دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۷ بهمن ۷, یکشنبه

به تکان آمدن و ابراز وحشت! هر«سه بیضه اسلام» علیه آقای رضا پهلوی اسماعیل وفا یغمائی


به تکان آمدن  و ابراز وحشت! هر«سه بیضه اسلام» علیه آقای رضا پهلوی
اسماعیل وفا یغمائی
 
نکته نخست:بعنوان یک پژوهشگر فضول تاریخ خدمت رفقا عرض میکنم که اسلام عزیزاز آغاز دارای سه بیضه بود و هنوز هم هست.این سه بیضه یعنی اموی، عباسی و علوی، هر سه پسر عموهای هم بودند و از لحاظ خونی به عبد مناف میرسیدند.
بیضه ی گرامی نخست بیضه اموی بود که مدت حدود صد سال جهانی را به زیر
خود کشیدو از سال 661تا 750 میلادی با چهاده خلیفه  و به حول و قوه الهی از چپ به
راست و از راست به چپ و در حال دوران و چرخش! تکان تکان خورد و سایه اش بر سرحدود بیست میلیون کیلومتر مربع افتاده بود. این بیضه مبارک اموی البته به الله و پیامبر و قرآن اعتقاد داشتند و خلفای اسلام عزیز بودندو هر وقت هم لازم بود به دو بیضه دیگر حمله میکرد و سر انها را میبرید و با آنها جنگ میکرد چون قدرت شوخی بردار نیست و حتی بیضه ها هم بر سر قدرت سیاسی هیچ مدارائی ندارند.
بیضه  محترم و والامقام و معظم دوم که در انتظار بود بیضه عباسی نشان اسلام بود که از سال750 تا 1258 میلادی بمدت پانصد و هشت سال سایه اش بر قلمروی به وسعت بیش از یازده میلیون کیلومتر مربع و با سی و هفت خلیفه معتقد به الله و رسول و قرآن سایه اش بر سر میلیونها نفر استوار بود. و الحمدلله شکر خدا   همچنان  به اذن الهی و برکات اسلام عزیزتکان تکان میخورد و پس از انکه با یاری ابو مسلم خراسانی به بیضه اول یعنی اموی حمله کرد و آنرارا از بیخ کند وبه اسپانیا فراری کرد تا انجا سلسله امویان اسپانیا را تشکیل دهد بر سریر قدرت ماند تا اینکه اراده الهی بر این قرار گرفت هلاکوخان مغول به همراهی خواجه نصیرالدین طوسی دو دستی این بیضه را از بیخ بکند و نشان دهد اسیاب به نوبت است و هر بیضه ای را دورانی استو هیچ بیضه ای جاوانی نیست.
بیضه سوم  که بر او درود باد بیضه علوی بود که اگرچه در سایه و در بسیاری اوقات همکار تمام مستبدین بود، قرنها منتظر ماند تا در بهمن پنجاه و هفت شروع به تکان خوردن کرد و الان حدود چهل سال است که هشتاد میلیون نفر ایرانی در مساحتی بیش از یک  میلیون  و ششصد و چهل و هشتهزار و اندی کیلومتر مربع زیر سایه این بیضه مبارک به سر میبرند و از برکاتش بهره مندند که لازم به توضیح نیست.
بر گردیم به ایران عزیز خودمان
در شرایط حاضر نیز سه بیضه  و این بار به لطف الهی هر سه بیضه علوی تبار سایه گسترند
بیضه  مبارک اصولگرائی
بیضه محترم  اصلاح طلبی
و بیضه منتظر الظهورانقلابی عقیدتی در خارج کشور

میدانیم وضعیت مملکت خراب است امکان اینکه دو بیضه داخل کشور بلائی به سرشان بیاید  و تاریخ چوب به ماتحتشان بکند  و توسط ملت رشید از بیخ و بن کنده شوند هست.
این را داشته باشید تا توضیح بدهم
قبل از ظهور بیضه اول و دوم ما شاهی داشتیم مستبد ولی مدرن و سکولار که بنده هم زندانی سیاسی او بودم ولی بعد از چهلسال فهمیده ایم در مقایسه  با دو بیضه انشعابی اصلاح طلب و اصولگرا ، موی بیضه سگ درگاهش به ریش و پشم  و عمامه مبارک این دو بیضه میارزید که توضیح نمیدهم و قضیه روشن است.
اوضاع شیر در الاغ است و ممکن است وقایع زیادی اتقاق بیفتد بنابراین مدتهاست دو بیضه اصولگرا و اصلاح طلب داخل کشوری هرچه میتوانند علیه دو شاه سابق و بازمانده آن دو آقای رضا پهلوی نثار میکنند و عجیب اینک میرزا بنویسان بیضه سوم هم  که منتظرست تا پیروز شود و تکان تکان بخوردهمصدا با بیضه های اصولگرا و اصلاح طلب داد و فریاد راه نداخته اند که:
 رضا شاه دزد بود وشاه وابسته و محمد رضا چنین و چنان بود و آقای رضا پهلوی چنان است.
مشکلی نیست و علت داد و فریاد دو بیضه نخست مشخص است ولی قلمزنان محترم و محترمه  بیضه سوم که:
اولا خودشان میدانند خود این جناب بیضه سوم در سایه چندین بیضه دیگر غیر اسلامی امید بسته که چیزی نصیب او بشود
وثانیا میدانند که بیضه عقیدتی نیز در پایه و مایه ،سه اصل تجربه شده خدا و رسول و کتاب را مثلا قبول دارد و بمراتب اندیشه اش عقب افتاده تر از سلطنت و در حقیقت ولایت فقیه رنگ شده است.
و ثالتا خود این حضرات قلمزن هیچ اعتقادی به اسلام ندارند و من میدانم اعتقاد یکی از اینها به الاغهای بی سرپرست و اعتقاد دیگری به زنان درمانده و سرپرستی آنها و دیگری خرید خانه کسانیست که میخواهند به قیمت نازل آنرا بفروشند بیش از اسلام و دین و مذهب است پس چرا اینطور پستان، ببخشید بیضه به تنور میچسبانند ودادو بیدادی بی هیچ اعتقاد راه انداخته اند؟
 دلیلش احتمالا برای من روشن است خیرات وبرکات بیضه انشعابی سوم قابل چشم پوشی نیست. بیضه سوم بر تمام خطاها   به چشم اغماض مینگرد اگر در خدمت او باشی و حرف گوش کنی که معیار و نیک و بد او وفقط اوست و بس.
و اما خدمت تمامی بیضه جات گرامی عرض میکنم
یا ایها المومنین و مومنات
والبیضتین والبیضه جات
من امیدوارم جنبش مردم ایران به بلوغ برسد و و با نمایندگان راستین خود شیر زنان و شیر مردانی که در داخل ایران میرزمند از بیخ و بن این بیضه ها را برکنند و سایه این بیضه ها از سر ایران کم شود  و آزادی و دموکراسی و جمهوری راستین باز آید اما مطمئن باشید اگر شرایطی پیش آید که مردم بخواهند میان سومین بیضه و جناب رضا پهلوی یکی را انتخاب کنند حتما او را به شما ترجیح خواهند داد زیرا من و ما هر سه بیضه را تجربه کردیم
با نام مبارک اسلام و سه محورش:
بیضه اصولگرا برادرمان را به دار آویخت و خواهرمان را به صیغه خانه برد و کرد و لر و ترکمانمان را کشت
بیضه اصلاح طلب کلاه بر سرمان گذاشت و مملکت را به کثافت کشید و دزدید و غارت کرد و از هر دیوثی که میتوانست کوتاهی نکرد
و بیضه عقیدتی  پس از فرار بزرگ از جامعه بی طبقه به کاخ بزرگان رفت و به تمام اصول تغوط کرد وولایت فقیهی نوین را بنا کرد و به ما گفت به روی شوهرمان یا زنمان تف کنیم و صد تا پرونده تهمت بر سر ما کوبید و بچه چهارده ساله مان را تفنگ به دست کرد و داغان پس فرستادو هیچ چیزی برای ما باقی نگذاشت که بخاطر از دست دادنش وحشت داشته باشیم فقط مانده است که این چند صباح بگذرد و فوت کنیم واز دست خودمان و رنجهای بناچار این زندگی و این بیضه راحت شویم.
پس مطمئن باشید خبری نیست. دوران شما همراه  با دو بیضه پایان یافته
و بقول معروف
بیا برویم ازین ولایت من و تو
تو تخم مرا بگیر و من بیضه ی تو
بادا بادا مبارک بادا
ایشالا  مبارک بادا
کوچه تنگ بله
بیضه قشنگه ولی
توکوچه ی تاریخ عزیز
 گیر میکنه و کنده میشه
باعث صد خنده میشه
بادابادا مبارک بادا
ایشالا مبارک بادا
زیرا در پایه هر سه یکی هستید واین سه تای یکی شده در نهایت به بیضه اصلی علوی وصل است و آن یکی هم به اصل قضیه که سال21هجری حمله کرد و ایران را به کثافت کشید. پس وداع کنید ای بیضه های عزیز.که مصیبت در راه است و زمزمه  
 که الذین اذا اصابتهم مصیبه  قالواانالله وانا الیه راجعون! خبری نیست و بقول ابوی بنده تنها در مقصد مورد نظر شما برای شما... ده اند و بس.
هشتم بهمن سال 1397 بیضوی خورشیدی

۷ نظر:

ناشناس گفت...

وقتی میگیم علیه " شاه و شیخ" چون شاهی وجودنداره لذا غیرمستقیم داریم میریزیم تو جیب شیخ ! با هرشعار و هرادعایی که میخوادباشه هیچی رو نشون نمیده جز وحدت ایده الوژیک بیضه عقیدتی با دوبیضه دیگر برسر مبانی ( الله و قران و پیغمبر و ۱۲ امام و عاشورا و امام زمان و غیره ) .
بی دلیل نیست که نردم معتقدند مجاهدین و اخوندها فرقی باهم ندارند . البته این بخاطر اشتباهات فراوان رهبران تازه بدوران رسیده توجیب ریز پراشتباه پس از ۵۷ بوده است . من که کلا وقتی میگن مسعودرجوی فقط و فقط یاد القابی میافتم که ایشان به خمینی دادند ( پدربزرگوار و امام خمینی و مجاهد اعظم و رهبرضدامپریالیست و صددوجین القاب مشابه دیگر ) و اصلن به شعارهای جنجالی تیروتبریش فکرنمیکنم چون خونشو کسان دیگری دادند طلاقشو افراددیگری انجام دادند رنجش را کسان دیگری کشیدند و ایشان و بانو همیشه پشت جبهه درنازونعمت ویا در اطاق خواب و یا دراروپا بودند و حواریون چاپلوس ایشون هم با یک مشت مزخرفات دروغ و بلوف پامنبری هارا اداره میکردند . ته ته ته قضیه همینه که گفتم .

ناشناس گفت...

بازهم بلوف !

مقاله ای در سایت محاهدین با عنوان اولین مرزبندیهای رجوی با خمینی ! نویسنده به اب و اتش میزند اما نمیگوید همین قهرمان ۷ سال شکنجه شده اش ( ۷ سال شکنجه؟؟؟!!!) عناوین زیل را از کجایش درآورد و طی صدها بیانیه و اصلاعیه و نشریه به "امام خمینی" هدیه نمود :

امام خمینی

رهبر انقلاب

مجاهد اعظم

سمبل شرف ملی - میهنی

رهبر سازش ناپذیر انقلاب

و صدها القاب مشابه دیگر که از نوشتنش هم شرم دارم .

القاب فوق را عمه بنده به خمینی نسبت نداده بلکه اقای رجوی ( ۷ سال شکنجه شده !!!) به خمینی نسبت داده است .

طبعا وقتی با برخورد خشن پدربزرگوار مواجه شدند تدریجا الحان تغییرکرد اما نه درحدی که نویسنده برای جاانداختن ان تلاش میکند .

به القاب فوق میتوانید به حمایت مجاهدین تمام عیاراز تسخیر"لانه جاسوسی" توسط دانشجویان پیرو خط امام را اضافه کنید !

ضمنا عمه من بود که تصویر پدربزرگوار امام خمینی مجاهد اعظم را به اون گندگی ! از ساختمان ستاد آویزان کرده بود !

البته عمه من درحال حاضر انکارمیکند و میاندازد گردن اقای رجوی !

اگر نویسنده این مقاله سراپا تحریف شده را برای پامنبری ها و فردیت باخته ها و ذوب شدگان نوشته که اشکالی ندارد چون انان باورمیکنند اما اگر برای انعکاس در نسل جوان نوشته که تره هم برایش خورد نمیکنند واگر برای هم سن و سالان امثال من نوشته که کاری است بیهوده چون ما همه چیزرا ازنزدیک دیده ایم و حتی بنابر "دستور" اقای رجوی چندشبی را هم پای دیوار لانه جاسوسی بهمراه بقیه محاهدین خوابیده و شعار مرگ بر امپریالیسم امریکا به رهبری امام خمینی هم داده ام که البته ازروی اجبارتشکیلاتی بود و بعد دهنم را آب کشیدم !

اقای رجوی که ۷ سال شکنجه شده لطفا به پامنبری ها و چاپلوسانتان بگویید که در مقاله ماردراستین انقلاب درجریان تسخیر سفارت امریکا خواهان اعدام امیرانتطام ها شدم و حتما به مریدان خود بگویید که امیرانتطام ۳۲ سال را در زندانهای جمهوری اسلامی گذراند و آخ هم نگفت و اصلن هیچ کجا با تحمل ۳۲ سال زندانش اشاره ای نکرده .

شرم هم چیزخوبی است اگر چاپلوسان و هرزه نویسان رجوی داشته باشند .

بهرحال هول نکنید برای خودتان بیوگرافی نتراشید چون نسل کنونی درحال خروش است و میرزمد و تا انتها میرزمد و شاخص های شناخته شده خودش را دارد که بی شمارانند در میدان و زندان ....

اگر میخواهید کمکی کنید بفرمایید وسط وسط وسط میدان .

پارس کردن از پاریس هنرنیست .

خاکزاد ( مجاهدسابق)

 

ناشناس گفت...

یکی از اشکالات در سیستم فکری - سیاسی مجاهدین فعلی این هست که فکرمیکنن هرکس منتقد انها باشه نمیتونه مخالف رژیم باشه ! این نتیجه گیری خود نتیجه یک توهم کهنه است بنام خودبزرگ بینی . درحالیکه هزاران جوان برومند دلیر  وجود دارند که مجاهدین را اصولا قبول ندارند اما در مبارزات خود علیه رژیم باراصلی میدان و زندان را بردوش دارند چگونه میتوان برای سیستم فکری مجاهدین افتیارقایل شد  ؟ و الیته که اعتیارندارد . ( الیته من حساب ان دسته از مجاهدینی که درحال همکاری بارژم هستند را جدا میکنم ) . بهرحال سیستم فکری - سیاسی مجاهدین درخصوص منتقدینشان صحیح نیست و بیشتر دافعه ایجادمیکند تا جاذبه .

من باب مثال توجه بفرمایید که امیرانتظام طرفدارمجاهدین نبود و اتفاقا مجاهدین با او دشمنی آشکارداشتند و از خمینی خواستاراعدام ایشان بودند ! اما امیرانتظام مخالف سرسخت رژیم بود و با ۳۲ سال زندان بدون هیچ کرنشی مقاومت نمود ... اگرچه رهبری مجاهدین هرگز از او و خانواده او عذرخواهی نکردند !

بهرحال منطق مواضع محاهدین دربرخورد  به منتقدین مملو از تناقض است تناقضی که درادامه به نفع رژیم تمام میشود .

من باب مثال همه میدانند که شباهت های ایده الوژیکی بسیار زیادی درپایه ها بین مجاهدین و اخوندها وجوددارد ( مانند الله و پیغمبر و ۱۲ امام و عاشورا و نهضت حسینی و شب قدر و سینه زنی و زنجیرزنی و تکایا و نظائر ان و حتی برنامه های مذهبی تلویزیون رژیم و تلویزیون مجاهدین در ایام و مناسبتها کاملا مطابق یکدیگرند و خیلی اشتراکات عقیدتی دیگر ) با این وجود این منتقدین هستند که مورد حمله مجاهدین قرار میگیرند !!! عجب انصافی !!!

بهرحال وجود چهارتا مجاهدی که درحال همکاری با رژیم هستند نباید اصل "انتقاد" را لوث کند و این نوع موضع گیری های غیر اخلاقی تناقضاتی را دردرجه اول برای خود هواداران مجاهدین بوجودمیاورد !

امروز هزاران جوان مبارز نسل کنونی درمبارزه با رژیم به زندان افتاده اند و خودکشی داده شده اند ... ایا چون مجاهدین را اصولا نمیشناسند و یا مجاهدین را قبول ندارند عوامل رژیمند ؟؟؟ درحالیکه مجاهدین دراروپا و درمحیط امن تندوتیزی شعارهایشان به گرد شعارهای مبارزات داخل نمیرسد .توصیه دارم که مجاهدین  بجای غرق شدن درتوهم خودگنده بینی به ساحل انصاف شناکنند  تا رستگارشوند .

بجای ترویج سکت و اراده گرایی خورده بورژوایی اندکی دموکراتیک بیاندیشند و مرز مجاهد رژیمی را با منتقد مبارز مخدوش نکنند ... انصاف گوهر درک نیروهای بالنده و زمینه ساز وحدت همه آزادیخواهان است .

یه چیزهایی درکله مجاهدین طی سالیان  فرورفته و سالها رسوب کرده که تشخیص خادم و خائن برایشان مشکل شده است و اصولا انها اسکولاستیکی و با استفاده از یک نوع شبیه سازی احمقانه و عوامانه  ( پامنبری پسند) سعی در مطرح کردن خوددارند .

از مجاهدین خواهشمندم خون جانباختگان دهه ۶۰ را توجیب رهبران خودنریزند چون واقعا انان با اینان از زمین تا آسمان تفاوت دارند . فاصله ای به اندازه سرود سرکوچه کمینه تا عکس یادگاری با ژنرالها و سناتورهای امریکایی !

فاصله ای به اندازه خون تا فرار ! فاصله ای به اندازه مرکزیت شورایی تا رهبرعقیدتی ! فاصله ای به اندازه سانترالیسم دموکراتیک تا سانترالیسم مطلقه ! فاصلهدای به اندازه مبارزه درداخل تا شعار ازخارج ! فاصله ای به اندازه مبارز تا چاپلوس !

کدامیک از جانباختگان بروی صورت همرزمان خود تف انداختند ؟

وصدها فاصله ماهوی دیگر .

ایا جز خمینی و رجوی کسان دیگری" شهدایشان" را هدیه به امام زمان تلقی کردند ؟؟؟

امیدوارم مجاهدین روی این مطالب مکث و فکرکنند .



خاکزاد( مجاهدسابق)

ناشناس گفت...

یه چیزی میخام بگم میترسم مجاهدین ناراحت بشن .
علت وحشت مشترک سه بیضه اصول دین مشترکشونه ولاغیر .

ناشناس گفت...

الاغ زبان بسته، زنان خوش باور و ساده لوح، مردمی که سرپناهشان بدلیل بدهکاری و فقر، به حراج گذاشته می‌شود !
شاعر تیزبین بحق این ۳ عنصر را ویترین کرده تا خوب این قلم کشان را بشاشیم ! بهمین دلیل هم هست که انشای مطالبشان چقدر منطبق با ذاتشان هست و گرنه انتقاد اصولی راهگشای بن بست فعلی است!
درود بر شما جناب یغمایی

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۱۳ بهمن ۱۳۹۷/ ۲ فوريه دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس

هم ميهن ناشناسى که نوشتى :
--------------------

یه چیزی میخام بگم میترسم مجاهدین ناراحت بشن .
علت وحشت مشترک سه بیضه اصول دین مشترکشونه ولاغیر .

۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۵:۳۱
--------------------


براى چى میترسى ؟ مجاهدین ناراحت ميشن ؟
به همون سه تاش !

ناشناس گفت...

راستشو بخوای تو نمیری نترسیدم فقط ملاحظه کردم .