دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۷ آبان ۲۹, سه‌شنبه

یاداشت یک سوسیالیست انقلابی درنقد یک شاعر خرده بورژوا


آقای مزدک بامدادان بر اشفته از گفتگوی اخیر من و تنی چند در رسانی مانی تی وی(در این لینک ببینید در حستجوی #رهبری کارا برای #تغییر حکومت در ایران. مانی، دکتر دانا، افشین جم و اسماعیل وفا یغمایی)....... در زیر یوتیوب  یاداشتهائی در رد و نقد گفتارهای ما نوشته که خواندنی است . با اجازه آقای مانی من این یاداشتها را بصورت مستقل در اینجا میگذارم تا اهل خرد از نظرات ایشان آگاه شوند.از اقای مزدک بامدادان میخواهم که نقدهای خود را در این باره برای خود من بفرستند تا منتشر کنم. انتشار نظر مخالف و تحمل احتمالا بارقه ای از فرهنگ دموکراسی است و داوری را باید به خوانندگان سپرد. در ضمن کامنتهای
توهین آمیز علیه آقای بامدادن منتشر نمیشود. نقد و بررسی بفرمائید .اسماعیل وفا یغمائی
***
قسمت اول !! اسماعیل وفا یغمایی....... خرده بورژوازی متوهم عزیز... در اول کلام چنانکه بارها برایت نوشتم .... اگر روزگاری دست مبارکت در بازار ماهی فروشان به ماهی خورد و بوی ماهی گرفت دلیل بر آن نمیشود که تو نام خودت را ماهیگیر بگذاری.. امروز چنانکه گفتم
به علت خرده بورژوای ناپایدار بودنت و به علت بالندگی طبقاتی و شکستهای تلاش های گذشته برای رسیدن به قدرت و تسکین عقده های درونی ضمیر ناخود آگاهت با آسمان ریسمان کردن میخواهی جبران آن شکستها را کرده و از این رو با قرار گرفتن در صف یغلوی بدست های خورشت قیمه نذری طویله رضا شوشکه قزاق لژیونر روس ایستاده ای ...روزی به مانند رهبرت مسعود « که در زندان من او را به تمسخر مسعود جیر جیری نام نهاده بودم» دعای جوشن کبیر و زیارت عاشورا میخواندی امروز هم به همراه شعبان بی مخ ها فریاد گامیش شاه گامیش شاه میکشی.. به گفته خودت دیروز مسعود را ماساژ میدادی و امروز عم رضای آل دماغ یتیم خاندان ویران شده پهلوی را... راستی شرم نمیکنی ؟؟؟ با این دروغها که میگویی میخواهی چه کسی را فریب دهی... اولا در دوران فاشیست محمد رضا شاهی بیش از 700 رفیق قدایی کشته شدند و تعداد بسیاری از مجاهدان که شمار آنها را دقیقا به خاطر ندارم...... دوما در دوران محمد رضا شاهی در زندان به زندانی تجاوز نمیشد .... این آخرین درجه خایه مالی سیاسی است که تو از خانواده که این استفراغ تاریخی جامعه ایران است میکنی... بسیار شرم آور است.... تنها برایت مثال از شکنجه های خانواده وحید افراخته باید کافی باشد.... وحید در شرایطی شکست که در مقابل چشمش به افراد خانواده اش تجاوز کردند ولی   هوشیارانه عمل کرد و در زیر شکنجه ماموران امریکایی بود که شروع به لودادن همان ماموران ساواک پرداخت یعنی صمدیه و یارانش.......... اما اسماعیل خان بدان چنین زبونانه برای سکه ای ناچیز مانند سگ کفش فاشیست زاده ای را لیسیدن نه خرفتی و حماقت است بلکه دقیقا خیانت است ... خرفتی دیروزت را میتوان به حساب حوانی و نادانی گذاشت اما این کارت امروز مانند همان کار توده ای بغل دستیت است که خیانت کرد... آخر مرد حسابی در ایران زمان فاشیست پهلوی کدامین رفاه کدامین ثروت وجود داشت هرچه بود جنایت و خیانت بود و بس.. در همنجاست که باید بگویم در دوران جوانیت خرده بورژوای اوهام زده در دهلیزهای ...احتماعی بودی... کپرهای بلوچ را هرگز ندیده بودی که کودکان مدرسه هایشان در کپر بود و بروی ریگ مینشستند و در زنگ تفریخ در بیابان برای سیر کردن شکمشان به دنبال ریشه گوون میگشتند ..جناب میارز لح دروغین که مبارزه قلمی تو هم از چند شعر بند تنبانی فراتر نمیرود ... در دوران فاشیست محمد رضا شاهی کجا همه مردم ایران صاحب خانه بودند ؟؟؟؟؟ حتما جناب مبارز گذارت به حاشیه تهران یعنی پایین تر از خط آهن نیفتاده بود...... حتما به عنوان چریک مسلح مجاهد خرفت برای تعمیر سلاحت کذارت به وصفنار و سراه آذری و دیوارهای یخچال نیفتاده بود ...چون کارگاه تراشکاری مجاهدین در آنجابود در اینجا بود که صدها هزار انسان در آلونکهای زندگی میکردند..... حتما بیغوله های دیوارهای آجر پزیهای میدان غار را ندیدی... حتما به محله مسگر آباد ..خاوران امروزی راهت نیفتاده بود همان جایی که جنازه مامور نفوذی ساواک و بریده از مجاهدین شرف واقفی را حسین سیاه کلاه به آتش کشید.. آقای تاریخدان محقق چوبه میدان تیر چیتگر سند جنایات این پفیوز فاشیست محمد رضا شاه شیزوفرن است.. یعنی بی شرمی تو برای دریوزگی چند سکه از یتیم آل فاشیست پهلوی تا به این حد رسیده است ادامه در کامنت یعدی !!

قسمت دوم !!!! امروز تو و این چند پفیوز توده ای یا این برنامه سعی در اجرای برنامه طراخی شده وزارت اطلاعات رژیم و اوهام شیزوفرن پیوند فاشیست پهلوی و فاشبست اسلام را در دستور کار قرار داده اید....... از خود سوال کرده ای ملاقات این رضای آل دماغ با نوه خمینی چه بود ؟؟؟؟ از خود پرسیده ای داستان پیدا شدن جنازه هیتلر ایران رضا شوشکه چه بود ؟؟؟ آقای تاریخدان میدانی رضا شوشکه اصلا حنازه اش به ایران آورده نشد !! چون جنازه ای در کار نبود .... یک تابوت خالی !!! میدانی در ایران چه کسانی بودند و از کجا دستور داشتند کا عربده گامیش شاه گامیش شاه بکشند.... تنها یک بار چند مامور اطلاعاتی و چند شعبان بی مخ فاحشه زاده در خیابان عربده کشیدند و از طرف مردم هم خیلی سریع ترد شدند..... از این جریان صدا برداری شد و بعد هم این ماموران اطلاعاتی بودند که این صوت را بر روی فیلمها سوار کردند تا ملت را به بیراهه بکشند..... میدانی چرا این ماجرا ادامه پیدا نکرد؟؟؟؟ ..... چون در میدان کرج مبارزان ما با یک نارنجک صوتی و پخش اعلامیه هشدار به رژیم و مامورانش اعلام خطر کردند که در صورت تکرار این جریان .... این مزدوران با آتش گرم نارنجک مبارزان روبرو میشوندجناب اسماعیل خان .... امید بستن امروزیت به این یتیم خاندان رضا شوشکه قزاق لژیونر مانند همان خرفت مذهبی سی سال دنباله رویت از مسعود و مریم است و دعای جوشن کبیر و زیادت عاشورا خواندنت ...چون ما مبارزان داخل کشور برای تقسیم مساوی نان و گرسنگی با فاشیست اسلام مبارزه میکنیم نه بر گشتن فاشیست کهنه پهلوی به طویله کاخ و آخور پرواری.... هدف بعد از سرنگونی ما هم باز پس گرفتن یک و نیم میلیارد دلار ثروت غار ت شده توسط این خاندان است .... اگر از فردای کشتار 67 تو در عراق با مسعود در خرفتی توهم خرده بورژوازی مدهبی و رسیدن به قدرت بودی ما در ایران دوباره مشغول تجدید سازمان مسلح بودیم و امروز به نیروی عظیمی تبدیل شده ایم که میتوانیم زانوهای رژیم را هر لحظه به لرزه در اوریم.......آری جناب چریک مسلح مجاهد اوهام زده ...... با انفجار مرکز امپریالیستی فاحشه باکینگهام در برج سایه اعلام موجودیت شد..... در بعد از ظهر همانند اعدام انقلابی فرسیو را تکرار شد در ظرف یک سال هشت قاضی دادگاه انقلاب را به درک واصل شد... از پشت دیوار بتونی در دبی با اشعه فرزند فاشیستی مانند رضایی را در نطفه خفه شد..... با سلاح زهر بروی دستگیره ماشین فرزند جلاد و تروریست معروف فلاحیان به درک واصل شد.... تا اینان بدانند ثروتهای غارت شده خلق را میراثخوارانشان هم میتوانند به راحتی شیلان بکشند....... در جریان 18 تیر و کوی دانشگاه نیروهای تواندمند کار آزموده طرح به هیجان آوردن مبارزان رژیم توسط دفتر تحکیم و جریان ساختکی وزارت اظلاعات را به یک کانیبالیسم سیاسی تبدیل کردیم بدون آنکه یک رفیق هم دستگیر شود ......و رژیم نیک میداند ما مجاهدین جریان 30 خرداد شصت نیستسم و میدان و ساعت مبارزه را ما تعیین میکنیم پس اسماعیل خان تو و این رفقای توده ای و سلطنت طلبت بدانید ما برای بعد از سرنگونی جایگزین کار آزموده به اندازه کافی تربیت و آماده کرده ایم... از لحاظ تکنیکی و علمی هم نیازی به جماعت خارج نشین تکنوکرات دندان تیز کرده برای غارت ثروت ملی و اجتماعی نداریم... در ایران آینده تنها کسانی میتوانند به عنوان متخصص مسندی را اشغال کنند که مساوی یک کارگر معمولی خقوق بگیرند و به جامعه خدمت کنند در ایران آینده جایی برای زندگی انگلی و شیلانکشی نخواهد بود و این به مذاق شارده این گوساله طلایی معبد ویرانشده پهلوی که شما مشغول بر ق انداختنش هستید خوش نمی آید...... پس سعی بیهوده نکنید و آب در هاون نکوبید......... ملت ایران هرگز اجازه نخواهد داد اسهال و استفراغ حاصل پنجاه سال دیکتاتوری و فاشیست وبای پهلوی را دوباره به عنوان داروی ضد طاعون فاشیست اسلام برایش تجویز کنند

میرزا آقا عسگری...... اول بیاییم دگر دیسی شما را برسی کنیم و بعد به اراجیفتان خواهیم پرداخت..... میزا آقا حتما باید بخاطر داشته باشید ... در شب شعری به شما گوشزد کردم که در بند و قافیه خیالات و مالیخولیای شاعری شما اجازه ندارید امشاسبند زدتشت را با مزدک و بابک پیوند زده و آش شله قلمکارتان را به عنوان فرهنگ و مبارزه در راه آزادی بخورد ملت دهید.... راستی در آن شب بجای افشاگری باید در میان ملت کشیده جانانه ای به گوش مبارکت میکوفتم تا درسی شود برای امروزت ....جناب توده ای دوآتشه سینه چاک امام و فاشیست اسلامی !! گوش کن ! و بخود آی تا به کی در لجنزار خیانت و حماقت میخواهی مانند خوکها غلط بزنی .... تو در نوجوانی در سرسپردگی به ویرانگری به رفرم امپریالیستی شاه که همان انقلاب سفید بود به همراه رهبرانت فریاد تایید میکشیدی که شاه جوان با گامهایی استوار درراه انقلاب سوسیالیستی .. چون اربابان خورشچفی تو با نام راه رشد غیر سرمایه داری و همزیستی مسالمت آمیز به قرارداد فروش سلاح و غیره با ایران به نوایی رسیده بودند..... با فروریختن رژیم رضا شوشکه قزاق لژیونر روس و نوکر فاحشه خانه باکینگهام ..... دوباره درس نگرفتی و اینبار به فرمان برژنف روزیونیست به سوی خمینی رفتی و برای کشتن و نابودی کمونیستهای واقعی و همان الیت جان بر کف اجتماعی به همراه دیوثان و فاحشه زادگان بسیج و سپاه هلهله کنان مانند سگان شکاری به نشان دادن مخفی گاه های مبارزان اقدام کردی..... مبارزان کرد را مشتی اجنبی عامل بیگانه خطاب کردی و در ترکمن صحرا فرمان مسلح کردن جانیان و لمپن های بسیجی و سپاهی به سلاح سنگین را رهنمود دادی.......پس تا به اینجا یاد مان نرود که شما چه خاینی به خلق بودید...... اما امروز این ندبه و زاری شما برای چیست !! امروز مانند یهودیان بازگشته از اسارت بابل رقص بر گرد گوساله طلایی شما بسیار خنده آور است..... شما و هم پیمانان دیروزتان یعنی فاشیست اسلام با تبلیغات برای یتیم بازمانده طویل رضا شوشکه قزاق لژیونر میخواهید خاک بر چشمان خلق بپاشید چون نیک میدانید اینبار مبارزه فرا تر از تصمیم های امپریالیستی خواهد بود مبارز ای که میرود تا یک تسویه حساب صد سال غارت و دیکتاتوری و سرکوب به اجرا در آورد... تسویه حسابی که برای همیشه به خضور سرمایه خارجی و سیاست امپریالیستی در ایران خاتمه خواهد داد..... و اطمینان داشته باشید شما هم بخاطر خمکاریتان با فاشیست اسلام دست نشانده امپریالیسم به پای میز حساب خواهید رفت......... در مورد رهبری انقلاب آینده شما هیچ نگران نباش که در ایران رهبریت مبارزه بلقوه دیرگاهی است تشکیل شده است سازمانی با دیواره های آهنین......سازمانی با دیدگاه تقسیم مساوی نان و گرسنگی ..... سازمانی با شعار بلشویک وار ببیاید جنگید ...چه کند بر دل چون آتش ما آتش تیر ...سازمانی با تکیه بر تجربیات نفوذ آدمفروشان حزب توده و شرکا...... سازمانی با تجربه باز سازی ساواک و رکن دوم در دوران گذار با فاشیست اسلام...... شما نگران نباشید ... تا ما هستیم گوساله طلایی که امروز شما به گردش میچرخید هرگز امکان باز گشتش به ایران فراهم نخواهد شد....... گرچه امروز شما بوی قیمه نذری طویله یتیم رضا شوشکه قزاق لژیونر به مشامتان رسیده است که چنین یغلوی بدست در صف ایستاده اید و به روح پلید دیکتاتورفاشیتسی به نام شوشکه بند سنگلج دعا میخوانید ... این را از یاد برده اید که خاندان پهلوی همان غذای مسموم به بیماری وبای فاشیست بود که امپریالیست فاحشه خانه باکینگهام در 1304 برای جلو گیری از رشد سوسیالیسم بخورد ملت داد و این بیماری با رنچ فراوان در 1357 بصورت اسهال و استفراغ تاریخی از کالبد جامعه خارج شد... گرچه ملت ایران به علت عقب ماندگی اجتماعی در زیر چکمه های فاشیست بعد از پیروزی به بیماری طاعون فاشیست اسلام گرفتار آمد اما داروی نجات از بیماری طاعون فاشیست اسلام خوراندن دوباره اسهال و استفراغ تاریخی خشک شده در 1357 نیست.......اینبار ما آموخته ایم برای ساختن بنای جدید اجتماعی در ایران هرگز نباید بر ویرانه های فاشیست آنرا بنا کنیم.....برای بنای ایرانی آزاد و آباد شخمی عمیق لازم است.... این چرندیات سکولاریسم و دموکراسی جماعتی مانند شما در ایران خریداری ندارد چون بدون ساختار زیر بنایی تقسیم مساوی نان و گرسنگی هرگز امکان بر قراری دموکراسی و سکولاریسم و یا انتخابات آزاد امکان نخواهد داشت چون در شرایط نا برابری و نیاز مالی گروهی بر گروه دیگر میتوان به سکه ای ناچیز رای ملت را خرید و بر گرده اش سوار شد....... اما در مورد ما نیروی بلقوه انقلاب !!! از بعد از کشتار هم پیمانان شما یعنی فاشیست اسلام در سال 1367 که پنداشتید کار مبارزان و نخبگان جامعه برای همیشه تمام شد ..... اینبار با تکیه بر تجربه مبارزاتی سازمانی تشکیل شد که از جنس قولاد است نه میتوان آنرا دید .. نه دیگر خانه تیمی دارد که توده ای و اکثریتی خایین بتواند آنرا لو بدهد .... سازمانی با قدرت آتش هزاران برابر بیشتر از رفیق حمید اشرف و توان تشکیلاتی و سازماندهی به مراتب قوی تر از رفقا اخمد راده و مفتاخی و توانی بیشتر از قدرت تیوریک رفیق پویان......... شما در خواب بندو قافیه بودید که انفجار برج سایه در صبحگاهی مرکز امپریالیستی فاحشه باکینگهام را به هوا برد..... شما در ینگه دنیا خشمگین از برادران فاشیست اسلام بودید و ترسان از انقلاب در راه که یاران ما حکایت فرسیورا تکرار کردند......... اگر امروز مانند یهودیان به برق انداختن گوساله طلایی « یتیم آل دماغ » مشغول هستید و مذبوحانه سعی دارید وی را بر سنگ قربانگاه معبد ویران شده این خاندان بنشانید...... باید بگویم آب در هاون میکوبید.......بیاد بیاورید ملاقات این گوساله طلایی فاشیست را که گوساله فاشیست اسلام « نوه خمینی» داشت ..... دسیسه ای هراسان برای جلوگیری از انقلاب در راه..... پیداشدن ناگهانی لاشه رضا شوشکه فاشیست..... عربده مشتی بسیجی و شعبان بی مخ مزدور خریداری شده... در خیابان با روحت شاد برای آدولف هیتلر ایران و فر یاد گامیش شاه گامیش شاه.... اما تمامی این شعبده ها با یک شب نامه مبنی بر تکرار این جریان و آتش رگبار بمب و نارنجک به ناگاه فروکش کرد..... و خاندان آل پهلوی و فاشیست حاکم پی برد که مسیله جدی است و باید به این تعزیه کردانی خاتمه داد...... بهتر است شما هم سر عقل آمده و اسهال استفراغ اجتماعی 1357 را به عنوان داروی نجات از طاعون فاشیست اسلام برای مردم تجویز نفرمایید

۴۶ نظر:

علیرضا .نود و هشت گیلان گفت...

همه از مرحله پرتین هم چپ هم راست از بس تو خارجه موندین پویسدین مملکت از داخل خودش انتخابشو میکنه شماها هی بزنین تو سر همدیگه تا خسته بشین اینجا مردم خودشون میدونن چی بکنن

ناشناس گفت...

تا حدودی موافقم ...
چون مردم رفتن تو پروسه واژگون کردن نظام ...
و اپوزوسیون رفته تو پروسه انحراف مسیر مردم ...
همه اپوزوسیون را میگم ... شامل همشون میشه وهرکدام به سبک و سیاق خودش ...
یکی با ایجاد انحراف
یکی با تبلیغ استی طلبی
یکی با اشعار اتشین !
یکی با نامگذاری های قلمبه سلمبه !
وجالبه که هیچکدامشونم جربزه ندارن نامی از مبارزان داخل را مطرح کنن مبادا که خودشان کمرنگ شوند ...
آتشفشان

ناشناس گفت...

از اونجا که تو ایران حزب طبقه کارگر نداریم بنابراین هر کس که خودشو سوسیالیست میدونه و میخواد بر علیه شاعر خورده بورژوا مقاله ای بنویسه بهتره بره خودشو تو اینه نگاه کنه بعد درباره لاطائلات خودش بنویسه !
تو ایران اصلا یک سوسیالیست هم نداریم که پایگاه طبقاتی خورده بورژوایی نداشته باشه ! تازه با آوانتاژ گفتم ! بعضا از خانواده بورژوا نیزهستند و اشکالی هم نداره بالاخره سعی کردن از طبقه خودشون بکنند دیگه ... اما نباید یوهو توهم ورشون داره که بیافتن تو همزادپنداری و تو عالم خیال خودشونو یک سوسیالیست کارگر جابزنن در انصورت میافتن به تناقضات رهبر عقیدتی که تو عمرش حتی یک دقیقه سابقه مبارزه مسلحانه نداشته اما در خیالات و توهمات خودشو چگوارا میبینه !
این نوع همزادپنداری ها ادمو میندازه به همونجایی که وزارت اطلاعات میخواد ...
یعنی خودتو با یه چیزدیگه اشتباه بگیری بعد بیایی ادای اونودربیاری و طبعا درعمل کم بیاری و از گردونه خارج بشی و این همون خواست جمهوری اسلامی است .
بنابراین همیشه اندازه قدوقواره خودت باش وگرنه یابو ورت میداره و شیر بیدارمیشی و سالها میروی درسوراخ موش که اینم به نفع نظام تموم میشه .
اتشفشان

ناشناس گفت...

اقای بامدادان !
طوری از تراشکاری مجاهدین صحبت میکنی که انگار داری ادرس نانوایی و کله پزی میدی ...
مردمومن شما هم بعداز ۵۷ فهمیدی که در فلان نقطه سازمان برای تعمیرات اسلحهاهایش تراشکاری داشته .
از اون کارگاه به جز چندنفر کس دیگری خبردارنبود و اتفاقا جلسات سازمانی شهرام در همان کارگاه برگزارمیشد که چهارنفربیشتر ازش خبر نداشتند . بنابراین لاف نیا و بدون ژست حرفتوبزن تا شاید معقول ترباشه .
اتشفشان

ناشناس گفت...

اقای بامدادان
با ان بخش از مقاله ات که تلویحا تلویزیونهای ماهواره ای ( نام انها را نمیبرم چون همه میدانند ) را در مدیریت مشتی توده ای میدانی موافقم اما بشرطی که بگویید مدیریت مشتی توده ای وابسته به نظام جمهوری اسلامی .
اتشفشان

ناشناس گفت...

اقای بامدادان
یا خودت خیلی پرتی یا فیلمی !
شهرام که خودش ماجرای شریف واقفی را بوجوداورد و به عنوان خائن ازش نام برد بعدا بهش گفت شهید ... یعنی به اشتباه خودش پی برد گرچه شهرام رهبر یک سازمان چریکی ان ایام بود و در لوج مبارزه مسلحانه و مستشار کشی و در جنین خط مشی اشتیاه اجتناب ناپذیره اما تعجبم ازتو که کاسه داغ تراز آشی و هنوزم به شریف واقفی میگی خائن ساواکی !
ظاهرا یا توباغ نبستی یا فیلمی یا شوتی ! و با همین خصوصیتها داری تحلیل میدی ! وای بحال من که نشستم مطالب تورا خواندم ! تکلیفت با خودت روشن نیس ... پراز تناقضی ... خلاصه خیلی فیلمی .
اتشفشان

ناشناس گفت...

اقای بامدادان
نظرشما درباره شعارمردم درباره رضا شاه چیزی شبیه ترهات سایت اقای رجوی و طرفداران نظام و نظائر ان هست البته با کمی خالی بندی کمتر و بیشتر !
ضمنا اگه یه مبارز قدیمی باشی اینقدر از واژه یتیم به عنوان تمسخر یادنمیکنی ! مواظب دم خروست باش ! یه انقلابی ویا یه ادم بافرهنگ ویا یه ادم سیاسی که سرش به تنش بیارزه از وازه یتیم برای تحقیر استفاده نمیکنه . نهایتا چیزی هستی شبیه همونهایی که فکرمیکنی باهاشون مرزبندی داری ! فیلمت پراز سکانسهای متناقضه ... باورکن خیلی تابلویی .
اتشفشان

Asdollah Alimohammadi گفت...

زبان ایشان خشن و بی ادبانه است. آن چه این انقلابی نوشته نقد نیست بلکه توهین نامه است.

ناشناس گفت...

اقای بامدادان
گاف بعدی سما در فیلم بسیارتابلوی شما استفاده از تقسیم گرسنگی است ! هیچ ادم عاقل یا مبارز یا ازادیخواه یا ارمانخواه یا سیاسی درطول تاریخ ایران از تقسیم گرسنگی ثحبت نکرده و اصولا چنین صحبتی در قاموس و فرهنگ مبارزین و ازادیخواهان وجود نداره . اینم از اون نشانه هایی است که خودتو بوسیله ان لو دادی !
تو مانند حمید اسدیان خیلی خیلی کوچکتراز امثال وحید افراخته اید که بنام انها بخواهید برای خودتون اعتبار درست کنید .
اول برو روی دیکشنری و ادبیات آزادیخواهان کارکن بعد بیا نقاب بزن و قلم دست بگیر وگرنه چهارتا گاف تو مقاله ات میدهی و نقاب از چهره ات میافته . اره بابا ... اره برادر ...
اتشفشان

ناشناس گفت...

اقای بامدادان
مطااب شما درباره گوساله طلایی و یهود و غیره همان جملاتی است که درسخنرانی های امثال فخرالدین حجازی هاست وگرنه سیاسیون با این جمله بندی ها سروکاری ندارند ... بروبابا خداروزیتو جای دیگری حواله کنه ... فیلمت فروش نرفت ! تابلو بود !
اتشفشان

ناشناس گفت...

مطالب اقای بامدادان با ان همه شاخص های تابلویی که ناشیانه از دستش دررفته !!! معلومه که یغمایی زده به خال ( عنصر تاریخی ایرانیت در مبارزه با عدالت و آزادی با همه نمادهایش )
اتشفشان

ناشناس گفت...

دوست گرامی، آخه این چه ادبیاتی است که استفاده می کنی ؟ چرا اینقدر بی ادبی؟ وای که رژیم جمهوری اسلامی چقدر موفق بود که دشمنانی به مانند خویش بیافریند.
Neema

محمود گفت...

با درود.
بنده شخصقا به آقای اسماعیل وقا یغمایی انتقادهای بیشماری دارم. ولی قرار نیست فضای مجازی که به ما فضای سخن داده با با طویله اشتباه بگیریم.
این آقای شامگاهان که اتفاقا فکر کنم درست ساعت 24 باشد یک وانت مدل 47 بار کاه انقلابی زده و هنوز میخواهد آن را نشخوار کند.
این گونه افراد که آبروی تکفر سوسیالیسیت و کمونیستی را برده اند، بیماری روانی خشم و کینه و نفرت که یک اختلال روانی و شخصیتی است با خشم انقلابی اشتباه گرفته اند و هر کجا که تنگشان میگیرد خود را خلاص میکنند و نامش را هم میگذارند تحلیل و نظر.
بنده به عنوان یک عضو تشکیلاتی نیروی چپ (آن هم خیلی چپ) که بیش از دو دهه فعالیت عملی داشته ام و سلاح بر دوش خواسته ام انقلاب سوسیسالیستی را همانند شیاف در خلق نافهم فرو کنم، با نقد جدی از تفکر گذشته خود میدانم با چه افراد بیماری طرف هستیم.
این گونه افراد چنانچه در قدرت قرار بگیرند، در بهترین و دمکراتیک حالت یک چیزی مثل پل پت و خمرهای سرخ خواهند بود. این کمونیست الهی های(که بیشتر بیماران روانی اند) هیچ فرق با داعش و بسیجی بی ترمز و عقب مانده ذهنی و حشدالشعی و طالبان و ... ندارند. همشان بیماران روانی هستند که متاسفانه موتور حرکت بیماگونه شان از سوخت ایدئولوژیکی توان میگیرد. تنها تفاوت در واژه ها و باور به خدا یا ناباوری به خداست.
این خودشیفتگان نه سوسیالیست اند و نه از دمکراسی فهمی دارند.
یک سوسیالست قل از هر چیز باید یک فرد قائل به حقوق اولیه انسانی از جمله حق دمکراتیک است. در ثانی یک سوسیالیست یک فرد اخلاق مدار است که به تماممی انسانها با هر نوع فکر و سلیقه احترام میگذارد و فرهنگ کلامی اش نیز باید دوستانه و مهربانانه باشد و تنها مرز بندی اش با انسانهایی است که حریم و حقوق دیگران تجاور میکنند. نه اینکه خودش متجاوز به حریم و حقوق دیگران باشد.
آقای یغمایی در طول سالیان علیرغم اشتباهاتش مثل همه که ما که اشتباه کرده ایم امروز به عنوان یک محقق تاریخ دان ضمن نقد خودش نظراتی نسبت به موضوعات مختلف دارد.
اگر آقای "شامگاهان" در تمام تاریخ زندگی خودش یک نقد از گذشته خودش را نشان داد بنده مخلص ایشان خواهم بود.
بنده به عنوان یک سوسیالیست و متعهد به تکفر چپ بر این باورم که شورش سال 57 یک فریب اجتماعی بزرگ و کلاه بزرگی بود که سر همه ما رفت و ما حصل آن یک ارتجاع قرون وسطایی بود. اگر این را بپذیریم ناچار باید با انتقاد از نقشی که در آن شورش داشته ایم، متواضعانه یک دنده عقب انقلابی بیگیرم و از همان نقطه مجدادا مسیر انقلاب سوسیالیستی را دنبلا کنیم. کسی که این را نفهمد هیچ درکی از تاریخ تحولات طبقاطی و مراحل گذر به جامعه سوسیالیستی نداد.
بنابراین کمونیست الهی ها (از جمله شاه الهی ها و مجاهداالهی ها و ) همه آب به آسیاب رژیم قرون وسطایی میریزند و هر چار و جنجالی هم کنند تفاوتی ندارد. عملا به نفع رژیم آخونده سخن میگویند و عمل میکنند.

ناشناس گفت...

جمعبندی از مقاله " تابلوی" اقای بامدادان !

تا دشمن نادان هست نیازی به دوست دانا نیست ! اینویجورایی فی البداهه گفتم .

چه عنوانی هم برای مقاله اش انتخاب کرده !؟

سوسیالیزم انقلابی و شاعر خورده بورژوا !

فک کرده با عناوین قلمبه سلمبه میتونه محتوای چرند و پرند مقاله من درآوردی سراپا کینه و فحش و ادا و اصولش و نقابدارش  را بپوشونه ! غافل از اینکه ساختار مقاله اش نتیجه افکار یک آزادیخواه سوسیالیست نیست . استفاده از واژه های "یتیم "! ... "تقسیم گرسنگی" !  ادرس تراشکاری تعمیر سلاح ! (فکر کرده داره ادرس کله پزی میده !!!) داستان وحید افراخته ( یعنی میخواد عین حمیداسدیان بگه ما زمان شاه چریک بودیم !!! و با نام افراخته برای خودش کلاس بزاره یا با تعریف یا با کوبیدن  ) ...

خودشو یجورایی قاطی مجاهدین قبل از ۵۷ کرده !!! ( خبرنداره کجا داره چه ادعایی میکنه ؟!!!)

ادبیاتشو سعی کرده یجورایی کپی کنه ! ( اما طفلک خبرنداره که تا فهم و درک یک ازادیخواه مبارز را نداشته باشی نمیتونه با کپی کردن ادا و اصول دربیاره ! )

چرا چون اصل کاری رو نداره ( یعنی  جسم و روان یک ازادیخواه را نداره )

اما حس ششمم به حس هفتمم ! میگه این بامدادان یجورایی از ذوب شده گان در ولایت مادام موسیو باشه ! که یا اطلاعات صحیحی از مسایل سازمان قبل از ۵۷ نداره یا یه داستان تحریف شده و جعلی کرده اند توی کله پوکش ویا توسط چاپلوسان حرفه ای دقیقا با هدف سازی خاصی نوشته شده ... ویا مزدور وزارتی باشه ...

البته فرقی هم نداره چون همشون با عنصر ایرانیت و سمبل های ناریخی و قهرمان ان در رسیدن به عدالت و آزادی سخت دشمنی دارن .



فقط من موندم چرا این اقای یغمایی مطلب ایشونو منتشر کرده ؟ اینو هنوز نفهمیدم !

اتشفشان



ناشناس گفت...

اقای enema
دشمن جمهوری اسلامی نیس ... خود جمهوری اسلامیه .
اتشفشان

Iran Sabz گفت...

من آقای مزدک بامدادان را جز از طریق یکی دو مطلبی که در برخی سایتها منتشر کرده نمی‌شناسم. نکته قابل توجه این است که سیاق این نوشته بکلی از نوشته های پیشین نامبرده متفاوت است و از این رو با توجه به نوع فرهنگ حاکم بر نوشته که دقیقاً منطبق بر نوشته های تولید شده در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است، آیا آقای مزدک بامدادان حاضر است مسولیت این نوشته سخیف و همزبانی و همکاری با رژیم جنایتکار و ویرانگر جمهوری اسلامی را بپذیرد!

ناشناس گفت...

اگ فکر کنید این اقای شامدادان یک سوسیالیست فالانژ و بی چاک دهنیه سخت در اشتباه خواهیدبود . ابشون نه مبارزه نه سوسیالیسته نه از تشکیلات قبل از ۵۷ چیزی میدونه نه وحید افراخته را میشناسه نه در داخل با جمهوری اسلامی مبارزه کرده نه جربزه داره ونه هیچ چیزدیگر ...

من میدونم دارم چی میگم ... ایشون یا از چاپلوسان فحاش و ذوب شده درولایت اقا و بانوست ویا مامورو معذور ... حالت سوم نداره ....

من درطول ۴۳ سال بیش از صدها دوست و رفیق سوسیالیست داشتم که از هیچکدام چنین ادبیات و مزخرفاتی نشنیده ام . اصن مطالبش قلابیه ... تابلوست ...

اگر ذره ای فرهنگ ازادیخواهی در وجودتان باشه خیلی راحت متوجه قلابی بودن سرهم کردن لاطائلات ایشون میشوید .

مثال میزنم :

فرض کنید من بیام با سرهم کردن یک مشت کلمات  غزل بسرایم و مدعی بشوم که از حافظ است ! خوب هرکس که حتی یکبار حافظ خونده باشه متوجه میشه که این غزلیات نمیتونه مال حافظ باشه . غزل حافظ به لحاظ ادبی و مفهومی و لطافت و استعاره از دور دادمیزنه !

الغرض اینکه ایشون سوسیالیست و ازادیخواه و مبارز نیست . بیخودی هم فکر نکنید یک سوسیتلیست بی ادبه ! اصن سوسیالیست نیست بلکه یک چاپلوس و یا یک ماموره !

اتشفشان

ناشناس گفت...

اقای بامدادان یه چهارتا فحش هم به توده ای ها داده که حسابی گیج و منگ بشوید وگرنه مطمئن باشید مسئله اصلی ایشون توده ای ها نیستن . من میدونم دارم چی میگم ! او یا از چاپلوسان رهبر عقیدتی است ویا یک اطلاعاتی ...
فقط دوستلن حواسشون باشه فکر نکنن که یه سوسیالیست یا ازادیخواه بی ادبه ! ایشون نه سوسیالیسته و نه ازادیخواه ... یک لجن پراکن ناشیه که با نقاب یک سوسیالیست چپ دنبال هدفشه ...
توهین به "شاعر خورده بورژوا"! هدف کوچیکشه ....
اهداف بزرگتری داره که بعدا درباره اش مفصل خواهم نوشت .

آتشفشان

ناشناس گفت...

درباره دزدک شامدادان که خودرا مزدک بامدادان معرفی مینماید :

ایشون براش مهم نیس که بفهمید از کجا میاد چون دریده تراز این حرفاس بلکه ایشون داره مصاحبه اقای همنشین بهار با شاهسوندی را درباره " جزوه سبز" تکمیل میکنه ! شاید بنظرتان خیلی پلیسی بیاد ولی این یک حقیقته .

چرا ؟

چون مثلا با تهمت به شریف واقفی داره یجورایی داستان حسادت بر علیه شهرام و بهرام را توجیه انحرافی میکنه تا بر تحریفات اقای رجوی درباره بیوگرافی سازمان پرده ساتربکشه و خواننده را به انحراف بیاندازه و این یک پروژه دومنظوره است که درنهایت بصورت برد - برد بین دوجریان ( وزارت اطلاعات و رهبری مجاهدین)  خواهدبود و من پشت این نام انشاء حمید اسدیان چاپلوس معروف ولایت عقیدتی را میبینم . او داره روایت جعلی و مشمئز کننده از تحولات درونی دهه ۵۰ میدهد تا بالا بیاری و جعلیات و تحریفات اقای رجوی از بیوگرافی سازمان را  باور کنی. بنابراین غیر مستقیم میخواد بهت بگه ذوب شدگی در ولایت عقیدتی امری مترقی بوده و مخالفین ان ادامه دهندگان جریان حاکم برسازمان در دهه ۵۰ بوده اند ! یعنی نعل وارانه و بتن ریزی پایه های تحریف قبلی از بیوگرافی سازمان به منظور خر کردن نیروهای باقیمانده تشکیلات .

اخه برای نیروها سوال پیش امده که بابا این رهبرکجاست ؟ سوال پیش امده که چرا فروغ  ۱۳۰۰ کشته داد درحالیکه فرمانده ان قول داده بود که به ارتش عراق دستورمیدم ! هوایی راه را بازکنتد ؟ براشون سوال میش امده که وقتی برادر حتی یک دقیقه سابقه مبارزه مسلحانه - نظامی در تمام عمر مبارزاتی خودنداشته چطور فرماندهی مارا در فروغ بعهده گرفته ؟ برای نیروهای تشکیلاتی تازه روشن شده که ادعای ترور مستشاران امریکایی دروغی بیش نبوده و این عملیات دردهه ۵۰ دردوران رهبری شهرام و بهرام انجام شده و صدها سوال دیگر ...

در شرایط بی ابرویی فوق نوشتن چنین مقاله ای انهم برعلیه کسی که بیشترین سرودهای انقلابی سازمان را ساخته و پرداخته و انشعاب کرده و راه رهایی را در کشف عنصر قهرمانان تاریخی ایران برای غلبه برنظام و بدست اوردن عدالت و ازادی جستجو میکند و عطای مدار جاذبه پوشالی سازمان را به لقایش بخشیده حتما از نظر چاپلوسان عقیدتی لازم و ضروری مینماید .

من شخصا اثر انگشت چاپلوس معروف حمید اسدیان را نام مستعار مزدک بامدادان میبینم و یا اثر انگشت مامور وزارت اطلاعات را . گمان سومی وجودندارد .

اتشفشان

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۲۶ آبان ۱۳۹۷/ ۱۸ نوامبر دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس A

بوي ماهى ؟ يار"دستنبو"بدستم دادودستم بوگرفت !

۱/جواب قضيه توهوش مصنوعى وتوزيع پواسونه Poisson.جوابش آخرکامنت !

۲/رفيق سوسياليست انقلابى!نروتوکوک يغمايى عزيز،اين تووزارت اطلاعات رژيم تازه کاره.بياخدمت حاجيت که پونزده سال پيش ازاون مزدوروزارت اطلاعات رژيم شد.يغمايى کارش ادبيات وشعروتاريخ وازاين چيزهاى بيفايده ست.ماازاين جورآدماى بيفايده نداشتيم،همه ش مهندس ودکتروپژوهشگروآدم بافايده تربيت کرديم.آمدبه سرمون آنچه نبايد.نزن توسرمال.تعدادشعرهاى بندتنبونى اسماعيل بيش ازبيست سى هزارخطه.مثلن :
...اول مهررسيد،بازشدمدرسه ها/بچه هاکاغذى برداريد/بنويسيدبه خطى خوانا/مرگ برمرتجعين/زنده بادآزادى...
...زمان رزم نزديک است/به پيش اى پيشتازان،اى دليران،اى جهان سازان!/به پيش اى نسل خونين سنگروبالنده ى ايران/به پيش اى شيرمردان دلاور،اى زنان شيرآهن کوه/زمان رزم وپيکاراست/سرودآتشين خشم وکين برلب/وباقلبى که ازيادشهيدان شعله ورازتب/برافرازيدامّيدبلندخويش راياران/به بام تفته ى خورشيد/فراسوى زمان درماوراى مرزهاى روشن اميد...
درودبرتنبان هايى که چنين بند محکمى دارن.

اين اسماعيلى که من ديدم،دنده ش پهنه.بيدى نيست که ازاين بادهابلرزه.راهشويادت ميدم چه جورى روشوکم کنى:چندخط شعرانقلابى سوسياليستى بگو،بفرست بذاراسماعيل يادبگيره.کِنِس بودن خوب نيست.رفيقى داشتم اهل کامرون که سرضعف تورياضى داشتن ازدانشگاه اخراجش ميکردن.گرفتمش زيرپرم،جورى شد که اين آخرى هاناکس مچ خودمو ميگرفت.اسماعيل يغمايى بلدنيست درست وحسابى شعربگه.پرچم توبياربزن همينجا!يه ستون واکن براى تدريس شعر.روشوکم کن!هرکى نکنه!
۳/"..درایران زمان فاشیست پهلوی..هرچه بود جنایت وخیانت بودوبس.."

مزخرف!تودانشکده ى مانيمى ازاستادهاازامپرياليست هاى آمريکايى/انگليسى/اسپانيايى وهندى بودن وتقريبن تمام کلاسهابه انگليسى بود،۶۰%ازشهرستان بودن ونصف اينهاازشهرستانهاى دور،آموزش رايگان،خوابگاه وکمک هزينه ى تحصيلى.هم دوره هاى من رفتن شدن شاگرداول CaltechوMIT

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۲۶ آبان ۱۳۹۷/ ۱۸ نوامبر دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس B

۴/اين مقاله رانگاهى کردم:کوروش آزاده کیش و چپ کهنه اندیش/مزدک بامدادان
http://www.iranliberal.com/showright-spalt.php?id=%222291%22

باورنکردنى نيست که نويسنده ى اين دو يکى باشه.اولى درشکل ومحتواعالى ست.بى غلط.کمترين واژه ى عربى.شماره هافارسى،بى ناسزا،بى تکرارواژه ها."سد"ونه"صد"/"دوپارگی"بجاى"شيزوفرنى".اعراب گذارى درجاى لازم.موضع سياسى درست،وبويژه اين
--------
"...در همین راستا می‌توان رفتارهایِ دیگر چپ ایرانی راواکاویدودیدچرااوکه سرسوزنی ناراستی و کژرفتاری رابرشاه نمی‌بخشید،باشیخ اینچنین برسرمهراست؛شاه،نمادایران بودوشیخ نمادهمه آن چیزی است که ایران نیست وچپ ایران‌ستیزاگرچه درناخودآگاه،ولی پی‌گیرانه به سویی گرایش داردکه ازایران وبهتربگوئیم«ایران‌مَندی»دورترباشد...".
---------
اماتوکامنت برخلاف اون نوشته،شماره ها،لاتين.دوغلط انشايى توهرخط."ترد"بجاى"طرد".تکرار(فاشیست/۲۸بار)/(گامیش شاه/۶بار)/(رضا شوشکه/۹بار).جملات بى سروته،غيرقابل فهم،باصرف نادرست.رتوريک چپ دوآتشه،رفرانسهاازتورات.پرازفحاشى: اسهال،استفراغ،فاحشه/فاحشه زاده.
رفيق!توديگه چه جورچپ انقلابى سوسياليستى هستى که کسى روبه جرم"فاحشه زاده"بودن ميگيرى زيرضرب؟انگارکه امام حسينى وبه يزيدميگى"زانى ابن زانيه".خجالت نمى کشى ؟
۵/جريان برج سايه.توطبقه ده يه مرکزفروش،يه شيئى دست ساز صوتى منفجرشده،سه تاسوراخ پنج سانتى مترى کرده توديوار،چارتاشيشه روشکسته اونم درآبان ۱۳۸۴يعنى سيزده سال پيش !.گوزپارسال،گندوبوش امسال؟مسخره،نگوبهت مى خندن!داعشى هارفتن تاتومجلس رژيم اونم توبخش حفاظت شده ش.دريه روز توچارجاى مختلف،همزمان.ترقه درکردن که انقدرقپى اومدن نداره قمپز!
"..مابه چنان انطباقى رسيديم که رژيم مارونمى بينه.."جلولوطى وپشتک اندازى؟يادتبليغ"بانک بيمه بازرگانان"زمان شاه فــــقــــيدافتادم:
"گر به آن بانک روى ميشودت دولت يار/آنقدرپول دهندت که نيايد به شمار"
پول مردم رو خوردن،يه آبم روش
۶/تقى شهرام نفرشماره يک سازمان نبود.بالاترش مجتباطالقانى بود.صحبت هاش روخط هست که ميگه"دستورداديم تقى شهرام بيادپاريس.به ش ابلاغ شدکه کارهايى که کرده موردتاييدنيست.ماتوسازمان اعدام نداريم وازسازمان اخراجش کرديم"
مشخصه قمپز؟
۷/اون چندتاعمليات جيمزباندى هم دروغه،اگه باشه جنايتکارانه ست.کشتن پسربراى جنايت پدرمال هزارسال پيش ازقرون وسطاست.اگه من دادستان باشم ميندازمت هلفدونى آب خنک بخورى.قرارنيست پس ازاين رژيم قتل عام راه بندازيم.اين حرف شرم آوره وبهانه ميده دست رژيم.ماداريم چوب اشتباهات مونو ميخوريم.تيربارون دردى رودوانمى کنه.ماخودمون شريک جرميم.

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۲۶ آبان ۱۳۹۷/ ۱۸ نوامبر دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس C

۸/ازبچگى بيابيرون!جنگ چريکى"مــد"سالهاى ۷۰/۶۰ميلادى بودباپشتيبانى شبکه هاى جاسوسى شرق بويژه کاگ ب واستازى."رفقاى فدايى"به شوروى مى گفتن رويزيونيست،ولى حميداشرف سرمرزپول،سلاح،موادمنفجره ومدارک جعلى روازيه ايرانى سابق توده اى مامورکاگ ب ميگرفت.کاگ ب هم اينارو براى نذرحاجت ميداد!يه عده".....ناشناس...."رفتن فلسطين.همه ميدونن که عرفات براى روس هاازمامورهم مامورتربود.اينهاتاحدى براى ساواک"ناشناس"بودن.براى کاگ ب که اصلن ناشناس نبودن.تابرميگشتن،بعضى توتورساواک بودن،هـــمـــه شون توتور کاگ ب که ازشون استفاده ميکردن براى نفوذ دادن عوامل شون.يعنى"خرابکار"لوميدادن،نفوذميکردن تورژيم شاه.
نتيجه ش:آخوندهاى توده اى ريختن تورژيم شاه براى مبارزه باکمونيسم!
چريک بازى،ترقه بازى دوران بچگى بود.بعدازسقوط شوروى هم باد قضيه خوابيد.اونم تو همه جاى دنيا يک دفعه.
۹/هوش مصنوعى وتوزيع پواسون؟
براى ايزبه گربه گم کردن،دوتامتلک به رجوى ميندازه،بى اشاره ى دقيق به ضعف رهبرى وعدم روشن بينى سياسى(من اسم رجوى روتوزندان گذاشته بودم جيرجير.خب که چى ؟).بگوببينيم چرارجوى براى اعلان جنگ مسلحانه اى که سه نسل ايران رو به بادداد، استخاره کرد. چرا اين چنين شد ؟ چه کنيم تاتکرارنشه ؟
سبک وسياق،واژگان،لحن لمپنى،اشتباهات درست مثه همون چندتاى پيشه:اسديان وباباوبقيه.برنامه کامپيوترى هم لازم نيست.آمارگيرى ويه نگاه ساده کافيه.شيوه،شيوه ى مجاهدينه:"بزرگترين نقطه قوت فرد مخالف روتبديل به هيچ کن،کوچکترين نقطه ضعف شوگنده کن بزن توسرش".
بزرگترين نقطه قوت اسماعيل وفايغمايى چيه؟شاعرى ست چيره دست وپرحاصل.ميگه چندتاشعربندتنبونى
کوچکترين نقطه ضعف؟پولدارنيست.ميگه "خرده بورژوازی متوهم".چرامتوهم؟چون اسماعيل وفايغمايى ازنظراخلاق سياسى وزنه سنگينى يه.موضع گيرى ش به نفع شاهزاده رضا پهلوى براى تصميم گيرها بسيارمهمه."متوهم"براى به هم زدن تعادل روانيشه.
توزيع پواسون(آماررياضى)کاربردش تو صنعت بر ميگرده به"عمر و مرگ"اشياء،مثلن محاسبه ى عمرلامپ.اين جماعت مرده خورتوجيب ريز،بااين حساب که هرچه سن بالاتربره احتمال"نبودن"بيشتره،واسماعيل هم کم چيزى نيست (بى همگان بسر شود/بى اين يکى بسر نمى شود)،هرچندوقت يه باريه "موشکى"شليک مى کنن تاهرجورشده ازاين يکى"بيعت"بگيرن ونونشوبخورن تاابد،همون بلايى که سر فرمانده فتح الله آوردن.

۱۰/چون اسماعيل گرامى خواسته نه به آقاى مزدک بامدادان توهين کنيم نه به خودش،به چشم!
مزدک!بااينکه يه نقطه اسمت زياده،ولى بازم بى نى ويس تامام سوات مون زيادشه.

ناشناس گفت...

هرگز تجاوز به خانواده وحید افراخته باعث شکست او نشد و اصلا تجاوزی صورت نگرفت  بلکه او یک شاه ماهی بود که گیر صیادافتاده بود و خودش میدونست چه بلایی زیر شکنجه سرش میارن ( ایشون که مانند خیلی ها با دوتا کشیده مشکلش حل نمیشد بلکه سازمانهای امنیتی غرب هم دنبالش بودن  و ساواک دراین خصوص زیرفشاربود) وگرنه ایشون هنگام دستگیری غافلگیرانه دست به اسلحه برد اما بسرعت ریختن روش و دست اخر سیانورخورد که چندروز درکوما بود اما شلنگ اب انداختن تو شکمش و بالاخره زندش کردن و بقیه ماجرا ... بنابراین مزخرفات اقای شامدادان ! یک جعل عمدی است و با منظورو هدف خاص داره بیان میشه گرچه اینگونه جانورها ( دورازجان جانور) نمیدونم چرا برای ژست یا از افراخته تعریف میکنن یا میکوبنش ! ( یعنی میخوان بگویند ماهم مبارزه مسلحانه کرده ایم و مشتی را خر حرفها و ژستهای خودکنند )

بهرحال وحید افراخته زیر وحشیانه ترین شکنجه ها شکست اما مسئول او یعنی بهرام آرام فرمانده نظامی دهه ۵۰ لو نرفت و در سالهای بعد دریک درگیری مسلحانه جان باخت .

چاپلوسان ولایت عقیدتی برعلیه افراخته گهگاهی به بهانه هایی قلمی میزنند تا رهبر عقیدتی پوشال خودرا شادکنند و کاه درپالونش بچپانند ! 

اتشفشان

ناشناس گفت...

شریف واقفی خائن نبود اما دران روزگار که بخش اعظم سازمان مارکسیسم را پذیرفته بودند او از پذیرش مقاومت میکرد و انان که اورا از نزدیک دیده بودند همگی گفته لند که از روی لج و لجبازی مخالفت میکرد و برخورد مرکزیت ان ایام یعنی شهرام و بهرام با حل و فصل این مشکل اشتباه بود گرچه باید شرایط خاص انزمان را درنظر گرفت .

بهرحال شهرام و بهرام ایستاده و با اقتدارتمام جان باختند و به نظرمن شریف واقفی هم اگر در این مشاجره کودکانه کشته نمیشد ادمی نبود که ایستاده نمیرد .

همه چیز حاصل خط و مشی چریکی بود و در دیگرسازمانها چه درایران وچه در سایر نقاط جهان چنین اتفاقاتی افتاده است .

اساس کار مخفی و خط و مشی مسلحانه چنین اتفاقات ناخوشایندی را گهگاه بوجودمیاورد .

اما بحث اینه که انهایی که بهیچوجه در انزمان در روابط انها نبودند بیشترین لجن پراکنی توام با ژست ! را ارایه میدهند و برای ثبت درتاریخ به قضاوت مینشینند .

