نیایش یک مُرتد
اسماعیل وفا یغمایی
پروردگارا
منادیان تو
برترین نمادهای انکارتواند
تا بیش از این انکار نشوی
آنان را به زمانهای گذشته باز گردان
به غارها و خلوتگاهاشان
با معجزات و کتابها و فرشتگانشان
با شترهاشان
تا در این زمان که گذشته نیست
ما را به خود واگذارند
وبا باز گشتشان
این همه تاریکی باز گردد
این همه ردا و دستار و جهل
یا زمان را متوقف کن
و ما را به گذشته
به سایه های شترها
و تاریکی مبهم غارها
تا بتوانیم ترا باور کنیم
***
پروردگارا
نگران مباش
اگر چه بینیازی
رسولان راستین تو بسیارند
درختی بار آور
که در سایه اش
دو عاشق لب بر لب هم نهادهاند
صدای زیبای کبوتری که بر دیوار آواز میخواند
نگاه عاشقانه گربه من
که بر دامنم به صلح و آرامش آرمیده
وماه که اندک اندک از پشت درختان بر میآید
خیس از قطره های باران
***
پرودگارا
پیامبران راستین تو بسیارند
بی کتابهای آسمانی
بی شمشیر و لباده و هراس
و بیآنکه امتدادشان
سایههای سیاه ترس و جهل
با نام تو
برترین انکار تو باشند.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر