دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۲ بهمن ۲۱, شنبه

رازهای پشت پرده انقلاب ۵۷ که نمی خواهند بدانید

 

۴ نظر:

مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام) گفت...

۲۲ بهمن ۲۵۸۲ شاهنشاهی ایرانی ۱۱ فوریه ۲۰۲۴ مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام) پاريس / ۱

💚 زن
🤍 زندگی
❤️ آزادی

--- پو
--- ژا
--- دیسم

پوژادیسم

بیست و دوی بهمن، رفتم خونه ی عمه م / عمه یاور ماست شوهرش سرخر ماست / ... خاطره ای از متلک های مردمی به رژیم

تسلیتی به مردم، به تاریخ ایران و به روان پرفتوت ستارخان برای گندی که ما در این نکبت بهمن زدیم. جدا که گند زدیم به ایران، به خاورمیانه و به دنیا. برای این .. نکبت شکوهمند .. یک پوزش به دنیا بدهکاریم.

سالهای پیش مدتی برای خودم آلمانی میخوندم. خانم معلم آلمانی ای داشتیم خیلی بامزه بود. می گفت ... ما آلمانی ها شماره یک دنیاییم. میدونین چرا ؟ چون گندی که ما با نازیسم زدیم در تاریخ بی نظیره. هیچکس رو دست ما بلند نشده. اما ... اگر روی خط درست بیفتیم، می تونیم بهترین باشیم !

واقعیتش اینه که ما با این جریان خمینی و ترکمون بهمن، آلمانی ها رو گذاشتیم تو جیب کوچکه ی شلوارمون. مسخره اینجاست که اونهایی که خودشون تو این بلاهت کبیر شرکت داشتند، هنوز که هنوزه دارند از انقلاب شکوهمند ور ور می کنند. بابا گند زدی، دست کم زیر سبیلی در کن. نه ! اینا از اون مرغ هایی اند که یک پا بیشتر نداره.

این هفته روبر بادنتر درگذشت. او کسی بود که در امتداد تفکر ویکتور هوگو مجازات اعدام را در فرانسه لغو کرد. بباور ویکتور هوگو، مجازات اعدام مرز بین تمدن و بربریت است. با لغو مجازات اعدام است که جامعه ی وحشی و بدوی پا به تمدن میگذارد. در زمان شاه مجازات اعدام بود اما به ندرت اجرا میشد آن هم برای قتل های سنگین یا ترور سیاسی. داشتیم به مدنیتی می رسیدیم که خمینی آمد و ما را به دوران بربریت پس راند. این پس زدگی مدرنیته و رشد صنعتی را یک دهه ی پیشتر از نکبت بهمن با جنبش چریکی دیدیم. بخش منشعب از مجاهدین که خیر سرشان ... متکامل ... شده بودند رفتند ظفار کنار یک مشت حزب اللهی برای سرنگونی امپریالیسم ایران. خوب شد اینها بودند وگرنه ما خودمان یک پا امپریالیست شده بودیم. نه اینکه ما با مخ به زمین خوردیم، با مغز توی چاه ویل شیرجه رفتیم که چیزی ازمون باقی نگذاشت. منتها، چین و کره و مکزیک و برزیل و هند شدند نیمچه امپریالیست. جمهوری دموکراتیکککککککک خلللللق ویتنام رو بگو که شده شریک اصلی امپریالیسم یانکی. خوب شد که ما امپریالیست نشدیم. نوکر امپریالیست ها نشدیم، شدیم نوکر نوکر روسها که خوبشو می بینن بشن نوکر امپریالیست ها اونا بهشون راه نمیدن. دست رفقا درد نکنه.

مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام) گفت...

۲۲ بهمن ۲۵۸۲ شاهنشاهی ایرانی ۱۱ فوریه ۲۰۲۴ مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام) پاريس / ۲

ریشه ی اصلی نکبت بهمن، جدا از این ارتجاع ۱۴۰۰ ساله، این بود که بدلیل سرعت پیشرفت های اقتصادی، جامعه ی سنتی این پیشرفت ها را پس زد. شاه فقید قربانی موفقیت اش شد. به این پس زدن ناشی از سرعت پیشرفت اقتصادی در فرانسه میگن ... پوژادیسم (pujadisme) از نام پیر پوژاد (Pierre Pujade) فرانسوی که در سالهای ۱۹۷۰ میلادی با ساختن فروشگاههای زنجیره ای مخالفت میکرد. تداوم سیاسی پیر پوژاد ماوراء راست فرانسه بود. ژان ماری لوپن معروف از درون نهضت پوژاد بیرون آمد. به واقع انقلاب ایران جنبشی بود ماوراء راست در مخالفت با رفرم های شاه که بسیار در محتوا چپ بود. پیرپوژاد تو فرانسه ماوراء راست بود با قبول لاییسیته و جامعه ی مدرن. ما رفتیم به ۱۴ قرن پیشتر وعکس امام تو ماه وخزعبلات شاه نعمت الله ولی. با این استدلال، مجاهدین، فدایی ها، آخوندها، ملی مذهبی ها، توده ای ها و روشنفکران دوزاری، علیزغم شعارهای چپ، از ماوراء راست هم راست تر بودند. آیا به این دقت نکردین که هسته ی اصلی مجاهدین حول خانواده ی ... رضایی ها ... شکل گرفت که کارشان ترشی فروشی و آب لیموی دست افشار بود که داشت زیر ضرب شرکت ... یک و یک ... له میشد. بهترین نمونه ی پوژادیسم در ایران همین خانواده ی رضایی هاست که آخرین پس مونده اش محسن از جنایتکاران دارودسته ی رجوی است.

چند خط توضیح در این باره بد نیست. در ابتدای قرن بیستم سرمایه داری بیشتر صنعتی بود که با تایلوریسم، بهبود کیفیت کالاها، کم کردن هزینه ها و تولید انبوه و فروش آن در سطح انبوه مردمی با بهای پایین و نیز ... یگانه ... کردن محصول. یعنی در قرن ۱۸ و ۱۹ یک اشرافزاده میتونست هرچقدر خواست شمع بخره برای روشنایی. دهقانها و کارگرها از این محروم بودند و سر شب می خوابیدند. بهای محصولات هم به نسبت کیفیت خیلی تفاوت داشت. با تولید انبوه این عوض شد. امروز لامپی که من و شما می خریم ... دقیقا ... همونی است که در سالن تشریفات کاخ سفید یا کاخ الیزه استفاده می کنند.
مرحله ی بعدی کم شدن واسطه ها بین تولید و مصرف بود. پیشتر، مغازه ها برای خرید یک کمد، با خرید کلان، تخفیف می گرفتند و سودشان را بالاتر می بردند. بعد محل های فروش بزرگ و تخصصی تر شد با هدف کم کردن هزینه ها. بعد رسید به سوپر مارکت ها. بعد هایپر مارکت ها. بعد فروشگاههای زنجیره ای. بعد خود این فروشگاهها در بخش تولیدی وارد شدند برای شرکت در تولید همان کمدی که پیشتر می خریدند. بعد (از سالهای ۱۹۷۰ تا امروز) این فروشگاهها بخش تولیدی خودشان را دارند و برای اقلام تولیدی انبوه، کارخانه های خودشان را بکار میگیرند، برای مواد غذایی مزرعه های خودشان را دارند. چیز زیادی نمی خرند.

در این سیستم تولیدی، تولیدکنندگان خرده پا و کارگاههای دستی و کوچک له و لورده می شوند و اساسا امکان رقابت ندارند. بویژه اینکه شرکتهای غول اکثرا چند ملیتی اند و امکان خرید ارزانتر محصولات خارجی را دارند و از اینجا به بعد پا تو کفش خود دولت می کنند. تضادی اینجا هست : این سیستم تولیدی بخشی از طبقه ی متوسط و پایین رو داغون میکنه، اما با توزیع ارزان کالاها به نفع طبقات فرودست جامعه میشه و عملا درگیری ای در جامعه ایجاد میکنه. طبقات میانی خواهان نبود این سیستم تولیدی اند، طبقات فرودست نه !
یعنی این درگیری جنبه ی ارتجاعی پیدا میکنه. کسانی که مخالفند با منافع اکثر مردم فرودست در می افتند. یعنی یک چپ سنتی ارتدودوکس باید به نفع افراد فرودست ، یار و مدافع اون شرکتهای بزرگ باشه. پیش از فورد، ماشین خاص اشراف و ثروتمندان بود. بعد کارگرهای ساختمانی هم ماشین دار شدند. چپ هایی که با اون شرکتهای بزرگ درمی افتند، این تناقض می افته تو درون خودشون.

اینجاست که نقش دولت مهمه و بدون اینکه دولت حالت کمونیستی پیدا کنه، باید بین اینها داوری کنه اونهم با ظرافت بسیار بالا چون اینجا بین خود مردم تضاد ایجاد شده. یک نمونه اش در فرانسه مغازه های خرده پاست که بیشتر مغربی تبارها اداره اش می کنند. اینها رو به راحتی میشه با دستگاههای فروش اتوماتیک ۲۴ ساعته جا گزین کرد. هم ارزونتر درمیاد، هم ۲۴ ساعته است. اما این کار دست کم چند میلیون نفر با خانواده هایشان رو بیکار میکنه و دردسرهای کت و کلفتی بدنبالش رو میاد. از دید صرف اقتصادی انتخاب اول بهتره. قدرت حاکم سیاسی موضوع رو از بالا می بینه. برای همین هم هست که این این سیستم فروش اتوماتیک در فرانسه محدود شده به جاهایی که در آن جا از این مغازه های خرده پا نیست (برای نمونه در روستاهای دور یا کنار جاده ها). چند وقت پیش این بحث مطرح شد اما دولت جلوش را گرفت.

مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام) گفت...

۲۲ بهمن ۲۵۸۲ شاهنشاهی ایرانی ۱۱ فوریه ۲۰۲۴ مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام) پاريس / ۳

در ایران در سالهای بین ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵ شرکتهای تولیدی بطور وحشتناکی رشد کردند. یک نمونه اش شرکت .. یک و یک .. بود با شعار ... محصولات درجه یک با مواد درجه یک... این مجتمع در دشت مرغاب شیراز برپا شد که در همون موقع به فرانسه و آلمان کنسرو صادر میکرد. تولید کننده ها فروشنده های خرده پا امکان کوچکترین رقابتی نداشتند : سه برابر ارزانتر، بهداشتی، قابل دسترس با کیفیت بسیار بالاتر.

تنها یک و یک نبود.بیشتر بخشهای تولیدی بویژه چای، روغن، نوشابه ها و ... صنعتی شد.
این دوران دقیقا همان زمانی است که پیر پوژاد در فرانسه نهضت راه انداخته بود برای برچیدن شرکت های زنجیره ای. ما هم تو ایران خانواده ی رضایی ها را داشتیم که در کار تولید سنتی ترشی و آب لیمو بودند که رفته بودند زیر ضرب تولید صنعتی. کاخ شان داشت فرو می ریخت و این به هیچ رو تصادفی نیست که اینها چریک شدند. تفاوت با فرانسه اینجاست که در فرانسه اگرچه ماوراء راست تکانه های سیاسی درست کرد اما مدرن بود و حزب اللهی نبود. در ایران سنتی و خرافات زده، این تکانه ها شد زلزله ی ۹ ریشتری. برای همین هم هست که از الان باید اینها رو گوشه ی ذهنمان داشته باشیم که سیستم اقتصادی بازار آزاد به معنای پاک شدن نقش دولت و داوری آن در موارد خاص نیست.

در فیزیک نسبیت طنز علمی ای هست بنام شیطانک ماکسول (Démon de Maxwell). موضوع از این قرار است که دو محفظه ی اتاق مانند کاملا بسته هست که با دیواری حایل درمیان این دو از هم جدا شده اند. روی این دیوار دریچه ای است کشویی که می توان آن را باز و بسته کرد. شیطانکی در یکی از این دو اتاق است که اتم ها را رصد می کند. اگر دید اتمی با سرعت به سوی دریچه میاید آن را باز می کند تا رد شود. این کار تعادل سیستم را به هم میزند و اصل دوم ترمودینامیک را نقض می کند. موضوع خیالی بود اما کسی نمی توانست به آن پاسخ بدهد.

بطور نمادین، نقش دولت چیزی شبیه این شیطانک ماکسول است : بیخودی دخالت بیجا نکند و تنها در مواردی وارد عمل شود که باید. در زمان شوروی، یک جوان توریست هلندی برای تعطیلات رفته بوده شوروی. تو وسایلش یک مجله ی پورنو بوده. این رو پرونده می کنند میره رو میز آندروپوف به عنوان توطئه ای برای خدشه دارکردن اخلاقیات پاک سوسیالیستی. تو همون زمان رشیدف نامی در جمهوری های آسیای مرکزی با همدستی دورو بری ها و رییس حزب و بقیه لشوش روی کاغذ کارخانه و مزرعه هایی درست کرده بوده که صد هزار تا کارگر خیالی داشته که توش پنبه خیالی تولید میکردند تا بره تو اون کارخونه های خیالی لباس خیالی درست کنند. آندروپف ده سال بعد خبر شد. آندرو پف یوز های شکاری اش رو فرستاده بود دنبال جوان هلندی، از زیر کون خودش خبر نداشت.

برای نمونه، دولت سابق فرانسه (خانم بورن) بدون اینکه در پایه های سیستم اقتصادی دخالت کند، با مذاکره با تولید کنندگان و توزیع کنندگان و شرکتهای زنجیره ای (تقریبا) مجبورشان کرد که برخی از اقلام (بویژه خوراکی) را به قیمت خرید عرضه کنند ولو موقتی یا انتخابی. این کار با سیستم بازار آزاد کمی در تناقض است اما برای تعادل اجتماعی بسیار لازم.

در پیوند با آن شیطانک ماکسول هم جواب این تناقض در علم کنترل یا سیبرنتیک پیدا شد. نخست اینکه این شیطانک فرضی برای محاسبه ی سرعت ذرات باید انرژی مصرف کند. دوم آنکه برای باز و بسته کردن دریچه هم بایستی انرژی مصرف کرد و این دو تا با هم جبران آن بی تعادلی حرارتی اتاق دوم را می کند.

خیالتان راحت ! شیطانک ماکسول اصل دوم ترمودینامیک را نقض نمی کند !

مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام) گفت...

۲۲ بهمن ۲۵۸۲ شاهنشاهی ایرانی ۱۱ فوریه ۲۰۲۴ مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام) پاريس / ۴

هم برای اینکه رژیم بفهمه که ما خرتر از اونی که فکر کرده نیستیم، هم برای گفتن این که رژیم تا چه حد مزدور روسهاست :

یک : دوســـتـــان بـــه پـــوتـــیـــن و ارتـــش روســـیـــه توهـــیـــن نـــکـــنـــیـــد، خـــا مـــنـــه ای بـــهـــش بـــر مـــیـــخـــوره.


دو : جنگ غزه یک وجهی به نفع روسها نبود تا تمرکز را از روی اوکرایین کنار ببره، چند وجهی به نفع روسها بود. پول تونلهای غزه رو رژیم از جیب مردم ما داده اونهم چند ده میلیاردی. گفته میشه که درازای این تونل ها از متروی نیویورک بیشتره. روس ها در ادامه ی ساختارهای نظامی زیر زمینی که به بهانه ی المپیک سوچی ساختند با دست و پول رژیم زیر غزه تونل های کیلومتری درست کردند تا استراتژی نظامی شان را کامل کنند. یکی نیست بگه آخه پفیوزها، به ما چه ؟ مردم ما باید تو زباله دانها دنبال غذا بگردند، خامنه ای به فکر ارتقاء استراتژی نظامی ارتش روسیه است.

ولی این کار رژیم در نهایت بد نشد. دمل حماس ترکید. اسراییل جرئت کرد بزنه اینارو لت و پار کنه. رژیم گور خودش رو هم نیم متر بیشترکند.

و .......... دست آخر، کنف هم شد !

میگن آدم کچل بشه، کنف نشه. رژیم هم کچل شد هم کنف. هم چوب رو خورد هم پیاز رو. خود حزب اللهی ها دارن برای رژیم کرکری میخونن.

چهل و پنج ساله دارن عروگوز فلسطین و شهادت می کنند، چی شد جماعت گنده گوز ؟ چی چی شد ؟ میخواستین اسراییلی هارو بریزین تو دریا. زور نزن ! بی خیال، اونا خودشون ریخته ن تو دریا دارن آب تنی می کنند.
بسیجی عرزشی، نری غزه ...