* *واکنش بلاهت بار رهبری مجاهدین به دو مطلب من در مظلومیت دکتر هزارخانی
*دکتر هزارخانیِ جان برلب رسیده؛ چراغی در سیاه چاله جبّار(2) هفته نامه ایران زمین و بعضی مسائل
* دکتر منوچهر هزارخانی، چراغی در سیاه چاله جبّار (۱) و یک اتهام ناجوانمردنه به او [
۱۱ نظر:
گفتن حقیقت و شنیدن حقیقت همیشه روح را شاداب نگاه میدارد. خوب گوئی از رفتگان و زبان گویای آنها بودن یک وظیفه انسانی ست. متشکرم بعنوان یک انسان که از هزار خانی خوش گفته اید و روح او را که بنده معتقدم حی و حاضر است، شاد کردید. براستی که هزار خانی شایسته بود رئیس جمهور و نماینده مردم ایران باشد.
درود بر شما آقای ایرج شکری خیلی خوب توضیح داده اید دکتر منوچهر هزار خانی انسان ارزشمند بود که متاسفانه در این کشاکشها در دو دهه آخر نتوانست واقعا فهم و شناختی را که داشت در اختیار دیگران بگذارد من فکر میکنم در ایران روشنفکران باید مستقل باشند زیرا تجربه تلخی داریم
سارا از آلمان
سلام من سالها نوشته های شما را در سایتهای شورا و مجاهدین دنبال میکذدم و خیل خوب بود متاسفانه در سالهای اخیر کمتر پیدا میکنم من فکر میکنم شما به عنوان یک شخصی که سالهای زیادی تجربه دارد مخصوصا در باره شرایط تازه در ایران بنویسید و روشنگری بکنید با تاسف زیاد خیل از گروههای سیاسی خارج کشور چیزی نمیدهند که آدم بداند در ایران واقعن چه خبر هست امیدوار هستم شما بیشتر بنویسید خیلی ممنون آقای شکری
با درود جناب شکری، بدون میالغه شما از ندرت مبارزینی هستید که در سیاست تخصص دارید، عموم اپوزیسیون ج ا عاشق میهن و مردم و بجای شناخت از سیاست و تاریخ و جامعه، فداکار و از جان گذشته هستند!
متاسفم بجای افرادی مثل شما ، چاپلوسان در شورا مشغول جیره خواری و مدح و ثنا گفتن هستند!
ایکاس این دعواها نبود و شورا سر جاش بود الان وقت اون بود که این ملاهای مادر بی همه چیز گورشون رو گم کننولی دریغ دریغ دریغ در خارجه چی مونده شورا و رشا پهلوی که من امیدی ندارم ولی چاره اتحاده که گویا هیچکی جوصلخ ندتره یکی بیاد توضیح بده تو این خارج چه خاکی بریزیم تو سرمون تا کی اختلاف بهر حالی حرفای آقای شکری درسته دستش درد نکنه ولی کو گوش شنوا اونطرف فقط فوش میده و گوشاشم بسته نمیدونم چی بگم من وقتی اومدم انگلیش چل سالم بودالان هفتاد و هشت سالمه چقد باقی مونده نمیدونم امید که یه گشایش بشه از داخل مملکت
drod beh shoma
hidar
جناب شکری درود بر شما انسان با شرف. من هودار شورا بودم . یک وقت فکر میکردم که شورا تنها امید هست و واقعا بود با شخصیتهائی مثل دکتزپاکدامن دکتر هزار خانی دکتر قاسملو دکتر قصیم دکتر روحانی و هنرمندانی که محبوب بودند و خیلی انسانهای باشرفولی چون متاسفانه شورائیت تضعیف شد و دعواها شروع شد الان وقتی یک ملتی بلند شده فریاد رسی نیست. چرا و هزار بار چرا؟چرا الان نباید شورائی باشد که فریاد مردم ایران باشد چرا این همه افراد ارزشمند نیستند/ چرا این فکر را نکردند که از این دعواها آخوند دارد سود میبرد ولی الان چه باید کرد/ نظر شما بعنوان یک روشنفکر که درد مردم را دارد چیست / امیدوارم بتوانید مشتاقان را کمک کنید. از شما تشکر میکنم و برای شما آرزوی سلامت دارم . شما انسان با شرفی هستید من نوشته های شما را میخوانم و برای رفقای خودم میفرستم
جواد
سعی کنیم مسله را هدفمند ببینم؛
مشکل اساساسی در این رابطه, هتک حرمت دکتر هزارخانی , و خارج کردن وی از جایگاه اجتماعی اش توسط فرقه رجوی است.
نمونه ها بسیار است,
پاسدار خواندن شاعر نامدار میهنمانم احمد شاملو؛
برخورد نفرت برانگیز با بانوی آواز ایران, خانم مرضیه
برخورد های ناجوانمردانه با شاعر بسیار عمیق, و عضو کانون نویسندگان
فرقه رجوی در بنیاد نگاهش به افراد, یک نگاه ابزاری است
هر چه که با اهداف وی سر سازگاری نداشته باشد سرنوشتی جز محو شدن از صحنه اجتماعی ندارد
مگر اینکه فرد تصمیم به خروج از این تشکیلات بگیرد, نظیر خروج اقایان قصیم و روحانی و ....
این قانون حاکم بر تشکیلات این فرقه است؛ و فقط منحصر به افراد فعال در درون شورا نیست, بلکه افراد رده بالای این تشکیلات را نیز در بر میگیرد.
نظیر آقای علی زرکش ؛
وی که در بالاترین رده تشکیلاتی( دفتر سیاسی ) این سازمان فعالیت داشت , بعد از مخالفت اش با عملیات گور و بی هذف در فاز نظامی, آن هم بصورت جدی؛ سعی در متوقف کردن این گونه عملیات را داشت.
بعد ها رجوی وی را به اتهام جلوگیری از پیشرفت خط, به اعدام محکوم کرد؛ مرگی که بصورت روزمره و زجر کش اعمال شد, و در نهایت در عملیات موسوم به فروغ جاویدان با کشیدن نارنجک در صورتش به این زندگی غم انگیز پایان داد
آقای ایرج شکری با بیان وقایع اتفاق افتاده, در این فرقه, در ارتباط با دکتر هزارخانی از وی غبارزدایی کرد؛ بدون تردید قلم حرفه ای وی ؛ کمک شایانی در فهم این وجه شخصیت هزار خانی؛ کرده است
شخصیتی که بدون تردید غیر فابل جایگزین سازی است
این انتظار که راه حلی دموکراتیک از بطن این فرقه بیرون بیاید از محالات است
به قول کمال رفعت صفایی, آن جمعه ای که رجوی بپذیرد که اشتباه کرده است؛ شنبه ای در بر نخواهد داشت
جواد
آقا اختلاف نکنید وقت اختلاف نیست موقع اتحادهمه باهم باید کمک کنن مجاهد شاهزاده فدائی توده ای نو اندیش کرد لر بلوچ همه باید متحد بشن اختلاف نندازین مملکت نابود شده مردم بدبخت شدن به هر دینی دارین دس بردارین از اختلاف دشمن اخوند حروزادست بقیه دشمن نیستن
درود بر شما بسیار درست و دقیق و با انصاف
زنده باشی ایرج عزیز و شرف خبرنگاری و روشنفکری راستین و تسلیم ناپذیر تو پایدار باد. رزمیدن در زیر بار و فشار های اوباش تلخ ولی زیباست. ما با مردم و از مردمیم و پس
تا شدم حلقه بگوش در میخانه عشق
غمها مبارکباد
با احترام
ارسال یک نظر