دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۰ آبان ۵, چهارشنبه

«شارلانیسم سیاسی در دادگاه نوری» احمد رشیدی

شارلانیسم سیاسی در دادگاه نوری»   احمد رشیدی در این مسیر استراتژیک شکست خورده، البته هیچ پرنسیپی در قاموس دستور دهندگان و مجریان با مزد و بی مزد شان نبوده و نیست!، از هل دادن ما و شرکت کنندگان غیر گروهی، جلو افتادن و تسخیر صندلی های ناظران دادگاه برای اعلام پیروزی به هواداران خود، تا حتی کارهای خلاف آیین نامه ی نظم دادگاه، مانند دست بدست کردن شماره های حضور و نشستن در سالن ناظران دادگاه، برای جابجا کردن نفرات گروه خودشان، که معلوم نیست از سر بی حوصلگی و بی مایه گی برای چند ساعت نشستن و دنبال کردن دادگاه است. ادامه‌ی مطلب...

   ی

۳ نظر:

مسعودعالمزاده (ارسلان) پاريس گفت...

۶ آبان ۲۵۸۰ ايرانى ۲۸ اکتبر ۲۰۲۱ مسعودعالمزاده (ارسلان) پاريس ۱

من ادعایی ندارم، نه مرکز دنیا هستم و نه عقل کل. بهترین کاری هم که ما می توانیم بکنیم این است که افکارمان را باهم یکی کنیم و از هم و با هم یاد بگیریم.
اینجا اشتباهی رخ داده که برخی، چون این هم میهن شریف من، آقای احمد رشیدی، این کارهای مجاهدین رو به حساب حقارت اینها میگذارد. البته اینها آدمهای حقیری اند کپی شده از الگوی خود رجوی پست فطرت، اما این کارها از روی حسابگری است و برنامه ریزی شده و نه خود به خودی.

آقای رشیدی دارودسته ی مجاهدین را به اندازه ی کافی نمی شناسه و چه بهتر چون بسیار اندک اند کسانی که اینها را شناختند و این دارودسته ی پست فطرت زنده شان گذاشتند.
کارهایی که مجاهدین می کنند با هدف مشخص است : دلزده کردن مردم، دستگاه قضایی و حاکمیت مردمی سوئد تا این فکر را به آنها و از طریق آنها به دموکراسی های غربی القا کنند که "... ایرانی ها آدمهای نادان، نابخرد و حرام لقمه ای اند پس ولشان کنیم ..." و این دقیقا همان چیزی است که دارودسته ی پست فطرت رجوی پست فطرت میخواد : که همه ما را ول کنند تا مجاهدین بتونند جریان رو به دست بگیرند.

تز مجاهدین و شخص رجوی اینه (با یک ایماژ) : رژیم چون میوه ای است روی درخت که باید زیرش ایستاد تا وقتی که میوه حسابی رسید خودش می افته. تنها کاری که می کنید اینه که نگذارید دیگرانی باشند. بزنید بقیه رو لت و پار کنید، این میوه صاف می افته تو بغل ما ! ! !
برای همین هم هست که مجاهدین سی و چند ساله هیچ کاری نکرده و نمی کنند. نه عملیات مسلحانه، نه غیر مسلحانه، نه شعارنویسی، نه رادیویی، نه تلویزیونی. این تلویزیون باسمه ای شان رو که کسی نگاه نمی کنه، چیزی برای گفتن ندارند. نه آموزش سیاسی برای مردم. اینها منتظرند با چندتا زدوبند سیاسی با پس مانده هاوساندیس خورهای رژیم، با پولی که از .... از ما بهتران ... و مواد بدست شان میرسه، به وقتش سبیل کسانی رو چرب کنند که مجاهدین بهشان میگن ... قطب ... تا اونها به دارودسته شان بگن از مجاهدین حمایت کنید : یه مشت اراذل و اوباش ساندیس خور پس مانده رژیم بریزند با چماق و ترور اینها رو بیارن سرکار.همون هفته اول چنان برق چشمی بگیرند. یک سری ترور راه بیاندازند و بندازند گردن رژیم.بعد هم حاجی حاجی مکه ... کی بود کی بود من نبودم.
واقعیت اش اینه که تقصیر نه از رجوی پست فطرت، که از ماست وبخشی از فرهنگ منحط خودمان، از رودرواسی و نیز اینکه ... دوزاری ما دیر جا می افته...
اگر کسانی یادشون بیاد، خمینی همان اول کار همه چیز را گفت. دقیقا گفت چکار خواهد کرد، ما شعورش را نداشتیم. ما دوزاری مان دیر جاافتاد. ما تو دانشکده مان قوی ترین کامپیوتر آن زمان دنیا رو داشتیم : کنترل دیتا. همه دانشجو ها روش کار می کردند اما وقت زیادی هم میامد که آنرا به شرکتها اجاره میدادند. با اینکه تو ایران خیلی کم فرانسوی بود اما یک فرانسوی بود که برای شرکتی کار میکرد وگه گاه میامد و چون من به عنوان خوره ی درجه یک توی سایت بودم او را میدیدم و باهم انگلیسی صحبت میکردیم. آدم بسیار فهمیده ای بود. درست زمان نکبت بهمن بود. یکبار به من گفت .. این کار شما اشتباهه، ما در اروپا حاکمیت مذهب رو دیده ایم، این کار شما راه به جای خوبی نمی بره ... من گفتم اسلام فرق داره.او با نگاهی عاقل اندر سفیه گفت ... جدی ؟ خواهید دید ...
و دیدیم.

مسعودعالمزاده (ارسلان) پاريس گفت...

۶ آبان ۲۵۸۰ ايرانى ۲۸ اکتبر ۲۰۲۱ مسعودعالمزاده (ارسلان) پاريس ۲

رجوی از همان اولی که آمد خزعبلاتش رو تو دانشگاه صنعتی آریامهر تحت عنوان ابلهانه ی "... تبیین ..." تفلسف کرد، پیش از همه پرید به فلسفه ی پوزیتیویسم (positivism) با اصطلاح خودش "... بیار تا ببینم .... اگر ما یک جو عقل تو کله مان بود و توی مدار عقل بودیم و نه در مدار جاذبه می فهمیدیم چه شیاد حقه بازی پشت این قضیه است که داره با تردستی سر مارو شیره میماله. این از همون اول داشت زمینه رو آماده میکرد تا کسی ازش حسابرسی نکنه. تا هرکاری خواست بکنه و به هیچکس حساب پس نده.
دقیقا همین هم شد.بالاخره اینرا جا انداخت که "...رجوی مسئولش خداوخلقه...". این رو که به فارسی ترجمه کنیم میشه "... هرغلطی میخوام میکنم، به هیشکی هم حساب پس نمیدم...".
هنوز که هنوزه از یونان باستان پل هایی جا مانده که کنارش روی سنگ هزینه ساخت پل حک شده تا مردم و بویژه آنهایی که دست شان تو کاره اگر لفت و لیسی در کار بوده بتونن مچ گیری کنند : اینجا نوشته سه هزار سکه طلا، من با نصف این سه تا بهترش رو میسازم، پس دزدی و ارتشاء پشت کار بوده. رجوی از همون اول این رو در نطفه خفه کرد، دست پیش زد پس نیفته و تا همین امروزش هم بجز گزارشهای دقیق ایرج مصداقی، کسی از رجوی حسابرسی نکرده.
البته محکوم کردن این نادرستی های مجاهدین کار درستی است اما...
اما ... با خواندن اینها خود رجوی به ریش همه خواهد خندید : ... این کارها، کارهای بدی یه ؟ جماعت هالو، برای همین هم هست که می کنم. برای اینه که همه رو بی آبرو کنم، که این خط رو قطع کنم. تا غربی ها این کار رو ادامه ندن. تاهمه پراکنده بشن. اون وقته که من برده ام. صبر می کنم تا رژیم بیفته، کسی هم که نیست، این میوه صاف می افته تو بغل من.

برای اینکه این دریوزه ی شیاد نتونه از این کارها بکنه، بهترین کار اینه که بقیه با متانت و وقار از دادگاه و عملکردش دفاع کنند و از هر کاری که جنبه ی ... حرام لقمگی ... داشته باشه جلو گیری کنند. ما باید همچنانکه جامعه مدنی سوئد از جامعه مدنی ما حمایت می کنه، قدردان آنها بوده وبه هرصورتی که می توانیم حامی شان باشیم : چه لفظی، چه عملی.
آن فرانسوی که سال ۵۷ سعی میکرد به من نادان بفهمونه که دارم با سر توچاه شیرجه میرم، نه مامور کسی بود نه دشمن من. یک عنصر جامعه مدنی بود. امروز تو سوئد همین بساطه. اینجاست که ما با برخورد درست میتونیم این پیام را به جامعه های مدنی همه جای دنیا بدیم که ... ایران تنها خمینی، خامنه ای، احمدی نژد و رجوی نیست....
تا اینرا بفهمانیم که ... ما لیاقتش را داریم....
چرا میخواهید که دیگران قدمی برای ما بردارند، بدون آنکه ما لیاقتش را داشته باشیم. در زمان شاه ما امکاناتی را در اختیار داشتیم که ۹۰% بشریت حسرتش را میخورد. لیاقتش را نداشتیم.
همین و بس. مجاهدین برای همینه که دارند همه چیز رو خراب می کنند. چون محکومیت حمید نوری گور سیاسی و شیادی آنها را خواهد کند. اینها میخواهند همه را با خودشان توی این گور ببرند.
اثبات اینکه لیاقتش را داریم، در رفتار مدنی ماست.
امروز متانت، وقار، درستکاری و روی خط قانون ایستادن بهترین سلاح ماست.

ثــابــت کــنــیــم کــه لــیــاقــتــش را داریــم ...

Unknown گفت...

با درود به احمد عزیز که با هوشیاری سیاسی، همواره نکات دقیقی را با همگان به اشتراک می گذارد، و ضمن روشنگری های ارزشمند زوایای پنهان دادگاه نوری، همچون همیشه بی هیچ چشم داشتی و محاسبه گری های معمول منافع شخصی، در کنار شاکیان و شاهدان اصلی و جنبش دادخواهی مردم میهنمان بوده و هست، و با سپاس از دریچه زرد که در انتشار مطالب نقش مهمی در این روشنگری های ارزشمند ایفا کرده و خواهد کرد، درودها. موسا