غزه یا ایلیا، امپراطور روم و نقش ابوسفیان و بنی امیه (تمنای زدودن فرهنگ ایرانی، پروژه ای تاریخی که همچنان زنده است و در جریان) ابوسفیان ادعا کرده است که زمان رسیدن نامه دعوت پیامبر به قیصر روم به قصد بازرگانی در شام به سر می برده و با قیصر در ایلیا که غزه امروز است دیدار کرده و به پرسش های او درباره پیامبر پاسخ داده است. این روایت اهمیت بعثت و پیامبری حضرت محمد را برای جهان سیاسی اطرافش که با مذهب آمیخته بود نشان میدهد و در عین حال موقعیت ویژه ابوسفیان را که مورد مشورت و نظرخواهی کارشناسانه قرار می گیرد. چرا قیصر به حرف ابوسفیان اعتماد میکند و اعتبار قائل است؟ چه روابط پیشین اساس این ملاقات اخیررا بنا کرده اند؟ چرا خسروپرویز از ابوسفیان نظر خواهی نمیکند و به او به چشم مشاور و کارشناس نگاه نمیکند؟به این ترتیب ساسانی زدائی کردن از هویت حجاز و شبه جزیره عربستان، نمی بایست دریغ و حسرتی برای بنی امیه داشته است. مسله مهم دیگری که در مطالعه وضعیت سیاسی اجتماعی شبه جزیره عربستان روشن میشود آنست که اهمیت بعثت و ارادت مسلمانان به پیامبر و قران، این توّهم را پیش آورده که قدرت آن ناحیه دست ایشان و یاران محدودشان بوده و برخی هم با ندیدن قدرت اصلی حاکم و شبکه آن، تیر ایراداتی ناروا را در این کانتکست بسوی عملکرد پیامبر رها میکنند. در این ناحیه حتی در تمام سالهای حیات پیامبر قدرت و نفوذ و اتوریته سیاسی دست جناح بنی امیه و ابوسفیان است. بعد از پیامبر هم نه اینکه فقط دست علی و یارانش نباشد بلکه دست سه خلیفه هم نیست. خود شورای تعیین رهبری را هم همان قدرت و اتوریته امویان و ابوسفیان با بازوهائی چون خالد بن ولید از مصمم ترین دشمنان راه و آئین پیامبر و سعد بن ابی وقاص که او نیز همین رویه را داشته و با شمشیر علی را به شورای تعیین رهبری برای بیعت بردند و به او و فاطمه توهین و جسارت کردند که داستانش را میدانید. اما هدف آنکه، پشت این شورا هم دست ابوسفیان دیده میشود علیرغم برخی ادعا ها و ریز گم کردنهای بعدیش. تشکیل این شورا هم نه برای پائیدن و دوام آوردن بلکه برای وقت کشی یا خرید وقت بود تا در این فاصله معاویه خودش را در شام جا بیندازد. و با پوشش همه جانبه ی بیزانس خود را نیرومند ساخته بتواند آنچه را حق خودش میدانست یعنی تسلط بر مذهب مردمی که برآنها تسلط اقتصادی و سیاسی داشت تحویل گرفته و به قدرت خود ادغام کند. و مدل حکومت سیاسی ـ مذهبی بیزانس را بازتولیدکرده و گسترش دهد. و الا می بینیم حتی در زمان ابوبکر چه گذشتی از خلافکاری های متعدد خالد بن ولید وجود دارد آنجا که باید تنبیه و پس گرفتن پست وجود می داشت، ولی عملی انجام نمی گیرد. یا چرا عُمر به هند زن خون آشام ابو سفیان پول میدهد تا برای تجارت در شام استفاده کند؟ طبري گزارش داده كه هند همسر ابوسفيان 4000 دينار از خليفه دوم وام گرفت تا به سرزمين بنيكلب (شام) برود و آنجا به بازرگاني پردازد.(برای این تجارت باید زبان آن ناحیه را دانست روابطی آنجا داشت کد ها و عرف تجاری محل را شناخت. گوئیا برای بنی امیه شام و بیزانس خانه دوم بوده. ) ایران دوست
۱ نظر:
غزه یا ایلیا، امپراطور روم و نقش ابوسفیان و بنی امیه
(تمنای زدودن فرهنگ ایرانی، پروژه ای تاریخی که همچنان زنده است و در جریان)
ابوسفیان ادعا کرده است که زمان رسیدن نامه دعوت پیامبر به قیصر روم به قصد بازرگانی در شام به سر می برده و با قیصر در ایلیا که غزه امروز است دیدار کرده و به پرسش های او درباره پیامبر پاسخ داده است. این روایت اهمیت بعثت و پیامبری حضرت محمد را برای جهان سیاسی اطرافش که با مذهب آمیخته بود نشان میدهد و در عین حال موقعیت ویژه ابوسفیان را که مورد مشورت و نظرخواهی کارشناسانه قرار می گیرد.
چرا قیصر به حرف ابوسفیان اعتماد میکند و اعتبار قائل است؟ چه روابط پیشین اساس این ملاقات اخیررا بنا کرده اند؟ چرا خسروپرویز از ابوسفیان نظر خواهی نمیکند و به او به چشم مشاور و کارشناس نگاه نمیکند؟به این ترتیب ساسانی زدائی کردن از هویت حجاز و شبه جزیره عربستان، نمی بایست دریغ و حسرتی برای بنی امیه داشته است. مسله مهم دیگری که در مطالعه وضعیت سیاسی اجتماعی شبه جزیره عربستان روشن میشود آنست که اهمیت بعثت و ارادت مسلمانان به پیامبر و قران، این توّهم را پیش آورده که قدرت آن ناحیه دست ایشان و یاران محدودشان بوده و برخی هم با ندیدن قدرت اصلی حاکم و شبکه آن، تیر ایراداتی ناروا را در این کانتکست بسوی عملکرد پیامبر رها میکنند.
در این ناحیه حتی در تمام سالهای حیات پیامبر قدرت و نفوذ و اتوریته سیاسی دست جناح بنی امیه و ابوسفیان است. بعد از پیامبر هم نه اینکه فقط دست علی و یارانش نباشد بلکه دست سه خلیفه هم نیست. خود شورای تعیین رهبری را هم همان قدرت و اتوریته امویان و ابوسفیان با بازوهائی چون خالد بن ولید از مصمم ترین دشمنان راه و آئین پیامبر و سعد بن ابی وقاص که او نیز همین رویه را داشته و با شمشیر علی را به شورای تعیین رهبری برای بیعت بردند و به او و فاطمه توهین و جسارت کردند که داستانش را میدانید. اما هدف آنکه، پشت این شورا هم دست ابوسفیان دیده میشود علیرغم برخی ادعا ها و ریز گم کردنهای بعدیش. تشکیل این شورا هم نه برای پائیدن و دوام آوردن بلکه برای وقت کشی یا خرید وقت بود تا در این فاصله معاویه خودش را در شام جا بیندازد. و با پوشش همه جانبه ی بیزانس خود را نیرومند ساخته بتواند آنچه را حق خودش میدانست یعنی تسلط بر مذهب مردمی که برآنها تسلط اقتصادی و سیاسی داشت تحویل گرفته و به قدرت خود ادغام کند. و مدل حکومت سیاسی ـ مذهبی بیزانس را بازتولیدکرده و گسترش دهد.
و الا می بینیم حتی در زمان ابوبکر چه گذشتی از خلافکاری های متعدد خالد بن ولید وجود دارد آنجا که باید تنبیه و پس گرفتن پست وجود می داشت، ولی عملی انجام نمی گیرد.
یا چرا عُمر به هند زن خون آشام ابو سفیان پول میدهد تا برای تجارت در شام استفاده کند؟
طبري گزارش داده كه هند همسر ابوسفيان 4000 دينار از خليفه دوم وام گرفت تا به سرزمين بنيكلب (شام) برود و آنجا به بازرگاني پردازد.(برای این تجارت باید زبان آن ناحیه را دانست روابطی آنجا داشت کد ها و عرف تجاری محل را شناخت. گوئیا برای بنی امیه شام و بیزانس خانه دوم بوده. )
ایران دوست
ارسال یک نظر