دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۲ آذر ۲۹, چهارشنبه

فلسفه ی شب یلدا

شب چله اخرین روز از ماه اذر بلندترین شب سال است.از این رو به ان شب یلدا می گویند. ایرانیان بر این باور بودند که دراین شب که طولانی ترین شب است ممکن است خورشید دیگر طلوع نکند از این رو معتقد شدن که مهر در چنین شبی به دنیا می اید و به همین دلیل هم از اولین روز دی روزها بزرگتر و شب ها کوتاهتر میشود و چون واژه ی دی به معنی دین هست بنابراین سال دینی ایرانیان کهن از اول دی ماه شروع میشد. فلسفه ی شب یلدا

۳ نظر:

ناشناس گفت...

واقعا دی به معنی دین هست ؟ یا به معنی مخفف دیروز ؟
شاعر میفرماید :
از دی که گذشت دیگراز او یاد مکن
فردا که نیامده است بیداد مکن و الی اخر " خیام"

خاکزاد

ناشناس گفت...

"دی" یک کلمه ایرانی است به معنی دیروز و " دین" یک کلمه عربی است و جمع ان ادیان است .
خلاصه دی به دین تبدیل نشده و هم ریشه نیستن .

مسعودعالمزاده (ارسلان)/پاريس گفت...

۳۰ آذر ۲۵۷۹ ايرانى ۲۰ دسامبر۲۰۲۰ مسعودعالمزاده (ارسلان) پاريس

نه دوست گرامی. دین پارسی است (دَ ئِـــنـــا)."دین دبیره" الفبای اوستا بوده. بسیار بسیار واژه پارسی است که به عربی رفته، جمع اش به عربی است. خیلی ها دوباره به زبان ما آمده. پاتنگان رفته درعربی شده بادمجان.اگر در المنجد نگاه کنی می بینی که زیر خیلی از اینها نوشته "لغت الفرس".واژه ها در درازنای زمان معنا های متفاوتی به خود میگیرند. واژه "گورخر" (بهرام گور) به خروحشی گفته میشده که امروز نسل اش منقرض شده(و به انگلیسی و فرانسه میشود : onagre). امروز "گورخر" جانوری است که درآفریقا ست و نه در ایران (zebra/zèbre). "نهنگ" که امروز برابر بالن (baleine/whale) است در اقیانوس هاست و ما در تاریخ و ادبیات مان با آن سروکار نداشته ایم. در داستان سندباد بحری از جانوری دریایی سخن گفته میشود که مشابه این 'بالن" است. اما در شاهنامه 'نهنگ" برابر "اژدها" ست.
دوازده سال چینی در این دوبیت هست :
موش و بقروپلنگ وخرگوش شمار / زین چار چو بگذری نهنگ آیدومار
وانگاه به اسب و گوسپند است حساب / حمدونه و مرغ و سگ و خوک آخر کار
اینرا با گاه شماری چینی برابر کنی، نهنگ میشود "اژدها".
در یک برش زمانی مشخص یک واژه بسته به سطح زبان (ادبی، خانوادگی،عامیانه) و صرف دستوری (صفت، اسم، نام، فعل) گویش و معنای دیگری پیدا می کند. نمونه : در فارسی امروزی "تازه" اگر صفت باشد برابر (fresh) است : میوه تازه. همین واژه اگر قید باشد برابر (yet) است : "تازه کجاشو دیدی". می تواند برابر "بتازگی" باشد (تازه از سربازی برگشته) و نیز (recently) : این خبر تازه بیرون آمده.
به ریشه شناسی واژه ها نباید با ساده نگری برخورد کرد. "استاد" فارسی است رفته تو عربی شده "استاذ"، در جمع "اساتید"، برگشته در فارسی. "استفاده" از ریشه "فوذ" است که در آن "ذ" به "د" تبدیل شده و واو به الف.
واژه فرانسوی قدیمی (coulonnel/coronnel/coronel) رفته درانگلیسی شده (colonel)[نگاه کنید در Littré].اما در زبان انگلیسی امروز "کِـــرنِـــل" گفته میشود با اینکه با (L) نوشته میشود. (CO---L--ONEL)
واژ "تازی،تازیان" برابر"عرب،اعراب" هیچ پیوندی با "تازنده" (سگ تازی، اسب تازی) ندارد.
رد و ریشه بسیاری از واژه های هندواروپایی در سنسکریت [هندی باستان]، پارسی و بویژه کردی است. این احتمال هست که "دی" هم ریشه (day) انگلیسی باشد.
در انگلیسی (bretheren/brotheren) برابر "برادران" در معنای فرقه ای و مذهبی است."برادر" هم ریشه (brother/Brüder) است، "دختر" هم ریشه (Töchter تُــخــِتــر) آلمانی است و هزار هزار دیگر که تخصص من نیست.

----------------------------------------------
دست کم دیدی به ویکی پدیا بینداز که توش نوشته :
ریشه‌شناسی واژهٔ دین

واژهٔ دین ریشهٔ ایرانی دارد و در فارسی میانه هم دین بوده‌است. در سانسکریت و گاتها و دیگر بخش‌های اوستا مکرر واژهٔ «دئنا» آمده دین در گاتها به معانی مختلف کیش، خصایص روحی، تشخص معنوی و وجدان بکار رفته‌است و بمعنی اخیر دین یکی از قوای پنجگانهٔ باطن انسان است. واژه ی دین از واژه اوستایی دَئِنا ریشه می‌گیرد. خود واژه دئنا به ریشه کارواژه «دا» به معنی اندیشیدن و شناختن می‌رسد. در اوستا واژهٔ دئنا به معنی دین و نیز نیروی ایزدی بازشناسی نیک از بد گزارش شده‌است. در زبان اوستایی و نیز پارسی میانه به همکردها (ترکیب‌ها) یی گوناگونی از این واژه برمی‌خوریم مانند: دین آگاهی، دین بُرداری (نمایش دینی)، دینکرد (کردار دینی)، دین یشت (نام شانزدهمین یَشت از یشتهای بیست و یک گانه اوستا) و جز اینها. ...
----------------------------------------------

نه اینکه استاد یغمایی نمی تواند اشتباه کند، اما برای اینکه مچش را بگیری، باید به مراجع سنگینی رجوع کرده باشی. بباور من اینکه "دین" و "دی" میتواند هم ریشه باشد بی ربط نیست. سطح دانش من برای گفتن اینکه درست یا نادرست است کافی نیست.اینکه "دی"آغاز سال بوده (و زادروز میترا/مهر) نکته خوبی است.

بررسی ات را با مرجع بزن زمین ما هم یادبگیریم.