اتشفشان

ناشناس گفت...

آقای یغمایی من با نظر آقای بامدادان موافق نیستم. ویقول مشهور وقتی که آب سربالا میرود قورباغه آواز میخواند و توهین کردن به دیگران بزرگی نمیاورد
من میتوانم موافق و مخالف یک نظر باشم اما کلماتی که این آقای سوسیالیسم بکار برده بوی از سیاست نبرده او به اصطلاح خود خواسته رضا پهلوی و مسعود رجوي بکوبد که خود بالا بکشد
باید به ایشون گفت بالا نشستن کاره همه کس نیست رفیق رجوی و امسال او دست در حلقوم ارتجاع کرده اند و سند بزرگی در میدان عمل بدست آوردند نه در پشت کامپیوتر و خانه امن
نوشتنی که نتواند درد و غم زحمت کشان و آزادیخواهان ترسیم کند با گفتن چند کلمه سلمبه و قلمبه پشیزی ارزش ندارد .
تا چه رسد به سوسیالیسم

ناشناس گفت...

آقای یغمایی من با نظر آقای بامدادان موافق نیستم. ویقول مشهور وقتی که آب سربالا میرود قورباغه آواز میخواند و توهین کردن به دیگران بزرگی نمیاورد
من میتوانم موافق و مخالف یک نظر باشم اما کلماتی که این آقای سوسیالیسم بکار برده بوی از سیاست نبرده او به اصطلاح خود خواسته رضا پهلوی و مسعود رجوي بکوبد که خود بالا بکشد
باید به ایشون گفت بالا نشستن کاره همه کس نیست رفیق رجوی و امسال او دست در حلقوم ارتجاع کرده اند و سند بزرگی در میدان عمل بدست آوردند نه در پشت کامپیوتر و خانه امن
نوشتنی که نتواند درد و غم زحمت کشان و آزادیخواهان ترسیم کند با گفتن چند کلمه سلمبه و قلمبه پشیزی ارزش ندارد .
تا چه رسد به سوسیالیسم

ناشناس گفت...

مخالفین جمهوری اسلامی با همه دفترو دستک و پول و رابطه و خدم و حشمشان اندازه یک کارگر هفت تپه نه شعوردارن ونه جربزه ... چرا ؟

کل سخنرانی های اعتراضی کارگران هفت تپه را گوش کردم یه شعار برعلیه رضاشاه توش ندیدم و هرچه بود فریادبرسر جمهوری اسلامی بود اما مخالفین جمهوری اسلامی یا همان انواع الترناتیوهای خارج نشین کشک همه زورشونو متمرکز کردن به فریاد برعلیه رضا شاه و گهگاهی هم فراخوان !

یک جو و هجمه همگانی در خارج ازسوی اپوزوسیونها برعلیه رضاشاه بوجودامده و این نشانه یعنی همه اپوزوسیون و الترناتیوهای کشک خارج نشین یجورایی توسط اطلاعات اخوندی هدایت میشوند ... حالا یا بخاطر بندناف ایده الوژی اسلامی است ویا بخاطر نفوذ ویا بخاطر تشکلات ساختگی از سوی رژیم ... فرقی هم نداره و تنها مشخصه اش امروز در شعار علیه" شاه و شیخ" خلاصه میشه و از اونجایی که شیخ درقدرته بنابراین همه این پروژه برعلیه رضاپهلوی سازماندهی شده است اما درداخل مردم خوشبختانه مسیرشون توریل الترناتیوهای خارج نشین کشک نیست .

من سلطنت طلب نیستم بلکه اینو میفهمم که تواین شرایط هرنوع حمله به رضاپهلوی یعنی همراهی با رژیم و خاک پاشیدن برمبارزات داخل کشور ولاغیر

اتشفشان

ناشناس گفت...

این اقای ناشناس که در دوکامنت فوق از " رفیق رجوی" و دست بردن در حلقوم ارتجاع صحبت کرده به نظرمن همان مردک شامدادان هست که اینبار بدون نام و با انشاء دیگری کامنت گذاشت . این نظر منه .
اتشفشان

ناشناس گفت...

در مورد مطلب هموطن عزیزم جناب عالمزاده در رابطه با شهرام که دوخطی نوشته بودند عارضم که مجتبی طالقانی در سازمان دهه ۵۰ درحد تصمیم گیرندگان نبود و اخراج شهرام با چنین لفظی هرگز صورت نگرفت ایشون سازمان را به جوادقائدی سپردو رفت انگلیس و سایر بچه ها که ازیکسو مارکسیست شده بودند واز سوی دیگر با یکی دوتا ترورداخلی موضع داشتند در جلسه ای که باخودشهرام درانگلبس گذاشتند ایشان را به کناره گیری قانع کردند . شهرام ادامه فعالیت سازمان را با همان آرم بدون ایه سخت اصرارداشت و بقیه به انشعاب و سپردن سازمان به مذهبی ها و در سال ۵۷ بصورت هییت موسسان در قبل از بهمن ۵۷ سازمان پیکاررا تاسیس کردند وقبل از ان هم بنام شاخه م.ل مجاهدین فعالیت داشتند اما شهرام اعتقادداشت سازمان تغییرایده الوژی داده اسلام را نفی کرده و باید با همان آرم بدون آیه فعالیت کند که با تشکیل سازمان پیکار کلا قضیه کنسل شد . بعداز دستگیری شهرام این سازمان پیکاربود که تا آخر پای دفاع ازشهرام ایستاد و البته ماجرا زیاده ودرحوصله کامنت نیست .

اتشفشان

ناشناس گفت...

مجتبی طالقانی بعدا به مارکسیم درسازمان پیوست و دراین رابطه پدرخودرانیز از تغییر ایده الوژی اش مطلع کرد . اگرچه دوآلیسم موجود درسازمان زمینه درامدن یک تحول را داشت اما استارت ان توسط شهرام در "جزوه سبز" زده شد و به کتاب اعلام مواضع کشید .
عرض اینکه مجتبی در مناسبات در جایگاهی نبود که بتواند "دستوراخراج " بدهد واگر جایی چتین چیزی گفته طبعا برای خودش گفته . قدرت شهرام در مرکزیت سازمان درحدی بود که توانست حسین روحانی ( از همراهان حنیف و از اعضای مرکزیت اولیه مجاهدین) را از خارج به داخل بیاورد وبه کارخانه بفرستد ... البته بنده قصد دفاع از شهرام را ندارم چون او اشتباهاتی مرتکب نیز شد اما انچه درباره او از سوی اپورتونیستهای مذهبی و توجیب ریز درطول سالیان جسته گریخته مطرح شده کلملا با تحریف بوده و بیشتر از روی حسادت . شاید بگید بحث سیاسی - تشکیلاتی را نمیشود با این کلمات مطرح کرد اما به نظرمن میشود چون حسادت دروجود ادمهاست و همیشه هم در تعیین مسیرو مواضع سیاسیون تاثیرو دخیل بوده .
بهرحال شهرام توسط راست سنتی و خمینی تیرباران شد و تا اخرشم روی حرفش ایستاد و ذره ای شانس تبلیغی و سوء استفاده به انان نداد .
اتشفشان

کاوه.م گفت...

اقا شما اینقدر از وحید افراخته و شهراتم دفاع نکنین اونا هم جنایت کردن حالا رجوی خوب باشه یا بد اونا جنایت کردن شما دارین تاریخ دوغ درست میکنین هرچند دوره عوض شده ولی کمتر دروغ بگین لطفا

ناشناس گفت...

اقای کاوه
شما با ذکر دلیل و سند دروغ هارا ثابت کنید وگرنه با شعروشعار ۴۰ ساله همه چی رو تحریف کردن هنرنیست .
اتشفشان

ناشناس گفت...

برادرکاوه
شما لطفا راستشو بگید اما با سند و مدرک معتبر ونه با تهمت و افترا .

ناشناس گفت...

به کاوه میگویم :
اثارذوب شدگی در نوشته ات مشهوده . درهنگام ذوب شدگی ناخالصی هایی درمغزت قاطی کرده اند که تا دم قبرستون باهات پا به پا میاد . البته امیدوارم زنده باشی و ناخالصی هایت را بزدایی و به فردیت گمشده ات برگردی و با فکر و تامل و تحقیق کامنت بزاری ونه با تهمت .

ناشناس گفت...

اگر با سند میتوانی ثابت کنی که مطالب اتشفشان دروغ است بفرما ثابت کن ولی اگر میخواهی مانند رهبران توجیب ریز خارج نشین کشکت فقط اتهام بزنی و ننه من غریبم بازی دربیاری هرچه میخواهد دل تنگت بگو و شاید عده ای پیداشدند و ان را به عنوان واقعه ثبت تاریخ کردند ! سند بیار ثابت کن تا ماهم متوجه بشویم وگرنه پارازیت دادن عین وزوز مگس جز مزاحمت نیست .


ناشناس گفت...

درشرایط کنونی یک میزان برای اثبات سرسپردگی تبعیدیان به نظام اخوندی بیشتروجودنداره :
هرکس درهر موقعیت با هر ایده الوژی و با هر طرزفکر برعلیه رضا شاه سخنرانی کنه و تیکه بیاد بدون شک درخدمت رژیمه حتی اگر ثانیه به ثانیه شعار مرگ بر رژیم بگوید ! اگه انتقادی به رضا شاه دارید بزارید بعداز سرنگونی و لاغیر . اب را به نفع رژیم گل نکنید ... تشنه گان در پایین دست منتظرند !
اگه این را میفهمیدین خیلی خوب بود .
اتشفشان

ناشناس گفت...

من نمیدونم چی بخورد سیاسیون دادن که یه سری مواضع صلبی تو ذهنشون برا خودشون درست کردن و کلیه تحولات و رویدادهای سیاسی - اجتماعی رو سریع میندازن تو ذهنیتشون اگر جارفت که فکر میکنند رهبری دست خودشونه واگه جا نرفت فک میکنن جنبش داره به انحراف میره و نتیجه میگیرن که رژیم بدنیس فعلا بمونه ! به گرسنگی و فقرو خفقان فزاینده حاکم بر کشور هم کاری ندارند اخه قالب ذهنی خودشون به همه چیز ارجحه !

ازان جمله اند کلیه آلترناتیوهای مدعی !

رژیم پدرمردمو دراورده و تسمه از گرده ملت کشیده و روزی نیست که جوانان مردم بازداشت نشن و سربه نیست نگردند ... اونوقت این آلترناتیوهای کشک رنگ و وارنگ دنبال افشای رضا شاهند !!! رژیم و حی و حاضر ول کردن چسبیدن به کوبیدن  رضا شاه که ۶۰ سال پیش فوت کرده رفته پی کارش !

