دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۰ تیر ۷, دوشنبه

حمید اشرف؛شرحی از سرگذشت چه‌گوارای ایران! ف.نادریپور

حمید اشرف؛شرحی از سرگذشت چه‌گوارای ایران!  ف.نادریپور
حمید اشرف در اینباره در جزوه جمعبندی سه ساله ضمن بیان اشتباهات و انتقاد از خطاهایی که داشتند ، مینویسد: “ولی باید همیشه بیاد داشته باشیم که رفقای ما علاوه بر بی تجربگی هایشان،همیشه روحیه جانبازی و فداکاری خود را حفظ کرده اند و هرجا که کمبودی وجود داشت از جان خود مایه گذاشتند و راه انقلاب را هموار ساختند. ارزشهای انقلابی سازمان نتیجه فداکاریها و جانبازی های رفقای قهرمان است. این پیشگامان بسیاری از چیزهایی را که مثلا وجود نداشت بوجود آورده اند و ارزشهای نوینی خلق کرده اند و مکتبی از آموزش های انقلابی برپا داشتند. ادامه‌ی مطلب...

۳ نظر:

پرویز پرویز گفت...

بس کنید از این حرفا مملکتو همینا انداختن تو این کثافت بدبختمون کردند .نشستین خارجه حال میکنین و مینویسین ما اینجا داریم بدبختی میکشیم از همین مارا مرده پرست فقط ملا نیست شمام همینین

پرویز پرویز گفت...

چگوار هم باعث شد یک دیکتاتوری کاسترو بیاد سر کار چه گلی بسر کوبائیها زد یک دیکتاتور که تا مرد سر قدرت بود برید کوبا ببینید چه خبره!!!!!!! نشستید همینطور حرف میزنید برید کوبا ببینینبیائید ایران ببینین دلتون خوشه

مسعودعالمزاده (ارسلان)/پاريس گفت...

۹ تیر ۲۵۸۰ ايرانى ۳۰ ژوئن ۲۰۲۱ مسعودعالمزاده (ارسلان) پاريس

به ایران و تشیع سرخ اثناحشری خوش آمدید !

حمید ای همای رحمت، تو چه آیتی چپان را / که به ما سوا فکندی همه سایه ی لنین را
نه مائو توانمت خواند نه بشر توانمت گفت / متحیرم چه خوانم چه گوارای ایران را

از ملا نصرالدین پرسیدند ـ قرمه ـ رو با قاف می نویسند یا با غین ؟ گفت قرمه رو با گوشت می نویسند.
سیاست رو با رشادت و شهامت، دلیری و از جان گذشتگی نمی نویسند، با "داو" (enjeu/deal) می نویسند با "برنامه" و با بیلان کاری. رشادت شور جوانی است. فاشیستهای ایتالیایی با مین خودشان را می انداختند زیر تانکهای انگلیسی تا از زیر مین بچسباند. آنها هم با مانوور بیشترشان را له میکردند. نتیجه کار چه شد ؟

خط سیاسی چریک شهری در تمام دنیا شکست خورد. نتیجه عملی حرکت چریک شهری در ایران (چه فدایی ها چه مجاهدین) بْعد نظامی نداشت، اینها عددی نبودند. سر کمتر از چهارسال سروته شان را جمع کردند. سال ۵۴ کسی "بیرون" نبود. نتیجه عملی این پدیده (چریک شهری) این بود که رژیم شاه برای مقابله با اینها دست به استخدام وسیع زد و ظرف سه سال ساواک و دادرسی ارتش دوبرابر شد، از همه طرف توش نفوذ کردند (بویژه شبکه نظامی حزب توده). فردوست با "دفتر ویژه" اش دربار راگرفت زیر دستش. رژیم شاه از درون از کار افتاد. این شد بیلان جنبش چریکی. رشادت و شهامت رو بذار در کوزه آبشو بخور.

ارزش بنیادین و تفاوت یک عنصرسیاسی با یک خبرنگار در این است که خبرنگار ـ پس از رخداد ـ تحلیل میکند و عنصر سیاسی ـ پیش از رخداد ـ آنرا می بیند. این همه میگن ژنرال دوگل، ژنرال دوگل. دوگل سرهنگ دو بود و سرهنگ دو هم ماند. بطور ـ موقت ـ به درجه سرتیپی ارتقاء مقامش دادند تا بتواند ارتش را فرماندهی کند. سوال اینجاست : ارتش فرانسه که سرلشگروارتشبد کم نداشت. چرا رفتند دنبال یک سرهنگ دو ؟ چون پیش از رخداد (اشغال فرانسه) با دقتی باورنکردنی تمام اشکالات را (تکرار می کنم ـ پیش از رخداد ـ) دیده بود و اعتراض میکرد. بقیه به به و چه چه کردند و بالا انداختند.

بیلان کاری جنبش چریکی با تمام جانفشانی ها بسیار منفی بود و ریشه ی بخشی از نکبتی که برسرمان آمد از همین جا بود. پیش از رخداد ندیدند که هیچ، پس از رخداد و تا همین حالا کارشان نه انتقاد که ماله کشی است. هرکی هم یک کلمه برخلاف خط اصلی حرف بزنه ساواکیه و مامور وزارت اطلاعات.
اگر می بینید که به این خفت افتاده اند بی دلیل نیست. وایستاده اند خبری بشه، ماله کشی کنند،تهمت بزنند و وصله بچسبانند. یکی شان نیامده یک بارهم که شده انتقاد از خود و از گذشته بکنه. شده اند مثل این پیرزنهای نازنین روستاهای زیبای ما "... ننه جون، گِلِه هات به سرم، عروسی پسرم ...".
حماسه سیاهکل حرکتی بود ابلهانه. جنبش چریکی کاری بود نادرست.انحرافی وارداتی که در هیچ جا جواب نداد بجز کوبا و نیکاراگوئه. تو نیکاراگوئه هنوز که هنوزه گه گاه گوردسته جمعی کشف می کنند دست پخت انقلابی کبیر دانیل اورتگا(که جازد و شد "لیبرال"). کوبا هم اگه مالی بود انقلابیون کمونیستی و توحیدی از ترسش امپریالیستها رو ترجیح نمیدادند.

اگر رهبران سیاسی" امپریالیسم فرانسه " انقلابی و توحیدی بودند، دوگلی درکارنبود، هیتلر پیروز میشد و دوگل میشد "مامور وزارت اطلاعات". اشتباه و حتا گند زدن کمتر دردسر آفرین است تا به شیوه ایرانی دو تا پارا توی یک کفش کنیم که مرغ یه پا داره، خوب کاری کردم، اگر لازم بود بازهم میکردم، نمیشه بگیم ابهت مون بیاد پایین. اگر رهبران سیاسی فرانسه در آن دوران به خطای خودشان اذعان کردند، از دوگل پوزش خواستند برای این بود که دکارت را داشتند. ما به ملاصدرا دخیل بستیم. این هم نتیجه. نوش جانمان.

دست آخر هم بدم نمیاد ماله کشی ای در باره ی کاری که رفیق حمید اشرف (شاید هم خودش) کرد را بشنوم. این جناب حمید اشرف سر مرز از یک توده ای سابق (و مامور کا گ ب) پول، سلاح، مواد منفجره و مدارک و اسناد میگرفته. درست بوده ؟ این ترور هایی که اینها انجام دادند، چرا همه اش کسانی بودند که سد راه روسها بودند و با نبودنشان جا برای نفوذی های شاخه نظامی حزب توده باز شد ؟ درگیری با رژیم شاه بیشتر بود تا با اون "از ما بهترون" ؟

منتظر ماله کشی هستیم.

البته شک دارم که آقای (احتمالا خانم) ف.نادری پور که به مقام امامت کمونیستی رسیده به کافر مشرک ملعون جهنمی ای چون من پاسخ بده.