موضوع این بحث، راوی بهاران، کرامتالله دانشیان است،
همو که «لحن آب و زمین را خوب میفهمید و صداش به شکل حزن پریشان واقعیت
بود» در لحظات سخت، وقتی نَفسها در سینه حبس شده بود، از مردم دفاع کرد و
به قول شکرالله پاکنژاد، در لحظهای از تاریخ، مظهر جنبش انقلابی ایران
بود. در شرایطی که شاملو میسرود: «دَر نیست، راه نیست، شب نیست، ماه
نیست…» در آن زمستان سرد که «هوا دلگیر، درها بسته و سرها در گریبان» بود،
امثال او چون شمع شبانه سوختند تا روشنی بخش محفل دیگران باشند.
غبارزدایی از آینهها - یادی از کرامتالله دانشیان
مقاله
فایل صوتی
ویدئو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر