دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۰ آذر ۱۵, دوشنبه

غزل اسماعیل وفا یغمائی.دریاب این لبان که ترا تشنه اند و آه

 

غزل
اسماعیل وفا یغمائی
زآن پیشتر که گم شود اندر دل جهان
این زلف شبگرفته و لبهای ارغوان
زآن پیشتر که چشم من و تو زهم شوند
مهجور و دور و گمشده در ژرف کهکشان
زآن پیشترکه در طلبت بازوان من
در جستجو ولیک نیابد ز تو نشان
زآن پیشتر که در ربایدم زآغوش تو مرا
باد زمان که بی توقف، تا جاودان وزان
دریاب این لبان که ترا تشنه اند و آه
با بوسه ای به تشنگی ام شبنمی فشان
ما غافلیم از آنکه کجائیم و کیستیم
در این خیال خام که مائیم جاودان
در گوشه ای چو خرده غباری نشسته ایم
در اختری که خود چو غباریست بی نشان
وین خرده ی غبار چو گردی نشسته است
بر قطره ای ز موج یکی رود بیکران
کزاولش نیافته کس کز کجا شکفت
وز آخرش نیافته کس تا کجا روان
رود است وموج وزادن و مردن نهان شدن
هستی و نیستی به تواتر ترانه خوان
بر موجها من و تو معاصر شدیم و آه
ما و ترا کشید محبت کشان کشان
فارغ ز قید و بند و ز زنجیر و صد حصار
فارغ ز شیخ و سنت ودربان و پاسبان
در این سفر ! توئی که مرا دلبری ومن
مجبوب من! که روی تو من را چراغدان
شعری بر آبها به سرانگشت اشک خویش
از عشق خود نوشتم تا باد ارمغان
آینده را ز سوی من و تو که رفته ایم
هر یک به کهکشانی بی نام و بی نشان


هیچ نظری موجود نیست: