به پیش یاران به پیش
اسماعیل وفا یغمائی
هیچ دیواری نیست یاران
تنها یک در است!
یک دروازه
نه از پولاد و سنگ خارا
بل خاراتر از هرچه خارا
دروازه ای از دروغ و دغل
دروازه ای از خرافه
دروازه ای از زمانهای گندیده
دروازه ای به ضخامت چهارده قرن و یکسال
دروازه ای از باورها ی باور شده ی ما
و سجاده هائی برای سر فرود آوردن به جلادی جعل شده
برای فرمانروائی جلادان تن و جان
به پیش یاران به پیش
***
نه پتک میتواند زمان را بشکند
و نه انفجار دینامیتها
تنها وقتی شک کنیم
دروازه لایه لایه ذوب میشود
و فرو میریزد
باخاراهایش
بامقدسات نامقدسش
با تمام میخ پرچ هایش
با خدای بو گندویش
به پیش یاران به پیش
***
به پیش
از درون دروازه بی دیوار
دروازه ای به ضخامت چهارده قرن و یکسال
به پیش
ازدرون زمانهای فرو ریخته
از ضخامت چهارده قرن و یکسال دروغ
به پیش با پرچم برافراشته شک و ارتداد
با پرچم گیسوان خونین زنان سرزمین مان
برای جستجوی یقین و خدائی راستین
به پیش برای جستجوی زن. زندگی و آزادی
***
به پیش یاران به پیش
میدانیم که میکشندمان
نه تنها بخاطر قدرت و غارت
بل بخاطر ذوب شدن دروازه دروغ
بل بخاطر شک و ارتداد ما
بل بخاطر جستجوی روشن ما در جستجوی یقین
بل بخاطر یقین ما
میکشندمان و زنده میمانیم
زنده تر از همیشه
از خون کشتگانمان بر میخیزیم
با آتشی که از ان دوزخ وحشت دارد
بر میخیزیم از خون خویشتن
بر میخیزیم از گیسوان خونین مهسا
از درون دروازه ای که فرو میریزد
با تمام دروغهایش
و فرو ریخته است
در آنسوی دروازه
بنگریم
خواهیم نگریست
خدای رها شده از چهارده قرن و یکسال دروغ
ایستاده بر سفالهای خرد شده خدای وحشت و فریب
با دسته گلی به وسعت بی نهایتش
و لبخندی که آن را به مهسا وام داده بود
به انتظار ما ایستاده است
تا در لبخند او فرا رویم
تا بی نهایت
تا زن زندگی آزادی
تا نهایت بی نهایت او
به پیش یاران به پیش.....
دهم دسامبر 2022میلادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر