دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۲, شنبه

تقطیر و تغلیظ یک گنداب در یک قطره. اسماعیل وفا یغمائی

مطلب «درخشان» و «تحسین انگیز» خانم یا آقای کیمیا خاوری را خواندم.(لینک ایرج مصداقی یک پدیده امنیتی یا یک معضل روانی ـ اجتماعی ).نویسنده را نمی شناسم ولی ایرج مصداقی را سالهاست میشناسم.چیز زیادی در این زمینه لازم نیست گفته شود و چیز تازه ای از لحاظ محتوائی در این مقاله وجود ندارد، فقط در یک کلام، به نظر من می توان گفت نویسنده با استادی تمام موفق شده است مجموعه عظیم تمام مقالات و نوشته هائی را که توسط چند ده قلمزن ناشناس و شناخته شده درطی حداقل شش سال گذشته بخصوص از سوی قلمزنان بارگاه ولایت رهبر عقیدتی بر علیه ایرج مصداقی و برای شیطان ساختن او در نقش مامور وزارت اطلاعات، شکنجه گر، کارد تیز کن، بیمار روانی و امثالهم قلمی شده و مجموع آنها بدون شک سر به صدها صفحه میزند، در یک مقاله گرد........ادامه

۵۲ نظر:

همایون بنی آدم گفت...

آقای مصداقی محقق متعهد و مبارز ملی،

از اینچنین تلاش عظیم و زحمات فوق العاده ای که برای حفظ مرام پاک مبارزه، جدا کردن سره از ناسره و پاسداری از میراث مبارزات ملی میهنی میکشید ممنون. خسته نباشید و خدا حفظتان کند.

هر کس ویا کسانی که با ادعای دفاع از خلق و میهن قدم در راه مبارزه گذاشته اند در مقابل خلق (یعنی ما) مسئول و پاسخگویند. مبارزه ملی شرکت خصوصی نیست که اعمال و اعتقاداتش را در پشت درهای بسته دفتر هیئت مدیره پنهان کرد. سهام دارانش مردم ایرانند و تمامی نفرات ، نظرات ،اهداف کوتاه و بلند مدتش و هویت و فرهنگ اعتقادیش در مقابل مردم باز و شفاف.

آقایان مبارزین در اشتباه اند اگر فکر کنند که میلیاردها سرمایه خلق، صد ها هزار فرزندان خلق و آینده و تاریخ خلقی را بستانند و در مقابل کوچکترین بازخواست خلق ترش کرده و بالا بیاورند.

این غلط کردنها از آنجا ناشی میشود که ایشان فرض بر این دارند که اینانند پیشتازان ( بخوانید اربابان ) خلق و وکیل و وصی ما. از ما بهترانند و همچون حضرت امام خواص حاکم بر عوام.

یک نفر از ما به شما رای نداده و هیچکدامتان نماینده و پیشتاز ما نیستید. شما یک کلام مرام و انسانیت خود را حفظ کنید رهایی و آزادی ما پیشکش. اگر یک کدامتان شرف و جرئت داریید بیایید و در یک دادگاه خلق پاسخگوی پنجاه سال رفتار و اعمال و ایدئولوژی تان باشید. در ایران فضا بسته، پنج میلیون ایرانی در خارج آزاد آزادند. این گوی و این میدان.

در اتاق در بسته و زیر لحاف معامله را سائیدن و در عالم هپروت جامعه بی طبقه پروراندن و سپس در مقابل کف و هورای اعضا و هواداران باد کردن و بادکنک هوا کردن شرط نیست. اگر مردیید و مدعی، مانند سیاستمداران امپریالیست سری هم به میان مردم و مطبوعات غیر خودی بزنید تا کف و دروغ و ریااز بین برود و آنچه مردمی است باقی بماند. اما هیهات که نه شما مرد میدان یید و نه ما میدان دار .

ناشناس گفت...

نویسنده هر کس بوده با مسئله میگرن و سر درد سر وسری داشته است کتابهای روانشناسی زیاد میخوانده

خندان

احمد رضا.ص گفت...

اول معلوم شود این نویسنده کی هست؟ هویتش چیه؟اسم واقعی ش چیه؟ از اجنه است یا ادمیزاده بعد بحث کنیم یه نفر اومده با اسم مستعار هرچی میخاد به یک نویسنده و مبارز گفته بدون عکس و اسم این بدرد عمش میخوره از این چیزا زیاد نوشتن بجائی نرسیدن این یه بسیجه علتش هم همون دو تا نوشادرای گزارش نود و دو نود وسه هست و هیچی دیگه نیس

ناشناس گفت...

چطور در همین سایت مطالب همنشین بهار و کریم قصیم چاپ میشود ایرادی ندارد، اما اگر کسی در همین سایت ایرج مصداقی « معصوم » رانقد کند، عیب و ایراد دارد؟ حالا خوب است که شخص نقاد مطلبش در سایت آفتابکاران و یا همبستگی ملی نیست که اینگونه عکس العمل هیستریک نشان میدهید. من فکر میکنم مشکل چیز دیگر و یا در جای دیگر است. بروید آنرا برطرفش کنید.

همنشین پائیز

منصور.م.مودب گفت...

این نقد است آقاجان! هه هه! گفته طرف مزدور رزیم است هه هه! گفته دیوانه است هه هه! این نقد نیست آقاجان هه هه بجای نقد رفته ریده هه هه

منصور.م.مودب گفت...

همچنین معلوم نیست این کی هست هه هه! این هر چی خواسته مقاله ریده هه هه ولی معلوم نیست کی هست هه هه ایا این درست است هه هه

جواد برلین گفت...

مقاله ای با این مفصلی و توهین ها و اتهامات با اسم مجازی نشانگر چی هست؟ یا مقاله نویس میترسد اسمش را بنویسد. یا اینکه از همانانی است که قبلا نوشته و حالا اسم جدید انتخاب کرده است.یا اینکه از مسئولان بالای آن سازمان سیاسی هست که از آقای ایرج مصداقی خشمکین هستند. چنین مقاله ای ذره ای ارزش ندارد مگر اینکه نویسنده بیاید نام و هویت خود را بگوید و با شجاعت بایستد و اتهاماتش را ثابت کند.

پیرو زرتشت گفت...

این مقاله مطمئنا با حساب و کتاب نوشته شده است و یکروزی هم معلوم خواهد شد که چرا در مورد سایت آفتابکاران چون این سایت واقعا دیگر هیچ آبروئی در میان ایرانیان خارج کشور ندارد مخالفان آقای مصداقی راههای جدیدی را پیدا کرده و این بار یک سایت نسبتا معروف و بیرون از روابط سازمانهای سیاسی را انتخاب کرده اند

نازنین گفت...

آقای ایرج مصداقی . سلام بر شما درود بر زحمات ارزشمندتان در راهافشای رزیم ضد بشری خامنه. من مقاله کیمیا را خواندم فقط باید بگویم وا حیرت. تمام اتهامات نادرست وبعضی انتقادات درست که در مورد شما در مقاله وجود دارد در مورد خود نویسنده کاملا صدق میکند. پیروز باشید

ناشناس گفت...

اسماعیل
تو شاعری و بر اساس عقل و منطق حرف نمی زنی بلکه فقط بر اساس احساست می نویسی.
ببخش اما همانطور که دیروز رجوی را برده بودی به آسمان و مهر تابان را در ماه نشانده بودی امروز همان ستایش غیر معقول و زیاده از حد و مفرط را داری از مصداقی می کنی آنهم فقط به این بهانه که مصداقی زندانی بوده. نفس زندانی بودن بهیچ وجه احترام انگیز نیست. اگر زندانی ارزشهای انسانی را پاس ندارد بلا نسبت تو به گور پدرش خندیده .
به نظرم تو بهتر است کمی احساست را کنار بگذاری و با عقل قضاوت کنی.
من از تو می پرسم که آیا مصداقی چون ده سال حالا با همه ضعف و قوتش زندان بوده اجازه دارد که هر چه دل تنگش می خواهد به همه تهمت و افترا بزند؟ ترور شخصیت کند و هیجکس هم حق نداشته باشد به آقا بگوید بالای چشمت ابروست چون اسماعیل خان ناراحت می شود که چرا به زندانی سیاسی توهین کرده اید؟
خوب این آقا بدون تعارف دارد روز و شب ترور شخصیت می کند . تروز شخصیت که شاخ و دم ندارد. من و تو اگر مخالف ترور شخصیت هستیم پس باید در همه حال مخالف باشیم. چه این تروز شخصیت درباره نگهدار باشد چه درباره مریم رجوی و یا هر کس دیگری. تو همه نوشته های مصداقی را که می خوانی می بینی از همان ابتدا با یک کینه و دشمنی عجیبی هزار راست و دروغ و تر و خشک و مستند و بی سند و شایعه و روایت را بهم می بافد که شخصیت فرد را لگد کوب و لجن مال کند. مثل همان قضیه بارداری مریم عضدانلو. ضمنا خودش هم دادستان است و هم قاضی صدور حکم برای همه.
عزیز من این که روش کار نیست. مصداقی اگر حرفی دارد خوب بزند مستند و مستدل اما قضاوت نباید بکند چون صلاحیتش را ندارد. قضاوت کار مراجع حقوقی است و مصداقی از این باب چیزی نمی داند. این آقا همه مقالاتش تماما دادگاه غیابی است. هر تهمت و افترا و دروغی را بعنوان حقیقت می خواهد بخورد ملت بدهد.
من جدا با نویسنده این مقاله موافقم که مصداقی واقعا مشکل روانی دارد. نمی گویم دیوانه است اما این فرد مشکل روانی دارد و اینهمه حشونت در ذات این فرد هم ریشه در بچگی او دارد و هم بخصوص ریشه در دوران زندان. مصداقی به نظر من یک بیمار روانی است کسی که اینهمه کینه و بغض از قلمش نسبت به افراد و سازمانهای سیاسی بریزد هر چه که باشد اما مطمئنا سالم نیست از نظر روانی و بخصوص شیوه ترور شخصیتش در جهت خلاف تلاش برای یک فضای دمکراتیک است و خطر ناک می باشد.
مثلا همین نوشته اش درباره فرح نگهدار را بخوان. من می گویم اصلا نگهدار اخ و بد است ولی آخر اولا که مشکل ما الان نگهدار نیست. مشکل فدایی ها که نمی تواند فقط در فرد نگهدار خلاصه شود.( مگر مشکل مجاهدین در رجوی خلاصه می شود؟). آنهم نگهداری که سالهاست اصلا در رهبری فدایی ها هم نیست.
هر چه که باشد آخر ما که با شخص نباید مشکل داشته باشیم. مشکلات مجاهدین و یا فدایی ها را باید ریشه ای و با روش غلمی بررسی و تحلیل کرد . مصداقی ده صفحه سیاه کرده که ثابت کند نگهدار با اشرف در اسفند 49 در دانسکده فنی و یا در جاده کاشان قرار و یا مسافرت نداشته. آخر آدم عادی اینطور به یک موضوع ساده و پیش پا افتاده بند می کند؟ اصلا مصداقی بجز همان یک بیت شعری که با صدای حمید اشرف توی نوار در سال 58 شنیده از نظرات حمید اشرف چه می داند؟ آیا مصداقی اصلا می داند که حمید اشرف در جریان تغییر و تکامل فکری اش به نقد و رد مشی چریکی رسیده بود؟ همینطور برداشته مثل بچه مدرسه ها قهرمان سازی کرده از اشرف و بیژن و تا توانسته روی جزئیاتی از گذشته نگهدار زوم شده که فقط این وسط فحش خواهر و مادر به نگهدار نداده.
آخر مشکل مصداقی چیست؟ اصلا موضوعات ریز و درشت شخصیتی نگهدار و نقشش در تشکیلات فدایی ها به مصداقی چه ربطی دارد؟
نکند که چون خاله بابا بزرگش زن پسر عموی خواهر ناتنی عمه دختر دایی مادر مصداقی بوده از این نظر دارد مثل داش مشدی های قدیم تعصبات خونی وفامیلی بخرج می دهد؟
در هر حال به نظر من این شیوه کار مصداقی سیاسی نیست و بسیار هم خظرناک است برای دمکراسی.

اسماعیل
خوب است که از این پس پیش از دفاع کور کورانه ات از مصداقی کمی به این مواردی هم که نوشتم توجه کنی.

محسن الف

ناشناس گفت...

حرفش خیلی هم درسته. مصداقی باید فرستاد بره پیش دکتر روانشناس و روان درمان تا بخاطر اینهمه حقد و کینه غیر انسانی اش روانکاوی بشه.
حسین غ

ناشناس گفت...

جناب دمکرات با کامنت بنده مشکلی داشتید که آنرا منعکس نمیکنید؟

همنشین پائیز

ناشناس گفت...

جناب پیرو زرتشت در این سایت مقالات همنشین بهار و کریم قصیم منتشر میشود، این خوب هست، اگر کسی در همین سایت از ایرج مصداقی انتقاد کند، اَخ است؟ هر چند که همین را هم برای دریچه زرد نوشتم، حتما به صرفشان نیست که منعکس شود. دمکراسی مدل دریچه زرد است دیگه!

همنشین پائیز

esmail گفت...

عزیز به دو سئوال در مورد مقاله کیمیا جواب بده
آیا مصداقی وابسته رزیم است؟
آیا مصداقی روانی است؟
بقیه را خود دانی و در ضمن خوب میدانی مصداقی و امثال او مشکل و خطر برای دموکراسی نیستند خطر در دو جای دیگر است یکی غالب و یکی مغلوب
حق نگهدارت

esmail گفت...

همنشین پائیز
کامنتی نرسیده
بجنب تا زمستانت نرسیده بنویس که میترسم فرصت از دست برود

ناشناس گفت...

میبنم که کامنت گذاشته اید، جناب دمکرات عرض کردم در این سایت از نزدیکترین دوستان ایرج مصداقی مقاله می نویسند، تا اینجایش خوب است و کاملا دارند دمکراسی برخورد میکنند، اما اگر در همین سایت یکی جناب مصداقی را نقد کند آن وقت این سایت غیر دمکراتیک هست؟ از چه می ترسید که کامنت مرا چاپ نمیکنید؟

همنشین پائیز

ناشناس گفت...

اسماعیل
نحوه تفکر و نگاه ایرج مصداقی به موضوعات و و سوژهای سیاسی از اساس «مخرب» است. قلم مصداقی انسانی و اخلاقی نیست. روی این حرف من فکر کن و همینطور بی دریغ از هر کار مصداقی دفاع بیهوده نکن.
نقد باید انسانی و با سمت سوی تعالی بخشیدن به انسانیت و آزادی انسان باشد . خواهش می کنم به این بیندیش.هر انسان مجموعه ای از خوبی و بدی ضعف و قوت و اششتباه و درستکاری است.درست مثل "شادی و غم که به هستی ما به یکدگرند" .
نقد باید حرمت انسان را نگه دارد. توهین و تحقیر و فحش و انتقام گیری نقد نیست.
چرا نمی خواهی مفاهیمی به این سسادگی را قبول کنی؟
من نمی گویم مصداقی دیوانه است یا اطلاعاتی است اما می گویم کارش طبیعی نیست. کار مصداقی نقد نیست بلکه تخریب است.
محسن الف

ناشناس گفت...

کار مصداقی دقیقا همان کار شکنجه گران است یعنی با توهین و تحقیر و لجن مال کردن شخصیت فرد می خواهد از او انتقام شخصی بگیرد. می خواهد حرمت انسانی و شخصیت طرف را ترور کند.
نقد سیاسی در اساس نظر و نگاه و توجه اش به سوی نقد حرمت و آزادی انسان و اعتلای مبارزه برای رسیدن به به جامعه ی آزاد و سالم و خالی از خشونت است.
نقد درست برای تصحیح ضعفها و با نیت مرهم گذاشتن بر زخمها ست نه تخریب و توهینو ترور شخصیت در نهایت کینه و دشمنی.

محسن الف

esmail گفت...

محسن
مصداقی و من هر دو ناممان مشخص است
تو کیستی عزیز که با اسم مستعار متهم به شکنجه میکنی
این سنت کثیف و رذیلانه سنت آن فراری عزیز است که هر مزخرفی را با دهان باز نثار همه میکرد و دوازده سال است قابل رویت نیست بنظرم تو از اصحاب ان بزرگواریو کار او را بعهده داری . نفست چاق
توهین و تحقیر را میخواهی بفهمی برو در جلسات انتقاد ازخود البته اگر خودت از مسئولانش نباشی!!
من اعتقاد ندارم نه آقای مصداقی و نه هیچکس دیگر کامل و بی نقص است ولی بدون شک با همه نواقص بنظر من ایرج مصداقی شجاعت فراوان محتوائی در بیان حقایق دارد هر چند در نحوه ارائه کامل و بی نقص نباشد
فکر میکنم هردو میدانیم چه خبر است
عزت سرکار زیاد

همایون بنی آدم گفت...

آری اسماعیل شاعر است و قلبی دارد به اندازه یک اقیانوس که لباب است از عشق و احساس به ایران. و چون پوز بند عقیدتی تشکیلاتی را بریده و آزاده مردی پاک و بی کینه شده میتواند بر خلاف من و شما با نام و اسم خودش هر آنچیزی که در این لحظه برایش مستند است بگوید و بسراید.

درود بر اسماعیل که شهامت دفاع از مظلومی چون مصداقی را دارد. مصداقی یک گناه داشت و دارد و آن آب ریختن به لانه موریانه هایی ست که در پشت اجساد شهدا قایم شده و مشغول بافتن همان دام و تله ای هستند که شهدا برای نابودیش جان فدا کردند.

آری مصداقی هم دیوانه است. بله سقراط هم دیوانه بود. در واقع هر کسی که حقیقت را بنمایاند دیوانه است. کدام آدم عاقلی مثل من و شما حاضر است این چنین توفان لعن و نفرین و دروغ را بجان بخرد که روح واقعییت را زنده نگه دارد.

آقای محسن الف فرموده اند که حالا چه وقت افشای نگهدار است. ممکن است حضرتشان بفرمایند که حالا خودشان به چه کاری مشغولند که افشا گری مصداقی در مقابلش فرع است؟

در ضمن مبارزه بنام خلق ایران کلوپ خصوصی نیست و هر ایرانی میتواند و باید از امثال حنیف و جزنی و احمد زاده بپرسد که بعد از پنجاه سال مبارزه مسلحانه به کجا رسیدیم. ایران موش آزمایشگاهی شما نیست و نبوده که جهت امتحان و آزمایش هر بلایی خواستید بسرش در بیاوریید.

افشا عناصری چون نگهدار، گنجی، سروش، نوری زاده و هر گرگ خون ریز و خون آشامی که در لباس میش در آمده از اهم وظایف یک ایرانی مبارز است. درود بر مصداقی که پته شما تاریک فکران و شریکان دزد قافله میهن را رو کرده و میکند.

ناشناس گفت...

اسماعیل
لطفا به بیراه نزن عزیز
من نگفتم مصداقی شکنجه گر است . گفتم در ذات و ماهیت کار مصداقی شبیه به همان کار شکنجه گر است که با تهمت و افترا و با کند و کاو در زنگی شخصی افراد و خاطرات و گذشته شان تلاض می کند برگاهای برنده برای خود در جهت هدف اصلی اش یعنی تخریب و ترور شخصیت سوژه بکار بگیرد.
خشونت حاکم بر روح مصداقی هدفش نابود کردن شخصیت طرف است. این عمل هیچ ربطی به نقد سالم ندارد.
چرا شهامت اینراه که رک و راست حرف مرا رد یا قبول کنی را از دست داده ای و بیخود سراغ نخود سیاه اسم و رسم من می گردی؟
تو حرف مرا نقد کن چرا پای مجاهدین و دیگران را بمیان می کشی؟
آیا در یک نقد سالم می شود همینطور کسی را همدست جنایتکاران و دروغکو و رذل و .. نامید؟
آیا اجازه داریم که کند و کاو در زندگی شخصی فرد و بیوگرافی و خلاصه هر چه دم دست هست را برای کوبیدن طرف مقابل بکار بگیریم؟
چرا برای طفره رفتن از جواب دادن به این سوالات ساده خودت را به کوچه علی چپ می زنی؟ چرا مصداقی قادر نیست یک نقد درسست بر مبنای آزادی و حرمت انسان و احترام به حق انتخاب خواننده بکند؟ سوژه بحث این است. اگر مایل به جواب دادن نیستی پس والسلام و قضاوت را به عهده خوانندگان این صفحات می گذارم .

محسن الف

محسن الف

ناشناس گفت...

اسماعیل
بگو چه خبر است که ما هم متوجه بشیم و بیایم تو باغ.
همینطوری سر بسته و تلگرافی ننویس.
حسین

ناشناس گفت...

آقای یغمایی, نویسنده مقاله مذکور بیشتر بشما قرابت فکری دارد و از متن مقاله و کامنت های مقاله مشخص است هر دو دشمن خونی مجاهدین هستید. لذا لطفآ این ناز و اطوارها را کم کن. مقاله از لحاظ روانشناسی بسیار قوی میباشد. من کاری به جنگ و جدال مصداقی با مجاهدین ندارم ولی نقد و تفسیر و توضییحات این مقاله با مقاله هایی که طرفداران مجاهدین نوشته اند فرق میکند. نویسنده کاملا درست میگوید. نگاه بکن به لجن پراکنی مصداقی نه فقط بر علیه رهبرو مرید سابق اش رجوی بلکه به نوشته هایش بر ضد مسعود نقره کار, زری اصفهانی, م. ساقی, ... نگاه کن. اصلان نوشته های ساقی در باره مصداقی را خوانده ایی؟ او هم همین حرفهارا با زبان عامی تر نوشته. مصداقی به معنای کامل و واقعی کلمه,هم امنیتی و هم روانی میباشد.

زنده باشی, ح

احمد رضا.ص گفت...

در یک کلوم محسن الف تو گوه میخوری میگی کار مصداقی مث شکنجه گراس برو گزارشای گورانو بخون تا گوه زیادی نخوری .مصداقی تا حالا چن تا کتاب در باره شکنجه بایس بنویسه که بیشرافتائی مث تو متوجه بشن در ضمن خاک تو اون سرت کنن نامرد بی مروت

شیطان رجیم گفت...

اقا یه خبری هست بیخود اینها علیه مصداقی شق و رق نکردن منتظر باشین میخواهند حواس همه را پرت کنند یک فیلی هوا بکنند و گرنه یک مرتبه از سایت ایران گلوبال یک چیز به این گندگی که بیرون میاد معنی دارد بخدا مصداقی کار تازه ای که نکرده همیشه همین بوده و مینوشته اما اینکه یکمرتبه شلوغ شده یک خبری هست شاید هم رهبر میخواهد انشالله از غیب ظهور کند و همه را راهنمائی کند

ناشناس گفت...

هملیون بین بدبخت
دلم برای تو واقعا می سوزد که هیچ تعادلی در افکار مغشوشت نیست.
بد بخت تو خودت از همه روانی تری و بیشتر از هر چیز به تیمارستان احتیاج داری.

مصطفی م.

ناشناس گفت...

احمد رضا ص یا همان جناب ..
من که می دانم تو کی هستی عزیز جان.
واقعا دلم به حالت می سوزد که به جای پاسخ دادن به سوالات من می روی در جلد احمد رضا ص و عقده هایت را با فحش دادن خالی می کنی.
وای به حال ملتی که ادیبش تو باشی

محسن الف

zeynabkhaton گفت...

ahmad reza haman esmail yaghmayisto fekr mikonad ke ahmadrezast

ناشناس گفت...

جناب یغمایی چرا سانسور میکنی؟ حرف من این است چرا در همین سایت همنشین بهار و کریم قصیم مطلب می نویسند، ایرادی به آن نیست، اما اگر کسی بیاید مصداقی را نقد کند، آنهم نقد اساسی و بدون غل وغش آن وقت ایراد دارد؟

همنشین پائیز

رضا امیری گفت...

حالا میشود کسی در این میانه توضیحی مرحمت بفرمایند که چرا به یکباره مریدان و مزد بگیران مقام رهبری عقیدتی به سینه چاکی و دفاع ار نگهدار خائن و اکثریتی ها روی آورده اند؟ آیا خط جدیدی از برادر آمده و یا خواهر هوایی چیزکی فرموده اند؟ دشمنی با ایرج مصداقی تمام شما را به کابل زنان و بازجویان تبدیل نموده است. البته که بعضا در نقش های واقعی خود فرو رفته اید و از قبل هم این کاره بودید. مصداقی عزیز درود بر شما

esmail گفت...

زینب خاتون هر طور دلت میخواهد فکر کن . در اندیشیدن ازادی بانو

ناشناس گفت...

حضرات همنشین پاییز ، محسن الف و حسین شما که هر سه نخاله از بیت رهبری اورسورواز نیستید اما فلان به فلان آدم دروغگو

روفی

ناشناس گفت...

خاک بر سر رهبری عقیدتی بکنن با پیشتازان جنگ مقدس سیاسی‌اش که از فرط پیسی حالا کاسه لیس فرخ نگهدار شدن. بدبخت‌های بیچاره.

محزون

حميد ع گفت...


مشگل اينها اينجاست: در دهه 50 شرايط ايران و جهان طوری بود که در ايران منجر به ايجاد و رشد سازنمانهای انقلابی چريکی شد، از اين سازمان ها دو تا بزرگتر بودن به اسم فداييان و مجاهدين، درست يا غلط اينها با استراتژی مبارزه مسلحانه شروع کردن، هر دو به دست رژيم شاه سرکوب و کشتار شدن و هر دو رهبران اوليه را از دست دادن هر دو نقش اساسی در راديکاليزه کردن مخالفت با رژيم شاه داشتن ولی ديگر در اوخر رژيم شاه تشکيلاتی در خارج زندان نداشتن. با سرنگونی شاه هر دو توانستن به سرعت رشد کنن،و توده های ميليونی را به خود جذب کنن، هر دو در رهبری ضعف داشتن که به دليل شرايط رشد هنوز خودشو نشون نميداد، ولی طولی نکشيد که فداييان با نفوذ حزب توده وابسته به شوروی شقه شدن و اکثريت به همکاری با ديکتاتوری مذهبی به اسم حمايت از راه رشد غير سرمايه داری پرداخت و با شروع کشتار نيروها به همکاری با رژيم و لو دادن مخالفين پرداخت، ولی در نهايت خودش نيز سرکوب شد، فرار کرد و در نهايت در سرمايه داری غرب پناه گرفت!

تنها چيزی که از فداييان مانده همان ميراث اخلاقی و معنوی خون شهدا و رهبران هست که صادقانه در راهی که فکر ميکردن درست هست جان فدا کردن. دعوا سر همين ميراث هست که اين افراد در غرب نياز به کسب اعتبار برای کاسبی سياسی دارند. حرفشان هم اين هست که هيچ احدی حق نزديک شدن و نظر دادن در مورد فداييان ندارد، و اولين ايرادشان به مصداقی هم اين هست که تو که فدايی نبودی چرا در اين مورد نظر ميدی؟!! مصداقی آب در لانه مورچگان پير خرفت ريخته.

اينها در اين 30 سال پناهندگی هيچ کار فکری نو و تازه، هيچ راه حل و هيچ رهنمودی نداشتن، به دنبال وقايع و اتفاقات از اين طرف به آن طرف کشيده شدن، در انتخابات رژيم شرکت کردن، از اين جناح يا آن جناح رژيم حمايت کردن و بازيچه دست پروژه های اطلاعات رژيم شدن.

ولی اينها تأثير بسيار مخرب ديگری هم داشتن، اينها به عنوان عناصر فسيل و فاسد شده چون روی اين ميراث معنوی نشتن نقش ترمز را در تکامل ايديولوژيک و سياسی نسل های بعدی ايفا کردن، اگر نه در کمتر از اين 35 سال نسل های بعدی بايد ميتوانست با نقد گذشته راه آينده را باز کند و سازمان های جديد و راه حال های نوين جای اينها را بگيرد. ؟!!

از آن طرف مجاهدين مغرور از حمايت ميليونی و نفوذ در رژيم، خودش را در مسابقه برای کسب
قدرت ميديد و ميخواست هر چه زودتر با ابتکار عمل قدرت را به دست بگيرد، با جذب اولين ريس
جمهور به طرف خود و در نتيجه بخشی از ارتش و سپاه فکر ميکرد 6 ماهه قدرت را به دست خواهد گرفت
و با استراتژی زدن سر مار (خمينی)، که نه انقلاب مردمی بلکه چيزی غير از کودتا نبود، جنگ مسلحانه زودرس را شروع کرد.
نتيجه همانطور که همه ميدانيم فاجعه بود!! ماری که هنوز سر داشت ولی زخمی بود به جان مخالفين،
که انتظار چنين تحولی را نداشتن و آماده نبودن، افتاد و زندان، شکنجه، وقتل عام بيرحمانه شروع شد.

رهبری رجوی، که ميدانست چه دارد ميشود، فرار کرد تا جان خود را نجات دهد، و بعد برای پوشاندن اشتباهات خود، به نام انقلاب ايديولوژيک چيزی شبيه ولايت مطلقه فقيه را در سازمان مجاهدين ايجاد کرد تا کسی جرأت سؤال کردن از او را نداشته باشد. و گزارش 92 هم نقض همين قانون هست. مصداقی از رجوی سؤال کرده.!!!!!
لازم به گفتن شايد نباشد که هم چون فسيلهای فاسد چپ، رجوی هم از اعتبار خون شهدا برای خود و تيم مفت خور فسيل شده اطراف خود مشروعيت کسب ميکند با اين تفاوت که که به غير از خون شهدای گذشته، رجوی (با پول صدام در عراق ) توانست برای خود يک بانک خون تازه به اسم ارتش آزادی بخش تأسيس کند، تا هر وقت نياز داشت خون رسانی کنن، "غير قابل باور ولی حقيقی!!" داستان دستور رجوی مخفی در سوراخ موش، به شعار "بيا بيا" با دست خالی در مقابل ارتش وحشی عراق/قدس به مجاهدين اسير در عراق، هم همين هست. و مهمتر اينکه هم چون فسيلهای چپ، رجوی هم نقش ترمز سرنگونی رژيم را بازی کرده و سياست هاش به نفع ماندگاری رژيم و عقب افتادن سرنگونی محتوم رژيم بوده.


حالا ميتوانيم بفهميم که چطور مجاهدين(رجوی)، که به دنبال فاشيستهای حزب جمهوری خواه امريکا، برای رسيدن به قدرت به اميد جنگ هستن ، با فاسد های فسيل شده که خود را چپ مينامند که به دنبال جناح ها و حفظ همين رژيم هستن، با توابين و مزدوران رژيم و ساواکی ها به اتحاد ميرسند.

ناشناس گفت...

اسمعیل جان: نوشته خیلی خوبی بود. دوستان, لطفآ برای تایید گفته من, با گوگل برای "تقطیر و تغلیظ یک گنداب در یک قطره" جستجو کنید. تقریبا تمام سایتهای خبری معتبر آنرا چاپ کرده اند: بترتیب: پژواک ایران, کانون آوا, فرقه ها, ایران قلم, اینترلینک, فراخوان مستقل, عمارنامه, ... خواندن مقاله در فرقه ها و کندکاوی در ان سایت را توصیه میکنم ( http://tinyurl.com/pkawa85 عکس بسیار زیبایی از اسمعیل هم بهمراه مقاله چاپ شده).

اسمعیل جان, خسته نباشی, عمرت زیاد!

ح.

esmail گفت...

جناب ح
ذم شبیه به مدح کرده ای
این سایتها زده اند بزنند! هیچ مهم نیست مرز در ذات و ماهیت کشیده میشود نه ترساندن من از اینکه سایتهای وابسته به رژیم میزنند این لولو خورخوره دیگر کارکردی ندارد

ناشناس گفت...

اسمعیل جان: سانسور نکن. اینکه خیلی محترمانه میباشد. گفته بودی اگر انتقاد از خودت باشه چاپ میکنی. اینکه انتقاد نیست. در تعریف از شماست.

------------------------
اسمعیل جان: نوشته خیلی خوبی بود. دوستان, لطفآ برای تایید گفته من, با گوگل برای "تقطیر و تغلیظ یک گنداب در یک قطره" جستجو کنید. تقریبا تمام سایتهای خبری معتبر آنرا چاپ کرده اند: بترتیب: پژواک ایران, کانون آوا, فرقه ها, ایران قلم, اینترلینک, فراخوان مستقل, عمارنامه, ... خواندن مقاله در فرقه ها و کندکاوی در ان سایت را توصیه میکنم ( http://tinyurl.com/pkawa85 عکس بسیار زیبایی از اسمعیل هم بهمراه مقاله چاپ شده).

اسمعیل جان, خسته نباشی, عمرت زیاد!

ح.

ناشناس گفت...

اسمعیل جان, واقعن راست میگی. مرز بندی را در ذات میزنند. آنچه در سایت ها چاپ میشود یک ناچیزی بنام نماد بیرونی و نتیجه عملی و زنده و زمینی و مادی (و واقعی) ان است. مثلن اگر سیایت های وزارت خوشنام اطلاعات و یا سایتهای دیگر رژیم مقدس جمهوری اسلامی در داخل ایران آنرا چاپ کنند بخاطر منش دموتراتیک و تنوع طلب آنهاست و نه بخاطر اینکه در تحکیم سیستم مردمیشان و لجن پراکنی برای دشمن اصلی شان مهم است.

زنده باشی.
ح.

ناشناس گفت...

اسمعیل جان, واقعن راست میگی. مرز بندی را در ذات میزنند. آنچه در سایت ها چاپ میشود یک ناچیزی بنام نماد بیرونی و نتیجه عملی و زنده و زمینی و مادی (و واقعی) ان است. مثلن اگر سیایت های وزارت خوشنام اطلاعات و یا سایتهای دیگر رژیم مقدس جمهوری اسلامی در داخل ایران آنرا چاپ کنند بخاطر منش دموتراتیک و تنوع طلب آنهاست و نه بخاطر اینکه در تحکیم سیستم مردمیشان و لجن پراکنی برای دشمن اصلی شان مهم است.

زنده باشی.
ح.

esmail گفت...

برای من مهم نیست ح! این افسارها را بزن بر سر کسانی که خواهرشان را فاحشه مینامند و به یک ساعر ساده با چهل سال کار میگویند اطلاعاتی. نوشته های مرا هر کس میخواهد نشر کند اشکالی ندارد! از شمر ابن ذی الجوشن تا حسین ابن علی. از سید علی خامنه ای تا رئیس سابق پنتاگون. از سید الرئیس صدام تا بن بلا از جامعه بی طبقه توحیدی تا سرمایه داران مولتی تریلیاردر طرفدار منادیان جامعه بی طبقه شماها دو طرف یک طرز تفکرید هر دو یکی هستید در ذات و ماهیتد یکی غالب یکی مغلوب. برادران دو قلو امیدوارم شیر فهم شده باشد. برای من نظر امثال شما هیچ اهمیتی ندارد هر چه میخواهید فکر کنید تا خسته شوید عزیز

ناشناس گفت...

اسمعیل جان, بخاطر علاقه قدیمی فرض را بر این میگذارم که اطلاتی نیستی. ولی برادر جان, وزارت اطلاعات در بازپخش و چاپ و تبلیغ نوشته های شما بیشتر از اعضا خودش مایه میگذرد. حتمن یک دلیلی دارد. داری بدون مزد برای اطلاعات ماده تولید میکنی. برادر جان, اینکه بد تر از کار با مزد هستش. (مرحوم شریعتی یک اصطلا ح جالب و پر معنا برای اینک کار داشت -- حتمن یادت هست.)

خوش باشی,
ح .

ناشناس گفت...

اسمعیل, برای فرار از واقعیت ها, هر چه میخواهی از پنتاگون و ... و غیره بنویس. قهرمانان واقعی مجاهدین را میتوانی در این کلیپ (با زیر نویس انگلیسی) و صد ها کلیپ مثل ان ببینی:

https://www.youtube.com/watch?v=wnXhdF-6SpQ

http://musicashraf.com/angel-of-freedom/

مجاهدین از هر ابزار سیاسی برای فشار و ایزوله کردن رژیم ضد ایرانی حاکم بر ایران و حفظ مقاومت سازمانیافته استفاده میکنند حتا اگر باید هزاران دلار هزینه کنند. شعار محوری شان هم با افتخارهمیشه "نه جنگ, نه مماشات, حمایت از مقاومت مردوم ایران" بوده. در ان طرف هم رژیم جهل و جنایت از تمام ابزارها برای در هم کوفتن و از بین بردن مقاومت سازمانیافته استفاده میکند. از فتل عام, از کشتار, از شکنجه, از زندانی کردن و نشر گوبلزی اتهام و دروغ و تهمت. تو کجایی؟ سرت را بالا بگیر و واقعی نگاه کن و بگو من (بی مزد) در جبهه آخوند ها هستم. خجالت نکش. برای فرار نگو هر که میخواهد نوشته های مرا نشر دهد. واقعیت (یک جستجوی ساده اینترنتی) نشان میدهد که فقط وزارت جهل و جنایت نوشته های ترا نشر میدهد. چرا؟ چون در خدمات نظام جهنمی شان میباشد.

در ضمن بمن هم بد و بیرای شخصی نگو. من مساله شخصی با تو ندارم. نوشتن در اینجا را هم بخاطر علاقه قبلی ام بتو انجام میدهم. بقول دکتر زری اصفهانی, نگذار نفرت بر منطق ات غلبه کند. واقیعیتها خیلی زمینی و ملموس هستند.

ح (همسفر قبلی)

esmail گفت...

آقا محض رضای خدا مرا دوست نداشته باشید بنده از علاقه شما می ترسم برادر. ان رهبر هم گویا بنده را دوست داشت ولمان کنید اقا بهشت م فیروزی مال شما ما ئیم و شیطان رجیم و عذاب الهی به لطف حق!!اینقدر هم نصسخت نفرمائید هم من از شصت گذشته ام و هم از نصیحت یا حق

ماشالله گفت...

همسفر قبلی اسماعیل یکی از مشکلات شما اینه که نمیدانید چقدر بیشرف و نامردید به همین علت هم از رو نمیروید و نصیحت میکنیدحق هم دارید رئیس نامردها خیلی نامرد است انقدر که نمی دانید شماها با مامورهای اطلاعات فرقی ندارید هردو یک جور کثافت هستید
کسی که بیشتر از بیست سال در کوه و بیابان به دنبال ازادی بود ولی افسوس

ستاره شناس گفت...

باشرف!
دهها فیلمهای انقلاب ایدئولویک رو هم سایتهای اطلاعات منتشر کرده چرا گرده چون استفاده میبره چون گویا در خط اطلاعات حرف میزنه برو بگو حرف نزنه
https://www.youtube.com/watch?v=ODgSxhq64z0

ستاره شناس گفت...

باشرف!
دهها فیلمهای انقلاب ایدئولویک رو هم سایتهای اطلاعات منتشر کرده چرا گرده چون استفاده میبره چون گویا در خط اطلاعات حرف میزنه برو بگو حرف نزنه
https://www.youtube.com/watch?v=ODgSxhq64z0

ماشالله گفت...


سخنرانیهای رهبران انقلاب در سایتهای وزارت اطلاعات ای وای بر اسماعیل یغمائی و رهبران انقلاب که سایتهای اطلاعات استفاده میکنند
https://www.youtube.com/watch?v=oVwER8a8HBg
و
https://www.youtube.com/watch?v=_QNYtBxwaHM

ماشالله گفت...

فیلمهای رهبر انقلاب در سایتهای وزارت اطلاعات
https://www.youtube.com/watch?v=kR2erdel68E
و
https://www.youtube.com/watch?v=5MCvm48r-iU
و
https://www.youtube.com/watch?v=uIGRzC3AQRs

احمد رضا.ص گفت...

همسفر کره خر تو و مث تو صدتا مقاله نوشتین که اسماعیل یغمائی از هضم اطلاعات گذشته حالا باید خوشحال باشین که سایتای اطلاعات مقا لاتشو میزنن. چرا خوشحال نیستین. چرا جشن نمیگیرین میدونی چرا چون همه تون خیلی کره خرین

ناشناس گفت...

اسمعیل, اگر میخواهی فحش بدی, همینطور بدی من بیشتر ناراحت میشوم تا اینکه بخواهی با اسم مستعار فحش بدی. طبیعتا وقتی نتوانی با منطق و زبان انسان جواب بدی, مجبور میشی که با فحش جواب بدهی. در ضمن این اولین بار نبود. قبلا هم همین کار را کردی.

یک نگاهی عمیق به مقاله های دکتر اصفهانی بکن, شخصیت ترا (از جمله فحاشی های بدون کنترل ترا) خوب توضیح داده.

ح

esmail گفت...

ح اشتباه میکنی عزیز ولی میتوانی همینطور فکر کنی. اسم مستعار مال کسانی است که از صد مقاله شان نام ونشان نود تایش معلوم نیست.نیازی به دشنامهای من با اسم مستعار نیست و فکر میکنم بدون دشمام و با بیان حقایق و با نام حقیقی بهتر میتوان موثر بود در هر حال در تخیلات خود آزادی
شب خوش

محمد رضا دولکی گفت...

بسیار بسیار موجز و مفید و روشنگر