با این الترناتیوها ی رنگارنگ فک نکنم ابی گرم بشود که اتفاقا سردهم میشود چون همشون یجورایی استراتژیک درخدمت بقای رژیمند ! به چهارتا شعار پرزرق و برقشونم نمیشه اتکا کرد ... شعاراشونم عین خودشون هزارمسئله اشکاروپنهان داره . ببینید اوضاع خارج از کشور چجوریه که ۱۰ تا تلویزیون ماهواره ای و اینترنتی درست شده و همشون ادعا دارن خودشون اصلی و بقیه جعلین ! اما همشون یه خط را دنبال میکنن ! و این از دستاوردهای جمهوری اسلامی درخارج از کشوراست . فصل مشترک همشونم اینه که هرچی جنبش مردم به سمت و سوی ضد رژیمی یکدست تر میشه انها همگی ضد رضاشاهی تر میشوند ! واین خیلی جالبه ! عینهو کبک سرشونو کردن توبرف ! وباهم خط کشی و مرزبندی هم میکنن ! خلاصه ترکمون زدن به فهم از حقیقت اوضاع ... گل کردن اب برای انکه تشنگان نتوانند بنوشند واگر نوشیدند خفه بشوند .

واقعا خیلی جالبه ها ؟ ! رژیم حی و حاضر جلوشونه ! ولی کارشون شده تیکه انداختن به رضاشاه !

شاید تا دیروز میشدگفت تحت تاثیر شگردهای رژیم باشن اما امروز بایدگفت رژیمی و خائن ...

من سلطنت طلب نیستم اما

به انچه گفتم شک و تردید ندارم و شعار علیه "شاه و شیخ" را در شرایط کنونی یک نوع بیماری سیاسی میبینم که ویروس ان را شیخ شیوع داده ولاغیر .

اتشفشان

ناشناس گفت...

شیرازیها یک داستان زیبا دارند که میگویند وقتی سیر شدند تار و تنبک خویش بر میدارند و به باباکوهی میروند و پاشون را در آب خنک میگزارند و با تار و تنبک مینوازند حالا یارم بیا دلدارم بیا حالا میل به تو دارم.
حال حکایت آقای سوسیالیسم ما آقای بامدادان و آقای آتشفشان است همانطور که آقای بامدادان وهم برش برداشته که ستاد رزم طبقه کارگر منتظر این آقا نشسته است. آقای آتشفشان هم به پاسخگویی این آقای سوسیالیسم تخیلی پا به میدان رزم گذاشته و در جای معلم اخلاق میشود درس اخلاقی به سوسیالیسم ناب ما میدهد. ودر جای دیگر پیرهن طبقه کارگر به تن میکند و از اشتباهات ایشون به زبان میآورد و انحرافات جریاناتسیاسی به رخ ایشان می کشد. اما از آنجاییکه کسانی که هیچ پرنسیبی چه از نظر اخلاقی و سیاسی ندارند و
گرد و غبار به هوا میکنند آقای آتشفشان نمونه بارز و صادق این است. این آدم با اخلاق و سیاستمدار من را به مردک قلمداد کرده خوب آقای بزرگ هر کس که نظر جنابعالی قبول ندارد مردک است و فورا تهمت و توهین باید نسارش شود.
آقای بزرگ آتشفشان فعلا در خانه ات بنشین و پرده و دریچه خانه ات پایین بکش که مبادا گرد و غبار ارتجاع و امپریالیسم بر گرده نازنینت نشیند.
زیرا همان امپریالیستی که تو و امسال بامدادان با آن در ستیز هستی مهماندار شما عزيزان است.
در پایان کلام باور کن که جنبش آزادیخواهی ایران مدتها است که به این روشنفکران اخته پاسخ داده است این را از مردک بیاموزد هر چند خیلی بزرگ و اخاقگرا بعضی وقتها انسان از کوجکها هم میتواند یاد بگیرد
شاد و سلامت باشی
مردک

ناشناس گفت...

ضمنا شماهم شادوسلامت باشید .
اتشفشان

ناشناس گفت...

اتشفشان وقتی میغرد گردوخاک هوا نمیکند بلکه کداخته و خاکسترسوزان کیلومترها به هوا پرتاب میکند و پوسته زمین میلرزاند و سیل گدازه بپا میکند ... اول با عرش شروع میکند بعد با انفجار وبعد با پرتاب گدازه ها و بعد سیل اخوند سوزان و مرتجع خاکسترکن .
اهااای ناشناس حالا فهمیدی اتشفشان یعنی چی ؟

ناشناس گفت...

اقای مردک
بنده را مسخره میکنی که نشستم درجای امن پای کامپیوتر مطلب مینویسم اشکالی نداره حرف شما قبول بر منکرش لعنت . اما شمابفرمایید که کامنت خودرا باچی نوشتین ؟ با دکمه های لباستون یا با مثلا اسلحه کمری تان !!! که البته نداری !
مردمومن توهم با کامپیوتر نوشتی دیگه ... جالبه ابکش به کفگیر میگه چرا سوراخ داری ؟!!!
دقت کن برادر ... دقت کن ...
اتشفشان

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۲۹ آبان ۱۳۹۷/ ۲۰ نوامبر دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس

۱ /ردسخنان مجتباطالقانى : https://www.youtube.com/watch?v=jvIFAmllFc0
ظاهرن کنارگذاشتن شهرام برميگرده به ابتداى ۵۷.مسئوليتش باخودش

۲/"..شاید بگید بحث سیاسی-تشکیلاتی رانمیشودبااین کلمات[..حسادت..]مطرح کردامابه نظرمن میشودچون.."

بحث مهم وپايه اى!

چندجورحسادت داريم:"حسادت روزمرّه"که منفى نيست:همسايه تون ماشين شيکى خريده،شماسرچشم وهم چشمى به ضرب کاروصرفه جويى بهترشومى خرين.
"حسادت عصبى"که به پرخاشگرى نمى کشه ولى تانداشتن اون ماشين زندگى حرومتون ميشه
"حسادت بيمارگونه"که ميره تاکشتن همسايه وتخريب ياتصاحب ماشين ش.
توشوروى وچين،اين"حسادت بيمارگونه"سدميليون نفرروبدست استالين ومائوکشت.
يه انقلاب،شورش،تحول يا هرچه نامش روميذارين رخ ميده.خط کشى هابه هم ميخوره ويه عده"بالاميان"،مشخصن ازطبقات فرودست.اينهازيربال موج اول رشدمى کنن وچون شرايط براشون آماده تره،زودازشون جلو ميزنن.اگه اين موج اولى هادچارحسادت عصبى يابيمارگونه باشن،کارمى کشه به فرزندکشى.بسيارگفته شده که استالين چشم ديدن بهترازخودش رونداشت،ميديد،مى کشت.مائودرجريان انقلاب فرهنگى چين روبه خاک سياه نشوند.
من پس ازسال۵۴توتهران تويه مرکزپژوهشى کارميکردم.سالهاى بازگشايى چين بود.حدود۵۶-۵۵پس ازمرگ مائو،گروهى ازپژوهشگران چينى آمدن ايران وبازديدازمرکزماهم.من نبودم.رفقاى ماهمه چپ دوآتشه،يقه ى ايناروچسبيده بودن که"چرارفتين توجبهه امپرياليست ها؟"
چه شوت هايى بوديم!
اونهاهم سربسته گفته بودن که"مائوچين رونابودکرد.تنهاازدانشگاه مرکزى پکن موسوم بهBei-Da/北大هشت سدتاازاستادهازيرفشارکاربدنى توروستاهامردن.چاره اى نداريم"
بزرگى امروزچين،مرهون فداکارى وديدژرف جائوزيانگ Zhao Ziyangبودکه باتمام توطئه هاى مرتجعين حزب،راه چين روبه سوى دنيابازکرد.خلع شد،توتنهايى وبدنامى مردولى چين روبلندآوازه کرد.داد تمام کتابهاى Alvin Tofflerروبه چينى ترجمه کردن وشرط ارتقاتوحزب کمونيست شدازبربودن اين کتابها.پس ازبرکنارى جائوزيانگ هرکارى کردن شرايط به گذشته برنگشت که برنگشت.
جائوزيانگ زيرگرفت تانسل نوين بره بالا،زيرموند،همون زيرهم خردشد،ولى چين رفت بالا
مردم آفريقاى جنوبى،چه سياه چه سفيد به پاى ماندلا افتادن تاتوقدرت بمونه.کناره گرفت تاآفريقاى جنوبى توزنده بودنش وبدون خودش،به ثبات برسه.
کاش کريم خان زنداينکاروميکرد
جائوزيانگ وماندلا حسادت نداشتن،استالين ومائو،چرا

اگه قراربودهيچکس ازدبيرش جلو نزنه،بايددرتمام دانشگاه هارومى بستن.آموزگارحسودمرگ جامعه ست
وظيفه ى مااينه که زيربگيريم تامردم برن بالا.جائوزيانگ باشيم نه مائو،ماندلاونه استالين

ناشناس گفت...

بسیار عالی و قبول دارم .
اتشفشان

ناشناس گفت...

راستش من رفتم یوتیوپ مصاحبه مجتبی طالقانی رو با ویس امریکن تو برنامه فلاحتی دقیق گوش کردم . ایشون گفت به شهرام گفتم  کاردرستی انجام ندادی و الان قاتلی و بهش گفتم اگه تو سازمان اعدام داشتیم باید بخاطر کاری که کردی باید اعدام میشدی ( نقل به مضمون) این ازاین .

و هرگز هم نگفت که دستور اخراج شهرام را دادم وحتی چیزی با این مضمون هم نگفت ( البته طبیعی بود که نگه چون بهرحال شهرام درراس سازمان بود و بهرحال ....)

اما خودم شخصا انتقادم به شهرام اینه که بجای دستوربه کشتن شریف واقفی باید قید ایشونو میزد و رهاش میکرد و البته که با پافشاریش روی برداشتن آیه ازروی آرم موافقم چون کاردرستی بود بهرحال دران ایام کار درستی بود و باعث شد خورده بورژوازی سنتی و خیلی از اخوندهای مرتجع واکنش نشون بدهند و ماهئیت ارتجاعی خودرا رو کنند و دور وپر سازمان نچرخند . حتما میدانید که قبل از شهرام بسیاری از اخوندها و بازاریان گردن کلفت با سازمان بودندبطوریکه پول میدادنند و دستورهم میدادنند ! و شهرام و بهرام پای همه انها را از سازمان قطع کردند .

