دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۸ مهر ۱۹, جمعه

Toute ma vie est amère.


Toute ma vie est amère
Toute ma vie est amère, ma douce
Sauf les moments où vous respirez
Dans ma vie

Et tu existes
Toute ma vie est douce, mon amer
Sauf les moments où vous n'êtes pas présent
Ce soir
Je regarde toute ma vie
Comme une tasse de shockers
Et je te vois
  Où tu coules
Comme une goutte de miel


تمام زندگی ام تلخ است
[تمام زندگی ام را مینگرم]
تمام زندگی ام تلخ است ای شیرین
جز آن لحظه ها که تو بر آنها گذشته ای
و بر آن میگذری،
تمام زندگی ام شیرین است ای تلخ
جز آن لحظه ها که تو در آنها غایبی
تمام زندگی ام را می نگرم [ امشب]
چون جامی از شوکران
و ترا که در آن از لبخند خود فرو میچکی
چون قطره ای از عسل
My whole life is bitter
My whole life is bitter, my sweet
Except for the moments in which you breathe
in my life
And you exist
My whole life is sweet, my bitter
Except for the moments when you are not present
Tonight
I look all my life
Like a cup of shockers
And I see you
  Where you sink
Like a drop of honey

-------------


Mille sonnets
Ils sont cachés dans tes yeux
  Et des caravanes de parfum
Ils vont dans tes cheveux
Au clair de lune
Et la lune brille
Sur tes lèvres
Que je bois d'eux
Comme un homme assoiffé
Au bord d'une fontaine
Hélas, je te connaissais tard
O beau
O bien-aimé
هزار  غزل در چشمان تو پنهانست
ودر گیسوانت کاروانها
ماه عطر آکین را از شب میگذرانند
و کرانه هاب لبانت که آبشخور عطش من است
دریغا که دیرت شناختم ای محبوب
دریغا
 
A thousand sonnets
They are hidden in your eyes
  And caravans of perfume
They go through your hair
Under the moonlight
And the moon shines
On your lips
That I drink from them
Like a thirsty man
On the edge of a spring
Alas, I knew you late
O beautiful
O beloved

هیچ نظری موجود نیست: