دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید
کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید
در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
روی تابلو کلیک کنید
روی تصویر کلیک منید
تاریخ دوران باستانی ایران
۱۶ نظر:
سروش این اواخر یکسری بحثهای چالشی درباره قران و امام زمان مطرح میکرد و به همین خاطر شنوندگان فکرمیکردند ایشون دچارتحول شده ولی در ماهیت این نبود چون اینگونه مباحث چاالشی بمثابه اعتقاد نیست بلکه میتونه پروژه باشه کمااینکه در بین طلاب اهل بحث این حرفها زیاد زده میشود .
واما :
ایشون عضو انقلاب فرهنگی بود و بنده شاهدم که چه بلاهایی برسر اساتید دانشگاهها اورد اما بتدریج با فلانژها زاویه پیدا کرد اما تضادی ماهوی با انان نداشت چون هم نماز میحواند هم عبادت میکرد وهم اهل قران و عاشورابود و ازحسین و علی و غیره زیاد مقاله نوشته است .
بهرحال به اصل خودش بازگشت ولی کینه این بابا از خاندان پهلوی و کلا تاریخ ایران اورا به تقدیس و تمجید خمینی کشانده و حتما که حرف دلش را زده است . بهرحال روشنفکرمذهبی جز این نیست ... ته ته ته روشنفکرمذهبی همینه .
مگرنه اینکه در چاه جز ظلمت و تاریکی نیست ؟
روشنفکر اسلامی یعنی یک اخوند بدون عبا و عمامه ولاغیر حتی ممکنه حرفهای خوشگلی هم بزته اما ذاتش اونو میکشونه بسمت شیخ ! روشنفکر مذهبی براده اهن است و اخوند آهنربا ...
براده سرانجام جذب اهنربا خواهد شد اما ممکن است در این فاصله زمانی تلاشهایی هم ازخود نشان دهد که ما اشتباها ان را تحول معنی کنیم . چون قانون کنش و واکنش به نظر من فقط در فیزیک مصداق نداره بلکه در ایده الوژی هم مصداق داره .
مانند ماهی قزل آلا سرانجام به محل تخم ریزی مراجعت میکنه ... این چه قانونی است ؟ همان قانونی که از طرفداری خمینی به نقد رسید و سرانجام به دامن خمینی بازگشت .
بهردلیلی که باشه تقدیس یک هیولای جنایتکار بهیچوجه توجیه پذیرنیست الا یک بازگشت ایده الوژیک به اصل خویش و اتفاقا درمیابیم که انسان موجود پیچیده و عجیبی است انطور که نشان میدهد نیست ! ذاتش پنهان است مانند خیلی ها .
توانایی فرد
سروش این اواخر یکسری بحثهای چالشی درباره قران و امام زمان مطرح میکرد و به همین خاطر شنوندگان فکرمیکردند ایشون دچارتحول شده ولی در ماهیت این نبود چون اینگونه مباحث چاالشی بمثابه اعتقاد نیست بلکه میتونه پروژه باشه کمااینکه در بین طلاب اهل بحث این حرفها زیاد زده میشود .
واما :
ایشون عضو انقلاب فرهنگی بود و بنده شاهدم که چه بلاهایی برسر اساتید دانشگاهها اورد اما بتدریج با فلانژها زاویه پیدا کرد اما تضادی ماهوی با انان نداشت چون هم نماز میحواند هم عبادت میکرد وهم اهل قران و عاشورابود و ازحسین و علی و غیره زیاد مقاله نوشته است .
بهرحال به اصل خودش بازگشت ولی کینه این بابا از خاندان پهلوی و کلا تاریخ ایران اورا به تقدیس و تمجید خمینی کشانده و حتما که حرف دلش را زده است . بهرحال روشنفکرمذهبی جز این نیست ... ته ته ته روشنفکرمذهبی همینه .
مگرنه اینکه در چاه جز ظلمت و تاریکی نیست ؟
روشنفکر اسلامی یعنی یک اخوند بدون عبا و عمامه ولاغیر حتی ممکنه حرفهای خوشگلی هم بزته اما ذاتش اونو میکشونه بسمت شیخ ! روشنفکر مذهبی براده اهن است و اخوند آهنربا ...
براده سرانجام جذب اهنربا خواهد شد اما ممکن است در این فاصله زمانی تلاشهایی هم ازخود نشان دهد که ما اشتباها ان را تحول معنی کنیم . چون قانون کنش و واکنش به نظر من فقط در فیزیک مصداق نداره بلکه در ایده الوژی هم مصداق داره .
مانند ماهی قزل آلا سرانجام به محل تخم ریزی مراجعت میکنه ... این چه قانونی است ؟ همان قانونی که از طرفداری خمینی به نقد رسید و سرانجام به دامن خمینی بازگشت .
بهردلیلی که باشه تقدیس یک هیولای جنایتکار بهیچوجه توجیه پذیرنیست الا یک بازگشت ایده الوژیک به اصل خویش و اتفاقا درمیابیم که انسان موجود پیچیده و عجیبی است انطور که نشان میدهد نیست ! ذاتش پنهان است مانند خیلی ها .
توانایی فرد
من نمیدونم واقعا فیلسوف به چه کسی گفته میشه اما اینو میدونم که فلاسفه ایده الیست و ماتریالیست در شاخه های مختلف وجوددارند اما کشف حقیقتشون یا متکی بر شواهد طبیعی است و یا متکی بر مزخرفات و خزعبلات و قطعا اقای سروش یک فیلسوف متکی به مزخرفات و خزعبلات بوده مانند فلاسفه سوفسطایی و نظایران اما ما بدنبال حقیقت این جهانیم وان جز با فلسفه علمی امکانپذیرنیست و اتفاقا فلاسفه علمی دررابطه با مسایل اجتماعی جانب عدالت و آزادی اند درحالیکه فیلسوف ایده الیست اسلامی که ممکنه در فرنگ چهارتا حرف خوشگلم بزنه قطعا در تحلیل و موضع گیری نسبت به مسائل اجتماعی به کتاب اسمانی و سوره و آیات یعنی کلام "خدا" متوسل میشه و ممکن است ان را "رویای پیامبر" هم معنی کنه اما تیز درباره این رویا نظری نمیده تا روشنفکران تو خماریش بمونن . اصلن گفتن این حرف که قران رویای پیغمبربوده به معنی نفی خدا و پیغمبرنبست فقط گیج کردن شنونده با حرفهای قشنگ و گول زنک هست ولاغیر . ازاین محمل بافی ها مصباح یزدی خیلی خوشگل تراز سروش تو آستینش داره و اصولا این دیدگاهها در اهل دین ارتداد معنی نمیده .
اما من درتجربه زندگانی - مبارزاتی به این حقیقت ناب رسیده ام که اولا اهل دین مزورند دوما تا کسی تیز موضع نگیره نمیشه روی حرفش حساب کرد . اصلن تیز موضع نداشتن به معنی نگهداشتن راهای فراراست . مثلا من تیز میگم قران مطالب شخص پیغمبر بوده که بنا به شرایط خاصی که دران قرارداشته برای "حکمی" کردن ان در زپینه های مختلف بیان کرده و درتمام بیاناتش صلاح و مصلحت و منافع خودشو درنظرگرفته و اصولا خدایی اون بالا نیست که درمیان بندگانش رسول انتخاب کنه و وحی هم مزخرفی بیش نیست و تماما تزویرو ریا و فریب است و خرافه . ایا سروش در این زمینه تیز صحبتی داشته ؟ خیر ! ضپن انکه درپس ذهنش حامی یک خونریزهم بوده است .
خلاصه از این قماش فلاسفه درعرصه دینی فراوونه و نباید با حرفاشون فریب خورد . اینا برات درحضور جمع دریک سمینار کلی حرفهای مدرن میزنند تا حال کنی ولی در تنهایی جانماز میاندازند و روبه قبله نماز بجا میاورند !
خلاصه درتنهایی ان کاردیگر میکنند و همشونم یک گوهی هستند مانند و شبیه یکدیگر . فیلسوفی که نمازبخونه و به مکه بره و خمینی را بهتر از پادشاهان ایران تبیین کنه یعنی اگر تاریخ ایران را هم خونده باشه ولی دل درگرو تاریخ ۱۴۰۰ ساله اخوندی داره ولاغیر وگرنه گوه زیادی نوش جان نمیکنه . اینا مشکل دارن ... اگر مشکل نداشتن تا حالا یکبار میامدند و از دوران چماقداریشون انتقادازخودمیکردند اما اینها فقط با حرفهای خوشگل گذشته ننگینشونو پاک میکنن تا جامعه روشنفکران را خر کنند .
مرده شور هموشونو ببرن . سگ یک کارگر شرف داره به یک ایل اینها ( دورازجان سگ)
شماره ۲۵۰
گذشته سروش گوهی تر از این حرفاس که با چهارتا حرفهای فلسفی کج و کوله پاک بشه ! معلوم شد که پاک بشو نیس .
فیلسوف باید حقیقتو کشف کنه یعنی قدرت درک و کنکاش و استنتاج و شهامت داشته باشه وگرنه هرکسی که ۵۰ تا کتابو حفظ کنه که فیلسوف نمیشه وگرنه میشه به حافظه گوشی موبایلتم بگی فیلسوف ! ۳۲ گیگ اطلاعات بریز توش !
شماره ۲۵۰
کانونهای شورشی مجاهدین بمثابه ترجیع بند اشعار پوچ راه و بیراه درهر بحث و مقاله ای بی ارتباط و با ارتباط !
راستش پدیده کانون شورشی اختراع محاهدین شباهت عجیبی با رامبوی این سازمان یعنی شخص رجوی دارد ... صحبتش هست اما حضورش نیست !
اپورتونیستهای مذهبی به چه روزی انداختند این سازمان را !
ماهر زاده
سروش یک به اصطلاح فیلسوف اما اسلامی است و نباید از دعاوی اخیرایشون تعجب کرد و اگر تعجب کرده اید حتما که گول حرفهای خوشگل ایشان را قبلا خورده اید وگرنه ایشون خودشو فیلسوف اسلامی میدونست و میدونه و طبعا عقربه اش به روی ایت الله خمینی میکشه و اگر تو خارج چهارتا حرف "خوشگل" زده این برمیگرده به ضعف زیبایی شناسی ما در فلسفه ! که هر ادم پفیوز و پتیاره ای بتونه چهارتا مزخرف را زر ورق پیچ با هزارتا زشتی و کراهت تحویل شموندگان بدهد . یعنی فروش جنس تقلبی ! و اخرشم یک بیلاخ بدهد به شنوندگان ! انهم در آستانه جلوس جلاد هیئت مرگ برکرسی قضاوت ! که بنابرفتوا و امر خمینی دهها هزارجوان بی گناه را به خاک و خون کشیدند ... بله تمجید خمینی ازسوی سروش از این زاویه است .
چاقو دسته خودشو نمیبره و سروش هرگز با اسلام ( چه خرافیش چه روتوش شده ) تضادی نداره .
او در "انقلاب فرهنگی" به همراه بقیه مرتجعین شریک بود و همانروز هم ادعای فلسفه اسلامی داشت .
غریبه
عارف قاتل یا قاتل عارف ؟
سروش از خمینی جلاد به عنوان عارف نام برده است اگرچه عارف بودن خودبخود بار مثبتی ندارد اما ازانجا که سروش به خال لب عرفان او گرفتارشده است طبعا مقایسه او با پادشاهان بدنبال کوبیدن تاریخ ایران است و دلدادگی و والگی به تاریخ ۱۴۰۰ ساله اسلام و دیگرهیچ .
برای ما که کل فلسفه اسلام را به اندازه تخم مرغ هم حساب نمیکنیم مشکلی ایجادنمیکند اما تلنگری باشد برای مجاهدین که درپایه های ایده الوژیک همپای خمینی و سروش هستند .
البته اگر مجاهدین درسطح رهبران بتوانند خمینی درونشونو بالا بیاورند شاید افاقه ای حاصل شود اما تا امروز که متاسفانه نتوانسته اند و تا خمینی درونشونو بالا نیاورند طبعا روند "بریده جاپلوسان "این سازمان به ورطه "بریده مزدوری" ادامه خواهدداشت ( نوعی بازگشت ایده الوژیک به اصل خویش) ولاغیر .
ضمنا این اقای "عارف شیرازی " در تحول بعدی به " خمینی شیرازی" ارتقاء خواهند یافت . من زنده توهم زنده !
غریبه
غریبه
افاضات اخیر اقای سروش یک نظر فلسفی نبود بلکه یک برخورد سیاسی بود و خیلی هم برنامه ریزی شده بود .
همزمان با ماجرای مسخره کردن اپوزوسیون توسط امدنیوز اقای سروش نیز با افاضات اخیرشون یک بیللخ به مستمعین دادند !
اطلاعات میخواست ثابت کنه که اپوزوسیون درخارج هرآن که اراده کنه قابل تمسخره ! مواضع اخیر عطااله مهاجرانی و عبدالکریم سروش و ماجرای روح اله زم و فخراور و امید نادان و غیره نشان از یک پروژه مشترک به جهت تمسخر و ایجاد انحراف در جنبش میتواند تلقی شود .
هنوزهم چندتا تلویزیون های ماهواره ای و اینترنتی دیگر و اشخاص مثلا سیاسی دیگری وجوددارند که احتمالا درمرحله دوم اعلام افاضه خواهند کرد .
نشانه هاشون خیلی تابلوست که درزیر میاورم :
۱/ همه چی میگن اما هوای اقا رو دارن !
۲/ جنبش داخل را ماهرانه مسخره میکنند .
۳/ تخم نا امیدی میپراکنند .
۴/ مردم را از سوریه ای شدن تلویحا میترسانند .
۵/ کل اپوزوسیون را ماهرانه نفی میکنند .
۶/ نوک تیز حمله شون روی رضاپهلوی است و خیلی لاپتو به او اهانت میکنند .
۷/ راست و دروغ را با هم میگویند .
۸/ در مصاحبه های خود مسخره بازی درمیاورند .
۹/ ازروی جنایات رژیم خیلی ماهرانه میپرند .
اینها کاملا شناخته شده اند و بعضا فیلم هم بازی میکنند و درلابلای حرفاشون بلوف بی سند هم میزنند .
من مطمئنم درفردای پیروزی تاوان خواهندداد .
غریبه
امامان جماعت مطالبی را در پشت تریبون نماز جماعات مطرح میکنند که موجب تعجب بخش اعظم مردم میشود حال این سوال میماند که این امامان جمعه کجا بزرگ شده اند کجا اموزش دیده اند و چگونه به قدرت رسیده اند و چگونه قدرت خودرا ادامه میدهند ؟ اصلن دنیای انها چه دنیایی است ؟ چرا درکی از درد و رنج و فقر و تنگدستی مردم ندارند و در همان واحد دغدغه ظهور امام زمان برایشان مسئله درجه یک محسوب میشود ؟
ایا واقعا انها به انچه میگویند اعتقاددارند ویا سوار جهل و خرافه اند ؟ که درهردوحال وای به حال مردم ایران !
چرا ما چنین مصیبتی را به دست خود برای خود بوجودآوردیم و چرا این مصیبت را ادامه میدهیم ؟
مشکل کجاست ؟
چگونه است که یک ملتی با ۵۰۰۰ سال تاریخ دچار یک اشتباه بزرگ تاریخی میشود و یکعده منادیان جهل و خرافه( اخوند) میتوانند بر شئونات زندگی اش حاکم شوند و پیوسته تحقیرش کنند و فتیله جهل و ظلم را برای چنین ملتی بالا و بالاتر بکشند ؟! فرزندانش را به خاک و خون بکشد و او را به پیروی از جهل و خرافه و تبعیت از یکنفر بنام ولی فقیه وادارند ؟ واقعا مشکل کجاست ؟ استعمار ؟ نادانی؟ بی هویتی تاریخی؟ نادانی تاریخی؟ بیماری مذهب ؟
اخه ما چگونه ملتی هستیم که قهرمانان مان در زندان و ما بی تفاوت در فقرو بیکاری و خفقان مانند کرم درهم میلولیم ؟
واقعا مشکل کجاست ؟
ایا مشکل اپوزوسیونهای عقیدتی است ؟
ایا مشکل اپوزوسیونهای لائیک است ؟
ایا مشکل اصلاح طلبان حکومتی است ؟
ایا مشکل هزارفامیل حاکم است ؟
ایا مشکل در جهل و خرافه ماست ؟
ایا مشکل در سرکوب فزاینده است ؟
ایا مشکل در بی هویتی تاریخی ماست؟
ایا مشکل در قدسیت اخوند در ذهن تاریخی ماست؟
شاید مشکل در همه موارد فوق است .
پس بیائیم اگاهی های تاریخی مان را با دورانداختن تاریخ جعلی - اخوندی مرتفع کنیم تا اول هویت خودرا بازیابیم و سپس چادر سیاه جهل و درماندگی ظهور اقا را از روی فرهنگ ملی خود کناربزنیم .
مبارزه تا پیروزی ادامه دارد .
خاکزاد
بریده چاپلوسی بنام حمید اسدیان درفرنگ نشسته و علیه کتاب بهمن بازرگانی مطالبی نوشته است . ( بنده به وضعیت کنونی بهمن بازرگانی کاری ندارم و اصولا دغدعه من نیست زیرا اورا قبول ندارم ) اما پاسخ این "بریده چاپلوس" مفلوک که بعید نیست دراینده "بریده مزدور" شود واقعا قانع کننده نبود و ارزش خواندن نداشت ... پربود از شعرو شعارو بهتان و حقدوکین .
خاکزاد
خیلی از این بوزینگان مانند حمیداسدیان چون انوراب هستن فکرمیکنن مبارزند ! چون در اغوش دموکراسی اروپا شعاردادن که کاری نداره ... عمه منم بلده .
اینا فرقشون با بریده مزدوران این هست که چون درخارج هستن فعلا بریده چاپلوسن اگر گیربیافتن عینهو برق و باد به بریده مزدور تبدیل میشن .
من اینارو میشناسم و میدونم چی دارم میگم .
اسماعیل با خسته نباشید و تشکر از زحمات شما. بنظرم اگر جابجایی کلماتی نکرد باشید ، باید گفت حکوت دینی و هر دین محوری تمامیت خواه است نه رژیم
این سروش یکبار یه غلطی کرد گفت قران رویای پیغمبر ! همه مستمعین این حرف را گذاشتن به حساب رشد عقلی ایشون ! درحالیکه او منظورش از رویا وحی بود !
وقتی مستمعین درک و هوش و فهم فلسفه ندارن طبعا دچار کج فهمی میشوند وگرنه سروش همان گوهی که ۴۰ سال پیش بوده هست . هیچ تغییری حاصل نشده و نخواهدشد . او مستمعین را سرکار گذاشته .
از تو ایده الوژی خصوصا اسلامیش هیچ چیز مترقیانه ای بیرون نمیاد جز سفسطه و شیره مالی .
خاکزاد
250
حقیقت چیه؟ پای استدلالیان چوبین بود برادر. افرادی از این قماش که پا روی حقیقت میذارن ارزش ندارن که آدم وقتش را براشون تلف کنه. سروش فردی شارلاطان و دروغگو و خیانتکار است که محکوم به حذف اجتماعی و تاریخی هستن. از امثال شریعتی و آل احمد و توده ای های وطنفروش وخیانتکر و امثالهم چه برجا ماند که از سروش و خمینی و خامنه ای و... بماند.
رهرو
اسماعیل خویی و اسماعیل یغمایی بهتر است این مردک را هجونامه بسرایند.
ارسال یک نظر