ماجرای سخنرانی خاتمی و داستان کربلائی اسلام و آغوش باز ایران
عرض کنم خدمت دوستان که در دهکده دور دست ما «گرمه» در قلب دشت کویر،مرد نیک و اهل دلی بود که اسمش کربلائی اسلام بود واین کربلائی اسلام عیالی داشت بنام ایران خانم که زن بسیار با صفائی بود، و نیز در همین روزگار کشاورزی علیجان نام وجود داشت که نام عیالش سلطنت بود و گاه و بیگاه در محفلهای پر غوغای تابستانها در ایوان بزرگ و رفیع خانه اجدادی کربلائی رستگار یا بیرونی محتشم سرای ...یاداشتکها. یاداشتک سی و سوم. اسماعیل وفا

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر