پلیس سوئد دیشب یک بمب را در نزدیک محل برگزاری آخرین هفته فرهنگی استکهلم که ابی، خواننده مشهور ایرانی، با حضور چند هزار نفر در آن اجرا داشت، کشف و خنثی کرد. این بمب در محل فستیوال های فرهنگی که در منطقه ی کاخ پادشاهی، و مجلس و…قرار دارد، و از اهمیت خاصی برای دولت و مردم سوئد برخوردار است، در نزدیکی محل اجرای برنامه ی کنسرت در داخل کیسهای پیدا شده است، و پلیس سوئد اعلام کرد، که این بمب دارای خطر انفجار بالا بوده است، و نهایتاً پس از بستن خیابان های منتهی به محل کنسرت، این بمب را منفجر کردند.
بنا به تجربه ی چهار دههی گذشته و پروسه ی طی شده، صبح زود بلادرنگ برای دیدن رد پای هیولای آیات شیطانی در این اقدام تروریستی، رسانه های نزدیک به بیت ولایت را چک کردم، و همانطور که پیش بینی کرده بودم، آیت الله انگلیسی و پایگاه خبری انتخاب هر دو خبر زیر را امروز صبح منعکس کرده اند:
حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران، "ماتیاس لینتز" سفیر سوئد را(امروز صبح) به حضور پذیرفت.
https://www.entekhab.ir/fa/news/691215/
حسین امیرعبداللهیان، فرآیند و رای غیرقانونی دادگاه "حمید نوری" را غیرقابلقبول خواند، و بر ضرورت تبرئه کامل و آزادی فوری وی تاکید کرد!…و همچنین خواستار برخورداری حمید نوری از حقوق اولیه، از جمله دسترسی پزشکی و تسهیل تماسهای خانوادگی وی شد…سفیر سوئد ضمن قول انعکاس سریع موضوع به دولت متبوع خود، سیاست کشورش را تداوم مشورتها با هدف حفظ و ارتقاء روابط با جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد.
البته این ادعای آنهاست، و معلوم نیست که ماتیاس لینتز چنین قولی داده باشد، اما سفیر سوئد هم می داند که این "تروریسم هیولای آیات شیطانی" دیگر مانند توله های جوانش رفیقدوست ها که عربده می کشیدند، هم بمبش و هم کامیونش مال ماست، نیست، و حالا کلی تجربه کسب کرده و چنان مهربان، که قبل از انفجار، حتی محل بمب را هم اطلاع می دهد، تا ضمن جلوگیری از تلفات سنگین انسانی و…به طرف های مربوطه بفهماند، که در این وضعیت حساس انتخاباتی شما، این بمب می توانست منفجر شود، و دست شما را در حنا بگذارد*
هرکه سامان نگار آن کف پا می کند
از گل رعنا حنابندش مهیا می کند
البته شما فکر نکنید که ملاقات صبح امروز با سفیر سوئد در تهران، پس از کشف بمب سنگین دیشب استکهلم کاملاً اتفاقی نبوده است!
همچنانکه دو سه روز پیش از ترور ناموفق سلمان رشدی در آمریکا، آخوند محسن قنبریان در برنامه ی تلویزیونی سوره، کاملاً بی پرده و صریح از واجب عینی و کفایی بودن قتل سلمان رشدی سخن می گوید، و دو روز بعدش باز هم کاملاً اتفاقی، هادی مطری از خواب می پرد روی گردن رشدی، که خوشبختانه ناموفق بود.
هنوز مشخص نیست که دولت سوئد چه واکنشی نشان خواهد داد، اما حمید نوری حتماً که صبح زود با آیات شیطانی نماز شکر خوانده است، که برادران قاچاقچی تروریستش هنوز او را فراموش نکرده اند، و حتماً از خواندن این خبر صبح نیز قند در دلش آب شده که
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، پاسخ ایران به متن پیشنهادی این اتحادیه برای احیای توافق برجام را معقول خواند.
بله، در وانفسای تجارت و دومینوهای مماشات و مائده های الهی از جنگ تا کرونا و جنگ اوکراین، بحران انرژی و انسان، و آمدن زمستان، بار دیگر تروریسم هیولای آیات شیطانی تنوره می کشد، رشدی را غرقه در خون می کند، تا کسی دیگر جرأت هویدا کردن اسرار امام و جبرییل و شیطان را نداشته باشد، و با شروع غزوه ای محمدی در هجوم و غارت بهاییان میهنمان، قتل عام شصت و هفت را امتداد داده اند، تا در ادامه ی آن نسل کشی، کسی مانند نخست وزیر در حصر، گمان نکند که وجدان آن هیولای دوران طلایی امام بیدار نیست!، و البته و دقیقاً با همان وحشت از سرنگونی! بار دیگر خدای شصت را بیدار کرده اند، و این در واقع پایان خدای شصتی ست، که ناهید شیرپیشه و مادران آبان را در کنار منوچهر بختیاری و دیگر دادخواهان به بند و زنجیر می کشند، و دقیقاً با همان الگوی ابتدای دهه ی شصت که لاجوردی و گیلانی و موسوی تبریزی و…در تلویزیون عربده می کشیدند که زخمی هایشان را تمام کش کنید و…حالا سپیده های قهرمان را آش و لاش و شکنجه شده به تلویزیون می آورند، و در حالیکه فعالان کارگری و کودکان و زنان، اکرم نصیریان، اسرین درکاله، مریم محمدی و ناهید شقاقی را به زندان اوین منتقل می کنند، و در زندان و خیابان، کاملاً عریان شلاق کش می کنند…اما باز همین هیولای مهربان اسلامی در تلاش است، تا پیکر شاعر چپ فعالان کارگری را از آلمان به خاک ایران منتقل کند، و در شهریور ماه او را لابد به شایستگی تشییع کنند، از مقابل ارغوان تا گورستان و خاکسپاری در کنار رجال دین… روزگار غریبی ست نازنین!
ارغوان
این چه رازی ست که…
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غم هم پروازند!*
دوشنبه ۳۱ مرداد/ ۲۲ اوت ۲۰۲۲
پاورقی:
*ضرب المثل “ دست کسی را توی حنا گذاشتن” زمانی به کار می رود که شخصی شما را با وعده و سخن یا تهدید شما را وادار به انجام کاری کند، اما دقیقا در حساس ترین لحظات خود را کنار بکشد و شما تنها بمانید. در این صورت در وضعیتی قرار می گیرید که هیچ کاری از دست تان بر نمی آید و اصطلاحا در این شرایط نه راه پس دارید و نه راه پیش…از دهخدا
*از شعر ارغوان ابتهاج
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر