دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۱ فروردین ۳۰, سه‌شنبه

صدای جانوری هول در دورترین آسمان اسماعیل وفا یغمائی

 


صدای جانوری هول در دورترین آسمان

اسماعیل وفا یغمائی

صدای سگان را دوست دارم

ناله شغالان را درنیمه شب نخلستان

و زوزه ی گرگی تنها را

بر صخره های دور دست شب

در زیر نور ماه و بر پشت بام.

با این صداها به آرامی خفته ام

در کنار مادری  به سفر رفته

که گرمای ملایم  مهربان جهان را داشت

و نامش انعکاس نور بود.

***

زیباست صدای کلاغان و جغدان

صفیر شاهین در هنگام فرود

شیهه اسبان و نهیق الاغان

صدای گاوان بر چمنزازسبز

و شیهه اسبان و قور قور قورباغه ها

هیچکدام مرا نمی ترساندند

هیچکدام مرا آزار نمی دادند

همه صدای زیستن و زندگی بودند و هستند

تنها صدائی که مرا در سکوت می ترساند

صدای جانوری هول در دورترین اسمانها بود

که مرا به هراس میافکند

و به کرنش  و تسلیم و سجود

بر سجاده هائی که از آن خدا گریخته بود

***

هیچکس او را ندیده بود

و همه اورا شنیده بودند

صدای سکوت را

از اعماق دورترین آسمانها

هنگاه سپیده دم

و نیمروز و شب و نیمه شب

در اعماق امیدها و بیم های بیمار خویش

***

رها شده ام

پس از قرنها و سالها

بر خاستم و خویش را برافراشتم

و اینک به ستایش جهان ایستاده ام

بی هیچ وحشت

آواز خوان در کنار برادران و خواهرانم

در کنارعموزادگانم  سگان و گرگان و شغالان

و خدائی که در دورترین آسمان نیست

و خدائی بی نیاز از سجود و ستایش

به ستایش ایستاده ام

در ستایش زمین

و آسمان

آسمانی تهی از جانوری که هیچگاه نبود

ورها شده ام

اواز خوان

در کنار سگان و گرگان و شغالان

در کنار خدائی که در کنار ما آواز میخواند......... 

هیچ نظری موجود نیست: