«فقط ۵۰ هزار تومان، هیچ کس با این قیمت نمیآید». کنار خیابان تنها
ایستاده است و با صدای بوقی ملایم به سمت ماشین پرواز میکند. او میگوید:
«برای مواد پول میخواهم. به ۳۰ هزار تومان هم راضی هستم». رقم را تا ۱۰
هزارتومان هم به مرور کاهش میدهد.دو نفری در حوالی میدان پونک ایستادهاند و در نزدیکی مکان هم دارند. آن
که اندامدرشتی دارد، میگوید: «مهمانی هم میآییم. گروپ سکس هم دو نفری
۶۰۰ هزارتومان میگیریم». حتی با پول هم حاضر به صحبت نمیشوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر