دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۲ اسفند ۱۹, شنبه

نوشته های حنیف حیدرنژاد

 
 
تعهد های پوشالی؛ چرا مریم رجوی دروغ می گوید؟
سازمان مجاهدین خلق و شکایت برعلیه روزنامه فرانکفورتر آلگماینه سایتونگ
اصل برائت و فرارِ سازمان مجاهدین خلق از قانون
رد فرجام خواهی یک پناهجوی ایرانی در دادگاه قانون اساسی آلمان به دلیل گرویدن به مسیحیت
چرا در قرن بیست یکم برای دیدن مادر یا مادر بزرگ، باید از یک سازمان سیاسی اجازه خواست؟
حنیف حیدرنژاد: تاثیر کرونا بر امور پناهندگی در آلمان
حنیف حیدرنژاد مشاور امور پناهنگی در آلمان است
.
قرنطینه در دوره کُرونا و افزایش خشونت خانگی از سوی مردان
 صرار بر اخراج دو پناهجوی زن ایرانی از آلمان؛ پوششی برای رساندن کمک به رژیم ایران؟

معرفی کتاب؛ برای تعمقی در حال و آینده در ایام کُرونا و قرنطینه خانگی
اخراج پناه جویان از آلمان، در چهارچوب پیمان دوبلین، معلق شد
تاثیر بحران کرونا بر امور پناهندگی در آلمان
ارزیابی هولناک؛ کارشناسان نگران مرگ و میر ۳.۵ میلیون تن در ایران بر اثر کُرونا
روزنامه آلمانی: ویروس کُرونا و وضعیت نگران کننده ایران


 پژوهش سازمان ملل متحد: از هر 10 نفر، 9 نفر در مورد زنان پیشداوری دارند
نگاهی کلی به قانون جدید مهاجرت برای نیروی کار متخصص در آلمان


تحریم نمایش "انتخابات"؛ رفرندامِ خاموشِ "نه" به جمهوری اسلامی
«از آشویتس وحشتناک‌تر به فراموشی سپردن آن است»
قرآن، کتابی ناقضِ ارزش های انسانی - عبور از قرآن و اسلام، ضرورتِ رهائی ایران
 
تمجید از قاسم سلیمانی؛ آقای بهمن نیرومند، شرم کنید

ظهور فرصت طلبانه مسعود رجوی بعد از یک دوره غیبت، چرا؟
حمله به سفارت ایالات متحده در بغداد؛ دام آخوند‌ها و پاسداران برای ترامپ؟
در مورد یک خبر جعلی در ارتباط با پناهندگان ایرانی در آلمان
مبارزه مردم در داخل ایران؛ در خارج چه می توان کرد؟
دفاع از خود در مقابل خشونت حکومتی یک حق است
توفان در راه است و بوی خون می آید


در آینده نه چندان دور، دورِ جدید اعتراضات مردم در ایران و متقابلا دورِ جدید سرکوب خونین و وحشیانه مردم توسط رژیم شروع خواهد شد. برای جلوگیری از خونریزی بیشتر، برای کوتاه کردن عمر حکومت ضد ایرانی جمهوری اسلامی و برای ذخیره کردن جان های عزیزی که خونشان بر سنگفرش هایِ جای جای ایران بر زمین می ریزد، این مسئولیت احزاب و تشکل ها و شخصیت های سیاسی ایرانی در داخل و خارج از کشور است که از فرصت پیش رو برای نزدیک شدن به هم و ایجاد یک ائتلاف و پایه ریزی یک همکاری و همسوئی استراتژیک- تاکتیکی، استفاده کرده و با ایجاد یک رهبری دسته جمعی، سازماندهی مبارزه مردم برعلیه دیکتاتوری اسلامی را موثرتر به پیش ببرند.

روز جهانی منع خشونت علیه زنان و مهمترین ویژگی‌های خشونت علیه زنان در حکومت اسلامی ایران


دستگیری حمید نوری در سوئد و یاری رسانی رجوی به حکومت جنایتکاران در ایران از طریق حمله به ایرج مصداقی 
کشتار ۶۷ و ضرورت اعلام «روز ملّی دادخواهی»8
7کنفرانس «ایران،۴۰سال انقلاب،۴۰سال دیکتاتوری اسلامی،۴۰سال مقاومت ایستادگی» (بوخوم؛ آلمان)
مذاکره احزاب کرد ایرانی با نظام جمهوری اسلامی و چند سوال اساسی و اصولی6

در مورد بیانیه موسوم به «14 نفر»، حمایت از آن و موضع پرخاشگرانه اسماعیل نوری علا
تحریف حقیقت با هدف بهره برداری سیاسی توسط سازمان مجاهدین خلق
نقدی کوتاه به کتاب "زخم های بی التیام" فرشته هدایتی
تصویب قانون مهاجرت در آلمان؛ سختگیری ها و گشایش ها
تصویب لایحه «بازگرداندن نظام‌مند» پناهجویان در دولت آلمان
 

۴۲ نظر:

ناشناس گفت...

کثیف ترین موجود رسانه ای اینترنتی در جامعه ایرانی خارج از کشور امیدنادان است و بعد بقیه تفاله هایی که یجورایی هم خط این چرثومه هستند. واقعا ننگ جامعه ایرانی خارج از کشوراست.
بهنام

ناشناس گفت...

سازمانی که به یک خانم عضو با ۳۲ سال سابقه تشکیلاتی بگوید مزدور! درواقع باید رهبری خودش را مورد نقد قراردهد. گرچه خانم هدایتی به هیچوجه مزدورنبوده و نیست و همه جوانی و زندگی و سلامتی خودرا برای سازمانی مصرف کرده که رهبرانش لیاقت و صلاحیت اخلاقی نداشتند و ندارند.
محمد

ناشناس گفت...

اقای سیامک نادری
گوربابای رجوی ولی مگرشما با انهدام و خلع سلاح پاسدارها مخالفید ؟؟؟
اگر نه پس میفهمی داری چی میگی ؟ اگر اری تکلیف مارو از تناقصاتت روشن کن.

ناشناس گفت...

با بیش از ۴۰ سال تجربه سیاسی و با بیش از ۴۰ بار فرار از مرگ وبا بیش از ۴۰ سال اطلاع از جزییات جنبش و سازمانها و گروههایش وبا بیش از ۴۰ سال مبارزه ( چه در رژیم گذشته وچه در رژیم کنونی ) رسما اذعان میدارم که:

۱/ رژیم گذشته درمقابل رژیم کنونی پرنده زیبایی بود درمقابل کرکسهای لاشه خوار و طلای ۱۴ عیاری بود درمقابل حلبی زنگ زده پوسیده متعفن و هوای دلپدیری بود درمقابل بوی لجن و تعفن .

۲/ روشنفکران عملگرای مبارز و روشنفکران محفلگرای کنابخوان هردو در زمینه تاریخ کشورخود و اسطوره های تاریخی و قهرمانان واقعی کشورخود ناآگاه و کاملا بی اطلاع و کم اطلاع بودند و اصولا مطالعه تاریخ ایران در نطرشان تابو بود .

۳/ کلیه روشنفکران مبارز چپ مدهبی و عیرمذهبی دل در گرو روحانیت داشتند و اصولا اخوندزده بودند و بودیم .

۴/ سال ۵۷ همه گروههای چپ مدهبی و غیرمذهبی اعم از توده ای و فدایی و مجاهد مدهبی بدون استثناء  به استناد صدها بیانیه و اطلاعیه و نشریه حامی سرسخت خمینی بودند و حتی مجاهدین خمینی را پدربزرگوارو مجاهد اعظم و رهبر سازش ناپذیرخلق خطاب میکردند و حزب توده خمینی را رهبر ضدامپریالیست خطاب میکرد .

۵/ بدون هیچ شک و تردیدی قتل و عام دهها هزار نفر انسان توسط خمینی و اذناب خمینی به پشتوانه اشتباهات تاکتیکی گروههای سیاسی صورت گرفت . یعنی با تاکتیک اشتباه دهها هزار انسان بی گناه را انداختیم توی دهان گرگ وخود فرارراربرقراررترجیح دادیم وتا امروز نیز پیوسته با هزاران کیلومترفاصله احساس قهرمانی میکنیم درحالیکه قهرمانان واقعی درمیادین تیر خصم اخوندی گلوله باران شدند یا بردار رفتند .

۶/ با مواضع سکتی که اتخاذ کردیم ۴۰ حداقل ۳۵ سال است که مانع وحدت و ناخواسته باعث تقویت قاتلان شده ایم اما چشممان بسته است و گوشمان کر و مرتب با منم منم گفتن به زندگی ننگین بادهزاران پنهانکاری و ترفند ادامه میدهیم .

۷/ ملت گرسنه و ستمدیده کجا و مدعیان الترناتیوش کجا ؟!

۸/ به کجا میرویم  درحالیکه چشم دیدن مبارزین داخل کشوررا نداریم ؟ ایا مفهوم مبارزه تغییرکرده است ؟

وای برما .

بهلول

ناشناس گفت...

ریشه های پدیده عجیب و غریب حسادت اپوزوسیون خارج از کشور به مبارزین و قهرمانان داخل کشور از کجاست ؟

سودجویی رژیم جمهوری اسلامی از این پدیده چگونه است ؟

چرا الترناتیوهای مدعی مبارزین داخل کشوررا انعکاس تبلیغاتی نمیدهند ؟ ازچه وحشت دارند؟

آیا وزارت اطلافات توانسته در پروژه های روانی خود روی آلترناتیوهای مدعی تاثیر گذاشته باشد؟

درحالیکه امروزه تظاهر به "بدحجابی " و " بی حجابی" از سوی زنان آزادیخواه جامعه ایران اصل و نسب ایده ابوژی اخوندی و اخلاق جمهوری اسلامی را با بحران عقیدتی مواجه کرده و آب به چاه ظلمت انان ریخته است چگونه است که برخی از آلترناتیوهای مدعی هنوز روسری و حجاب خودرا دودستی چسبیده و با مبارزات زنان کشورشان همسویی ندارند ؟ آیا این عجیب نیست؟ ریشه های این" درد بی درمان" عقیدتی درچیست ؟ آیا در ایده الوژی مشترک برخی از الترناتیوها با اخوندها نیست ؟ تا کی میتوان اینگونه تناقضات را با بحث های تشکیلاتی و آرمانی لوث کرد؟ آرمانی که درخدمت زنان آزادیخواه جامعه نباشد به چه درد میخورد ؟؟؟

چرا امروزه قیام دزدی و فرصت طلبی از سوی الترناتیوهای خارج از کشور به "پرنسیپ " تبدیل شده است ؟

ایا اعتراض کهرگران هفت تپه و فولاد و غیره بخاطر علاقه مندی رهبران حزب کمونیست کارگری است ؟؟؟

آیا اعتراصات جوانان درخیابانها بخاطر حمایت از رهبرام مجاهدین صورت میگیرد؟؟؟

عواید اینگونه دعاوی فرصت طلیانه خلص اپورتونیستی به جیب کدام نیروی اطلاعاتی میرود؟؟؟

چرا رژیم هرگونه مبارزات حق طلبانه کارگران و معلمان و سایر اقشاررا به الترناتیوهای خارج کشور مربوط میکند؟

وزارت اطلاعات چه اهدافی را بصورت مرحله ای از وانمودکردن و جا انداختن  اینگونه "ترهات" دنبال میکند؟؟؟

چرا برخی از الترناتیوها با خوراک تبلیعاتی وزارت اطلاعات دچار شورو شعف ایده الوژیک میشوند؟؟؟

آیا دربین هزاران زندانی سیاسی دربند رژیم میتوانید حتی چهارنفر از طرفداران مجاهدین یا حزب کمونیست یا حزب توده یا اکثریت دران بیابید ؟؟؟؟؟؟

چرا امروزه پیوندی  عملا میان مبارزات داخل و الترناتیوهای خارج نیست ( درحالیکه وزارت اطلاعات همیشه عکس ان را به جنبش مردم انگ زده و بهره ها نیز برده است!)

ما به کجا میرویم ؟

ما کی هستیم ؟

آیا میارزه از نظر رهبران آلترناتیو مفهومش تغییر کرده است ؟

آیا دهه ها زندگی درخارجه و دوربودن از شرایط عینی اجتماع با انباری از منم منم منم زدن ها مارا به چنین ورطه سیاه و صوری و توهم انداخته یا اصولا به این رسیده ایم که با اپورتونیسم میتوان به جایی رسید ؟؟؟

مبارزات مردم ادامه دارد و بی شک  پیروزی میسر است .

الیته اگر آلترناتیوها از هول حلیم  دردام و تله خوراکهای تبلیغاتی رژیم نیافتد .

ناشناس گفت...

وقتی میبینم که یک مشت ادمیزاد با وجود میلیونها کودک کارو کودک گرسنه و کودک بی پناه بلند میشن میرن مکه گوسفند قربونی کنند دلم میگیره ... دلم میگیره از این همه جاهلیت و خریت و ارتجاع و نفهمی ... و وقتی میبینم که اخوندا به این جهالت و نفهمی و ارتجاع دامن میزنند انوقت تنفر سراسر وجودم را میگیره و وقتی میبینم که اپوزوسیونمون پابه پای اخوند محرم سینه میزنه و پرچم سرخ امام حسین بلند میکنه و عاشورا عاشورا میکنه علاوه براینکه دلم میگیره و متنفرمیشم ناامید نیز میشوم ....

اخه فکرشو بکن دوجریان اسلامی اخوند و اپوزوسیون اشلامیش برسر اسلام انقلابی و اسلام حسینی چجوری انرژی جامعه و هوادارانشونو به بطالت میبرن درحالیکه جامعه هزاران گرفتاری داره که امام حسین و عاشورا توش هیچ و پوچه !  استعمار اینحوری یک ملت را به بند میکشد وبه قهقرا میبرد .

ناشناس گفت...

اقا حزب سکولاردموکرات رسما داره میگه مسئله ما سرنگونی نیست بلکه ازادی است ( بدون سرنگونی چطوری میخوان به ازادی برسند پای خودشان !)

مجاهدینم میگویند مسئله ما سرنگونی است ( بدون داشتن پایگاه اجتماعی چجوری میخوان به سرنگونی برسند پای خودشان)

اما وجه مشترک این دوجریان در این هست که هیچکدام در داخل کشور حضورندارند و هیچکدام چشم دیدن مبارزان داخل کشوررا ندارند و هردو هم داعیه رهبری دارند و از خودشان فهمیده ترهم تشکلی نمیشناسند !

هزاران زن و مرد مبارز در زندانهای رژیم را اصلا و ابدا نمیبینند اما خودشان را در همه جا مشاهده میکنند !

این است درد بی درمان ما که رژیم روی ان حسابی  موج سواری میکند .

خاکزاد

ناشناس گفت...

اگر مدیریت شورای گذار به ۹۹ درصد اپوزوسیون اهانت کرده کاملا حق داشته است چون مدیر شورای گذار درمیان ۹۹ درصد اپوزوسیون در خارج چهارتا آدم حسابی و مردمیدان پیدانکرد هرچه بودند یا وابسته به رژیم بودند ویا حسود و محورطلب ویا مشکوک .

ناشناس گفت...

رجوی متوهم ؟ لافزن ؟ یا خرمردرند ؟
واقعیتش اینه که هرسه گزینه !
هنوز خون جوانان قیام درکف خیابانهای شهرهای ایران خشک نشده که آقا از پستو جسته بیرون بنام خودش بزنه ! پس هرسه گزینه صحیح است .
ناصر

ناشناس گفت...

نیازنبست سیاسی باشید حتی هالوترین افراد میتوانند از سخنرانی رجوی جوهر فرصت طلبی وی را درک کنند .
حتی میتوانند متوجه بشوند که رجوی سعی دارد به رژیم بفهماند که قیام را به حساب ما وهریز کنید یا ان را درجیب ما بریزید تا مطرح شویم ! رژیم هم برای سرکوب شاید پیشنهاد رجوی را بپذیرد !!! صحبتهای کاملا فرصت طلبانه رجوی نوعی اکسیژن رسانی به رژیمی است که بواسطه قیام مردم ستمدیده درحال خفگی است . به گفته و تحلیل خود ایمان راسخ دارم ... شواهدکه چنین نشان میدهد .
خاکزاد

ناشناس گفت...

آقای حثدر نژاد منظورتان از " دخالت سیاست در حکومت،" در پاراگراف آخر چیست؟ شاید منظور شما دخالت دین در سیاست است؟ یا شاید هم منظورتان دخالت دین در حکومت است؟ در هر حال فکر نمی کنم "دخالت سیاست در حکومت " معنی درستی در جمله شما داشته باشد زیرا سیاست طبیعتا در حکومت دخالت می کند؟

صفدر

حنیف حیدرنژاد گفت...

آقای صفدر از تذکر شما خیلی ممنونم. منظور من دخالت دین در حکومت است. متن را تصحیح کردم.

ناشناس گفت...

اقای حنیف
جانباختگان سازمان در دهه ۶۰ مواضع سیاسی متفاوتی نسبت به مواضع سیاسی رهبران فرصت طلب این سازمان در چند دهه اخیر دارد به درست و غلط بودن مواضع کاری ندارم اما این کتابچه شهدایی که امروز محل نون خوری رهبران اپورتونیست این سازمان شده ازنظر مواضع با رهبران امروزی اززمین تا اسمان منضاداست ... یه چیزی شبیه هوادار سابق چریک فدایی با مواضع امروز فرخ نگهدار ... بنابراین خواهش دارم درمقاله تان به این مهم اشاره کنید .
خاکزاد

ناشناس گفت...

مصاحبه رجوی را درسال ۶۰ با خبرنگار بی بی سی گوش کنید تا متوجه بشوید ما چقدر احمق و نادان بودیم که دنبال چنین ادم فشل اسلامی اخوند زاده ای روانه شده بودیم . ماروباش در دوران قحط الرجال دنبال چه کسی بودیم ! یه اخوند با افکار اخوندی .
منصوری

​مسعودعالمزاده/​پاريس گفت...

۲۷ دی ۲۵۷۸ ايرانى ۱۷​ ژانویه ۲۰۲۰ مسعودعالمزاده/پاريس

قرآن، کتابی ناقضِ ارزش های انسانی ء عبور از قرآن و اسلام، ضرورتِ رهائی ایران

تترق، بلینگ !

دست آخر دوزاریه جا افتاد !

گاهی یاد پدربزرگم می افتم. ما که بچه بودیم، از زمان ممدلی شاه صحبت میکردوما هیچی حالیمون نمیشد : "شماها این آخوندای جاکش رونمی شناسین، اینا عمامه شون از جنس تیترون انگلیسی یه !".
---- چه خوب می فهمید. جوان دوران مشروطه بود.

امروز جوون ترها که همه آیفون و اسمارت فون دارن نمیفهمن که زمان ما باجه های تلفون عمومی بود با سکه های دوزاری، کم و بیش کج و کوله، که باید گاه با مشت میزدی روش تا بره تو و خط وصل بشه. برای همین هم وقتی کسی موضوعی رو نمی گرفت یا دیر می فهمید می گفتن "دوزاریش جانیفتاده" یا "بالاخره دوزاریش جا افتاد".

تفاوت نسل ما با نسل پس از ما اینه که تو نسل ما اونهایی که ادعاشون میشد، دوزاریشون دیرتر از مردم جامی افتاد.عنصر پیشتاز پس پسکی میرفت. فرهاد آهنگ "والا پیامدار" میخوند. فریدون فروغی با اون سبیلش که گوش خرپاره میکرد برای امام زمان موهوم "همیشه غایب" میخوند. گلسرخی توده ای از "علی نخستین سوسیالیست تاریخ" و "حسین قهرمان خــــــــــــــلـــــــــــــــق های خاورمیانه" و "روحانیت مبارز" دم میزد. تنها کسی که جرئت کرد بگه خمینی مرتجعه "شاه خائن" بود. نه جزنی نه حنیف نژاد (که انسانهای خوبی بودن) ونه هزاران هزار دیگر که با شاه مبارزه میکردن، خطر رو ندیدن. این "عصب های حساس" از پیش با افیون دین بی حس شده بود.
وقتی خطر خمینی رو ندیدن، دیگه ریشه ی بنیادی ترش "اسلام و قرآن" پیش کش.

گلی به گوشه ی جمالت هم میهن شریف، که هم دوزاریت جا افتاد، هم این شهامت روشنفکرانه رو داشتی که بی رودرواسی اینو بگی تا ما دوباره نریم دنبال "جمهوری دموکراتیک اسلامی : کوسه با ریش پهن" که هم اسلامش ناب تره، هم "دموکراتیک" ش از نوع کامبوجی و ویتنامیه. ملغمه ای از فاشیسم اسلامی و دیکتاتوری کمونیستی.
فکرشو بکن که از یه ور دکترومهندس (رضایی ها) وسرهنگ ارتش (محبی) سرشون تو آخور قرآن و نهج البلاغه ی علی بود، از اون ور تو هپروت کوبا و کمونیسم دو آتشه.
مسخره تر از همه اینه که با اینکه تق هر دوتا در اومده، این جماعت بی طبقه ی توحیدی، نه اینها رو رد می کنن، نه حتا زیر سمیلی در می کنن. دوتاپاشونم کردن تو یه کفش که "باغت آبادشه انگوری، ما راه نجات بشریت رو پیدا کردیم".از ویتنام،کامبوج و چین وشوروی بگیرتاکوباواروپای شرقی وآفریقا، همه شون بامخ خوردزمین. تنها مدلی ازچپ که جواب نسبی داد مدل رقیق حزب های سوسیال دموکرات بود.اونهم در چارچوب سرمایه داری.

هم میهن گرامی، حیدرحنیف نژاد، بقول هم میهنان ارمنی مون "شاد لاو" زنده باد !

ناشناس گفت...

آقای حیدرنژاد
نوشته تان درباره بهمن نیرومند احساسی است و نشان می دهد که متاسفانه هنوز تحت تاثیر فرهنگ غلط مخرب و خشن مجاهدین در برخورد با نظرات متفاوت از خود هستید. قصدم بهیچ وجه دفاع از نظرات نیرومند نیست. منظورم این است که شما اگر همین نقد خود را با کمی فاصله گرفتن از احساسات و با حذف خشونت کلامی نسبت به ضخص نیرومند بنویسید به نظرم تاثیرش بر خواننده بیشتر است.
صفدر

حنیف حیدرنژاد گفت...

آقای صفدر، اگر اینگونه باشد که نوشته اید جای تاسف دارد. من آگاهانه تلاش می کنم تا در گفته یا نوشته هایم از توهین و تهمت و قضاوت در مورد دیگران پرهیز کرده و فقط بر "موضوع" متمرکز بمانم. تلاش می کنم با استدلال و منطق و ذکر نمونه و سند حرفم را بزنم. این به معنی حذف احساس یا نداشتن موضع نیست، اما مطمعنا دنبال خشونت کلامی نبوده ام. ممنون می شوم که موارد مورد نظر خودتان در مورد این مقاله را اینجا بنویسید.
اما در مورد این جمله شما که نوشته اید "متاسفانه هنوز تحت تاثیر فرهنگ غلط مخرب و خشن مجاهدین در برخورد با نظرات متفاوت از خود هستید". این را نه یک نظر، بلکه یک قضاوت در مورد خودم می دانم. نوشته های من در طی سالیان گذشته در دسترش است. مطمعنا اگر من با نظرات مخالف خودم آنگونه که شما نوشته اید "مخرب و خشن" برخورد کنم، این باید در رفتار و نوشته ها و گفته هایم خودش را منعکس کند. من تاکنون از دوستان و همکاران و افراد نزدیک خود یا خوانندگان مطالبم اینگونه که شما نوشته اید مورد داوری قرار نگرفته ام. اصل را بر این می گذارم با قضاوتی که در مورد من کرده اید مطالب مختلف من را خوانده اید، از این رو ممنون می شوم سه نمونه متفاوت در سه زمان مختلف در مورد سه موضوع مختلف را در کنار هم قرار داده و آنها را در اینجا بنویسید. این کار شما به من کمک خواهد کرد تا آنچه را که در مورد خود نمی بینم، بهتر ببینم.

ناشناس گفت...

آقای حیدرنژاد قصدم از نوشتن آن نظر بهیچ وجه نخفیف نوشته شما نبود.
مورد نظرم پاراگراف:
"آنجا که بهمن نیرومند می‌نویسد: «بهتر است یک رژیم دیکتاتوری را حمایت کرد تا به دیکته یک قدرت بیگانه تن در داد. اینگونه بود که یک مرتبه یک حکومت فاسد و مافیائی که اکثریت مردم مدت‌هاست به آن پشت کرده اند [توانست آنها را با خود] متحد کند.» آیا این حرف و ذهنیتِ خودِ بهمن نیرومند نیست، که به نام مردم ایران به خواننده آلمانی زبان القاء می‌شود؟!"
یا :
"
آرزوی ماندگاری حکومت اسلامی در پوشش ایراندوستی
، ... اینجاست که باید گفت: آقای بهمن نیرومند، شرم کنید! اگر حرف و نظری دارید آن را با شجاعت و با صداقت و با صراحت بیان کنید، اما مثل جمهوری اسلامی از طرف «مردم ایران» حرف نزنید و سعی نکنید ذهنیت و آمال و آرزوهای خود را به نام «مردم ایران» به خوانندگان القاء کنید! شرم کنید و جنایتکاری چون قاسم سلیمانی را همانگونه که بوده تشریح کنید و اگر خودتان، او را «قهرمان و وطن‌پرست» می‌دانید، این را به نام مردم ایران به خورد مخاطبان ندهید".
موضوعات اجتماعی مربوط به پناهندگان و خارجی ها که به آنها می پردازید مفید و خوب هستند.
اما موضوعات سیاسی بخصوص وقتی که مربوظ به مجاهیدن خلق است بحث دیگری است. بعنوان نمونه مطلبی که درباره فرصت طلبی مسعود رجوی نوشته اید به نظرم بسیار احساسی نوشته شده است.
در دنیای سیاست در هر بحران و وضعیت بحرانی بهر حال هر گروه و فردی در اپوزیسیون مجبور به موضع گیری است. آنچه که شما فرصت طلبی رجوی نامیده اید در واقع بخشی از بازی سیاست هر سیاست بازی است. از پسر شاه جبهه ملی اکثریت توده ای و جناح های رژیم هر کدام تلاش می کنند از نمط بحران کلاهی برای خود بدوزند. حالا چرا در این میانه مثلا مسعود رجوی فرصت طلب تر از جبهه ملی است که به رژیم می نویسید حکومت را به ما بسپارید تا امنیت جانی و مالی تان را تضمین کنیم نمی دانم. گر شرط بود که مست گیرند ... در شهر هر آنه هست گیرند!
همچنین در این مقاله شما بسیاری جزئیات درباره وضعیت مجاهدین را ذکر کرده اید که فی الواقع برای من نوعی کاملا تازگی داشت. نمی دانم آیا برای رژیم هم همین اطلاعات تازگی دارند یا نه اما به نظرم می بایستی در انتشار چنین اطلاعاتی درباره یک جریان سیاسی اپوزیسیون با احتیاط برخورد کرد تا در این میانه رژیم از آنها سود نبرد. اینرا نوشتم زیرا خواسته خودتان بود و گرنه قصد ورود به چنین بحثی را نداشتم و ندارم.
صفدر

ناشناس گفت...

اقای صفدر خان
مجاهدین امروزه بمثابه عامل تفرقه درجنبش محسوب میشن و شعارعلیه شاه و شیخ نماد ان .
حتما میدانید که با طرح شعار علیه شاه درواقع جبهه شیخ را تقویت میکنند این نتیجه طبعی فارغ از همه چیز است . ضمنا فرصت طلبی ویا توجیب ریزی مسعودرجوی سابقه بیش از ۴۰ سال دارد به صدها دلیل و سند . ضمنا شما بدانید که اطاق فکر دروزارت اطلاعات از سعار علیه شاه و شیخ حمایت میکنه و کیف میکنه چون ضربه ازروی شیخ تقسیم بر دو میشه ... به همین سادگی ... تضاداصلی دوتا نداریم مگر در عطاری ایده الوژی اسلامی اقای رجوی که با شعار نه شرقی نه غربی مجاهد اعظم امام خمینی شباهت داره و دیدیم که منجر به نوکری روسیه شد و مطمئن باش که مجاهدینم علیرغم دود و دمی که بپا میکنند نهایتا میریزن تو جیب رژیم .
خاکزاد

ناشناس گفت...

مسعود رجوی تنها ناجی ایران آینده است در این شک نکنید خواهید دید مثل خورشید طلوع میکند و ایران آزاد میشود
فرهاد ایراندوست

ناشناس گفت...

فرهادخان
ناب ترین شعروشعاری درسطح ظهور اقا امام زمان !
که تا حالا شنیده بودم طلوع !!! مسعوررجوی بود ! مگه درغروبه ؟!!! الحق که مث خامنه ای پامنبری های خالی بند داره .

ناشناس گفت...

الان اگر میخواهید بفهمید چه کسانی و یا مجریانی و یا تلویزیونهایی رژیمی هستند کافیه دقت کنید که چگونه لاپتو و موذیانه یجورایی کاملا تلویحی در لابلای حرفهای "ضد حکومتی" !!!صحبت از شرکت در انتخابات میکنن ! دقت کنید متوجه میشید .
ننگ بر همه انها ...
ضمنا این اقای فرهاد ایراندوست بهتراست از خواب زدگی خودشو خلاص کنه و حرف جوونهای کف خیابون را بزنه حرف امثال پویا بختیاری ها و ندا اقا سلطانها و ستاربهشتی ها و کمتر تا این حد مشمئز کننده مانند بسیجی ها رهبر رهبر کنه ...
خاکزاد

ناشناس گفت...

ناجی ؟ ناجی ؟
بابا جمع کن این مزخرفاتو.
ناجی؟
مردم از جمهوری اسلامی عبورکردن خوابی مگه ؟
حالا میخوای جمهوری اسلامی با لغز دموکراتیک "ناجی"! را بهشون قالب کنی ؟
بابا جمع کن این بساط اپورتونیسم راست مذهبیتو که درایران ودر میان نسل شورشی مشتری نداره .
درمیان ۱۵۰۰ جانباختگان قیام اخیر اگر یک مشتری جمهوری اسلامی دموکراتیک "ناجی" مورد نظرت را پیدا کردی من حرفامو پس میگیرم .
بابا نسل شورشی از اخوندو ایده الوژی اسلام انقلابی و راستین و ناب مخمدی و کوفت و زهرمار عبورکردن و تو هنوز گرفتار شعروشعار توخالی و بی پایه و توهم آمیز رهبر عقیدتیت هستی و این اصلا خوب نیس چون درنهایت میریزی تو جیب جمهوری اسلامی و اخوند .
بابا ایده الوژی اسلامی در ایران توسط اخوند پایه گذاری شده شما هر برداشت مرتجعانه ویا مترقیانه ای که ازش داشته باشی ته خط سردر آبشخور عقیدتی ایده الوژیک اخوند داری و لاغیر حتی اگر با هزار ژست و پزو قمپز و قدیس سازی و حرفهای تیرو تبری و دود و اتیشی و فیدل کاستروبی بخواهی ان را ماله کشی کنی فایده نداره .
آب از سرچشمه گله و این به دلیل جایگزینی تاریخ قهرمانی های ایران با سرکردگان لشکر اسلام بوده ! سرکردگانی که بنلم امام علی و غیره و ذالک خون هموطنان تو را ریختند و بچه های تورا بعنوان برده فروختند و به همسران و خواهران ما جسارت کردند و بعدهم توسط اخوندهای جبل عامل شدند قهرمانان ملت ما !!!!! باورکن تو باغ نیستی یعنی انقدر کوس و شعرهای ایده الوژیک تشکیلاتی و لاطائلات برادر رفته تو کله ات که مانند پامنبری ها مسخ شدی و سوزنت گیرکرده روی شعرو شعار .
خاکزاد

ناشناس گفت...

ناجی ؟ ناجی ؟
بابا جمع کن این مزخرفاتو.
ناجی؟
مردم از جمهوری اسلامی عبورکردن خوابی مگه ؟
حالا میخوای جمهوری اسلامی با لغز دموکراتیک "ناجی"! را بهشون قالب کنی ؟
بابا جمع کن این بساط اپورتونیسم راست مذهبیتو که درایران ودر میان نسل شورشی مشتری نداره .
درمیان ۱۵۰۰ جانباختگان قیام اخیر اگر یک مشتری جمهوری اسلامی دموکراتیک "ناجی" مورد نظرت را پیدا کردی من حرفامو پس میگیرم .
بابا نسل شورشی از اخوندو ایده الوژی اسلام انقلابی و راستین و ناب مخمدی و کوفت و زهرمار عبورکردن و تو هنوز گرفتار شعروشعار توخالی و بی پایه و توهم آمیز رهبر عقیدتیت هستی و این اصلا خوب نیس چون درنهایت میریزی تو جیب جمهوری اسلامی و اخوند .
بابا ایده الوژی اسلامی در ایران توسط اخوند پایه گذاری شده شما هر برداشت مرتجعانه ویا مترقیانه ای که ازش داشته باشی ته خط سردر آبشخور عقیدتی ایده الوژیک اخوند داری و لاغیر حتی اگر با هزار ژست و پزو قمپز و قدیس سازی و حرفهای تیرو تبری و دود و اتیشی و فیدل کاستروبی بخواهی ان را ماله کشی کنی فایده نداره .
آب از سرچشمه گله و این به دلیل جایگزینی تاریخ قهرمانی های ایران با سرکردگان لشکر اسلام بوده ! سرکردگانی که بنلم امام علی و غیره و ذالک خون هموطنان تو را ریختند و بچه های تورا بعنوان برده فروختند و به همسران و خواهران ما جسارت کردند و بعدهم توسط اخوندهای جبل عامل شدند قهرمانان ملت ما !!!!! باورکن تو باغ نیستی یعنی انقدر کوس و شعرهای ایده الوژیک تشکیلاتی و لاطائلات برادر رفته تو کله ات که مانند پامنبری ها مسخ شدی و سوزنت گیرکرده روی شعرو شعار .
خاکزاد

ناشناس گفت...

لطفا بفرمایید خوردن شاش شتر در طب الصادق از نطر ایت اله رجوی چیست ؟ آیا این بزرگوار هم به توصیه امامان و پیروان صدیق انان یعنی آخوندها اعتقاد دارند ؟ لطفا در مورد مدفوع پیامیرهم اگر در جلسات عقیدتی بحثی داشته اند بفرمایید تا ما هم بدانیم .

ناشناس گفت...

اقای رجوی قبلا فرموده اند اگر به ما لگدی میزنید لااقل به رژیم یک شنی هم پرتاب کنید البته ایشان به تاسی از سعید امامی یجورایی به بحث ۲۰ - ۸۰ اعتقاد دارند وگرنه به رژیم شم نمیزدند به جداشدگان مبارز لگد !
نیما

ناشناس گفت...

رجوی یه شن به رژیم میزنه یه سنگ درشت به سمت جداشدگانی که با رژیم مرز دارن میاندازه ! ایشون احتمالا به توصیه ۲۰/۸۰ سعید امامی گوش فرا داده اند .... عجب روزگاریه ؟ متل خودشون ماله ... مال بقیه بیت الماله !!! به این میگن اپورتونیست تمام عیار که البته اقای رجوی در این رشته دکترا داره !
خاکزاد

ناشناس گفت...

این اصل برائت شامل همه میشه یا فقط برای افراد خاصیست?
شما هر چی دوست دارید میگید و مینویسید و اسمش رو میزارید انتقاد یا افشاگری و نه اتهام. طرف مقابل هم با دید خودش استدلال مبکنه و میگه مزدور وزارت اطلاعات.
مشکل شماها در اینه که یک طرفه به قاضی میرید. نتیحه اینکه اصل برائت بی اصل برائت. باید اسمش رو عوض کرد و گذاشت اصل کشک

ناشناس گفت...

اسماعیل
اگر اینطور که قهرمان میگه
اصل بر برائت است
پس حرف و حدیث های شما،مصداقی،قهرمان،اینترلینگ،اخوی گرام. و طفل 40 ساله شما که نثار مجاهدین میکنید
یعنی کشک
نمیشه که برای شما برائت باشه ولی برای اونا رذالت
پس شکایت کنید
چون دفاع از حق مشروع است
از چه می ترسید نمیدانم
نکنه واقعا خبریه
ساعتچی

esmail گفت...

جناب ساعتچی گرامی
با درود
ما مشکلمان با شیر است نه کفتارها و روباهها و شغالان اطراف یعنی جماعت نیو بسیجی و نیو حزباللهی های با کروات و بی پرنسیب
بیاری حق و قتی شیر از غار بیرون آمد و معلوم شد چه میکند مسئله پیگیری میشود و شیر را با احترام به باغ وحش بر میگردانند تا در محل طبیعی خود و در کنار خمینی و خامنه ای و روحانی زندگی طبیعی خودش را بگذراند و یا عفوش میکنند و در جنگلهای قرون وسطی ولش میکنند تا با خالد ابن ولید و عمار یاسر و قتبر همکاسه شود
شما نگران نباشید و در ضمن داستان لوطی و امرد مولانای کبیر را بخوانید
با سپاس از توجه شما نازنین

esmail گفت...

در ضمن یک دادگاهی هست به اسم دادگاه حقیقت و تاریخ که حکمش مدتهاست صادر شده ونتیجه اش وجود شیر در غار و جهان نکبت و دروغی است که اطرافیان شیر در آن فرو رفته اند به این هم منصفانه بیندیشید گیرم بنده و شما را بر صلیب کشند
یا حق

مسعودعالمزاده ​​​/ ​پاريس گفت...

۳۱ خرداد ۲۵۷۹ ايرانى ۲ ژوئن ۲۰۲۰ مسعودعالمزاده پاريس

چند نکته ای به هم میهن شریف حنیف حیدرنژاد و نیز اون ساعتچی
۱ / ما چون در کشورمان نظم و قانون در کار نبوده و تصمیم هااز "بالا" آمده وخورده توسراین "پایینی ها"،اشکالات ریشه ای داریم.هنوز برابردرستی برای دو واژه ی
(government/gouvernement و State/Etat)=(حاکمیت/دولت)در فارسی جا نیافتاده.درایران این سه نهاد مقننه،قضائیه ومجریه دراصل یکی است.در جاهایی که قانون حاکمه، شمامیتونین علیه "حاکمیت (Etat)شکایت کنید،به هیچ وجه هم سروکارتون به"صدا خفه کن"نمی کشه.یا مثه این منصوری از پنجره پرت نمی شین و خودکشی کرده نمی شین. تو فرانسه دانشگاهها بخشی از دستگاههای دولتی(به معنای دقیق "حکومت" Etat) به حساب میان.من در درگیری ای که با یکی از اینها داشتم[به تحریک مجاهدین]به دادگاه اداری شکایت کردم(یعنی علیه "حاکمیت").هشت سال طول کشید ولی رای به نفع من داده شد.اگر چه موردازدیدکلان مهم نبود،اما درپایه وبنیاد من در خاک فرانسه در موردی قضایی دولت فرانسه رامحکوم کردم.(بقول مش قاسم والله دروغ چرا)راستش من ندیدم از سازمانهای جاسموسی کسی با صدا خفه کن بیاددنبال من.توایران به یه پاسدار "رو"نشسته یا آخوند چلغوز نمیشه حرف زد،شکایت جای خودش.این اشکال به ما برمیگرده که با فرهنگ (ودرواقع ضدفرهنگ) خودمون،روال کاردر کشورهای دموکراتیک رودرک نمی کنیم.

۲ دارودسته رجوی کارش از بحران گذشته،رسیده به مرز تلاشی.نظافتچی تنبل گاه میتونه برای دو سه تا خرده ریز گوشه قالی رو بالا بزنه واینارو قایم کنه.وضع مجاهدین اینجوریه که قالی رسیده زیر سقف !هرکاری از دستشون بیادمی کنن تا شاید بحران امروز رو بندازن به فردا. نبایدتوزمین اونها بازی کرد. طرح شکایت به نفع شون میشه تا به این بهانه شارلاتان بازی دربیارن.اینها تو شیادی استاد شده ن.
۳ وقتی کسی اتهامی چنین سنگین چون جاسوسی میزنه،باید پاش رو زمین سفت باشه،دلیل ومدرک کافی داشته باشه.اینجا هم ذهنیت مذهب زده ودیکتاتور زده ی ما میاد تو گود.مورد"جاسوسی" دو جنبه داره.فردی که متهم شده و کشوری که اتهام در آن رخ داده.برای اولی"فرد"میتونه شکایت کنه(اعمال حقوق فردی).دومی از مقوله"حاکمیت ملی"بیرون میاد که ماتواین"مشروعیت"نداریم
۴ من حقوق دان نیستم،اما برای گذران زندگی بایدحداقلی از درک حقوقی داشت وبه نکات ریزدقت کرد.دارودسته رجوی تو شیادی استادن،افرادشون از گرسنگی رنج می برن امادسته دسته اسکناس خرج وکیل های سطح بالا می کنن و مشاوره حقوقی دارن. نمونه : "این بریده مزدور اطلاعاتی" فحشه و بر مبنای آن نمیشه پرونده قضایی تشکیل داد."اطلاعاتی" گنگه."این" به کی اشاره داره ؟ نگفته "ایرج مصداقی مامور وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران است".این رو میشه ده سال کش داد و دست آخر میشه سد یورو جریمه.
۵ بباور من بهترین کاراینه : مجموعه ای از فیلم ها،نوشته ها روباترجمه ومستند،بدون"تعبیر و تفسیر"،مستقیم فرستاد به دادستانی تایقه اینها رو بچسبن که
الف ـ اگر موردی از جاسوسی دارید چرا به ما اطلاع ندادید ؟
ب ـــ اگر این ادعا درسته، پخش اش در سطح جمع، موجب این میشه که فرد"جاسوس"گوشی دستش بیاد،مدارک و اسنادرواز بین ببره،باکسی هم تماس نگیره ودستگاه اطلاعاتی نتونه مچش رو بگیره.کی به تو(دارودسته رجوی)اجازه داده که از بالای سرما اعمال حاکمیت ملی کنی ؟ برای این کار باید
مشروعیت ملی داشته باشی، که نداری
اگر هم داشته باشی باید تو سیستم فضایی یا پلیس باشی، که نیستی
اگر هم باشی باید مجاز (habilité) باشی، که نیستی،
اگر هم باشی باز باید با اجازه دادستانی تو این پرونده مشخص دخالت کنی

با درگیری از پشت انترنت چیزی حل نمیشه.درگیری دارودسته رجوی با کشورهای دموکراتیک/"امپریالیستی" برسر مسایل سیاسی نیست، سر موضوع "بزهکاری"است(قتل مخالفان با مدرک،"مواد"،دزدی، و از این دست).بهترین کار انداختن مسئله تو کانال قانونی ست. گوششون رو خواهند کشید.
از این هایی که روی انترنت هست میشه فهمید که این دارودسته ی پست فطرت چندتا مزدوری دارن در گروهی مخفی بنام JS (جنگ سیاسی یا جاسوسی) که کارش سوسه آمدن،این رو به جون اون انداختن و سند و مدرک علیه مخالفان جعل کردنه.این آخراون همه شعروشعار پوچ وتوخالی و جامعه بی طبقه توحیدی است.هدف هم تنهاوتنها اینه که مردم توجریان آنچه رخ دادقرار نگیرن،"شاهد"هایکی یکی یابمیرن یاتوعملیات"فروغ" شهههههههههههههید"بشن وخلاصه کسی سرازکار اینهادرنیاره
مردم حق دارن بدونن، ما وظیفه داریم بگیم.
ــــــ باید ــــــ به ــــــ روشنگری ــــــ ادامه ــــــ داد

ناشناس گفت...

مسعود علامزاده
این همه پر گویی کردی که بگی باید اسناد و مدارک جمع کرد و به دادستانی شکایت کرد تا مچشون گرفته بشه
آقای همه چیز دان
مشکل اینه که هیچ که جرات نمی کنه زنگوله گردن گربه بندازه چون ریگ تو کفشون است
اسماعیل که وعده سر خرمن میده میگه در ایران فردا به حسابشان میرسم
حنیف که حقوق دانشون است میگه اصل بر برائت است مدعی باید شکایت بکنه! اما همین آدم وقتی عاطفه اقبال قمپز در میکنه که شکایت میکنم یادش می ره که چند روز قبل گفته مدعی باید شکایت بکنه عاطفه را تشویق میکنه به شکایت کردن
مصداقی هم که هتاک هست و وراج و رابطه اش با دادگاه مثل رابطه جن و بسم الله است،گاوی است که اگه کسی متوجه نشه یونجش از طرف رژیم می رسه باید بره غاز بچرونه
خلاصه این حضرات اگه ریگی به کفش نداشتند تا حالا حداقل یکیشون شکایت کرده بودن و مدال برائت به سینه شون میزدن

عباس ساعتچی

ناشناس گفت...

اهاای ساعتچی
واقعا اگه تا اینقدر مطمئنی که فلان و فلان و فلان ریگ درکفش دارن چرا تا حالا ارباب شما از فلانی ها شکایت نکرده ؟ ارباب شما که خیلی به چشن پیروزی علاقه منده چرا دراین مورد دنبال جشن پیروزی نیس ؟
بنابراین مزخرف نگو برو پی کارت .
میدونی مشکل کجاس ؟
مشکل برمیگرده که بریده چاپلوسان اربابت در مرز بریده مزدوری قراردارند و اربابت این موضوع را خوب خوب میدونه ... از عواقب شکایت و دادگاه میترسه چون بعدش ریزشش ببشتر میشه یعنی حتی امثال تو هم خواهید ریخت بنابراین حرف مفت نزن لطفا

ناشناس گفت...

کاملا بر حق و بی پرده بیان کردید دست مریزاد
جماعت ایرانی باید یاد بگیرند با انچه بوده اند کنار بیایند و حال و اینده خود را بسازند وگرنه در این شرایط حتی رفسنجانی شیطان نیز اگر زنده بود ادعا می‌کرد مخالف انقلاب 57 بود
فرهاد

مسعودعالمزاده ​​​/ ​پاريس گفت...

۲۹ شهریور ۲۵۷۹ ايرانى ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۰ مسعودعالمزاده پاريس

... پاسخی با تاخیر به ساعتچی

۱ اگر من "همه چیز دان" بودم که میشدم رجوی. این خالی بندی ها و القاب دهن پرکن ارزونی خودش و دارودسته پست فطرت اش
۲ این دارودسته دریوزه کارهاشون با "پول" میگذره. مردم که از اسم اینها استفراغشون میگیره. تو زمینه سیاسی هم که احدی با اینها تماس نداره. در بسیاری از کشورها (بویژه آمریکا) سالهاست که هرگونه تماس دستگاههای اداری با دارودسته رجوی ممنوعه. نماینده ها هم اینها رو از دور می بینن راهشونو کج می کنن. مونده چارتا مثه جولیانی به ضرب پولهای کلان.
۳ یا نخوندی چی نوشتم یا خودتو میزنی به کوچه علی چپ. کلک اینها هم اینه که آقای مصداقی و یغمایی و دیگران رو بکشند دنبال شکایت، یعنی که اینها برن تو زمین اونا بازی کنن. ایرج مصداقی جوابشونو داد "من میگم مریم رجوی جاکش و قواده. حالا تو بروشکایت کن".
۴ حتا دنبال جمع آوری سندومدرک هم نباید رفت. وقت بزرگوارانی چون یغمایی و مصداقی با ارزش تر از اینهاست. باید تنها همین اراجیفی که میگن رو فرستاد پیش دادستانی هر کشوری، اونها خودشون یقه این دارودسته رو خواهند گرفت. برای نمونه اون عرعری که اون الدنگ برای "کانالهای نروژی" کرده بود که گویا پیرزنی رو کشته بودند که دیگه نمی خواسته با اونها همکاری کنه، چنین خزعبلی به وجهه کشور نروژ صدمه میزنه.کافیه این لینک رو برای سفیر نروژ یا وزارت خارجه بفرستند گوش طرف رو می کشن تا درازتر بشه. یکی دیگه بگه ملیت اش رو میگیرن، یکی دیگه بگه با پس گردنی می اندازندش بیرون تا بره آلبانی.
نتیجه اینکه که طرف در دهن نجاست اش رو گل گرفت و دیگه گه زیادی نخورد.

رجوی و دارودسته اش هم نیازی به زنگوله ندارند. همین ها دست شونو گذاشته اند تو پوست گردو.
ترکها میگن "سگ می خوابه سایه دیوار، فکر میکنه سایه ی خودشه".
مصداقی، یغمایی، روحانی، قصیم و هزاران دیگر بی رجوی و دارودسته اش کسی بودن و هستن، این اونان که بی اینها هیچن.

نکته آخر هم اینکه اگر سی سال پیش توهمی از دید تئوریک دردیدگاههای بنیانگذاران سازمان بود و این دیدگاههای ــــ ارتجاعی ــــ سازمان زیر همهمه ی شهادت به نقد کشیده نمیشد،دورانش به سر آمد. همه فهمیده ن که با وجود رشادت، شهامت و وطن دوستی بنیانگذاران سازمان، ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق ایران از همان ابتدا ارتجاعی بود. همین تفکرات ارتجاعی بود که بین نسل جوان (سال ۵۰ تا ۵۷) و اسلام پل زد. مجاهدین و شریعتی (شیاد) و گلسرخی (ابله) در به قدرت رسیدن خمینی نقش داشتند.
این بزرگواران (یغمایی، مصداقی و ...) هم دارند نسل بعد را علیه ارتجاع (غالب و مغلوب) واکسینه می کنند.
از دید تئوریک حق با تقی شهرام بود که رجوی انگشت کوچیکه اش هم نمی شد. جزوه سبز شهرام هنوز معتبره. کتاب تبیین و "راه حسین" رجوی شده جوک بی مزه. کشتن شریف واقفی نادرست بود، دیدگاههای شهرام در نقد ایدئولوژی سازمان دقیق و درست بود. بماند که خود شریف واقفی هم یکی دونفر از افراد سازمان را بدلیل شک سر به نیست کرد اما این سانسور میشه ! حتا همین امروز.بنیانگذاران سازمان فداکار، میهن دوست و بی سواد و مرتجع بودند. نه ما نه نسل پس از ما دیگر چنین راهی را نخواهیم رفت.

شکایت کردن وقت تلف کردنه، باید رفت دنبال نقد و افشاگری. سر ما رو شیره نمال. با بچه طرف نیستی.بروهرچی میخوای بگو. اگه قراره این رژیم بره و (به اصطلاح) جمهوری اسلامی دموکراتیک رجوی و دارودسته اش بیاد سر کار ... مال بد بیخ ریش صاحابش.

....
پس درود به شهامت و نیز هشیاری این بزرگواران که خواب و خوراک رو از اون شیر (آب انبار) گرفته ن.

جمهوری نهادی است دموکراتیک. "جمهوری دموکراتیک" حشو زائده. جمهوری که اسلامی نمیشه. تو این یکی دستور از خدای نبوده ی مطلق میاد. تو اون یکی از مردم میاد و نسبی است و قابل تغییر. دارودسته رجوی از همون اول با شیادی شروع کرده ن. رجوی هم چنان که افتد و دانیم مسئولش خدا و خلقه.

رجوی به مردم که گزارشی نداده. به خدا داده ؟
... ای دروغگو، تو کی به من گفتی ؟ ؟ ؟ ؟ ؟

ناشناس گفت...

آقا جان تکلیفتو با خودت روشن کن. فرستادن بچه ها به خارج از عراق یا درست بوده یا غلط بوده. برگرشتشون به عراق یا درست بوده یا غلط بوده. تو هم که به هر طرفی که میچرخی ایراد میگیری. واقعا باید بری قاضی بشی. چه شود

بهروز گفت...

خدا را شکر که روزنامه دی سایت بعد از کشتار و در بدر شدن میلیونها شهروند ایرانی وعراقی و لبنانی و افغانی و سوری بدست رژیم ایران در چهل سال گذشته و غرق شدن هزاران پناهجو در آبهای اقیانوسها توانست پنج مصاحبه با طفل معصوم چهل ساله انجام دهد و مجرم اصلی که همان تروریستهای مجاهد هستند را به دنیا معرفی کند. به این میگند مطبوعات مسئول.

ناشناس گفت...

از نظر جناب بهروز تمام مجلات اعم از مد و زیبایی و طبیعت و تاریخ و.. باید تعطیل شوند تا بانو و رهبر عقدتی به حکومت بریند
فقط رهبری مهمانی برگذار کند تا یک عده پرچم تکان بدهدند و لابد با همین کار هم اخوندها سرنگون میشوند !
جمع کن خودت رو اینجا جهان ازاده نه کمپ رهبر عقدتیت
ان زمان که نوجوانان شانزده هفده ساله بودند به زندگیشان چه اضافه کردید درس خواندند مهارت اموختند؟اصلا سرنگون کردند چه؟ حالا فرد بقول خودت چهل ساله! البته سی و پنج ساله از انچه بر او رفت حرف میزند صدای جیغتان در امده
بنا بر منطق بسیار مدرن مجاهدین بازماندگان سالخورده هولوکاست باید خفه خون بگیرند چون سالها گذشته و جکومت نازی ها هم تمام شده و کودک دیروز و پیر مرد یا پیرزن امروز به همین دلایل باید خفه‌خون بگیرند و لابد داستان هایشان هم حواس جهانیان را از سرنگونی پرت می‌کند!
دو طرف یک ماجرا همواره بخشی از داستان هستند و حالا این ماجرا نتنها متعلق به راوی و طرف دوم بلکه خطاب به تمام خواننده گان است

بهروز گفت...

متاسفم که مبارز با شرف و وجدان گذشته بعلت دشمنی با مجاهدین آنچنان کور شده، که از حماسه عظیم زندگی صبا هفت برادران در این دوران بلا که اکثریت جوا نهای مملکت به فحشا و اعتیاد و فرار از ایران مشغولند، در آخرین لحظه حیات فریاد بر میکشد که تا آخرش ایستاده ایم، فقط این را میبیند که این بچه سرباز بوده و خط میدهد به ارتجاع و استثمار که چاقو هاتان را تیز کنید برای دادگاه بعدی. تف به این روزگار.

پروین ازاد گفت...

کدوم ایستادگی آقا. اگه اونجا نیستی برو اونجا ببین چه خبره غیر از پیر شدن و کشته شدن کجا رسیدیم من بیست سال عمرمو گذاشتم فهمیدم چه خبره برو خجالت بکش از این همه ادم که سر هیچی جونشون رفت تا این خانوم هی لباس رنگ و رنگ بپوشه تا عمر همه تموم شه

بهروز گفت...

خانم آزاد، بحث من در مورد زنی آزاده بود که بدون سلاح و بدون هزار شبکه پشتیبان خبری غربی و شرقی در مقابل بلعیدن شدن عراق بدست ارتجاع خونریز منطقه و جلادانی مانند سلیمانی با دست خالی و با اطمینان از شکست دست از آرمان نشست و گفت تا آخرین نفس و قطره خون در مقابل دیو ارتجاع می ایستد. یا مرگ یا آزادی. شما فکر میکنید ژاندارک و اسپارتاکوس و مصدق و بابک خرمدین و آریو برزن و یوتاب خواهر قهرمانش چه کرده اند که بصورت قهرمانان تاریخ بشری در آمده اند. جز اینکه تا آخرین نفس در مقابل غول ارتجاع ایستادند و مرگ را در آغوش کشیدند اما تسلیم نشدند؟ و ایرادم به مبارز سابق آقای حیدرنژاد این بود که اینهمه را گذاشته و چسبیده به خط استعمار و ارتجاع که این خانم در 16 سالگی سرباز شده. اگر منزل حیدر نژاد در زمان شانزده سالگی ایشان مورد تعرض مشتی دزد و چاقوکش قرار میگرفت با کارد آشپزخانه و دست خالی بدفاع بر نمیخواست؟ یا میگفت نه صبر کنید به سن قانونی برسم و بعد انتقام بگیرم.
آیا غیر از اینست که هزاران جوان زیر سن در ویتنام و اوکراین سلاح بدست بر علیه دشمن جنگیدند و میجنگند؟ مسخره نخواهد بود و امثال روزنامه دی سایت مورد تهاجم جهانی قرار نمیگرفت اگر زبان به شکایت بر علیه شرکت این جوانان باز میکرد؟ بله ملت ایران و مجاهدین و مبارزین بر علیه سیاست سربازگیری کودکان در جنگ با عراق برخاست چون دژخیم در سراسر ایران با سیاست علنی دولت و کلید بهشت و خرید ما شین و حجله عروسی و هزار تهدید و دروغ دهها هزار دانش آموز را از پشت نیمکت به تنور جنگ فرستاد.