قبیله
ما صد قبیله ساکن یک سرطویلهایم
تنگ است سرطویله که ما صد قبیلهایم
هریک ولی میان گروه و قبیلهمان
در جلد خود خزیدهتر از کرم پیلهایم
یک روز جبرئیل امین باجناغ ماست
یک روز سر سپُردۀ رقص جمیلهایم
کوهیم بهر دعوی و کاهیم بهر باد
ثابت قدم ستاده و غلطان چو تیلهایم
پیوسته محو سایۀ اصحاب قدرتیمهمواره باد بُردۀ ارباب حیله ایم
با دست و پای و چشم و دل و گوش و هوش و رأی
دردا به دست ِ اهل شریعت وسیلهایم
هرگز
هرگز جهان خراب نبوده ست اینچنین
دین مایۀ عذاب نبودهاست اینچنین
هرگز بهشت مدعیان خدا به خاک
افسانه و سراب نبوده ست اینچنین!
کشتار و قتل و غارت و بیداد و خشم و کین
تفسیر یک کتاب نبوده ست اینچنین
زیر لوای قدرت، وجدان اهل دین
هرگز اسیر خواب نبوده ست اینچنین
آزردۀ عداوت و نادانی و فریب
انسان در اضطراب نبوده ست اینچنین
رؤیای باغ و ذوق بهار و فضای دشت
زیر پرِ غُراب نبوده ست اینچنین!
جغد آشیان نکرده و این خانه هیچگاه
ویران به منجلاب نبوده ست اینچنین
ای آتش فسرده که آواز شعلهات
آغوش آفتاب نبودهاست اینچنین
سر برکش از نهاد که روح زمانه را
در دیدنت شتاب نبوده ست اینچنین
۷ نظر:
۳ آذر ۱۳۹۷/ ۲۵ نوامبر دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس
يار ميهن دوست ! زنده وپاينده باشى !
موضع گيرى ات براى اين ده گروه دريوزه ى ده بار قى کرده ى "روسوفيل" شايدهم "روسوخوک" بسيارجالب بود.
ناز اون سبيل چخماقى ت !
يادگل مولاى محله مون افتادم.
بسیار عالی .
اتشفشان
شاعر ارجمند
سروده نابت پرچمی است سر افرازومایه سربلندی.نخست بیباک وبی پرده پراکندگی ننگین در پیکره پاره پاره اندیشه هاوبیهوده کاری های ما رااماجگاه کلامت می کنی.انگاه،در بخش دوکارنامه پلیدکاری ها را به درستی،دلاوری وروشنی در برابر دیدگان همگان باز می کنی.در پایان ارزوی خواجه شیراز “صبح امید”رابا
“آواز شعله”و”آغوش آفتاب”مژده می دهی وامید آفرینی .
در این زمهریر یلدا،فرمانفرمایی بیداداهریمنان،روزگارتنگنانی،تنهایی وتنگدلی بوستان سروده ها،گلواژه های پایداری چهل ساله ات شاداب تر باد. شاعر پردل وقلم پربار ش را می بوسم.محمد رضا روحانی
بسیار زیبا سروده اید آقای سحر به امید اینکه همه بیشت بفکر سرنوشت ایران باشند تا خودشان و به امید اینکه شاعران ایران هیچگاه خاموش نمانند
زنده باشی استاد دمت گرم بسرای که صدایت صدای ایران ماست لعنت بر آخوند و مذهب اخوند
ایرج
ایا دراین شرایط اگر کسی از آلترناتیو رضا پهلوی حمایت کند سلطنت طلب است ؟
با توجه به مواضع اقای رضاپهلوی که افتقادی با حکومت پادشاهی نداشته و خون خودرا سلطنتی ندیده وحتی به حکومت موروثی افتقادی ندارد لذا حمایت از ایشان به معنی سلطنت طلبی نیست . سلطنت طلب به کسی میگویند که خواهان احیای تاج و تخت درایران باشد و چنین خواسته ای طبعا مورد تایید بنده نیست . اگر فامیلی ایشون پهلوی نبود طبعا چنین حسی به مخالفین حامیان برنامه ایشان منتقل نمیشد لذا روی همین پایه استدلالی مشکل به حامیان ایشان برنمیگردد بلکه مشکل در ذهنیت پردهزی و توهمات مخالفین در تعریف از نظام سلطنتی نهفته است .
عمده ترین مخالفین ایشان در درجه اول نظام جمهوری اسلامی و در درجه دوم مجاهدین هستند حال چرا و برچه اساسی این تمایل موازی بوجودامده به نظرمن علیرغم انکه رژیم و مجاهدین به ظاهر دو پدیده جدا را تشکیل میدهد ریشه در ان بند نافی دارد که بنده ازان بعنوان پایه های ایده الوژیک نام میبرم و یکی از اشکال بارز و انکارناپذیران حجاب اجباری اعضای مونث دراین سازمان میباشد ! تکلیف اخوندها در دشمنی با ازادی پوشش که روشن است اما خواهرانی که در سطح رهبری و درسطح پامنبری سخت به حجاب اعتقاددارند چگونه میتوانند بخشی از مطالبات دموکراتیک زنان ایران را درباره انتخاب آزادانه پوشش تضمین نمایند ؟ طبق دعاوی مریم و مسعود بانوی بی حجاب دارتی پوئن منفی است ( این مثال واقعی است ) و دراین خصوص هیچ فرقی رهبران رژیم با رهبران مجاهدین ندارند اگر دلیل من منصفانه نیست ویا غیرواقعی است خواهشا یک بانوی عضو مجاهدین را بدون حجاب به من نشان بدهید ! دشمنی هیستریک مجاهدین با جنبش زنان درایران و دشمنی هیستریک با رهبران جنبش زنان علیرغم پشتک واروهای معمول شلن انکارناپذیراست . همه میدانند که ندا اقاسلطان اهل حجاب و روسری نبود اما محسمه ای که محاهدین از او ساخته اند تا اوراهم به جیب خودبریزند دهرای روسری است !!! حتی سرمجسمه روسری کرده اند !!! ایا به چنین سیاهکاریهایی میتوان اعتمادکرد ؟ اگرچه توجیب ریزی و مصادره خون جوانان مبارز را متعلق به املاک شخصی رهبران خودمیدانند اما واقعیت چیز دیگری است . مجاهدین حتی در نوع انعکاس مبارزات کارگران طوری تبلیغ میکنند که چهره های شاخص اعتراضات پوشیده باشند تا خودشان را پررنگ جلوه دهند ! این سیاهکاریهارا همه میدانند پس انتظار نباید داشته باشند که مورد حمایت قرارگیرند . بنابراین حمایت از رضاپهلوی سلطنت طلبی محسوب نمیشود بلکه یک انتخاب است بین دو جریان ... یکی خواهان نظام شبه کره شمالی که از صبح تا شب مردم را به اطاعت از رهبران پوشال خود وادارند و دومی که خواهان جامعه ای دموکراتیک با نفی هرگونه رهبری طلبی است .
حال ای برادروخواهر مجاهد خودتان بگویید کدام مترقی و کدام ارتجاعی است . انچه مسلم است رژیم باید برود اما قرارنیست سازمانی شبیه اخوند و با همان ساختارهای تشکیلاتی - ایده الوژیک قدرت سیاسی را کسب کند ... قدرت سیاسی را جنبش داخلی کسب خواهدکرد و اقای رضا پهلوی با توجه به پایگاه اجتماعی اش و میتواند نماد ان باشد .
هرکس که با مجاهدین و توده ای ها و اخوندها مخالف بود الزاما سلطنت طلب نیست . برنامه و رفتار مهم است ونه بت سازی و شعروشعار .
مجاهد سابق
تا شیرمردهائی مثل شما هستید تجزیه طلب بیشرف ارزوی تجزیه را به قبر پدرش خواهد برد.لعنت به تمام تجزیه طلب مرگ بر اخوند کثیف
ارسال یک نظر