قصه کوتاه فوت رائد نجاستخوار و میراثی که به پیروان رسید
اسماعیل وفا یغمائی
ددر پاسخ دوستانه یکی دو مقاله و نوشته در سایت بند تنبان گسستگی که به مَحبت از من یاد کردهاند دستشان درد نکند و سپاس
بدان ای نور دیده
که چنین حکایت کنند راویان اخبار و ناقلان آثار وطوطیان شکرشکن شیرین گفتار و خوشه چینان خرمن سخن دانی و صرافان سر بازار معانی وچابک سواران میدان دانش توسن خوش خرام سخن را بدینگونه به جولان در آورده اند که درشهر بابیلون در روزگاران قدیم مرشدی ! راهبری ! قائدی یکتا و بی همتا در سلوک خویش به چنان مقام ومرتبتی را خلوص رسید که در مسیر تزکیه خویش دست ازاکل و بلع وفرار و
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿۱﴾
سوگند به خورشيد و تابندگى اش (۱)
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿۲﴾
سوگند به ماه چون پى [خورشيد] رود (۲)
در وصف قائد به مثابه خورشید ودر وصف متعلقه که به مثابه ماه به دنبال خورشید راه افتاده است نازل شده است
در هر حال قائد و همتای معظمه اش فقط و فقط برای صفای نفس و تنبیه هواجس نفسانی و افکار شیطانی رو به نجاستخواری آوردند.
آفریننده این وجود بی مثال چون خلوص بنده مخلص خویش را در نجاستخواری مشاهده نمود از خوان کرم و رحمت خود هر سپیده دم با فرشتگان خاص خود به اندازه کفاف ظروف مطلای نجاست مخصوص که چکیده نجاست تمام بندگان مخلص و مؤمن بود به سوی او روانه میفرمود.
مرشد اعلا و همسر و همسفروالامقامش که رخساری چون خورشید تابان داشت سهمیه نجاست خویش را دریافت کرده و صبح و شام و نیمروز تا میتوانستند نوش جان میکردند و آنقدر در این کار تلاش نمودند و پای فشردند که از کلام ودهان و مرامشان و آنچه میفرمودند و مینوشتند بنا بر سرشت مقدسشان نجاست میبارید.
این چنین ایام گذشت و گذشت تا مرشد اعلا و رائد اعظم در خلوت خود چشم از جهان پوشید و جهانیان را از وجود خود محروم فرمودو به پناه پروردگار خود شتافت.
اما حکایت شگفت آنکه از سهیمه نجاست مخصوص کم نشد و همچنان سهمیه آن مرحوم مغفور جنت مکان خلد آشیان از خزانه غیب میرسید و چون همسر و همسفر معظمه آن را بیش از ظرفیت و طاقت خود برای اکل و بلع میدید از سر لطف و مرحمت آنرا به پیروان مخلص خود مرحمت میفرمود و این چنین پیروان مخلص آن مرحوم چنان در این کار پیش رفتند که برای آنها نجاستخواری تبدیل به عادتی الهی – سیاسی شد و از کلام و بیان و مرام آنان چون رائد مغفور مرحوم بوی نجاست از زمین به اسمان برخاسته افاق را پر نمود...و این چنین است که میبینی ای پسر که چون لازم آید چیزی مینویسند و میسرایند و میگویند که ادامه همان سنت پسندیده عادت به نجاستخواری و به بیان امروز بجای پاسخی پسندیده گ.. خوردن زیادی است که نوش جانشان و گوارای وجودشان باد.
بنابراین غمگین مباش
و برای تمامی این عزیزان از آن عزیز شریف با لبخند بی مثالش و آنکه اگر چه با اخمی ملیح به نجاستخواری رضا داده است طلب رحمت و مغفرت نما که به کار خود ادامه دهند که در زمره بزرگانی چون کفتار و لاشخوار زاغ و زاغچه در زمره پاک کنندگان طبیعت و محیط زیست آدمیانند و نیزدعا کن که خوابهاشان پر از رؤیای خوردن نجاست باد که
امام جعفر صادق که بر او درود باد در تعبیر خواب خوردن نجاست فرموده است تعبیر خوردن اسهال و مدفوع در خواب ، دو چیز است.
معنی اول دیدن و خوردن اسهال و مدفوع در خواب وجود مال حرامی است که وارد زندگی شما شده است.
معنی دوم دیدن و خوردن اسهال و مدفوع در خواب گشایش در مشکلات است.
پس بایست بیندیشند مال حرامی که در آخر هر ماه از خزانه غیب واصل میشود چیست و نیز نگران نباشند که در آخر ماه دیگر ،تعبیر، گشایش و رسیدن مال حلال!!است والسلام و من اتبع الهدی
مرا فرصت و سعادت چندانی نیست تا با رهروان مخلص آن مرحوم بپردازم پس بر روان مرشد اعلا صلواتی فرست که چنین پیروان مخلصی تربیت فرمود و غمگین مباش و شاد شو که اینان تا هستند این چنین اند و خداوند ارواح طیبه شان را به نگهبانی فاضلاب بهشت بگمارد و متصل سازد و از من به شما وصیت در امر خطیر انقلابی و توحیدی و سیاسی ایدئولوژیک بلع نجاست و شرب شاش
کلو واشربوا را پسر گوش کن
ولاتسرفوا را فرامش کن
آمین یا رب العالمین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر