عاشقانه بهاری. اسماعیل وفا یغمائی
بهار من! به خزانم بیا گل افشان شو
مرابه گل تو نهان سازو خویش عریان شو
لب پیاله ببوس و شراب را کن مست
بهار من! به خزانم بیا گل افشان شو
مرابه گل تو نهان سازو خویش عریان شو
لب پیاله ببوس و شراب را کن مست
بده مرا وتو در هر رگم بهاران شو
برغم شحنه در آمیز با تنم چون جان
به جان من به تنت آشکار و پنهان شو
بهل که حس کنی ای گل زمن تو لبریزی
به من تو نیزچو صدآبشار ریزان شو
به روی قلب تو از بوسه هام بارانم
به روی قلب من از بوسه هات باران شو
چو برقی از شکر و شهد وشمع ای شاهد
به هرکرانه پر ابر من درخشان شو
نگاه کن که به هر گوشه ی تو میرویم
بروی در من در من شکوفه زاران شو
چودر روان من ای جان بهار میجوشد
بگو خزان تنم را«وفا»زمستان شو
اسماعیل وفا اسفند هزار و سیصد و هشتاد و هشت
همه چیز این میهن از کاکل و چشم و ابروی زنان گرفته تا دایره حاجی فیروز و ریش عمونوروز وآتش چهارشنبه سوری و شادی نوروز جمشیدی وماهی درون تنگ آب و کتاب حافظ و صدای تار و نی و..برای آخوند و ملای حاکم مساله ساز است. باید شکر کرد که این نشانه این است که فرهنگ عمومی این ملت از بنا با ملاها در تضاد است. ملاها خواهند رفت، این عید نه عید بعدی!. ما این را میدانیم و خودشان بهتر از ما این را میدانند که رفتنی هستند.این ملت بزرگ در سال گذشته همانطور که امام راحل سی سال قبل گفت من توی دهن این دولت میزنم و دولت جدید تعیین میکنم بارها توی دهن حکومت آخوندی زد و اعلام کرد که دولت جدید تعیین میکند! و دولت جدید به همت ملت دولتی خواهد بود برای دموکراسی و آزادی ایران و تمام ملیتهائی که مجموعا ملت ایران را میسازند.چهارشنبه سوریتان پر شعله و نوروز و بهارتان مبارک باشدبرغم شحنه در آمیز با تنم چون جان
به جان من به تنت آشکار و پنهان شو
بهل که حس کنی ای گل زمن تو لبریزی
به من تو نیزچو صدآبشار ریزان شو
به روی قلب تو از بوسه هام بارانم
به روی قلب من از بوسه هات باران شو
چو برقی از شکر و شهد وشمع ای شاهد
به هرکرانه پر ابر من درخشان شو
نگاه کن که به هر گوشه ی تو میرویم
بروی در من در من شکوفه زاران شو
چودر روان من ای جان بهار میجوشد
بگو خزان تنم را«وفا»زمستان شو
اسماعیل وفا اسفند هزار و سیصد و هشتاد و هشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر