با اندوه بسیار از در گذشت رضا یغمائی پسر دائی ارجمندم با خبر شدم. رضا از نوادگان یغما جندقی شاعر آزاده و ضد ارتجاع عصر قاجار و انسانی شریف مهربان و خونگرم و مردم دوست و ادیبی فرهنگ دوست و میهن پرست بود که به سنتی دیر پای در خاندانش تمام عمر خود را چون پدرش دستان یغمائی در خدمت فرهنگ و آموختن دانش به فرزندان ایرانزمین کرد و در سن 64 سالگی رخت سفر بر بست.سفر او را به همسر گرامی اش افسانه یغمائی و فرزندانش، وبه صولت ، فرساد،منوچهر روزبه، سیمین،و فرح یغمائی برادران و خواهرانش تسلیت میگویم. رضا چون تمام مهربانان و ادیبان و شخصیتهای فراموش نشدنی فامیل چون استاد حبیب یغمائی. استاد اقبال یغمائی،استادطغرا یغمائی، استاد حکمت یغمائی،ساغر یغمائی، و عزیزانی
چون هنر ، آذر، منصور، همایون،خطر، رستگار، فرمان، تهمینه، جمیله،طلعت، افسر،فردوس،عذرا، خاور، و بسیاری دیگر که در این سالها به سفر رفتند در کنار ما و در درون قلب و خاطرات ما زنده اند و با ما تنفس میکنند یادشان گرامی ووجودشان آمیخته با جان جهان باد.لبخند همیشگی و مهربانی چشمانش را هرگز فراموش نکنیم اسماعیل وفا یغمائی
نه مرگ
نه زندگی
ما تمام خدائیم
تمام جهان
مائیم که طلوع میکنیم و غروب
می باریم و میروئیم و میخشکیم
وفرو میریزیم
وفرو میریزیم
و میروئیم
**
**
چشمهایت را ببند و بازوان بگشا
بازوانت را ببند و چشم بگشا و ببین
نه مرگ
و نه زندگی
و نه زندگی
تو در آغوش جهانی
و جهان در آغوش تو
روان و بی پایان و جاودان
مائیم و بس...
نه مرگ و زندگی
نه مرگ و زندگی
وچه مضحکند قدیسان
با مکاتیب شان......
27ژوئن 2014 میلادی
27ژوئن 2014 میلادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر