چندی قبل اشاره کردم که نوشته هائی را که علیه من باشد در سایت دریچه درج میکنم تا رشحات قلم این آقایان برای همه قابل حس باشد. آخرین آنها رشحه احتمالا قلم آقای علیرضا خالو کاکائی(طارق) است . در سایت ایران افشاگر که اگر دلتان خواست میتوانید بخوانیدش.من خود طارق وقلم طارق را تا حدی میشناسم و اگر این نوشته به قلم او باشد خطاب به این رزمنده درویش مسلک شاعر میگویم عزیز ! ممنون که از شعر خود من علیه خود من استفاده کرده ای .من هنوز هم به این شعر معتقدم ولی مصداق «گربه قرمدنگ» وسیعتر شده است و هنوز طرف حساب من مفهوم همان گربه قرمدنگ است و نه تو.در این مقاله تو گویا هنوز در قرن دوم هجری سیر وسیاحت و در بیابانهای عراق تحلیل میکنی و فکر میکنی که ملت دارند دنبال خلیفه و امام و رهبر عقیدتی میگردند که مشکلی نیست و امیدوارم آن بزرگوار روزی طالع شوند ودر صحنه واقعیت و با مردم ایران بخت بیازمایند ولی ما مطمئن باش در قرن بیست و یکم هستیم. جواب کامل مقاله ترا به بازخوانی مجدد لطفا در باره «امام حسین دهانتان را ببندید» و «هفت حصار» ونیز به گذر زمان و ادامه سرنوشت «آن گربه قرمدنگ» و نیز سرنوشت خود توواگذار میکنم . امیدوارم توجه داشته باشی که نه زمان منجمد است و نه ذهن ونه وجودهائی که اندک اندک با داشتن ادعای شیر بودن تبدیل به گربه میشوند و بر سر سفره هر کس وناکسی دم انقلابی و توحیدی میجنبانند. مرا با تو جنگی نیست عزیز خودت را خسته نکن و بجای نوشتن این چیزها همانطور که خودت نوشته ای وقتت را در خدمت چیزی که میپسندی و نیز مبارزه با آخوندهای جلاد بگذار و نیز بگذار آینده و حقیقت و شعور خروشان رو به رشدی که تمام لجنها را به مرداب خواهد ریخت (از جمله گربه های قرمدنگ را) داوری کند.من ترا آدم کم شعوری نمیدانم .زنده باشی درویش طارق
اسماعیل وفا یغمائی
۲۹ نظر:
اینا چقدر بدبختن از نوشته های خود افراد علیه خودشون استفاده میکنن از نوشته مصداقی علیه مصداقی از نوشته شما علیه خودتون از نوشته های همه علیه خودشون واقعا مسخره است.
این طارق خان بهتر است بجای الت دست شدن برود اول وضع خانواده خودش را یعنی فامیل الدنگ خودش را روشن کند که امضایشان را گذاشته اند زیر نامهانجمن نجات کثافت به صلیب سرخ
واقعا جای شرم و خجالت دارد
*****
عالیجناب
لازم است به اطلاع جنابعالی برسانیم سازمان مجاهدین خلق بر اساس عادت فرقه ای خود به صورت سیستماتیک اقدام به فحاشی می نماید و تلاش دارد هر کسی را که با او مخالفت می ورزد با القابی همچون خائن و مزدور به دیگران معرفی نماید.
خانواده هایی که اسامی آن ها پیوست این نامه می باشد ، وابستگانی در پادگان اشرف در عراق دارند و همواره معترض به مجاهدین خلق می باشند که چرا اجازه ی رهایی و ارتباط گیری با خانواده های شان را نمی دهند ، مجاهدین در جواب این سئوال به تمامی خانواده ها فحاشی نموده و آن ها را به حیوانات تشبیه می نمایند .
مجاهدین در برنامه ی تلویزیونی خود موسوم به پرونده تلاش دارند تا به مخاطبین خود تفهیم کنند ، کسانی که در همایش انجمن نجات در تهران شرکت کرده و جلوی سفارت انگلستان اقدام به تظاهرات نمودند تا اعتراض خود را به خارج نمودن MKO از لیست تروریستی اعلام نمایند تا مانع از آن گردند که از فرزندان شان مجدداً استفاده ابزاری برای تروریسم شود ، همگی از مزدوران و وابسته های به رژیم ایران هستند .
جنابعالی که مطالعاتی درباره ی شیوه ی برخورد فرقه ها دارید ، تأیید می نمایید که این روش شناخته شده ی تمامی فرقه هایی است که به جز خودشان هیچکس دیگر را قبول ندارند و مترصد انتقام گیری از ما و فرزندان مان در قرارگاه اشرف می باشند.
امیدواریم با تلاش های بشردوستانه ی شما و همکاران تان در عراق مسیری به سوی آزادی فرزندان ما از پادگان رجوی ها فراهم آید و یقین داریم که رهایی آن ها تنها از مسیر بازیافت هویت فردی و خانوادگی میسر است و فحاشی آن ها هیچ خللی بر عزم خانواده ها در رابطه با آزادسازی فرزندان شان ایجاد نخواهد کرد .
با احترام فراوان
رونوشت:
دفتر ملل متحد در تهران
سفارت انگلیس
سفارت عراق در تهران
خبرگزاری فارس نیوز
سایت اینترنتی پرس تی وی
خانواده های امضا کننده نامه:
کرمانشاه:
محسن حسن كاويار
شهاب فروزنده
مهدي حميد فر
پيمان كرده مير
عليمراد لطفي
علي پناه فرحناكي
بهمن اعظمي
سعداله سيفي
خليل - جليل – طوبي بزرگمهر
نام و نام خانوادگي
شعبان سوري
علي رضا خالو كاكايي
درود بر شاعر و رزمنده دلیر ارتش آزادی بخش ملی ایران طارق دست پاکت را میبوسم که دلها را با این افشاگری شاد کردی
ایرانی
جناب طارق گویا در این سی و چند سال در غار اصحاب کهف بسر برده و از بس با دنیای خارج بیگانه است که هنوز با همان ادبیات و انشای سال 58 می نویسد.هنوز برای اثبات حقانیت رجوی از معاویه و امام حسین و فاکت می آورد !
واقعا این برادر که اینچنین از قافله تکامل اندیشه انسانی عقب مانده خوب است کمی به سرنوشت تشکیلاتی که رجوی همه چیزش را به حساب شخصی خود و بانو واریز کرد نگاه کند!! به دیگ و غسل و... بیندیشد!
و بعد به این چند نسل ایرانی ها نگاه کند که تجربه سی و چند سال را پشت سر دارند و دیگر بدنبال امام حسین و امام زمان و نایبش ولی فقیه یا رهبر عقیدتی نمی گردند. مردمی که و دیگر هیچ تره ای برای ایدئولوژی ضد انسانی و خونریز فقیه و رهبر عقیدتی خرد نمی کنند!
جناب طارق خیلی دیر آمده ای و دوران دجالیت و آخوند باری و منبر رفتن تمام شده!
آن صبو بشکست و آن پیمانه ریخت
فرهاد
سوزی
واقعا ادم دلش برای بعضی از اینها میسوزه رجوی تار و پودشان را به یغما برده هنوز نفهمیدن که اونی که قالشون گذاشته و با اجازه در رفته رهبرشون و ملکه هستند نه اقای یغمائی و مصداقی و کسیکه بهشون خیانت کرده و از پشت بهشون خنجر زده رهبر عقیدتی بوده ونه قصیم و روحانی بعضی از اینها واقعا اصلا نمی دونند که توی دنیای قرن بیست ویکم چه خبره فقط سیمای تلویزیون خودشون رو می بینند فکر میکنند تمام دنیا نشسته اند و در فکر اونها هستند در لیبرتی و یا فکر میکنند که مردم ایران الان منتظرن که یک گلادییا توری به نام رهبر عقیدتی سوار بر اسب سفید می اد و نجاتشون میده .انقدر که اون شارلاطان تو گوش اینها خونده که شما یاران امام حسین هستید این بندگان خدا هم باورشون شده که یاران امام حسین هستند خوب .اما به ذهنشون نمی زنه که خوب اگر ما یاران امام حسین هستیم پس کو اون امام حسین که در صف اول باشه و بجنگه اگر شما اثری از این امام حسین غایبتان پیدا کردید من باور میکنم که شما هم یاران امام حسین هستید ..
امام حسین در شب عاشورا چراغ ها رو خاموش کرد وگفت هر کس که نمی تواند با من بماند برود خدا پشت پناهش . و خودش پس از روشن شدن چراغ ها ایستاد و مردانه جنگید در صف اول و خونش بر زمین ریخت .
اما امام حسین شما رجوی را میگویم چه کرد چراغ ها را خاموش کرد و فرار کرد .
ببینید تفاوت امام حسین شما رجوی با امام حسین واقعی از کجا تا کجاست چرا نمی فهمید این که شما میگوئید امام حسین نیست یک شارلاطان است و بس .که اگر امام حسین واقعی بود با یاران دیروز خودش چنین نمی کرد .چرا نمی فهمید که امام حسین ازاد مردی بود که هرکس که نمی خواست با او باشد را ازاد گذاشته بود تا خود بدانند که چگونه زندگی کنند ونه انکه به انها تهمت یزیدی بودن بزند و یا خائنشان بداند .چرا نمی فهمید امام حسین یاران خودش را نمی کشت چرا نمی فهمید که امام حسین واقعی دریای رحمت و در عین حال دنیای شجاعت و شهامت بود .ان امام حسین واقعی کجا واین امام حسین قلابی شما کجا .
باور داشته باشید که اگر رجوی امام حسین واقعی بود موسی خیابانی را به خارج می فرستاد وخودش در تهران می ماند و شهید میشد تا ثابت کند راه و رسم امام حسین را میرود تا بدین ترتیب راه و رسم حسین را زنده نگه دارد و نه انکه خود بگریزد و حجله عروسی برپا کند
پس لطفا و خواهشا دهانتان را ببنیدید برای امام حسین واقعی
برادر علیه خواهر
پدر علیه پسر
پسر علیه پدر
برادر علیه برادر
همسر علیه همسر
دوست علیه دوست
شاعر علیه شاعر
شورائی علیه شورائی
زن علیه زن
مرد علیه مرد
زن علیه مرد
مرد علیه زن
و....
این است سنت ننگین این بیمار روانی و پست فطرت این خرده بورژوای منحوس کثافت و لجن این رهبری عقیدتی در سوراخ نشسته که امیدوارم در همان سوراخ موش بماند و شر این اخلاق منحوس و کثافتش از سر مردم ایران دور بماند.
ننگ و نفرین بر تو که بجای راه حل رزمندگانی را که امدند تا بجنگند به سگان زوزه کش علیه یکدیگر تبدیل نمودی
طارق جون این وصفی که از گربه بیچاره کردی بخدا وصف گربه نیست این دقیقا خصائص رهبر عقیدتیه. بیچاره گربه ها من دوتا گربه دارم هیچکدوم از این چیزائی که نوشتی به گربه ها نمیخوره بیشتر به او ن گربه همیشه بیدار میخوره
بابا ادم دلش میگیره از این وضع اینها چر نمیان دوتا مقاله حسابی بنویسند و حرف حسابشان را بزنند هی این و آن را تیر میکنند واقعا از این موش بازیها خسته مان کردید .
تاریخ بارها اعلام کرده است در جنگ با شاعران یکه و تنها همیشه دیکتاتورها باخته اند.نمیدانم چرا آقای رجوی عبرت نمیگیرد.چرا بیست سال دیگر را خداکثر مجسم نمیکند و سعی نمیکند با یک همت مردانه و یک انتقاد درست جلوی این فاجعه ها را از جمله نابودی این جنبش زخمی را بگیرد.
طارق جان
...= رهبر عقیدتی
شقیقه= امام حسین علیه السلام
نتیجه= این دوتا به هم هیچ ربطی ندارند
امیدوارم یک روز ببینمت و با هم صحبت کنیم
رفیق قدیمی تو در اشرف ل.ک
جناب یغمائی دست مریزاد !
من یک سوال ساده از سربازان گمنام باند حاکم بر مجاهدین دارم چرا مطالب آقای یغمائی , ایرج مصداقی و فرمانده افشاروو وو .... را در سایتشون برای افرادشون و بچه های لیبرتی نشر و در دسترس قرارنمی دهند ؟
همه مقا لات و نوشتهای شما سربازان گمنام رهبر عقیدتی و ملکه که با خشونت کلامی , رفتاری و دروغ اخلاقی و تهمت همراه است در سایتهای دریچه زرد , پژواک پخش میشود بر علیه این افراد !!!!
حمید
درود بر طارق شاعر همیشه رزمنده به خال زدی و حق نوشتی سربلند باشی شیر شاعر ما
آقای طارق نوشته اید که :
همين الآن كه انگشتان من در سرماي خشك زندان ليبرتي, در پناه ديوارهاي يك بنگال فرسوده بر اين سطور ميدود, تا ساحت شرف را با قلم الكن و ناچيز خود به دفاع برخيزم, از دهها مسئوليت واجب و ضروري خود زده ام. چند متر آنطرف تر خواهران و برادراني از ما هستند كه بيش از صد روز نان و غذا به لب نبرده اند. با ديدن چهره هاي تكيدة آنان, وجدان شرم ميكند و از شرم در اشك پنهان ميشود
ودن در ليبرتي معادل زيستن در كام اژدرهاست. همين «عراق بلوكه شده» كه تو طلبكاري حضور مجاهدين در آن را داري, ارض امام حسين است. جايي است كه امثال تو كه ادعاي آزاديخواهي داريد نميتوانيد ساعتي را درآن سر كنيد, زيرا نميتوانيد مشاعر خود را در شرايطي كه هر آن امكان دارد تركش هاي موشك ديوار بنگالتان را در هم نوردد يا سقف را بر سرتان بتنباند, حفظ كنيد و سرزنده و با نشاط بمانيد. گذران روزانة زندگي در اين زندانِ تي وال آذين با مساحت محدودش براستي نياز به طاقتي فرا انساني دارد.
• آقای طارق هر رنجی دلیل بر گنجی نیست.پاسداران وبسیجی های خمینی یعنی جد عقیدتی شما در جنگ 8 ساله هم بد فداکاری نمی کردند..یا برو ببین طالبانهای افغانستان در چه جاهائی ودر چه وضعی زندگی می کنند،در کوه های سربه فلک کشیده وپر از برف با دمپائی ودر برف وضمنا چه عملیاتهای مقدس انتحاری می کنند .ویا برادران ایرانی آنها یعنی جیش العد ل که رهبرت مسعود رجوی جدیدا به آنها سمپاتی هم نشان میدهد.وای بر شما. اگر خواسته شود به شما امتیازی هم داده شود باید از زبان مرحوم شریعتی گفت:مرگی پاک در راهی پوک.دوره این ننه من غریب بازیها گذشته است برادر مجاهد بی خاصیت.قبل از شما ها خمینی دجال از این مظلوم نمائی ها زیاد کرده .ولی دست همتون شما مذهبی های مرتجع رو شده است .
درود بر طارق حقا که شاعر بودن در قبیله شیران دل و جرئت میخواهد که اسماعیل یغمائی نداشت
" بگذار آینده و حقیقت و شعور خروشان رو به رشدی که تمام لجنها را به مرداب خواهد ریخت "" نیاز به آینده نیست اسماعیل خان ، همین الان هم قابل مشاهده شعورخروشان رو به رشد همه ملت هست که که گذشته شاعر ( سرود ای آزادی و زحمتکشان ) به کدام مرداب ریخته است ! لابد جوابی که به نرگس غفاری بابت انتقادش به صفحه ات دادی را بیاد داری و ترجمه ایرآوا والبته دیگر اراجیفی که هرصبح و هرشب درحال تولیدشان هستی . این راهم بقول طارق ازنوشته خودت درباره خودت تفسیر کن !- تقی احمدیان
اسماعیل یغمایی همشه حسرت میخورد که چرا سرود زیبای رایت شرف که زیباترین سرود ارتش آزادیبخش ملی بود را شعرش را طارق سروده بود و نه او ! و این را خیلی جاها به زبان اورده بود . درود بر شاعر سرود رایت شرف طارق " خون الماس شب سوز اختران - جنگل سبز پولاد بی خزان - ای تو بازوی پراقتدار خلق - صبح بهروزی خلق قهرمان - بامداد شبانگاهی ای امید - خصم ضد بشر این شب پلید - بازوان حلقه دربازوان به پیش - خوشه گندم از تو جوانه زد - ازبهارت نبردت زبانه زد - ارتش آزادیبخش - ارتش ستمکشان - ارتش خلق و ا نقلاب مسعود انتظاری
تقی احمدیان و مسعود انتظاری سلام امیدوارم واقعا خودتان باشییدو آن همشیره ای نباشید که هی اسم مردها را روی خودش میگذارد تا نظر بنویسد! و اما ای عزیز خداوند طارق را سلامت بدارد من آنقدر سروده ام که فرصت غبطه خوردن را هم نداشته ام چه برسد به حسادت.در کل این زندگی را چندان چیزی نمیبینم که به یکمشت کلمه غبطه بخورم اگر سرودنی بود و هست بخاطر دیگران است چیزی که شما احتمالا نمیفهمید. این سرود طارق سرود زیبائی است . دست اندر کاران میدانند که تصحیحات آخرش را هم من انجام دادم و تبدیل به سرود شد در هر حال ... در باره نرگس غفاری وقتی بانوی ابلهی در کمال پر روئی مینویسد که من مشکوک به همکاری با ملا هستم جوابش همانست که بود و نیز رادیویش همانست که نوشتم .نمیدانم تاکی شمابا کمال رضایت از خود مثل آخوندهای حاکم بخودتان اجازه میدهید با فرهنگ مزخرفتان به همگان توهین کنید و همه خفقان بگیرند. در باره قضاوت هم صبر کن من نگرانی ندارم .بگذار قضاوت انجام شود تنا همین حالا هم انجام شده اما نه آنگونه که تو میگوئی و میبینی
خوش باشید آقایان
خنده ام میگیرد حکایت اسماعیل وفا یغمائی و مقایسه اش با آقای طارق حکایت داستان مثنوی و فیل وپشه است که فیل میگه من نمیدانم تو کجا نشسته ای همانجا بگیر بنشین. داغ از دست دادن کسی چون اسماعیل وفا تا ابد دل این رهبران را میسوزاند و بزرگترین افتخار زندگی اسماعیل وفا این بود که از این دستگاه ارتجاعی خارج شد این تضمین واقعی ماندن او وشعرهایش در میان مردم و ادبیات ایران است.
اسماعیل یغما
بکشند دستی که نمک ندارد. این همه زحمت آخرش بجای سپاسگویی سنگ پرانی میکنند. حیف از وقت وپاسخگویی.
آقای یغمایی! خیلی در لابلای کلمات این آقا دنبال ذرەای از حس درویش مسلکی گشتم ،یافت نشد . هر چه فکر کردم نفهمیدم کجای این آدم درویش و با شعور است . در این کارخانەی ولایت مداری هر جنسی که بیندازی از آن طرف خل و چل و منگول تحویل میگیری . فرقی نمی کند چه کسی باشی، وقتی ولایت مدار می شوی خود به خود عقل و شعورت رخت می بندد
لقمان
خانم ریگی من هم اسماعیل وفا را میشناسم هم علیرضا خالو کاکائی را شما خیلی با نصاف حکایت فیل و پشه رو نوشتین باید بعد از نوشتن این مقاله بیشرمانه که اگه بقلم طارق نوشته شده باشه واقعا بیشرمانه است این حکایتو بگوش علیرضا خوند که
کشتی*رانی مگس
مگسی بر پرِکاهی نشست که آن پرکاه بر ادرار خری روان بود. مگس مغرورانه بر ادرار خر کشتی می راند و می گفت: من علم دریانوردی و کشتی رانی خوانده ام. در این کار بسیار تفکر کرده ام. ببینید این دریا و این کشتی را و مرا که چگونه کشتی می رانم. او در ذهن کوچک خود بر سر دریا کشتی می راند آن ادرار، دریای بی ساحل به نظرش می آمد و آن برگ کاه کشتی بزرگ, زیرا آگاهی و بینش او اندک بود. جهان هر کس به اندازه ذهن و بینش اوست. باید به او گفت تو اگر خودت ننوشتی که هیچ ولی اگر خودت نوشتی با همون برگ کاه روی ادرار رهبر کشتی رانی کن و دلت خوش باشه
خانم ثریا! انسانهایی که ذات پاکی دارند و شیر پاک خوردەاند در هر موقعیت و در هر پیلەای که قرار بگیرند سرانجام خودشان را رها می کنند . فرقی نمی کند در پیلەی رهبر عقیدتی یا ولایت فقیه . محمد نوریزاد هم از پیلەی ولایت فقیه خودش را بیرون می کشد .چون ذاتشان پاک است
لقمان
به نظر من نباید به طارق بی حرمتی کرد. به احتمال زیاد مجبور بوده و نوشته. دوستان مراعات کنید لطفا. فرصت باید داد. شاید او هم روزی به اشتباه خود پی ببرد.
یاد کمال رفعت صفائی و مجتبی میرمیران م . بارون بخیر باد که دیگر در میان ما نیستند. اولین سرود ارتش آزادی بخش را کمال رفعت سرود
ای ارتش رهائی بر شهر ما گذر کن
همه میدانند و خود کمال هم بارها میگفت شاعر اصلی جنبش اسماعیل است و تمام شاعرهای درون جنبش با کوششهای اسماعیل خودشان را بالا کشیدند از جمله همین آقای خالو کاکائی حالا چه روزگاری شده که باید دست کسی راکه این همه زحمت کشید گاز بگیرند خیالتان راحت باشد کسی جای کسی را نمیگیرد و بخصوص هیچکس جای اسماعیل وفا را نمیتواند بگیرد خودتان هم میدانید که چقدر همین الان در میان هوادارها و اعضا بر سر رفتن او مسئله پیدا کردند حالا هرچی میخواهید بنویسید به کجا میرسید.
جناب نوبری این ویدئو راکه فرستادید خودتان مورد استفاده قرار دهید شایسته تر است
بخدا طارق بنظر من هم هیچ گناهی ندارد در این تشکیلات مگر اسم و رسم همه را به بازی نمیگیرند طارق یک رزمنده باشرف و یک شاعر دلسوخته است و همانطور که خود اسماعیل نوشته درویش است و اهل حق گویا هست و خیلی رزمنده شجاعی است که در دهها عملیات شرکت کرده لعنت به کسانی که اسم و رسم همه را به بازی میگیرند
بالاخره نوبت طارق هم رسید این ها تا همه را علیه هم کار نگیرن دست بردار نیستن واقعا چه کردن تا اخرین نفر را هم ول نمیکنن تا وقتی کپه مرگشونو بدارن
علیرضا خالو کاکائی مثل اکثریت ساکنان لیبرتی انسان شرافتمند و شجاعی هست در باره این مقاله نباید آتش جنگ علیه او را دامن زد.حقایق روشن میشود خیلی زود.
اقا طارق سلام
من هم رزمنده بودم مثل شما شما نوشتی
ه تأكيد, «در اين زمانة عسرت» اگر عارفان, شاعران, روشنفكران و هنرمندان, چون منصور حلاج, عماد الدين نسيمي, عين القضات همداني, ويكتور خارا, شاندرو پتوفي, گلسرخي, سعيد سلطان پور و مهدي حسين پور (بهداد) و ابوذر ورداسبي و... خود شهيد قلم, هنر و فكرشان نباشند و بر دار بلند آن آونگ نگردند, همان به كه با قلم و هنر بيگانه باشند, زيرا لاجرم به خدمت جلاد درخواهند آمد و دشنة او را بر گردن قرباني تيز خواهند كرد. لاجرم تراوه هاي قلم و ساز آنان در خدمت تحريف يا تحميق بكار خواهد رفت. در بهترين گزينه, ممكن است خاموش بمانند, [اين يكي البته كمي شرافتمندانه تر است]. يا ممكن است از «برگ رخصتي» كه ديكتاتور به آنها داده تا در اتمسفر آكنده از بوي شلاق و زخم و سرنيزه, زندگي گياهي داشته باشند, در آن صورت به جاي استفاده از قدرت مهيب قلم, «از معاشقة سرو و قمري و لاله», سرودها خواهند سرود «ژرفتر از آب» و «زلالتر از خواب». قلمهايي نيز هستند كه احكام اعدام امضا كرده و ميكنند.
مممممممممممممممممم
اقا طارق باور کن اگر اینائی که شما اسم بردی بودن الان همشون فرار کرده بودن و مارک حیانت مثل اسماعیل وفا میخوردن مگه اینا به شاملو نگفتن خائنه مگه بر مرضیه فوش ندادن چرا فکر میکنی که بقیه رو احترام میذاشتن خدا کنه ولی من فکر نمیکنم بخدا
ارسال یک نظر