به
زبان ساده، چنان که ویلهلم رایش، روانکاو و اندیشورز اتریشی، در آثارش
تحلیل کرده است، بحران ارگاستیک برآمده از گونهای اختهسازی و بازداری
جنسی است؛ زیرا این محرومیت و اختهگری، اقتصاد جنسی انسان را در هم
میریزد و او را به موجودی بردهخوی و مطیع بدل میکند. ویلهلم رایش در
کتاب کارکرد ارگاسم توضیح میدهد که سرکوب جنسی بلادرنگ به اختگی روانی
انسان میانجامد و از این رو، در دورههای نخستِ ﭘﺪرﺳﺎﻻری، بازداری ﺟﻨﺴﯽ
ﮐﻮدﮐﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن به وسیله از ﮐﺎر اﻧﺪاﺧﺘﻦ و اخته ﮐﺮدن دﺳﺘﮕﺎه ﺗﻨﺎﺳﻠﯽ آﻧﺎن
اﻧﺠﺎم میﮔﺮﻓﺖ. این اختهگری روانی اما، ﺳﭙﺲ به گونهای عمیقتر از طریق
اﯾﺠﺎد اضطراب ﺟﻨﺴﯽ و اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ آن ﺷﺪ. ادامهی مطلب...
۵ نظر:
آقای صباحی بی تردید در ایران زندگی نمیکنند چون نمیدانند افراط در گرایش به سکس جات مثل موریانه به تن مردم افتاده دست از سرشان بر نمی دارد که کمی آرام بگیرند تئوری ها همیشه در مورد واقعیات وفق نمیکنند تئوری باقی میمانند
آسمان آبی
دوست گرامی آسمان آبی
اتفاقا همین پدیده، درست بودن مطلب استاد را تایید میکند.
جامعه ما جامعه ای است که در این زمینه بیمار و آسیب دیده است و عمق بحران را میتوان تا حد عفونی شدن اندام های جامعه دانست. و درمان آن هم در بهترین حالت دارای عوارض جانبی شدید و خطرناکی خواهد بود. ولی برای عبور از این بهران چاره ای هم نخواهد بود.
فکر میکنم خواندن این مقاله برای هر ایرانی واجب است. (شاید بطور سمبلیک بتوان گفت واجب تر از نان شب). خواندن و فهم عمیق این مطلب (که به نظرم بسیار خلاصه نگارش شده و فهم عمیق تمام مطلب نیاز به چند باره خوانی دارد) شاید بتواند عوارض درمان این عفونت را کمتر کند.
شخصا به تک تک سطور این مقاله اعتقاد عمیق دارم.
قابل توجه «همیشه حق به جانبان» که هدایت لیبرتی و اورسورواز را بعهده دارند:
وقتی موازنه جنسی انسان به هر دلیلی بر هم میخورد، کیفیت طبیعی و انسانی خود را از دست میدهد و به طاعون عاطفی دچار میشود و چون پرندهای بال شکسته نمیتواند از چاله چالشها و آشوبهای جنسی خود فراتر بپرد.
پای رویاهای چنین کسی در گِلِ نیازهای نخستین او فرو میماند و سوزن گرامافونش تنها یک جا گیر میکند.
البته وقتی یک جامعه، به گونهای از اختگی جنسی روانی مبتلا شود هیچ خطری نخواهد داشت و همه از حاکمان مستبد خود سپاسگزار هم هستند.
سلام
اقتصاد جنسی یعنی چه؟
خواننده دریچه
برداشت ایشان در مورد مساله خواجگانی که در حرم شاهان بکار گرفته می شدند با آن تعریفی که ایشان از مساله «اختگی» داده است، با آنچه شکل تاریخی آن وجود داشته است همخوانی ندارد. در واقع بکار گرفتن اختگان یا خواجگان نه به لحاظ مساله «مطبع» بودن آنان بلکه از آن جهت بوده است که هیچ شک و شبهه ای در رابطه آنان با زنان حرم نمی تواند پیدا شود. و آنان از آنجا «مرد» نبودند، بدون ملاحظاتی که رابطه مردان نامحرم را به رفتن به حرم ممنوع می کرد، می توانستند به حرم وارد شوند و رابط بین حرم که ارتباطش با بیرون قعطع بود، با بیرون(در بار) باشند و دستورات شاه را ببرند یا نیازهایی که زنان حرم داشتند به بیرون یعنی به شاه و کارگزارانش منتقل کنند.
کامران
ارسال یک نظر