بنده بهیچوجه از شهرام دفاع نمیکنم اما حرفم اینه که چرا امثال شاهسوندی و همتشین در باره شهرام و بهرام دقیقا از زاویه مواضع حسادت طلبانه رجوی دراین باره صحبت میکنند البته که انتظاری جز این از اقایان ندارم اما این دلیل نمیشه که حرفم رانزنم . ضمنا مطالب جالبی نوشتید و من شخصا قبول دارم .

موفق باشی هموطن عزیز من
اتشفشان

ناشناس گفت...

حمایت از رضا پهلوی به معنی سلطنت طلبی نیست .

پایه های فهم و درک اپوزوسیون خارج کشک ساحل نشین رود سن شرطی است .

یعنی چی ؟

یعنی جریلنات و گرایشات سیاسی موجودرا میندازن در قالب دهنی خودشون و اگه جا نرفت حتما که مشکل دارد ! وگرنه "میتوان و باید" جا داد !

فرهنگ سیاسی دهه چهل ول کن انقلابیون داخل گیومه ای ما نیست ... عینهو غده سرطانی تمام مغز این بخش از اپوزوسیون را فراگرفته و تنها راه خلاصی از ان تیزولاسیون سیاسی است ... تا میتونن باید اببندی بشوند . یکی از وظایف محوری انان اببندی ! است . حالا کاری ندارند که اب زیپو دیگه چیه ؟ که اببندبش چی باشه ؟!

یه مشت مواضع مزخرف و تحلیل های مزخرف تر از مواضع بنام عنصر ایده الوژیک با نمادیت یک خودشیفته بزدل جون دوست تو جیب ریز ! از یکسو و از سوی دیگر سازمان بازی و رهبربازی و هزار ادا اصول و اعمال ان در سایه دلارهای میلیونی و زندگی اشرافی ملغمه ای درست کرده بنام " آلترناتیو خودساخته" با سرمایه خون جوانانی که اگر الان زنده میشدند یقه رهبر پوشال ترسو را میگرفتند که مگه هدیه کردن لیست ما به سرداب اقا امام زمان ارث بابات بوده ؟ قرارنبود ما خون بدیم تو هدیه اش کنی به امام زمان !!! قراربود ما خون بدیم و هدیه کنیم به خلق .

وقتی با خیانت درامانت شروع بشه طبعا به همه جا میکشه جز خلق ستمدیده و مظلوم قهرمان .

صدها هزار جوان درجنگ میهنی جان باختند و خمینی دجال خون انان را هدیه کرد به امام زمان ! واقعا چه تشابهی ؟!!! انگار خون مردم ارث باباشونه !

الیته تشابهات و قیاسات بین این جماعت با اون جماعت انقدرمتعدد و گسترده است که ادم غرق شعف فلسفی میشه ! اخه ریشه این تشابهات کجاست ؟ درحالیکه مثلا باهم " دواسلام متضاد" دارند ؟ ( البته به ادعای خودشان برای مرزبندی و جلوگیری از ابروریزی ایده الوژیک)

دوستی میگفت دوبرادر دوقلو در شکم مادرشان تو میتونن به هم لگد میزنن و این دعوا حتی اگه خونین هم باشه نمیتونه ماهئیت برادری شان را مستورکنه !

این دوست ما یکمی رفت جلوتر و این مثالو زد ... گفت بچه کوسه ها قبل از تولد تو شکم مادرشان از گوشت هم تغذیه میکنن اما دربرادری و خواهریشان شکی نیست چون پایه هاشون یکیه ... چون پدر ژنتیکیشون یکیه ... و در اینجا میتوان گفت که پدر ایده الوژی شان یکی است ... پایه هاشون از پیغمبر و قران و ۱۲ امام و عاشورا و غیره شروع میشه تا به مذهب ختم میشه ! حالا پیداکن " دواسلام متضاد" را ؟

الیته برادران و خواهران مجاهد من از نطالب فوق ناراحت نشوند و خواهشا کمی و فقط کمی فکر بکنند . یواشکی از فردیت مانده و سرکوب شده در ته وجودشان کمک بگیرن تا به نتیجه منصفانه برسند . اخه تو کدام تشکیلات توحیدی بی طبقه یکنفر را شاخص دوران میکنتد و بقیه را متحدالشکل با تفاوت بسیار به اطاعت بی چون و چرایش فرا میخوانند ؟ اگر کمی تعمق کنید به تشابه بسیار زیاد ان با ولی فقیه در حکومت جمهوری اسلامی نمیافتید ؟ یک نفررا نماینده خدا و پیغمبر کرده اند و بقیه را ذوب در ولایت ایشان که موظف به اطاعت هستند !

اگر کمی فکرکنید انصافا نباید از حرفهای من ناراحت بشوید ... این تشکیلات اون تشکیلات نیست ... دزاون تشکیلات تقدیس رهبری و خودشیفتگی و فردیت له شده وجودنداشت ... شعارهایش مشخص بود و اطاعت به مفهوم رهبران فعلی  دران جایی نداشت ... اصلا چاپلوسی یک امر غیر انسانی شمرده میشد و با انتقاد مواجه میشد وحتی با تصفیه ... خصایل چاپلوسانه وجود نداشت ...

امروز میبینید که دقیقا برعکس شده ... چاپلوسی از رهبری با ارتقاء رده مواجه میشود ( موارد زیاده ) و انتقاد از رهبری با خلع رده مواجه میشود ( موارد زیاده ) ... خوب یعنی چی واقعا ؟؟؟ حتما بخاطر دارید که مسعود و مریم درجای امن بودند و شماها با دست خالی درمقابل نیروهای وحشی و سرکوبگر عراقی . حتما به یاد دارید که وقتی زیر گلوله بودید و چاپلوسان رده طلب به شما پیوسته میگفتند که رهبری درحال مقاومت پا به پای شماست و اورا درنزد شما "قهرمان " جا میزدند ... گندش درامد که درپاریس ودرکنار رودسن بدنبال حفظ جان خودشه ! و اگر ماجرای چندم زوئن پیش نمیامد هنوزم در توهم بودید !  تینم یک تشابه دیگر !  خمینی هم در جماران بود و جوونای مردم را میفرستاد زیرگلوله عراقی ها ...  همیشه یک مشت خر ( البته دورازجان خر) هم بعنوان پامنبری و یه مشت چاپلوس مخ بزن هم بعنوان لایه محافظتی ایده الوژیک اقا ! مرتب از وی یک بت میساختند تا مقدس شود و پرستیده شود تا هیچ بنی بشری جرات انتقاد و مخالفت با ایشان را نداشته باشد و این سرنوشت همسان سلندیس خورهای خمینی با شمایان در یک مسیر ایده الوژیک و در شکم یک مادر ( اسلام ) !

برادران و خواهران تا پایه های ایده الوژی تان با خمینی یکی است تضادی ماهوی متصور نیست .

اتشفشان

ناشناس گفت...

ببینید ! درحال حاضر صف دشمنان آلترناتیو رضا پهلوی خیلی طولانیه ! شامل رژیم + مجاهدین + حزب توده + اکثریتی ها + نایاکی ها + مشکوکی ها ....

حالا سعی میکنم علت مخالفت هریک را اجمالا توضیح بدهم اما قبل از ان تاکیددارم که به رضا پهلوی جدا از پیشینه خانوادگی و فامیلی خاص ایشان و صرفا به دعاوی سیاسی و دیدگاهایش توجه بفرمایید ضمن انکه ایشلن تاکید داشتند بهیچوجه خواهان نظام سلطنتی نیستند و جمهوری را ترجیح میدادند و یا از نوع نظام حاکم بر نروژ که پارلمان و نمایندگان اصلی مردم در راس تصمیم گیری ها قرارداشته و پادشاه بدون دخالت درامور صرفا بصورت نماد باشد ( مانند سوئد و نروژ و انگلیس و ژاپن و ...)

و اما زاویه مخالفت مخالفین با ایشان :

رژیم : طبعا رژیم اخوندی به دلیل دشمنی  آشتی ناپذیر و تضاد ذاتی خود با دموکراسی و موازین حقوق بشری و عدالت اجتماعی  بعنوان مانع تراش اصلی ایشان محسوب میشود و این در تمام عرصه ها اظهر من الشمس است .

مجاهدین : مجاهدین بعنوان گروهی که گرفتار ادبیات دهه ۴۰ است و هنوز امثال فیدل کاسترو و لنین مراد انان تلقی میشود طبعا نمیتوانند از رضا پهلوی حمایت کنند اما بدلیل خواستگاه ایده الوژیکشان و اینکه به معجزه برخی سناتورها چشم دوخته اند کماکان در توهم خود آلترناتیوی سیر میکنند  همچنین انها بدلیل بافت تشکیلاتی و وجود رهبر که درواقع بت تشکیلات محسوب میشود اختیاری در تصمیم گیری اعضا محتمل نیست ولذا در انکار و  نفی آلترناتیو رضاپهلوی استراتژیک - ایده الوژیک در مسیر موازی با رژیم قراردارند و ضپنا مجاهدین به وجود و حضور الترناتیو رضا پهلوی سخت حسادت ورزیده و پیوسته در تمسخر او قلم فرسایی میکنند ! در جماعت مجاهدین تنها رهبر مقبولیت دارد و اعضاء کاملا نقش فرمالیته و چرخ پنجم درشکه بحساب امده و در شکل تشکیلاتی مانند رژیم از ولایت برخوردارند .با

حزب توده : حزب توده به عنوان کارگزار شوروی درایران و فرمانبر بی چون و چرای ان از زاویه منافع و سیاست های کلی روسیه طبعا دشمنی  بسیار روشنی با آلترناتیو رضا پهلوی دارد که برهمگان مشهود است .

اکثریتی ها : اکثریتی ها به عنولن بخشی از دنبالچه های جریان استمرارطلب در مسیر موازی با اهداف استراتژیک حزب توده عمل کرده و طبعا از مخالفین سرسخت الترناتیو رضا پهلوی بشمار میایند .

نایاکی ها و مشکوک ها : اینان عوامل رنگ وارنگ رژیم در خارج کشورند و وظیفه اصلی شان حفظ رژیم است که متاسفانه کاملا شناخته شده نیستند و بیشتر در گروه ها و موج های سیاسی به منظور تغییر مسیر نفوذ میکنند و طبعا خواهان براندازی نبوده و نیستند و از دشمنان پیچیده رضا پهلوی محسوب میشوند .

امروز که رژیم جامعه را به سمت جنگ میبرد و فقرو خفقان و فساد و چپاول را بر جامعه حاکم کرده بهترین گزینه حمایت از الترناتیو رضا پهلوی به منظور براندازی است .

غیرازاین صرف بیهوده انرژی است .

اتشفشان