دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۷ دی ۱۳, پنجشنبه

نامه ای و نقدی از یک دوست، کمال صداقت

 دوست قدیمی و نازنینی که سالهاست او را میشناسم و خود او نیز پای در راه داشته است و بهای سنگینی هم پرداخته نامه گلایه امیز خصوصیی بمن نوشت وبرخی رفتارهای سیاسی مرا به نقد کشیده. این حق اوست. امامن از او خواستم پیش از انکه پاسخی بدهم و روشنی بیشتر بر  مواضعم بپراکنم و درستی یا نادرستی برداشتهای این دوست گرامی را بیان کنم  اجازه دهداصل نامه او را منتشر کنم، زیرا مدتهاست به این باور رسیده ام در سیاست و اعتقاد و نقد باید جمعی برخورد کرد تا انرژیها تلف نشود.جواب او مثبت بود. نامه را میخوانید. در فرصتی یا بصورت نوشتاری یا گفتاری پاسخ مرا خواهید داشت. اسماعیل وفا یغمائی
سلام اسماعيل 
فرا رسيدن سال نو ميلادى را تبريك گفته و برايت سال خوبى را آرزو دارم. 
چندى هست كه ميخواهم برايت چند خطى بنويسم. بطور مشخص از بعد از مطرح
كردن رضا پهلوى بعنوان محورى كه ميتوان و ميبايست بدور آن حلقه زد و آلترناتيو و جانشين رژيم را ساخت !!!
 من با اين حرف و طرح و نظر و يا أيده و عمل مخالفم و فقط ميخواهم اينرا بعنوان يك دوست و يك نظر بيان بكنم و حرف و بحث سياسى ندارم هر چند كه موضوع سياسي است.
من تا آنجا كه ميگفتى در يك حالت فرضى انتخاب بين رجوى و رضا پهلوى ، دومى را انتخاب خواهى كرد با تو موافقم و انهم بخاطر إشكالات و اشتباهات مسعود رجوى است كه رضاپهلوى ندارد و انجام نداده ولى از جنبه اثباتى موضوع ، رضا پهلوى نه تنها كارى نكرده كه مورد تأييد و انتخاب باشد بلكه ميتواند درباره كإرهايى كه ميتوانسته و ميبايد انجام ميداده و نداده مورد سوْال واقع شود.
 اما از زمانى كه او را بعنوان رهبر اپوزيسيون معرفى كرده و ميخواهى او را بر پس و پشت مردم سوار كنى با تو مخالفم.
و اينرا اضافه كنم كه كليه دوستان و آشنايانى كه من و تو را ميشناسند نيز مخالف نظر و عمل تو هستند هر چند از زواياى مختلف و مواضع متفاوت. يكى ميگفت به اسماعيل بگو ٣٠ سال با مجاهدين بودن و ماندن نشان ميدهد كه انتخابهاى سياسى تو خيلى درست نيست. دومى ميگويد انگار اسماعيل عادت كرده شاعر دربارى باشد دربار رجوى نشد حالا دربار رضا پهلوى. يكى ديگه ميگفت اسماعيل با طبع لطيف شاعرانه آش بهتر است به سياست كار نداشته و عامل فريب و مورد استفاده سياسيون قرار نگيرد.و .... 
و اما نظر خود من در اين رابطه اينست كه شخص رضا پهلوى  با زرنگى سياسى يك مغازه دو نبش باز كرده و هيچگاه موضع خودش را روشن نكرده كه آيا يك سلطنت طلب است يا جمهورىخواه؟
و حتى تو هم وارد اين مغازه شده اى و از هر دو طرف مشغول تبليغ هستى. همچنانكه در صحبت چند روز پيش ودر مقابل سوْال رهبرى جمهوريخواهان باز هم رضا پهلوى را معرفى كردى.  
ايرادات  من به سخنان تو اينست كه اگر هم مردم تحت ستم و فشار و در حسرت ارزوهاى سركوب شده شعار رضا شاه روحت شاد سر ميدهند را نميتوان اعتبار و كرديت رضا پهلوى حساب كرد. چرا اگر قرار است عملكرد مثبت رضا شاه و محمدرضاشاه را به حساب او ريخت آنگاه بايد كارنامه منفى آنان را هم به پاى او نوشت. اين مثل زرنگ بازى سبك رهبر عقیدتی ست كه مقاومت و فداكارى و حماسه هاى آفريده شده در مقابله با رژيم سفاك خميني توسط فرزندان شريف مردم را به حساب خودش ريخته و در مقابل بريدگى أعضاء و نقرات نزديك به خود را كه به خدمت رژيم درآمدند را پاسخگو نبوده ونيست. اگر رضا پهلوى را وارث همه جنبه هاى مثبت پدر و پدر بزرگش بدانيم او بايد جوابگوى اشتباهات فاحش آنها كه به حكومت خميني رسيديم نيز باشد. در حالى كه تا كنون حتى يك انتقاد جدى هم به ديكتاتوري و يا بيان اشتباهات آنها نكرده است. 
از طرف ديگر خيلى دوستانه ميگويم كه استدلال هايت بسيار ضعيف است  مثل اينكه ميگويى حتى اگر ديكتاتوري بكند ديكتاتوري آش از رژيم خامنه اى بهتر است. اين أصلا استدلال خوبى نيست. در بهترين حالت باز هم انتخاب بين بد و بدتر ! اگر انتخابى باشد. و يا اين ادعا كه رضا پهلوى را داراى تشكيلات و توان سازماندهى و رهبرى معرفى ميكنى !! او تا كنون حتى توان برگزارى يك تجمع چند سد نفره را نداشته و خودش هم ادعايى نكرده كه مثلا رهبر سازمان و حزب و جمعيت و يا رئيس دولت در سايه و يا حتى شاه مشروطه است. ولى اگر منظورت از داشتن تشكيلات ، داشتن لأبى در واشنكتن است ميتوان گفت مثل مجاهدين هستند. و اينهم نقطه مثبت نيست چرا كه هر دو ،   ، چشم انتظار دخالت و اقدام آمريكا بر عليه رژيم و به قدرت رساندن آنها هستند.
بنظر من تويى كه پيه حزب الهى ها و مجاهدالهى ها به تنت خورده و طعم تلخ و سوزش زهر  تحجر و تعصب و "جانفدا"ها را چشيده اى بايد نسبت به وجود شاه الهى ها هم ، كه رضاپهلوى هيچگاه به صراحت آنها را محكوم نكرده، حساس تَر باشى.
من از هر كسى كه طرفداران آنچنانى دارد ميترسم و فكر ميكنم بايد ترسيد. 
خلاصه : من در اين انتخاب و اين حركت كمى اشتباه و خام ميبينم. در همين ابتداى راه ، كه داشتنى شخصيت و چهره خودت را از آلودگى هاى حاصل از سالها مريد رهبر عقيدتى بودن  پاك ميكردى دوباره خودت را با سعى در پاك كردن كثافات ديگران آلوده خواهى كرد. قبلا هم گفته بودم كه تا كنون هيچكس را كه از فرقه رجوى رها شده ، چون تو نديدم كه به پالايش خود پرداخته باشد.لطفاً مواظب باش. 
تو با تمامى توان و با تلاش فراوان ،با زحمت و دقت و صراحت و با ارايه اسناد و توضيح و تحليل ، ريشه هاى مذهبى و تاريخي و علل و چرايى امروز مان را يافته و ميتوانى وجدان بيدار ضمير خفته جامعه باشى. حيف است كه زير علم كسى بروى. براى بالا بردن "رهبر"دست و زبان خودت را ميبندى.  
در پايان در رابطه با ايران فكر ميكنم راه حل بايد از داخل پيدا شود. مردم ايران بايد تكليف خود را با اسلام سياسي روشن كنند. و تو ميتوانى كمك و راهنمايشان باشى. 
با احترام و ارادت و باميد ديدار 
قربان تو کمال صداقت

۱۲ نظر:

ناشناس گفت...

اقای صداقت

همانقدر اشتباه میکنی که درنکبت ۵۷ اشتیاه کردی .

طوری از رضاپهلوی صحبت میکنی که انگار از هفته پیش توسط این و ان مطرح شده !

مطالب شما بهیچوجه ارزش پاسخگویی ندارد چون بنابه عادت سازمانی بصورت کاملا ذهنی سعی در نفی داری اما چیزی هم ارائه نمیکنی . بیشتر غرغر میکنی تا حرف حساب .

درباره رجوی و سازمان مجاهدین نیز بحثی ندارم اما خدمتت عرض کنم که در حال حاضر جنبش محدودبه دوآلترناتیو نیست ( جوانان کف خیابان را بعنوان آلترناتیو اصلی از قلم انداختی )

به نطرشما جامعه ارامه و همه خوشبختن و درورای ان دوتا الترناتیو داریم که یکیشون بنام مجاهدین توزرد ازاب درامده و یکیشونم یک هفته است مطرح شده !!! و شماهم کاشف ان !

اینجوری نیست اقاجان .

اپوزوسیونهای جورواجور درخارجه وجوددارند .

قیام به شدت درحال سراسری شدن است .

رضا پهلوی هم سالهای متمادی است درخصوص کسب قدرت فعالیت گسترده دارد .

اینکه ایشان چرا اطوار و شکلک چگوارا را درنمیاورد بحثش جداست  .

خلاصه از مرحله خیلی خیلی خیلی پرتی .



ناشناس گفت...

منتسب کردن اعتراصات مردمی از سوی رژیم به اپوزوسیونهای آبکی خارج نشین یکی از ابزارهای  خالی کردن و ضربه به جنبش بوده و به موازات ان شعف سیاسی اپوزوسیون بی لیاقت خارج نشین کشک از اینگونه انتسابات  بهانه ای برای اثبات اتهام رژیم به مبارزات نردم و سمس سرکوب ان بوده است اما علیرغم اینگونه بازی های سیاسی جنبش هرروز قوی تر و منسجم تر به سمت و سوی سراسری میرود بدون انکه گوشش بدهکار شایعات و انتسابات رژیم و  ادعای فرصت طلبانه و پوشال اپوزوسیون خارج نشین باشد  .

برنامه رضاپهلوی نیز تا انجایی که بنده خوانده ام یک برنامه دموکراتیک مترقی است و حضورایشان و فعالیت گسترده ایشان درزمینه ارتباط با جوانان درداخل و تلاش برای ارتباطات جهانی - بین المللی نیز قابل انکار نیست ... اینکه شاه الهی ها از چه قماشی هستند امری قابل تحقیق میباشد و حتما که عوامل رژیم در خارجه میتوانند نقش شاه الهی برای ضربه زدن بازی کنند ( مانند امثال امیدداناها زیادهستند که از یکسو وابسته به رژیم هستند و از یکسو مدعی پادشاهی واز یک سو برعلیه همه مخالفین جمهوری اسلامی لجنپراکنی میکند و از یک سو خودرا طرفدار ایران یکپارجه نشان میدهد )  از اینگونه پدیده های شلم شوربای رژیمی در خارجه کم نیستند که دم از ایران شهری و کوروش میزنند اما مارک مواضع جمهوری اسلامی را بر پیشانی خود دارند ... آری جنبش داخل کشور بدست خائنین خارج نشین معلوم الحال درحال قصابی است ... حالا این وسط یکی بیاید قصه شخصی ذهنی خودش را به عنوان نسخه به جنبش معرفی کند ! جنبشی که صدها پیشتاز برحسته در میدان و زندان دارد ... جنبشی که حصورخودرا با خون درکف خیابان به اثبات رسونده ... جنبشی که هر لحطه بدون توجه به التیماتومهای رژیم و فرصت طلبی های اپوزوسیون لاشخور سراسری تر میشود .

من سلطنت طلب نیستم و دفاعی هم از اقای رضاپهلوی ندارم اما نمیتوانم به دروغ بگویم که او طرفدار نطام پادشاهی است چون بارها گفته تصمیم با مردم است .من که عمری مجاهدبوده و به دفعات بسیار با دروغ ها و بی صداقتی رهبران پوشال سازمان گزیده شده ام دروع را از راست تشخیص میدهم ..‌. رضاپهلوی صادق است و مردم نیز گوشه چشمی به ایشان دارند ...  ضمنا مرحله انقلاب را هم سوسیالیستی نمیدانم نابراین در مرحله انقلاب دموکراتیک تنها ضامن آزادی و عدالت و یکپارچگی کشوررا در ایشان میبینم و او انقدردرایت دارد که بتواند روی این سه محور ( آزادی - عدالت - یکپارچگی) صادقانه سخن گوید و گفته است .

بقیه اموزوسیونهای مدعی فقط روی کاغذ و در سایت مطرحند ودرجامعه هیچ مقبولیتی ندارند ... چرا مقبولیتی ندارند ؟ چون با تفکرات دهه ۴۰ شمسی و ادبیات ان نمیتوان در دهه ۹۰ ( با ۵۰ سال اختلاف و ۵ نسل طی شده ) یارگیری کرد چه اینکه درخاطره جامعه اشتباهات زیادی از انان ثبت است ... کدام خاطره ؟ خاطره دادن القاب پدربزرگوار و رهبر انقلاب به خمینی ! انتقادنکردت از اشتباهات ! همکاری با ارتش صدام ! توتالیتریسم درون تشکیلاتی ! تقدس در رهبرزدگی ! تیلیعات پوشال ! عدم پاسخگویی به اشتباهات !

بله همه اینها در خاطره جامعه ثبت است و لذا از مقبولیت تهی است حال انکه رضا پهلوی دارای چنین رزومه ای ندارد ولذا تا حدودی  مقبول جامعه . اینها واقعیت است و شعارنیست .

اخه یکی به من بگه کدام رهبر درست و حسابی را سراغ دارید که لیست شهدایش را در عراق ببرد در سرداب  هدیه کند به اقا امام زمان !!!! و یا کدام رهبر درست و حسابی را سراغ دارید که نیروهای خودرا با دست خالی بفرستد جلوی نیروهای چماقدار و مسلح عراقی تا تلفات بدهند و درهمان واحد اسفند دور سر زن خودش دود بدهد که مبادا چشم بخورد !!!! اینها همه در خاطره روشنفکران جامعه ثبت است و صدها خاطره دیگر ... یکی از این خاطرات کافی است تا مقبولیت از دست برود چه رسد به صددوجین خاطره ...

بهرحال تا انحایی که من میدانم مردم دنبال ازادی و عدالت و یکپارچگی کشورخودهستند و دقیقا به همین خاطر تصنیم به سرنگونی جمهوری اسلامی درکلیت خودرا دارند و امیدوارم پیروزشوند و خواهندشد .

ناشناس گفت...

سلام
در رابطه با مطرح شدن بیش از بیش نام آقای رضا پهلوی به عنوان جانشین احتمالی جمهوری اسلامی به ویزه از دی ماه سال گذشته,, به نکته ای کلیدی بایست توجه کرد و انهم شعار معروف "رضا شاه روحت شاد " است که توسط عده ای در مقیاس کم و در شهر مشهد و در مقابل مسجد گوهر شاد سر دادند ,اگر به قول مفسرین به شان نزول این شعار و مکان توجه کنیم در می یابیم که مسجد گوهر شاد مشهد و اتفاق پیش آمده وقت در ان نماد مبارزه رضا شاه با آخوند ها بوده است و اینک مردم به جان آمده از جور و جهل و جنایت آخوندی با دیده مثبت به ان اتفاق افتاده در مسجد گوهر شاد و عملکرد رضا شاه در سرکوب آخوند ها می نگرند به نظرم این شعار کاملا سلبی می باشد و در راستای ایجاب آقای رضا پهلوی نمی گنجد
علی ۲۲

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۱۳ دى ۱۳۹۷/ ۳ ژانويه دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس

۱/نخست فکرميکردم نامى ست مستعار،ولى چون آقاى يغمايى شناختى داره،حتمن ازسوى آقاى کمال صداقت با"کمال صداقت" نوشته شده.چون بچه بى تربيتى نيستم،بجاى کس ديگه اى جواب نميدم،ولى نظردادن آزاده بشرط اينکه با"کمال صداقت"به "کمال صداقت" نوشته بشه.
يه چيزى عوض شده اونم اينه که پس ازاين تودهنى هايى که دارودسته ى رجوى خورده ن ونوش جونشون،کم کم دارن از بى ادبى فاصله ميگيرن و فحش چاروادارى نميدن.حالاکو تا ازنوک نوک نوک نوک پيکان تکامل پايين بيان.

ازبعدفلسفى،بنيان اين انتقادات ريشه ش درفلسفه ى فيلسوفى بلژيکى ست بنام Pierre Masmalle که شيوه ى کارش توسياسيون ايران رواج وسيعى داره : ماسماليزاسيون.

۲/پس ازمرگ مائو،تنگ شيائوپينگ نطق غرّايى کردبراى ارزيابى دوران مائوبااين عبارت معروف "۷۰%مثبت،۳۰% منفى".يادش رفت بگه تواين ۳۰% يه قلم جسد۷۰ تا ۷۵مليون نفرلاپوشونى شده. ۳۵ مليون توجريان طرح احمقانه ى"خيزى به جلو"ازگرسنگى مردن،همونقدرهم توجريان انقلاب فرهنگى.گفتن هم نداره جلو بچه بذارى قهر ميکنه.اين تبليغات امپرياليست هاست.اين مزدک جنايتکار بتى بودبراى روشنفکران ما : (شهرقصه) يکيش خاقان چينه،که مردى نازنينه،حسابش با همه عالم سه وايه".

۳/چون به پپسى هم ميگن پپسى کولا،ماپسوند"آقا"روازرضاپهلوى جدانمى کنيم وميگيم"آقاى"رضاپهلوى.ايشون اگه سابقه ى مبارزه ى چريکى نداره(چه بهتر،ديديم اونايى که داشتن چه گلى به سرمازدن)،پرونده ش تااينجاازديدجنحه وجنايت"باکره"ست واين چيزکمى نيست.شايدايشون يه روزى بشه بدترازاون مائوى جنايتکار.شايدهم نشه،قصاص پيش ازجنايت کنيم ؟ خوش به سعادت اونايى که کف دست شونو بومى کشن وازآينده خبرميدن.ماکفش پيش پامون جفت نميشه،نه علم غيب داريم نه غلم عيب.آقاى رضاپهلوى رسيده به ۵۵ سالگى وپرونده ش پاکه.همين روميدونيم،همين روميگيريم وپيش ميريم.

۴/"...كليه دوستان و آشنايانى كه من و تو را ميشناسند نيز مخالف نظر و عمل تو هستند...سياست كار نداشته و عامل فريب و مورد استفاده سياسيون قرار نگيرد.و .... ".
خيلى رک اينا زر زدن.ملک الشعراى بهار،ملک الشعراى دربارشاه نبود،ملک الشعراى آستان قدس رضوى بود مثه پدرش.اسماعيل گرامى شاعردربارى نبود،شاعرنهضت مقاومت بودمثه Maurice Druon سراينده ى Chant des partisans سرودنهضت مقاومت فرانسه.وفايغمايى باپنج نسل اديب پشتش وچهل وچندسال توقلب درگيريهاى سياسى،خبره توشعروادبيات ويکى ازبهترين تاريخ دانهاى ما،که دربالاترين سطح توجريان اموربوده،بايدبه مسائل سياسى دخالت نکنه تاچارتاجوجه فکلى بااسکناسهاى مرحمتى شيخ محمدبن سلمان فارسى دخالت کنن ؟
ز زرشک !
بايدبکنه،اگه نکنه خيانت کرده.اگه اسماعيل نگه کى بگه ؟ جوجه فکلى ؟

۵/آقاى رضاپهلوى بازرنگى....
زنده بادآقاى رضاپهلوى ! تواين دنياى وحشى وحشى مابه اين زرنگى هابسيارنيازداريم. آقاى رضاپهلوى ! زرنگى تو وردار بيار،کمک کن ماازشراين نکبت اسلامى خلاص بشيم،تاآخرعمرت روزى يه مليون دلار.نوش جونت !

۶/ دقيقن برعکس،به باورمن،بويژه چون اسماعيل گرامى از جنبه ى اخلاق/éthique وزنه ى سنگينى ست،اگر بتونه،حتمن بايد آستينهاشوبالابزنه تاديگران نيان اين جاروپرکنن،تاکفه بچربه اين سو ! توفرانسه هم همينجورشد.افرادنهضت مقاومت باايثارووطن پرستى آنچه ازدست شان برآمدکردن و پس ازسقوط نازيسم،اکثرن بااحساس وظيفه ى انجام شده،رفتن دنبال کارشون تا يه مشت فرصت طلب بيان بشن رئيس !بعدهاگفتن که اشتباه بوده.اين "روح شاعرانه" حسابى جاش توسياست خاليه.
تجربه نداره ؟ يادميگيره !
ازبچگى توگوش ماکردن (به نادرست) "جاه طلبى بده،مال دنيا چرک کف دسته،تف کن....."
..... تف کن تامن وسط هواوزمين بخورمش !
نه جانم،وظيفه ست وبايدکرد !

ناشناس گفت...

قابل توجه تمامی استفراغ خوران دوران پهلوی
با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ رضا شاه با همدستی سید ضیاء الدین طباطبایی با برنامه ریزی افسر انگلیسی بنام آیرونساید به قدرت رسید. و با یک نامه کوتاه با متن زیراز سوی انگلیس از کار بر کنار شد. لطفأ از سلطنت کناره گیری کرده ٫ تخت را به پسر ارشد واگذار نمائید. ٫ نسبت به ولیهد نظر مساعدی داریم و از سلطنتش حمایت خواهیم کرد .جالب اینکه در تاریخ ۲۶ شهریور۱۳۲۰ بوسیله یک کشتی انگلیسی به جزیره موریس تبعید شد.جالبتر اینکه پس از نشست گوادلوپ در روز ۱۳ دی ۱۳۵۷ « ویلیام سالیوان »٫ سفیر آمریکا در تهران می گوید؛ اگرشاه بر کنار نشود در۲۲ دی ۱۳۵۷ ارتش کودتا خواهد کرد. بدین ترتیب ٫ تخت سلطنت پسرش هم واژگون شد.
حال پس از قریب یک قرن یاوه گویانی با همان فرهنگ شعبان بی مغ های کودتاچی زیر سر نیزه نوادگان کودتاگران آنزمان امید باز گشت به قدرت و خیانت مجدد را دارند.

ناشناس گفت...

این همه ژست و بلوف برای چیست ؟

امروز چه فرقی بین نیروهای اپوزوسیون به لحاظ کیفی وجوددارد ؟ صرف نظر از منابع مالی و قدرت مالی چه فرقی بین اپوزوسیونهاست ؟ اگر من باب مثال مجاهدین ارتش ازادی داشتند و مسلح بودند و رزم اور بودند خوب میتوانستیم بگوییم فرقی در اپوزوسیون به لحاظ کیفی وجوددارد اما وقتیکه همه و همه خارج نشین و دیپلمات و خودکاربدست شده اند و چشم به بالا و اسمان دوخته اند چه فرقی میتواند بین انها باشد واصولا وجه تمایز انان به لحاظ موقعیت و رزم آوری چیست ؟

اگر به شعارو مقالات تیروتبری و دود و اتش و خون باشه که همه میتوانند اینگونه شعارهارا بدهند و بیشترش بادهواس !

اگر به تاثیر اپوزوسیون در جنبش داخلی وزن ها مشخص میشه که متاسفانه هیچکدام در صحنه داخلی حضورندارند و اگر همشونو جمع کنی بریزی تو یک گاله خیلی سبک تر از یک دختر روسری سرچوب کن هستند ! به عقیده من دختری که پیه همه چی را به تن میمالد و درصحنه مبارزه داخلی بدون هیچ تشکیلات دهن پرکنی و هیچ ادعایی روسری سرچوب میکندو زلزله و طوفان به ایده الوژی و ایمان اخوند  میاندازد هزارمرتبه شجاعتر و موثرتر از کل اپوزوسیون پوشال خارج نشین کشک است که با یک مشت "بریده چاپلوس" امورات میگذرانند و یا خونه اخر سمینارو گردهم ایی برگذارمیکنند و برای هم کف میزنند و دلشون به دیدن پوستر رهبر بزدل غایبشون خوشه !

مبارزات جوانان درداخل همچنان درکف خیابان تا پیروزی کامل ادامه دارد .



خاکزاد( مجاهدسابق)

ناشناس گفت...

اقا این ناشناس ازتو ویکیپدیا مطالبی درباره رضا شاه و ایرون ساید کپی کرده و جالبه که با سانسور برخی قسمتها و مطابق میلش انشاء نویسی کرده ( بزنید رضاشاه و ایرون ساید تا ببینید )
مردک ناشناس ازخودت چی داری بگی ؟
عملیات جاری یادت نره ! ولی انسان باش و تو صورت همرزمت تف نکن تحلیل سیاسی پیشکشت !

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۱۴ دى ۱۳۹۷/ ۵ ژانويه دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس

برادرمجاهد لمپن "ناشناس ناشناس ۱۴ دی ۱۳۹۷، ساعت ۲:۳۰"

مواظب خودت باش اسرارفوق سرّى ام آى سيکس رودارى روميکنى واسم آيرونسايد رو ! توارتباط اينترنتى شماره سرى ماشين وId ى اينترنت ميره روخط.اگه ازاين کافه هاى اينترنتى بفرستى ردتوازاون دوربين پيدا مى کنن يا از "سبک"نوشتن ت + چندتااطلاع ديگه مثه محل وغيره مى فهمن کى هستى.زحمت هم نداره باهوش مصنوعى مى کنن.ازبشکن زدن راحت تر.ازماگفتن !
البته توکه اهل لودادن نيستى برپدرش لعنت که شک کنه.امااگه يقه توچسبيدن بگوخودرضاشاه گفته که "انگليسى هامنوآوردن سرکار ولى نفهميدن باکى سروکاردارن !"
من از همونجايى که تويى ردشده م،جلوماپشتک اندازى نکن ! ترجمه ى"آيرونسايد" اون زمان به زبان سياسى ۲۰۱۹ ميشه جوليانى !
پس بقول يه ضرب المثل معروف انگليسى take mud brother.ترجمه : گل بگيرداداش !

ناشناس گفت...

درد ما اینست که شهامت شکستن تابوهارا نداریم ...

چون میترسیم از سوی احمق ها به انگ متهم شویم !

بنابراین از این نقطه آغاز میکنم تا مفتریان از خود خجالت بکشند و لحظاتی درخود و وجدان بیمارخود فروروند :

همه ما اسداله لاجوردی را میشناسیم ... قاتل بالفطره ... شکنجه گر و ادمکش معروف اوین ... کسی که در قساوت و شقاوت و بیرحمی و مغزپوکی و تدین و ازار و سفاکیت و صبوعیت در ایران شهره افاق است ... کسی که با اذیت و آزار و شکنجه و  گرفتن جان جوانان بیگناه این مملکت به شعف ایده الوژیک میرسید و نماز شکر بجامیاورد ...

اما او درزمان شاه چندبار به علت فعالیت سیاسی - مذهبی به زندان افتاده بود و درزندان نیز کاملا هیستریک مخالفین عقیدتی خودرا آزار میداد و پیامبرگونه انتطار پیروی انان از افکار پوسیده خودرا داشت ...

این تناقض را چگونه باید توضیح داد ؟ جرات کنید و وارد مبحث شوید ...

ایا شاه حق بود ؟

ایا لاجوردی حق بود ؟

ایا زندان رفتن ضامن افکار ترقی خواهانه بود ؟

ایا زندان رفتن خودبخود اعتبار انقلابی داشت ؟

ایا همه انانی که درزمان شاه به زندان افتادند اهل عدالت و آزادی بودند ؟

ایا مرتجعین هم به زندان میافتادند ؟ و چرا ؟

به این سوالات جواب بدهید .

اگر مرتجعینی امثال لاجوردی ها ( که یکی دوتاهم نبودند و صدها بودند) توسط رژیم شاه دستگیرو به زندان محکوم میشدند دلیل مبارزه شاه با مرتجعین بود ؟ واگرنبود چه بود ؟

چرا مرتجعین و روشنفکران چپ اصولا و عمدتا علیه شاه مبارزه میکردند ؟ ریشه های این همسویی درکجا بود ؟ ودر کجاهست ؟

ایا به نظرشما کل مرتجعین و کل روشنفکران چپ متاثر از فرهنگ اسلام و قران نبودند ؟

درباره دفاعیات گلسرخی چگونه تحلیلی دارید ؟

چرا و به چه علت مجاهدین مذهبی درزمان شاه به ایت اله خمینی احترام میگذاشتند و از وی جانبداری میکردند؟

چرا بعداز نکبت ۵۷ بمدت حدود سه سال مجاهدین از خمینی بعنوان "پدربزرگوار" و " مجاهد اعظم " و " سمبل شرف ملی " و رهبرانقلاب " نام میبردند ؟ وجوه مشترک ایده الوژیک انان چه بود و هست ؟

چرا یک رهبرخودشیفته خودبزرگ بین مسلمان چپ ! لیست اعدام شدگان و به داراویز شدگان را به چاه امام زمان میبرد و هدیه میکند ؟

لاجوردی اعدام میکنه و اینان لیست انرا به همان امام زمانی هدیه میکنند که لاجوردی برای ظهوراو نماز شب بجامیاورد و نسل هارا به خون میکشد !

این تناقضات را چگونه باید پاسخ داد ؟

اگر دواسلام متضادداریم ! پس چرا یک قران داریم ؟

تا کی باید در تابوی مزخرفات توجیهی ایده الوژیک هچل هفت روزگارسپری کنیم و حکومت به ریشمان بخندد ؟

برای نسل کنونی این تابوها معنی ندارد ...اصولا و خوشبختلنه انان افسارایده الوژیک برگردن نمینهند .





عالمی دیگربباید ساخت واز نو آدمی .



خاکزاد ( محاهدسابق)





ناشناس گفت...

من به ضرس قاطع خدمت دوستان عرض میکنم که یکی از عوامل بالفعل در رکودهای مقطعی جنبش در ایران برخی از اپوزوسیونهای خارج از کشور هستند که نه نقشی در جنبش دارند ونه حضوری دارند اما مرتب از طریق سایتهایشان خودرا نه تنها اثربخش که نیروی فعال درصحنه معرفی میکنند و این یک سرش در سیاست های راهبردی - روانی وزارت اطلاعات برای لوث کردن جنبش نهفته است . اینها که خودرا انقلتبیون خیرسرشان قدیمی میبینند چرا با وجود این واقعیت دست از خودنمایی کاذب برنمیدارند ؟ راستی علت چیست ؟ اینان که بهتراز هرکس میدانند تفکر و ایده الوزی شان در باور نسل شورشی کنونی ایران شنلخته شده نیست و جایی هم ندارد  پس چرا بدون توجه به برآیند منفی ان ناخواسته با تبلیعات خودنمایانه پوشال به جیب رژیم میریزند ؟ راستی علت چیست ؟ ایا بعنوان افراد سیاسی و حرفه ای مگر هدفی جز سرنگونی دارند واگر آری پس چرا با دعاوی کاذب مانع وحدت و عامل سرکوب جنبش میگردند ؟ من این مسایل را برحسب مخالفت با انان مطرح نمیکنم بلکه برحسب تسریع در امرسرنگونی مطرح میکنم و تعجبم که چرا انان واقعا نمیفهمند که دقیقا موازی با سیاست های راهبردی وزارت اطلاعات عمل میکنند و اگر میفهمند واقعا وای به حالشان ! الان نسل جوان کشور ان دختر مووزوزی آزادیخواه( مسیح علینژاد) را بیشترمیشناسند تا اینهارا ... چرا ؟ چون باور مسیح علینژاد به باور نسل جوان نزدیکتراست و باور مجاهدین در باور نسل جوان واقعا جایی ندارد و شرمتده ام که بگویم درباور نسل جوان مجاهدین هیچ فرقی با اخوندا ندارند ( به درست و غلط ان کاری ندارم من واقعیت را میگویم براساس صدق ) براساس انچه موجوداست واگر باورندارید به کانال تلگرامی خود مراجعه کنید و ان را با کانال تلگرامی مسیح علینژاد مورد سنجش و مقایسه قراردهید همه چیز دستگیرتان میشود . برخورد شترمرغی مجاهدین انهارا از واقعیت پیوسته دور میکند . در چنین مواقعی میگویند صدای امریکا اورا تبلیغ میکند تا اورا از حیض اعتبار بیاندازند اما خودشان صبح تا شام در التماس و احترام به پدرجد صدای امریکا روزگارسپری میکنند ! انجا که ژست انقلابی درکارباشد مواضع دهه ۵۰ شمسی ! وانجا که ژست توجیهی نیازباشد لابی با سناتورهای غربی !

این بوقلمون صفتی باورکنید در بنیان گذاران هرگز نبود .

اینها با یک مشت " بریده چاپلوس" ریدن به سازمان رفت پی کارش .



خاکزاد ( مجاهدسابق).

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۱۸ دى ۱۳۹۷/ ۸ ژانويه دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس

متن کامل دفاعیات سه خط الاسلام رفيق خسرو گلسرخی در دادگاه نظامی هست.يه نگاهى بکنين ببينين اين باباتاکجابى سوادبوده.ده شاهى ازتاريخ ايران نمى دونسته.رژيم شاه به نادرست اينوکشت وازاين شوت شهيددرست کرد.بايد کله گنده هاى ادبى حرف هاشونقدميکردن،مقاله درمقاله.رژيم شاه کارتوضيحى نمى کرد.تويکى ازمصاحبه هاخودفرح پهلوى همون زمان گفت که ماتوضيح کافى نميديم.کاش فرح پهلوى قدرت بيشترى داشت.
سرخط هاى اين دفاعيات رونگاه کنين :
۱/ ازخائنينى مثه سلمان فارسى دفاع ميکنه
۲/ شاپورکه دزدان مدينه به ش مى گفتن"ذوالاکتاف"، باعربهادرگيرنبودبادزدهاى سرگردنه مبارزه ميکرد.ديديم که کافى نبود.يه مشت خائن مزدکى مثه سلمان فارسى(که ايرانى نبود)پيوستن به دزدان مدينه.سلمان خائن سربازان"دشــــمــــن"روازراه رودخانه اى که آب شهر استخر(ياتيسفون ؟)روتامين ميکرد نفوذدادوبه پاداش خيانت شدحاکم شهر! همين کارى که امروزرفقاى"مزدکى"تجزيه طلب دوران ما ميکنن.
۳/ کدوم "مولا حسین،شهید بزرگ خلق‌های خاورمیانه" ؟ نوددرسدخاورميانه سنى ست اصلن حسين روقبول ندارن.گلسرخی کمونيست داره شيعه ى اثناحشرى روحقنه ميکنه به بقيه.شوتى،توروسنه نه.
۴/مولا علی نخستین سوسیالیست جهان !؟
على تو "ينبع"بادستمزدچاردانه خرمادرروزتونخلستانهاکارميکرد.مى گفت"انقدربه کفشهام وصله پينه زدم که ازش خجالت مى کشم !".همين على صدقه سرچپاول ايران شدميلياردر باسى وچندزن وکنيزوغلام.
"علی نخستین سوسیاليست جهان" يا "علی نخستین سوسیال امپرياليست جهان"؟
مارکس توگورش ميچرخه بااين چرت وپرت ها !

۵/ گلسرخى توده اى داره از "اسلام حقیقی" دفاع مى کنه ! گندبزنن به توچپ مرتجع ترازلاجوردى وخلخالى.اونابه دلايل مشخصن روانى امکان نداشتن بفهمن.توى پفيوزبافرصت طلبى دارى نجاست اسلام روشکرپاشى ميکنى جاى حلواارده به مابخورونى و...خوروندى !

۶/ "....هر کتابی قبل از انتشار به سانسور سپرده می‌شوددرحالیکه درهیچ کجای دنیاچنین رسمی نیست...".
مردک خر ! توهشتاددرسداون دوران،سانسوراعمال ميشدهمه هم ميدونستن ! توشوروى،چين،اروپاى شرقى،کوبا،ويتنام،کامبوج،کشورهاى عربى،آفريقا،پاکستان،اندونزى و... آزادى بيان بودوسانسورى هم توکارنبود ؟

۷/ "....در ایران، حتی به زبان‌های بالنده خلق‌های ما،مثل خلق‌های بلوچ، ترک وکرداجازه انتشاربه زبان اصلی رانمی‌دهند...".بقيه جاهاى دنيابهترنبود.توقفقازکتاب فارسى چاپ ميشد ؟ توچين به زبان تبتى راديو بود ؟ توسالهاى هفتادتوايتالياهرکسى به زبان محلى خودش حرف ميزد.نه سيسيلى هاحرف اهالى لمباردى رو مى فهميدن نه ناپلى ها حرف شمالى هارو.باهزينه ى بسياربالاشبکه تلويزيونى RAI UNO روراه انداختن تاهمه توايتاليابه زبان اصلی--- ايتاليايى---صحبت کنن ونه بزبان "خلق ها".چهل سال بعدازتو،توى فرانسه ش هم بجزتک وتوکى روزنامه هاى محلى،بالاى ۹۹% انتشارات به فرانسه ست ---به زبان اصلی---ونه زبان"خلق ها".

۸/ "...شرکت‌های سهامی زراعی و شرکت‌های تعاونی که بیشتر به خاطر مکانیزه کردن ایران به کار گرفته شده، تا کدخداها ...".مگه توشوروى وچين وکوباهمين نشد ؟

... يادخسرو گلسرخی باننگ همراه باد که باپل زدن بين ارتجاع مذهبى وخط روشنفکرى چپ ونسل جوان وناآگاه،يکى ازپايه هاى اين نکبت ۵۷ بود.

يادش باننگ همراه باد !

ناشناس گفت...

همه میدونیم گذشته مملواز اشتباهات ساختاری - فکری و گنداب ایده الوژی بوده و هم دلمون نمیاد همشو بریزیم تو سطل زباله تاریخ ! چرا ؟ چون میترسیم هویت مون لطمه بخوره  ! داریم اشتیاه میکنیم ...اشتیاهی که میدونیم چیه اما نمیتونیم بندازینش تو سطل زباله ... یه جورایی عین پیرمردها آشغال جمع کن شدیم ! پیرها معمولا آشغالاشونو نگهداری میکنن ! من درجوانی این را از پدر بزرگ و مادربزرگم تجربه کرده بودم با اینکه میدونستن آشغالاشون به دردشون نمیخوره اما ازش محافظت میکردن ! دزحالیکه هیچوقت به دردشان نخورد و فوت کردند و زحمت دور ریختن را انداختن گردن ما و جالبه بگم که ماهم نتونستیم همشو بریزیم دور ! بعضیاشو به عنوان یادگاری برداشتیم که الان شده وبال گردنمان !!!

طرز تفکر خیلی ازماها هم شباهتی به مطالب فوق داره !

اخه تا وقتی سمساری هست آشعال جمع کنی هم هست !

رابطه اش عین دزد و مالخره !