دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید
کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید
در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
روی تابلو کلیک کنید
روی تصویر کلیک منید
تاریخ دوران باستانی ایران
۱ نظر:
۲۱ امرداد ۲۵۸۱ شاهنشاهی ۱۱ اوت ۲۰۲۲ مسعود عالمزاده پاريس
نکته بسیار جالبی در این بحث گفته شد و آن اینکه مردم در پس کشته شدن چریکهای فدایی و مجاهدین چهره ی حسین را میدیدند. این پدیده درست در همان زمان در اروپا و آمریکای لاتین دیده شد که مردم در پس چهره ی چه گوارا مسیح روی صلیب را میدیدند. این دو عکس را نگاه کنید :
https://fr.wikipedia.org/wiki/Che_Guevara#/media/Fichier:CheHigh.jpg
https://fr.123rf.com/photo_54889734_j%C3%A9sus-porte-sa-croix.html
اولی عکس چه گواراست و دومی نقاشی ای از عیسا. در این باره مقالات چندی نوشته شده. جنبش چریکی تنها یک دلیل نداشت اما یک از دلایل همین شباهت عجیب عکس رسمی چه گوارا و تصویر عیسا بر صلیب است که پایه اصلی مسیحیت و بویژه کاتولیک هاست. پروتستانها با شهید بازی (culte des martyrs) کاتولیک ها موافق نیستند و نیز با پرستش تصاویر که در دورانی به تخریب آنها دست زدند (بویژه در آلمان).
باورمند مسیحی با تصویر عیسا روی صلیب ... شرطی ... شده و این تشابه با عکس چه گوارا اتوماتیکی کار خودش رو میکنه. عطر دارچین و زعفران روی شله زرد و عطر اسفند همین کارکرد را داره. در دعای یکشنبه در کلیساها بخوردانی با عطر کندر هست. اینها در پس ذهن فرد ثبت میشه.در روانشناسی به این میگن (ماشه déclencheur / trigger) یعنی خاطره ای (طعم، بو، عطر و ...) که بطور زنجیره ای خاطرات دیگر را بطور ماشه ای یکبار به ذهن فرد سرازیر می کنه.
جالب ترین نمونه در سه جلدی معروف مارسل پروست (à la recherche du temps perdu) در جستجوی زمان از دست رفته است که در آن خوردن یک کیک کوچک بنام مادلن madeleine (باعطر و طعم بادام تلخ) یکباره در ذهن قهرمان داستان خاطراتی را بهمن وار زنده می کند.
خیلی از هموطنان نازنین ما که مسیحی شده اند روز عید معراج مسیح، شله زرد درست می کنند و با دارچین روش می نویسند .... یا عیسا ... ! یاد اون جوک سید کریم افتادم که یه مسلمونی مسیحی شد.بردندش تو کلیسا تا در تاریکی دعا و نیایش کنه.چراغهارو که روشن کردند گفت ... اللهم صل علی محمدوآل محمد !
چون جامعه شناسی، روانشناسی و روانشناسی اجتماعی در ایران شکل نگرفته ما اینها را توطئه انگلیس ها فرض می کنیم و آنقدر تو این تئوری توطئه غرق میشیم که اگرانگلیس ها توطئه ای هم بکنند نمی بینیم.
یک نمونه برای اینکه روانشناسی اجتماعی به چه درد میخوره.حدود بیست سال پیش در فرانسه (بویژه درمنطقه پاریس بزرگ) درگیری های فراوانی با راننده های اتوبوس بود. هر چندروز یکبار یکی از این راننده ها مورد ضرب و شتم قرار میگرفت. سندیکاها خط ها را تعطیل میکردند و تقاضای گشت پلیس میکردند. اگر تو جمهوری اسلامی بود فوری می رفتند توخط توطئه صهیونیست ها، لباس شخصی ها میامدند تو کار، ضرب و شتم، دستگیری و چماق و بزن و بگیر و پاسدار و وزارت اطلاعات و شک امنیتی.در فرانسه احتمال توطئه آخرین مرحله است.این موضوع را دادند به متخصص جامعه شناس و روانشناس تا ریشه یابی کند.
اینها به این نتیجه رسیدند که دلیل این درگیری ها ...نبود ارتباط اجتماعی ... است. یعنی فردی که سوار اتوبوس میشه براش راننده آنچنان غریبه و دور و ناشناسه که با کوچکترین مسئله ای مثل گیرکردن بلیت تو دستگاه کارمیکشه به کتک کاری. راه حل : تو اتوبوسها آفیش هایی زدند و به مردم آموزش دادند تا به هنگام ورود به راننده سلام کنند. به همین سادگی. تمام شد. نه توطئه ای درکار بود نه نیازی به استخدام ده هزارتا پلیس برای یقه گیری و زندان که خود اینکارها مثل دومینو دردسرهای بیشتری درست میکنه. من خودم عادت داشتم که سوار اتوبوس که میشدم به راننده سلام میکردم همه هم چپ چپ نگاه میکردند که این دهاتی کیه ؟ مگه پسرخاله ته ؟
نمونه دیگر در حال اجراست. بیکاری یکی از مشکلات جامعه فرانسه است. چون جمهوری اسلامی نیست نمی ایستند که دردسر رو سرشون هوار بشه تا برن دنبال چاره. برطبق تمام بررسی ها تا دوازده سال دیگه حدود ۸۰% از پست های کاری امروز حذف و با کارهایی جانشین خواهد شد که هنوز کسی دید دقیقی از آن نداره. پس پیش از هوار شدن بهمن جلویش را میگیرند : با استخدام وسیع در اداره کار، با آموزش وسیع برای انطباق روز به روز با پست های کاری تازه، با کمک به متقاضیان کار یعنی با فرستادن پیشنهاد تقاضای کاری به هرکس. یعنی بجای اینکه دولت یک میلیارد صرف پرداخت بیمه بیکاری بکنه، با هزینه کردن نیمی از این مبلغ روی آموزش و استخدام مشاور در اداره کار هم صرفه جویی میکنه هم سطح آموزشی جامعه را بالامیبره.
برگردیم به این بحث .. ایرانیان اسیر چنگال هیولای کربلا... که برای آن به این بزرگواران (مانی، یغمایی، ایجادی) شادباش میگم. این نقطه شروع درک تحلیلی و ریشه یابی مشکلات جامعه ماست.اگه این کار رو سال ۵۰ تا ۵۷ کرده بودیم ارتجاع چون بهمنی از نجاست سرمان خراب نمیشد.
دســـت تـــون درد نـــکـــنـــه.
ارسال یک نظر