعنی هر دو مقاله) را بخون و بعد اظهار پند و اندرز کن. بریدۀ مطلب کنار عکس هم در واقع بخشی است که من از آن ایراد گرفته ام. به قول معروف «گز نکرده بریده ای» جوون!

فرشیم

نادر گفت...

تا شیخ هست نباید به شاه بند کرد این به نفع شیخ بیشرفه تف به ریش پدر هرچی شیخ دیوسه والاه شاه اینکارا رو نکرد حالا هم که دیگه نیس رفته دنبال کار خودش ما اینجا گیر این شیخیم خدا لعنتش کنه بیشرفو

سیف الله گفت...

ایران اینده دموکراسی میخاهد نه دیکتاتوری متاسفانه اینقدر آخوندها جنایت کرده اند که بعضی آرزوی حکومت قبل را دارند ولی باید برای دموکراسی مبارزه کرد

ناشناس گفت...

با درود
کاملا صحیح است که نیروهای سیاسی در قالب گروهها نیازمند جوانانی هستند که در ادامه و دستیابی اهداف آنها فعالیت کنند ولی سوالهای مطرح توسط این نسل جدید هم باید پاسخ داده شود .
این سوالها صرف نظر از اهداف و نظریات عموما به کارنامه گروهها مربوط میشود ، سوالاتی که مخصوصاً در رابطه با عملکرد خود گروهها در طول انقلاب و پس از آن بوده است .
با توجه به شرایط فعلی سیاسی نیازهای نسل جوان ایران عموما به حال و وضعیت معیشتی آنها و نقش این گروهها در روی کار آمدن حکومت اسلامی است .
گذشته ازینکه نیروههای چپ امروز تا حد بسیاری نیز باید به ناحق و بعضی به حق حتی باید پاسخگوی سیاست های اعمال شده توسط اردوگاه چپ و سوسیالیزم دوران جنگ سرد هم باشند . این حقیقتی است که افکار اقتصادی و هومانیستی مارکس اکنون نه فقط در ایران که در جهان قربانی شوروی سابق و روش مبارزات هم قربانی لنینیسم و ماءوءیسم هستند و نسل امروز ایران اصلا علاقه ای به این موضوعات ندارند و انگیزه ای برای رسیدگی عمیق را هم ندارد .
نسل امروز با توجه به تجربه ای که از حکومت اسلامی دارد و در واقع زندگی نکرده است ، بیشتر مایل به زندگی کردن است . یکی از دلایل اقبال شاهزاده رضا پهلوی هم همین است ، یعنی نسل جوان امروز با شنیدن داستانهای خوش و شیرین خانواده ها از دوران طلایی ، خواهان زندگی شیرین است و کاری به این ندارد که ارزش افزوده و یا تضاد بین کار یدی و فکری و.. دلایل عقلانی دارد یانه ؟
مفهوم دمکراسی و آزادی هم برای نسل جدید با نسل دوران انقلاب متفاوت است . نسل جدید دولتی میخواهد که در عین حفاظت از آزادیهای فردی او کمترین دخالت را در امور مادی و کاری او داشته باشد . حال با توجه به ساختار فکری جناح چپ که دوباره حرف از دیکتاتوری طبقه کارگر و دولت یکدست گر جامعه میزند چگونه انتظار هست که عنایتی به این گروهها داشته باشند . یا وقتی سازمانی همچون مجاهدین حتی در خصوصی ترین وجوه شخصی افراد دخالت میکند و چه بسا برنامه زاد و ولد دیگران را تعیین میکند آیا به نسلی در حال انقراض تبدیل نشده است ؟
خود ما که زمانی برای آمالهای انسانی خود در تکاپوی شناخت این گروهها بودیم اکنون به واقع در شک هستیم که آیا واقعا حنیف نژتد هم همین تفکر را داشت یا مثلا اگر چریکهای فدایی به قدرت رسیده بودند ، فلا بقال محل را به دلیل اینکه در هر حال سرمایه دار بود اعدام میکردند ؟
سیاست زدگی در نسل فعلی به شدت ریشه دارد حتی میتوانم ادعا کنم اگر همین رژیم کمی معیشت مردم را سر و سامان دهد و آزادی های فردی را به رسمیت بشناسد ، اصولا گروههای سیاسی موجود چه بسا در یک انتخابات آزاد به سختی رای چشمگیری بیاورند.
از دید من در ایران ما یکدوره آرامش نیاز داریم تا پس از آن ببینیم که نسل بعد با شرایط تکنیکی و دگرگون شدن جهان چه میخواهد .
اگر دقت کرده باشیم ، جمله من سیاسی نیستم هم همزمان با داشتن خواسته های سیاسی بسیار شنیده میشود . از دید من این جمله بدین معناست که من میخواهم زندگی کنم و سیاست باید تا آنجا که ممکن است بدون هزینه این امکان را فراهم کند . در ضمن بی تعارف بگویم جوانان امروز چندان از نسل ما که انقلاب کرده و مخصوصاً در خارج از کشور از دید آنها گذران خوبی دارد زیاد راضی هم نیست که اکنون خود را دنباله رو گروههای سیاسی بداند .

بهزاد

ناشناس گفت...

اقای سیف اله که نام " شمشیرخدا" برگزیده ای !
بنده آرزویی ندارم جز اینکه اخوند و ایده الوژی و مکتب و دیکتاتوری و ظلم و توتالیتاریسم و فقر و جهل برای همیشه تو این مملکت نابود بشود .
سلطنت طلبم نیستم اما اینو خوب خوب میدونم که شعار علیه "شاه و شیخ" تواما یک شعار انحرافی برای حفظ رژیم و در خوش بینانه ترین حالت یک شعارغلط است که به قدرت مسلط یعنی شیخ کمک تلکتیکی میکنه یعنی با این شعار مثلا انقلابی به کمککار شیخ تبدیل میشویم واین فاجعه متاسفانه از سوی اپوزوسیونهایی در خارجه مطرح شده که پاشونو انداختن رو پاشون و با شعارهای اولتراچپ ژست انقلابی میگیرن اما نتایج این ژست توخالی به نفع شیخ تموم میشه .
حالا فهمیدی اصل حرف من چیه ؟
ضمنا من رضا پهلوی را یک میلیون بار به خامته ای ترجیح میدم و اگر تکه تکه هم بشوم انقدر خودبزرگ بین و احمق و گنده گو نشدم که دریک زمان واحد علیه هردو شعاربدهم . شیخ و شاه با تعاریف چپ ازنوع حزب توده ای و مجاهد خلقی صددرصد مخالفم .
اخه شعور سیاسی هم چیز خوبیه والا !
اگه مشنگ ها فک کردن با طرح شعائر فرمالیستی و بی محتوا و بدون پشتوانه تحلیل صحیح اجتماعی میتونن به خود ارضایی سیاسی برسن اشکال نداره اما سهی کنند انرا اشاعه ندهند که رژیم برای اشاعه ان درپوست خود نمیگنجد .
مجاهد سابق ( خاکزاد)

ناشناس گفت...

اقای بهزاد
منظوراز نیاز به دوران ارامش چیست ؟ ایا بدین معنی است که فعلا کاری به رژیم نداشته باشیم ؟ یا اینکه با دست خود چشم و گوش خودرا به ابراز مخالفت مردم از فقرو خفقان ببندیم ؟ نخیراقا راه حل شما نیز روی دیگر سکه خارج نشینانی است که از قضا مورد انتقاد شما واقع شده اند . بنده نه خام سازش طلبی میشوم ونه خام شعائر تندوتیز انحرافی .... مردم گرسنه اند نردم فقیرند مردم از دست رژیم ذله شده اند و طبعا دنبال عدالت و آزادی هستند و حقشان است که باشند . در این شرایط تنها نقطه امید رژیم برداشتن فشار از روی دوش خودش و گذاشتن روی دوش شاه است واینکار را آلترناتیوهای کشک دارند انحام میدهند بعضی با فریب وبعضی با بلوا بعضی بدون ژست انقلابی و بعضی با ژست انقلابی .
خاکزاد مجاهدسابق

ناشناس گفت...

وقتی مدعیان آلترناتیو حکومت اخوندی به یک اخوند ( مدرس) میگه قهرمان آزادی !!! یعنی اینکه شعار علیه " شیخشان" هم آب توشه ! و انچه میماند همان شعار علیه "شاه" است و از انجا که "شاهی" وجودنداره و "شیخ" هم ازنظر انان قهرمان ازادی است نتیجه میگیریم که این آلترناتیو کشک است و بیشتر به اتکاء دلار اهل سازمان بازی و کیش شخصیت پروری هستند تا داشتن دغدغه مبارزه با ظلم اخوند !
مارو بگو با کیا طرفیم !
خاکزاد

ناشناس گفت...

درد اصلی نیروهای اپوزوسیون ۵۰ سال به بالای ما اعتیاد به ادبیات گروهکی ! است و اعتیاد به فرمولهای دهه ۴۰ شمسی که ته خط متعلق با حزب توده بوده که به چپ مذهبی و غیر مذهبی منتقل شده است و اگرچه با حزب توده مثلا خیرسرشون مرزبندی داشتند اما از ادبیات و مواضع سیاسیش نشخوار میکردند و شامل من و امثال منم بوده است و امروزم بعداز ۵۰ و اندی سال با همان مواضع و ادبیات داریم جلوه گری انقلابی میکنیم و جالبه که با چنین فرهنگ و تفکری خودبخود میرسیم به شعار علیه "شیخ و شاه" !!! اخه باید یجوری ثابت کنیم که لنقلابی هستیم دیگه !

اخه یه عمره که بخاطر چندسال زندان  در هتل ۵ ستاره شاه داریم نون حماقت پامنبری را میخوریم ! چگونه علیه "شاه" نباشیم ؟

امروز صف ضد شاهی ها شامل رژیم اخوندی و توده ای و مجاهدین و اکثریتی هستند باضافه عوامل نایاک و بخش اعظم تلویزیونهای اینترنتی با محریان مشکوکش  ! و از این اضداد باید به غلط بودن شعار علیه "شاه" پی برد چون میریزه توجیب "شیخ"!

معلومه که برای آلترناتیوهای کشک خودساخته فقروخفقان مردم اهمیت نداره و عدالت و ازادی اهمیتی نداره و انچه اهمیت داره ژست انقلابی و طرح شعارهای اولتراچپ و تماما ماهیتا راست !

واقعا "شیخ" چه کیفی میکنه از این همه اضداد آب زیپویی .

خاکزاد



ناشناس گفت...

قدیم که میگفتن حزب توده طبعا مردم به ادامه بحث بی میل میشدند ... چرا ؟ چون وقتی اسم حزب توده میامد حافظه تاریخی مردم بهردلیل  دافعه داشت ...

الانم مجاهدین همین حالت را دارند ... اسمشون تو مردم دافعه ایجاد میکنه ... چرا ؟ به خیلی از دلائل ...

جالبه همین مردمی که نسبت به اسم توده ای ویا مجاهد دافعه نشون میدن اما اعدام شدگان هردوگروه را ارج مینهند و حساب انها را از اینها جدا میکنند ... چرا ؟ نمیدانم ... شاید خرد جمعی است . شایدم بخولی فهم و درک کرده اند که انها با تینها فرق دارند ...

بهرحال هیچی تهوع آورتر از شعار علیه "شاه و شیخ" نیست و جالبه طرفداران بخش "ضد شاهی ان رژیم و حزب توده است ! فرهنگ سیاسی آلترناتیوهای کشک ما مشکل داره ... یعنی با شلنگ توش آب گرفتن ! وگرنه کدام اوسکلی تو این موقعیت که حتی لیبرالها هم مقابل ارتجاع ایستادگی میکنند میاد علیه شاه شعاربده ؟ اصن مگه شاه داریم ؟

ایا طرح اینگونه شعارها جز خدمت به "شیخ" محسوب میشه ؟ تلبته وقتی همین آلترناتیو کشک در سایت خود مورخ۱۲ آذر ماه از مورس بعنوان" قهرمان آزادی " نام میبره طبیعی است که غیر مستقیم اما ایده الوژیک - استراتژیک درخدمت "شیخ" باشه اما با شعارهای اولتراچپ آب زیپویی فی الواقع راست راست راست .

خاکزاد

ناشناس گفت...

جناب خاکزاد با درود
خیر دوران آرامش دورانی است که ما حکومتی داشته باشیم که بدون دخالت در زندگی خصوصی مردم معیشت و ساختارهای اساسی کشور را بسازد .
من خودم سلطنت را از بین تمام گروههای موجود با صلاحیت میدانم
با سپاس
بهزاد

ناشناس گفت...

اگه بخواهیم تک تک سلولهای یک جنبش را باهمه گرایش ها و دیدگاهها بررسی موشکافانه بکنیم باید تا اخر عمرمون بشینیم هی بررسی کنیم و نظربدهیم دوباره زمان میگذره و اعتبار حرفهای تحلیل مشخص از شرایط مشخص تغییر میکنه و دوباره باید بشینیم مدام بررسی و اظهارنظرکنیم !!! که چی ؟ مگه ما مرکز تحقیقات اکادمیک جهانیم ؟! مگه ما میتونیم مشکلات شخصی خودمونو حل کنیم که بخواهیم مشکلات جنبش چپ مترقی را حل کنیم ؟ مادر نزاییده ! عمرا !
بهتره خیلی ساده از اعتراضات مردم پیروی کنیم چون اعتراض نتیجه یک حقیقته و فیلم نیست و با اصلی ترین حربه رژیم هم مرزداشته باشیم ... اگه بتونیم همین دوتاکارو بکنیم خیلی هنرکردیم .
الان رژبم داره در سطح گسترده ای برعلیه شاه تبلیغ میکنه که بریزه توجیب شیخ وما نباید خام شعارهای ضد شاهی بشویم . من سال ۵۶ زندان شاه بودم اما قبروقیامت و دار و اعدام بیش از ۴۰ هزارنفر درکارنبود . من حتی درزندان هیچوقت نشنیده ام که هزاران دختربچه ۱۲ و ۲۳ ساله به تیر و طناب سپرده شوند ... من هیچوقت ندیدم شاه تو صورت زنان بی حجاب اسید بپاشه ... من زمان شاه ندیدم روسری اجباری باشه و حجاب بشه خط قرمز رژیم ! من هرگز زمان شاه ندیدم کارگر مظلوم و گرسنه بخاطر اعتراض به ۷ ماه حقوق معوقه شلاق بخوره و زندان بره ... اگه شماها هم ندیدید خواهشا به خودایید و روی حساسیت های تخماتیکی نوستالژیک دهه ۴۰ دنبال شعارهای فیگوری علیه "شاه" نروید چون دقیقا این شعارو رژیم انداخته وسط تا انرژی پیشتازو به تحلیل ببره . به مجاهدینم کاری نداشته باشید چون ادم بشو نیستن چون درپایه های ایده الوژیک با اخوند پیوند تاریخی و بند ناف تشیع سرخ علوی دارن ... من میدونم دارم چی میگم .
به هوش باشید دوستان .
من سلطنت طلب نیستم اما توصیه میکنم تو دام رژیم نیافتید جون امروز ما با شیخ تضادداریم ونه با شاه .
مجاهدسابق ( خاکزاد)

ناشناس گفت...

جناب بهزاد
ممنون از توضیح تان.

خاکزاد

ناشناس گفت...

جناب فرشیم
از مقاله شما بسیار اموختم ... ممنون
خاکزاد مجاهدسابق