دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۸ مهر ۹, سه‌شنبه

جایی که خرد دفن گردیده بدنبال کدام طلوع امید نشسته اید؟

 
جایی که خرد دفن گردیده بدنبال کدام طلوع امید نشسته اید؟

جایی که خرد دفن گردیده بدنبال کدام طلوع امید نشسته اید؟شما کوشندگان فرهنگی و بعضا سیاسی و عالم و دانا  قاعدتا مشکل اصلی عقب ماندگی ایرانیان را بخوبی میدانید اما چرا با این دانایی و داشتن آزادی در این سالها جرات گفتن آن را نداشتید ، که درد آور است به آنهایی
هم که پی این کار رفتند  به چشم تحقیر و بیگانه نگاه کردید و آنها را تنها گذاشتید
چه اتفاقی می افتاد اگر شما متفق القول به ایرانیان میگفتید<<مشکل ایران سیاسی نیست بلکه فرهنگی است و این گرفتاری از  زمانی آغاز شده که یک دین بیگانه بصورت حمله و کشتار بر فرهنگ و اخلاق و سنت های بومی ما مستولی شده است،و ایکاش
******
جایی که خرد دفن گردیده بدنبال کدام طلوع امید نشسته اید؟
 خانمها و آقایان 
امیر طاهری، صدرالدین الهی، عباس میلانی، ماشاءالله آجودانی، عبدالکریم لاهیجی، باقر پرهام
حسین سرفراز ، علیرضا میبدی، رضا تقی زاده، الهه بقراط ، مجید محمدی، اسماعیل نوری علا
 شکوه میرزادگی ،  پرویز دستمالچی، محمد امینی، علی میرفطروس، عباس پهلوان، کورش زعیم  
محمد ارسی ، پرویز قاضی سعید ، نزهت فرنودی ، مرتضا محیط ، پری ابا صلتی ، تقی مختار  
کاظم علمداری، علی رضا نوریزاده، هادی خرسندی ، محمود کویر ، مهدی خلجی، .............و
امیر شجره ......شهرام همایون، و همه ایرانیانی که خود را روشنفکر میدانید و در کارهای فرهنگی و رسانه ای هستید


 شما چهل سال است درغربت،رسانه های ایرانی را به اختیار خود گرفته و مردم  را با قلم و زبان شیرین خود سرگرم و راهنمایی کرده اید، در اصل رهبری فکری این جامعه را در دست داشته اید ، متاسفانه بدون اینکه کوچک ترین پیشرفتی در بینش و اندیشه های متحجّر و خرافی ملت ما پدید آورده باشید، تا جایی که    زنان ما هم درخیابانها به سینه کوبی و زنجیر زنی افتاده اند درحالیکه درگذشتهاین زشت کاری و در گل و لای غلتیدن ها با این شدت سابقه نداشت 
  شما در تمام این سالها ی غربت فرصت طلایی داشتید که به مشکل واقعی و درد اصلی ایرانیان بپردازید و آنها را از ته  چاهی که گرفتارش آمده اند رهایی بخشید و لی این کار را نکردید و از گفتن  واقعیت به آن ها کوتاهی نمودید
  شما کوشندگان فرهنگی و بعضا سیاسی و عالم و دانا  قاعدتا مشکل اصلی عقب ماندگی ایرانیان را بخوبی میدانید اما چرا با این دانایی و داشتن آزادی در این سالها جرات گفتن آن را نداشتید ، که درد آور است به آنهایی هم که پی این کار رفتند  
به چشم تحقیر و بیگانه نگاه کردید و آنها را تنها گذاشتید
چه اتفاقی می افتاد اگر شما متفق القول به ایرانیان میگفتید<<مشکل ایران سیاسی نیست بلکه فرهنگی است و این گرفتاری اززمانی آغاز شده که یک دین بیگانه بصورت حمله و کشتار بر فرهنگ و اخلاق و سنت های بومی ما مستولی شده است،و ایکاش به ایرانیان یادآور میشدیدمشکل ایران آخوندها هم نیستند بلکه مشکل اصلی ما وجود دین مبین و محترمی است  
 که تا به امروز جز عقب ماندگی و خواری در هیچ جای جهان ثمری نداشته است>>. اگر شما همین چند جمله کوتاه و واقعیت را بهمردم میهن خود میگفتید و روی سخن خود می ایستادید امروز ایرانی دگرگون داشتیم و وضع و روزگار مردم میهن چنین زار نمیشد و دیگر شاهد ماندگاری حکومتی انسان خوار و انسان کش بمدت چهل سال نمی گردیدیم و از آن بدتر شاهد کارهای نا شایست و آبرو بر باد ده سینه زنی و زنجیر کوبی جوانان ایرانی و برای نخستین بار سینه زنی  شرم آور خانم های مان در خیابان هاو شهرهای
کشورهای غربی  نمی شدیم . روشنفکر در جامعه ایران یعنی "منتقد اسلام". چون اسلام دودمانش را بباد داده و کسی که ریشه 
همه بدبختی های ما را نمی شناسد ویا میشناسد و با آن برخورد علنی نمیکند فکر روشنی هم ندارد. مگر میشود روشنفکر ایرانی این مهمترین رخداد و ضربه تاریخی برپیکر میهنش را در حاشیه کارهایش قرار دهد و مردمش را در دام اندیشه پست عمامه داران ضد ایرانی رها کند 

شما اگر هنوز نخواهید لب به سخن بگشایید کشور ما در سیه روزگاری بدتر از این خواهد سوخت ، مانند تمام کشورهای مسلمان عقب مانده که در ذلت ابدی دست و پا می زنند . شما خیلی خوب میدانید تا اسلام دین ما باشد پای آزادی و عدالت و دموکراسی به ایران نخواهد رسید ، ترفند شعارهای جدایی دین از دولت ، جدایی دین از سیاست ، لائیسیته  ، لائیک ، سکولاریسم و دمکراسی 
  همه در یک کشور اسلامی آنهم کشور شیعه ای مانند ایران که در هر محله اش یک امامزاده دارد و ده ها مسجد امری نزدیک بهمحال است و کارساز نخواهد بود. و در دولت و مجلسی که اکثریت نمایندگانش مسلمان خواهند بود، نظارت اسلامی قدرتمند و ترسناکی همیشه در بالای سر مسایل وجود خواهد داشت . ما با این شعار ها یا خودمان را گول میزنیم یا ملت و تاریخ مان را ؟ 
شما نامداران اگر مسئله ایران برایتان مهم باشد که حتما است باقیمانده عمرگرانمایه خود را  دراین راه ملی و مقدس بکار گیرید 
و میهن تان را از بند اسلام آزاد نمایید ، اسلام که برود آخوندها نیز خودبخود خواهند رفت و این کار مهم را با یک دست و دو دست و آن چندنفری که بسختی و بطور پراکنده در این راه گام برمیدارند نمی توان به ثمر رسانید و باید همگی دست بدست هم داده این پیکر به تعفن فتاده و این کورک به جراحی رسیده را از جلوی پای مردم خوب ولی نا آگاه ایران برداریم. کار نخست هر ایرانی 
 و هر روشنفکر ایرانی رهایی ملت ایران است از دست اسلامی که با حمله و کشتار به میهن ما مستولی شده و اینک به ویرانی کامل آن برخاسته و برای از بین بردن تمام داشته های آن بشدت می کوشد 
روشنفکران اسپانیا به این کار دست زدند و به پیروزی رسیدند چرا شما موفق نشوید. کوتاهی بیشتر در این راه منجر به از دست  رفتن غیرت و حمیت  ملی و حتا یکپارچگی ارضی ایران خواهد شد، و دریغ است ایران که ویران شود و به راه کشور هایی مانند امپراتوری های بزرگ کلده و آشور به تاریخ بپیوندد . هنوز دیر نشده اگر هرکدام از شما گرامیان یک میرزا آقا خان کرمانی و یک 
احمد کسروی و یک صادق هدایت گردید که امروزه، روزگار امن تر و آسان تری از زمان آن ها دارید. اقدام همگانی شما بدون 
تردید ایران را نجات خواهد داد
  اگر شما مجدانه به این کار حیاتی دست نزنید که یک ضرورت تاریخی است هیچ بیگانه ای نمیتواند مردم را از این مرداب رها سازد و برای نسلهای بعدی شاید 1400 سال دیگر به درازا بکشد که در آنزمان دیگر چیزی بنام ایران در گیتی باقی نخواهد ماند
 امیدواریم  این نامه را یک برخورد شخصی با خود نپندارید و رسانه های ملی ومردم دوست آن را چاپ کنند تا به گوش همه خانمها و آقایان و مردم ایران برسد ، شاید کسانی از آنها به این پیکار گرایش یابند
با احترام
دکتر محمد علی مهرآسا  پژوهشگر - نویسنده 
 دکتر احمد ایرانی  پژوهشگر - نویسنده
اسماعیل وفا یغمایی شاعر -سخنور - کوشنده سیاسی            
سرور سهیلی  شاعر - برنامه ساز رادیو و تلویزیون      
دکتر روزبه آذربرزین-پژوهشگر- نویسنده و مدیر سایت  پیام آزادگان  
محمد خوارزمی پژوهشگر -مترجم زبان انگلیسی
بزرگ امید نویسنده - پژوهشگر - کوشنده سیاسی    
سیامک مهر (پورشجره) نویسنده - کوشنده سیاسی     
دکتر دانا شیرازی نویسنده - استاد دانشگاه انگلستان      
سیاوش لشگری نویسنده، شاعر و مدیر ماهنامه بیداری          
و امضای همه جانباختگان راه آزادی ایران از قلب هزار و چهار سد سال تاریخ خونبار آن

                                             
------------------------------------------
سپاس از روزنامه صبح ایران در لس آنجلس که مدتی است در همین راه گام گذارده است 
مردم در انتظار همت بقیه عزیزان رسانه ای  وسایر روشنفکران واقعی ایران در این امر حیاتی میباشند

 این کار دستجمعی  حاصل اندیشه ده نفره امضا کنندگانش میباشد ، هم ارزش کار را خیلی بالامیبرد و هم حق کسانی مانند شما در این کار مهم باید ادا شود و در تاریخ  بماند
  
ماخذ نویسندگان ماهنامه بیداری  

۲ نظر:

م ت اخلاقی گفت...

با درود ،
ریشه و درد اصلی همین است و بس.
همین اسلام خفته در ما بود که به کمک خمینی شتافت با اینکه می گفتیم و هنوز هم می گوئیم مذهب امری شخصی و فردی است. ولی همین امر شخصی و فردی بود که مارا پیرامون شهادت و وظیفه و هل من ناصر ینثرنی حسین و امثال اینها به یک فدایی خمینی تبدیل کرد. اگر خمینی یک فرد غیر اسلامی بود ،مثلا یک فرد سیاسی،آیا می توانست اینهمه جنایت کند ؟
بدون شک نه، چرا که خمینی با پیوند زدن افکار پس مانده اش یعنی اسلام به آسمان و آخرت و بهشت و غیره، ما را به دست الله سپرد و به او پاسخ گو کرد، و همین امر فردی یعنی اسلام ما را به عنصری تبدیل کرد برای بازیهای سیاسی خمینی و جنایاتش و دیگر رهبران اسلامی مدعی اپوزیسیون خمینی. بالعکس مثلا اگر محمد مصدق یک به اصطلاحرهبر روحانی عمامه سیاه بر سر(اولاد رسول الله) بود اینطوری در عصر کودتای ۲۸ مرداد تنها می ماند ؟
بدون شک نه، چرا که کافی بود از موضع یک مرجع تقلید روحانی یک فتوای جهاد و و ظیفه شرعی می داد، حتما همه به علت پاسخگو بودن به الله همه ملت مسلمان ایران ان موقع به وظیفه شرعی(بخوانیم امر فردی) خویش پاسخ مثبت داده و به خیابانه می ریختندا بر علیه کودتاچیان .
مذهب نمی تواند و به ویژه در کشوری مثل ایران امری فردی باشد، و همچنین دیگر کشورهای مسلمان، نگاه کنیم به کشورهای اسلامی مثل سعودی،یمن، مصر،تونس وود تا یک شلوغی سیاسی در آنها به قوع می پیوندد این رهبران اسلامی هستند که اول از همه مطرح می شوند و به طبع آن همان شعار زندگی برباد ده " الله اکبر".
یعنی نمی شود گفت مذهب(اسلام) امری است فردی.
این امر فردی همانند مار زهر آگینی است که کافیست گرمای شلوغی و بهم ریختگی به آن بخورد تا دمار از روزگار همه درآورد که می بینیم نزدیک به نیم قرن است که بر ما آورده.
همین الان برویم به یک خانواده مسلمان مخالف رژیم بگوئیم به دخترت بگو در خیابان دخترانت یا همسرت چادر از سر کند،حتما یک مشت تصورمان می کند+ یک مشت فروش خواهر و مادر.تا این امر فردی مقدس !؟! در تک تک خانه و خانواده های مسلمان ایرانی وجود دارد و روزی ۵ بار کله به قبله سجده می کنند و یک ماه روزه می گیرند و ۲ بر سر وسیاه می کوبند، این رژیم حاصل شده از امر فردی بر سر کار هست که هست، اگر هم درود چرخ زاپاس زیاد دارد.

م ت اخلاقی گفت...

ادامه :
همین امر فردی(عقیده به اسلام) بود که خمینی توانست همه طبقات را به خدمت خود بگیرد و به قدرت برسد، از من دانشجوی آن زمان گرفته تا پزشک،کارمند شرکت نفت تا رفته گر محل تا بقال سر کوچه تا وکلای با سابقه تا چریک مارکسیست اسلام زده و معتاد به اسلام به لحاظ عاطفی- تاریخی تا مجاهد مدعی اسلامی دگر تا لات سر کوچه یا یا علی گوی به مولا نوکرتیم و حتی بچه باز نمازخونش. همین امر فردی بود که کشور را به خاک سیاه کشاند، چرا الان این مردم الان متحد و یکپارچه بر علیه این حکومت نکبت اسلامی بلند نمی شوند ؟
دیگر این حکومت اسلامی باید با آنها و با خود ما خارج کشوریها چه بکند که متحد بشویم، ما را به تن فروشی، دزدی،دغل وود کشانده ،اما تکان نمی خوریم.چرا ؟
بخاطر اینکه نیرو و موتور محرک متقابل مثل اسلام ان موقع(افتضاح ۵۷) وجود ندارد که به ریشه ما بخورد و ما را یکپارچه به حرکت در اورد، مالباخته ها با هم می ریزند توی خیابون داد و فریاد، همینکه مسئله شون حل شد میروند خانه، گور پدر نیشکری، گور بابای کامیوندار وو
خلاصه کلام تا نمازخوان و روزه بگیر و محرم و عاشورا و ۱۴ معصوم و ام کلثوم و کوفت و زهر ما از تک تک خانواده ای ایرانی در آتش جهنم تاریخی نسوزد و خاکستر نشود، این رژیم هست که هست، اپوزیسیون های مدعی هم یا از جنس امام هستند یا از جنس پولپوت چپ، بماند دلسوختگان میهنی که واقعا درد وطن دارند.
اگرنگفتم زباله دان تاریخ و از واژه جهنم تاریخ استفاده کردم، بخاطر اینست که فکر کنم دیگر زباله تاریخ پر است و جا ندارد ،بویژه برای این نکبت اسلام با قدمت ۱۴۰۰ قرنی