دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۴ شهریور ۱۳, جمعه

تولد امام رضا و روضه خوانیهای مدرن.اسماعیل وفا یغمائی

 در چند سایت وابسته به مجاهدین و از جمله در این سایت و تحت این لینک«خجسته‌میلاد آفتاب خراسان، هشتمین پیشوای تشیع انقلابی امام‌رضا(ع)»تولد امام رضا  درچهارم شهریور تبریک گفته شده است که هیچ عیبی ندارد. امام رضا در فرهنگ مذهبی میلیونها شیعه شخصیتی نامدار ومحبوب و
مقتدر است اما روضه خوانیهای شبه آخوندی - انقلابی - توحیدی برای یاوه بافی در مورد مبارزات سیاسی و انقلابی امام رضا حتما برای کسانی که علاقه قلبی و احساسی به ضامن آهو دارند و دماغشان با مجالس روضه خوانی فرهیخته شده است جالب است اما برای کسانی که میخواهند تاریخ واقعی ایران را بخصوص در دوران
حاکمیت سیاه آخوندها و جمهوری اسلامی بشناسند هیچ ارزشی ندارد.
حضرات!
لطفا توضیح بدهید آفتاب خراسان یعنی چه؟ کجا را این آفتاب روشن کرده است؟ تشییع انقلابی یعنی چه؟معنی انقلابی یعنی چه و اندرونه تشییع از کدام عناصر انقلابی لبریز است؟ بعد از پنجاه سال نمی خواهید از یاوه بافی و خیالپردازی دست بردارید و تاریخ وشخصیتهایش را آنطور که هست ببینید ؟
 امام رضا  بجزنجات «یک آهو»، [در مملکتی که دهها جوان مبارز و مجاهد ومنجمله برادر خود مرا در مقابل حرم او به دار کشیدند] و نیز معجزاتی که بر فراز منبرها به او نسبت میدهند،در تاریخ سیاسی و مبارزاتی ایران و در رابطه با تاریخ ایرانیان برای نجات از امپراطوری عباسی نه تنها نقشی نداشته  و مبارزه ای نکرده است بلکه همزمان با او تا دوران بعد از اوتیغ دلاورانی چون بابک خرمدین وبعد یعقوب لیث بود که در راه آزادی ایران و ایرانی برکشیده شد و زبان و فرهنگ و هستی سیاسی ایران را محافظت کرد.
 امامان شیعه بجز علی و حسین اکثرا انسانهای زاهد و عابد و آرامش طلبی بودند که زندگی معمول خود را در میان پیروانشان داشتند و با خلفای وقت رفت و آمد داشته و در اکثر اوقات مورد احترام دربار بودند . 
بنا بر گواهی تاریخ حسن بن علی خلافت معاویه را پذیرفت .امام سجاد بیعت نامه یزید را امضا کرد. امام باقر دنبال درس و فحص بود . لقب صادق اهدائی خلیفه عباسی به او برای پیش بینی حکومت عباسیان است.همو دعوت ابومسلم را برای قبول رهبری جنبش رد کرد ونامه او را سوزاند.امام حسن عسکری دعوت یعقوب لیث را قبول نکرد و علیه منصور حلاج فتوا داد... امامان شیعه وجود داشتند و انسانهای بدی نبودند ولی این دوازده مجسمه عظیم تراش خورده حاصل کارگاه سنگتراشی دروغ و فریب آخوندها در طول دوازده قرن است که متاسفانه شما نیز هنوز سر بر استان این حکایتها دارید.
تاریخ تشیع با اتکا به جهل و دروغ و خرافه و استفاده از عواطف مذهبی و احساسی مردم از اواسط قرن سوم به بعدبا هوشیاری و دقت کافی توسط ملایان نوشته شده و هیچ مبنا و اساس درست و حقیقیی نداشته و ندارد. 
ملایان در طول دوازده قرن نه تنها تشییع رسمی بلکه تاریخ آن را با موفقیتی درخشان  و پرشکوه و سرگیجه آور خشت به خشت ساخته اند آنچنان که  نه تنها دماغ  شناخت و بینش ملتی را در گذر قرنها مسموم و مریض کرده بلکه حتی انقلابیون!!  پر مدعای بیسواد، و درمانده از راهبردن به شناختی نو! نیز از جرعه نوشی از این دریای خرافه و دروغ ( در حقیقت همان استفراغهای خشکیده آخوندی)در امان نمانده و علیرغم ادعاهای  شگفت  کهکشانی و بنای جهانی عاری از خرافه و استثمار عملا در کنار بقال و نانوای ساده دل محله ونا آگاهترین اقشار مردم به کشف جهان با متراژ و میراث آخوندی و اختراع ایدئولوژی پرداخته اند و هنوز هم دست بردار نبوده و نه به آینده بلکه به ضریح باور- جهلها  آن هم بدون باور و با ریا کاری  و  بی اعتقاد به باورهای ساده مردم کوچه و بازار،(ودر حالیکه زندگیشان و کارکردهایشان هیچ شباهتی به امام رضا ندارد بلکه  منش اخلاقی، بیرحمی ها در تهمت زدن و توهین و چنگ و دندان نشان دادنشان، و شیوه خور و خواب وپوشیدن زندگی پر شکوه بزرگانشان! و استبداد رای و خود محوری هاشان دربارهای هارون و مامون را تداعی میکند ،)دخیل می بندند.
 امام رضا ی بی آزار و زاهد و خلوت گزین،  فارغ از کارکردهای ملایان جنایتکار حتما مورد احترام است و خواهد بود اما در طول تاریخ مطمئنا تاثیر «جوشانده گل گاو زبان» و در روزگار ما تاثیر« قرص آسپرین» از معجزات تمام قدیسان و معصومین بیشتر بوده است  و اقلا سر دردی را شفا داده و به بیماری آرامش بخشیده ولی معجزات قدیسان تنها نصیب آخوندهائی شده است که با نوشیدن خون ملت ایران زنده اند و بر بستر اشک و خون میلیونها ایرانی میغلتند و کیف میکنند و ارابه حشمت و نعمت و غارت و شهوت میرانند  و ادعا میکنند به طور نسبی و سببی و عقیدتی تخم و ترکه قدیسانند.اگر جز این است لطفا نشان دهید، و چه بجا بود در پنجاهمین سالگرد سازمان مجاهدین بجای غرغره ونوشتن ترهات آخوندی نشان میدادید تاثیر سیاسی و اقعی امام رضا و تمام معصومین در نیکبختی ملت ایران چه بوده و راستی جز پناهگاه ضعفها و بدبختی ها و ناتوانی ها و نومیدیها چه بوده اند و چه کرده اند.
امام رضا در یک تحلیل سیاسی  و تاریخی درست، انسان محترم و آرامی بود که در مدینه مشغول کار کشاورزی و گذران زندگی ومورد احترام پیروان پدرش بود واهل سیاست و مبارزه نبود و درتضاد سیاسی حکومت عباسی میان امین و مامون جز در جهت تحکیم پایه های حکومت مامون و منافع اشغالگران و استثمار کنندگان ایران هرچند ناخواسته بکار گرفته نشد و در گذر قرنها با تلاشهای آخوندها تبدیل به یک نماد غول آسای اسطوره ای مذهبی شد وقرنهاست  با این اسطوره در حالیکه هر روز فرزندان ایران قربانی تیغ جور و ستم اند چشم به آهوئی دوخته ایم که با اعجاز امام رضا نجات  یافت.
به رهبر عقیدتی و پیروانش  بعنوان یک ایرانی که تاریخ میهن و مذهب در ایران را میشناسد گوشزد میکنم که باور کنند  همه چیز در حال لرزیدن و عوض شدن است.باورش برای ناتوانان کهنه گرا که دماغ منافعشان از بوی خرافه لبریز است دشوار است ولی ایران در آنجا که عصبهای شناختی اش نفس میکشند،( و نه جائی که نادانان غلغلغله بپا کرده اند) در گذر از ملایان، از یک گذرگاه شناختی، و مطمئنا از افکار و اندیشه های کهنه شما نیز در حال عبور است ودوران روضه خوانیهای سیاسی- انقلابی، و تحمیقهای مدرن!  و از شدت استیصال و جهل و خودخواهی، چنگ زدن به جهانبینی بقال  و نانوای محله و تبدیل آن به ایدئولوژی انقلابی و توحیدی  در حال سپری شدن است. 
به رهبر عقیدتی و پیروان صدیقش بدون دشمنکامی تاکید میکنم با این افکار، در زمینه شناخت تاریخ شما دیگر بسیار خسته کننده و آزار دهنده ومتعلق به گذشته اید و  جائی در آینده ندارید. 
مطمئن باشید دوران انگیزه گرفتن ملت شریف ایران برای مبارزه، از این گذرگاه خرافه و دروغ و اوهام گذشته و دیگر کسی از داستانسرائیهای آخوندی برای مبارزه انگیزه نمیگیرد.
انچه به نسل نوین ایران انگیزه میدهد مبارزان وکوشندگان واقعی این ملت از یعقوب لیث تا بابک ومصدق، و مبارزه با آنگیزه ازادی و دموکراسی و عدالت اجتمائی با اتکا به عنصر خرد و دانش سیاسی حقیقی است. آنان که از  اساطیر خرافی انگیزه گرفتند درخدمت خمینی و خامنه ای در طول سی سال گذشته مال و جان و ناموس ملتی منجمله هزاران مجاهد و مبارز را بباد ظلم و ستم دادند و هنوز هم اینگونه افراد با این انگیزه ها در خدمت ارتجاع اند.
مردم شاید برای دفن اموات و ختنه اطفالشان احتیاج به روضه خوان داشته باشند ولی برای تحلیل تاریخ حتی زندگی قدیسی  چون امام رضا احتیاج به روضه خوان  ندارندبل احتیاج به نیروئی دارند که شجاعانه از پیله خود به در آید و تاریخ را کشف کند و به درستی ببیند و از ان اهرمی نیرومند برای تغییر جامعه بسازدبنابر این لطفا  قبل از بر منبر تاریخ نشستن اگر میتوانید کمی بفهمید. آخوندها هنوز هستند و احتیاجی به ملایان نوین نیست.در این زمینه توجه علاقمندان را   به تحقیق خوددر این زمینه جلب میکنم .
*** 
جرئت اندیشیدن،شک کردن، دیدن و دانستن داشته باشیم

۱۳۷ نظر:

آزاد گفت...

مثل همیشه عالی. به امید موفقیت روز افزون برای جنابعالی.

ناشناس گفت...

آقای یغمایی درمعنای منار دچار اشتباه شده اید . منار جای گذاشتن اتش نبوده است . بلکه جای نور بوده است . یعنی چرا غ میگذاشته اند که افراد مسجد را بتوانند پیدا کنند . ذبیح

ناشناس گفت...

ذبیح جان یعنی می خواهی بگویی که در میان آن قوم پیشرفتۀ عرب و صاحب علم و بر اساس آیات مبارکۀ قران که جامع العلوم فیزیک و شیمی و الکتریسته و مکانیک کوانتوم و کشاف فنون اعصار ماقبل و مابعد بوده، الکتریستۀ ساکن و متناوب از صدها قرن ماقبل تأسیس بتخانه کشف و لامپ هم اختراع شده بود و اروپائیان بدبخت با دو سه هزار سال تأخیر متوجه این امر شدند و تازه وقتی هم که شدند از برکت اسلام آقای تمساح یزدی شدند؟ نفت هم که حتما باید بدونی جریانش چیه! باید دست کم روی هیزم ریختش و الو کرد. مگه نه؟

ببینم زیادی که ....؟

esmail گفت...

دوست گرامی سلام
ممنون از توجهتان
من این فکت مناره را از ماخذ دیگر گرفته ام
در هر حال نیر نور و نار همه معنی نور و آتش میدهند و احتمالا در قدیم چراغ کم بوده که باید آتش روشن میکرده اند برخی هم اعتقاد دارند این مناره ها باقیمانده معماری مذهب فلکلیسم یا پرستش الت تناسلی است در هر حال نظرها بسیار است

فراری از دین گفت...

اقا ذبیح حالا چراغ باشد یا چیز دیگر این مناره ها را ساختند برای استعمال به یک و نیم میلیارد مسلمان که در بدبختی و فلاکت غرقند و خوب هم تا حالا استعمال کرده اند که اسلام یعنی دین مناره ها قبول نداری از داعشیها و خامنه چی ها برو بپرس

ناشناس گفت...

آقای یغمایی نوشته های تاریخی تان را چاپ کنید و یا بصورت سی دی شنیداری در بیاورید حتی به تعداد کم برای علاقه مندان و دوستان. ارادتمند. کارگر

ناشناس گفت...

معمار

یغمائی ارجمند
بی تردید شما کتاب زیاد خوانده اید اما تحقیق با کتابخوانی فرق دارد. تحقیق متد میخواهد و متد هم نه یکی بلکه چندین متد و این را هم باید ذکر کرد که متد تجزیه تحلیل در اطلاعات به دست آمده از طریق مطالعه کتابها چه بوده است. شما از داستانهای خارق العاده ای که به زندگی مقدیسین در همه ادیان افزوده اند، فرد قدیس و تعالیم او یا راه زندگیش را مورد ریشخند میگیرید، اما این مسئله را با متد انسانشناسی، به معنای نیاز بشر به حضور جهانی پر از خارق العادگی و سحر، در کنار جهان روز مره معنی کرده اند. بچه هائی که با کند و کاو در خاک باغچه امیدوارند به گنج برسند، و اساساً تمام افسانه های کودکان و اساطیر ملل و اقوام، و همین شعر که قلمرو فعایت شماست نیز به همین نیاز اشاره میکنند. باز یک محقق که متد روشنی را پیش گرفته، میآید سخن محدثین مختلف را در مورد یک امام یا قدیس بررسی میکند تا ببینید کدامیک با افزودن شعر، خواسته چیز هائی را در پرده بگوید. کدامیک به بخشی بال و پر زیاد داده تا محبوب حاکم زمان خود قرار گیرد. یعنی با یک روش تطبیقی بین زبان بکار رفته در احادیث و داستانها، سعی میکند روح سیتسی زمان آنها را درک کند. یا ببیند از داخل این مقایسه های متد مند چگونه میتوان اجزائی از واقعیت را دریافت. اشعار بسیاری به شعر های خیام اضافه شده که کار دیگران بوده. این موضوع اصل هنر خیام را زیر علامت سوال نمی برد. بقول صادق هدایت هنوز سیمای واقعی خیام بخاطر حضور اشعار جعلی نسبت داده شده به او، ناشناس است. یک کار علمی روی این شعر ها لازم است تا به یک چهره واقعی تر از خیام برسیم.
شما خود به خالقان قلمرو سحر و جهان جادو تعلق دارید و شهری به نام من جادوگرم دارید. با نیاز انسان به جهان جادو و خارق عادات بودن احترام بیشتری از سوی شما شایسته تر باشد.

در مورد منار هم یا گنبد یا شیشه های رنگی کلیسا ها و معماری کتدرال ها و محرابهای مسیحی نیز، کار پیچیده تر ازینهاست و توسط دانایان به امور غریبه این مکانها طراحی شده و پر از راز و رمز های مناسک راهبان است. در این مورد مطالعه و تحقیق از اساتید فن را ادامه دهید.

esmail گفت...

معمار گرامی
سلام و سپاس
من در حدی که میتوانم و میفهمم کار میکنم. امیدوارم بقیه بهتر بتوانند
دوم اینکه سرنوشت یک ملت هشتاد میلیونی در شرایط کنونی بازیچه این افسانه هاست ایا نباید کمی جدی بود؟
با سپاس از توجه شما

ج. علما گفت...

خدا کند این منارها باقی بماند چون بعد از قیام ملت برای آخوندها کم می آوریم انشالله

ثریا ریگی گفت...

سلام آقای معمار
اصلا مقدس یعنی چی؟ امام رضا واقعا مقدس بوده؟ اگر بوده چرا؟این مقدس بودنش چه فایده ای داشته است؟لطفا این ها را برای من بنویسید متشکر میشوم

جاوید شاه گفت...

تمامش دروغ و جفنگ است همه را آخوندها ساخته اند الان هم ممر دزدی و فحشا آنان هست .هزار سال است دارند با بهانه امام و پیغمبر میدوشند آخرش هم سوار شدند به همین بهانه ها و به مملکت ریدند رفت

ناشناس گفت...

دست شما درد نکند بسیار استفاده کردم منتظر نوشته های بعدی شما
یک دوست مسلمان قدیمی شما

ناشناس گفت...

جناب یغمائی من سالها طلبه بودم وخیلی خوب میدانم که چقدر دروغ و جعل سند در مورد امامان وجود دارد. در طول قرنها نه تنها بخش اعظم اسناد فقط بدرد روضه خوانی میخورد بلکه اکثر اسنادی هم که در باره امامان شیعه از عالمان سنی نقل شده و ارائه شده اکثرا جعل است و ارزشی ندارد ولی متاسفانه با همین ها مملکت ما در زیر نعلین است و تا کی خدا میداند.
جاهد

ابولی گفت...

اقای جاوید شاه حرفت درست ولی میتونی بگی چرا همون شاه شما هر سال میرفت زیارت امام رضا

ناشناس گفت...

جناب اقای یغمایی فرق است بین آتشی که شما نوشته اید که درمنارها میگذاشته اند چون برمکیان میخواسته اند دین زردشتی را بر دین اسلام برتری دهند و به نشانه آتش پرستی اینکاررا میکرده اند تا چراغی که درهمه مناره ها هنوز میگذارند برای روشنایی . خواننده خیلی خوش ذوقی هم که صحبت از الکتریسته میکند حتی گویا متوجه نظر من نشده است ! چراغ از دوران های قدیم وجود داشته است . چراغ های روغنی یا شمع و غیره . درضمن مطلبی که خواننده دیگری نوشته است مبنی براینکه رونویسی کردن تاریخ با نقد تاریخ متفاوت است صحیح است . نوشته های تاریخی شما فقط رونویسی از تاریخ های دیگران است و نقادی نیست ذبیح

esmail گفت...

جناب ذبیح
با سلام
تاریخ قبل از ما وشما اتفاق افتاده. تالیفش نمی کنند کشفش میکنند و توضیحش میدهند. منتها زاویه نگاهها در کشف متفاوت است. زاویه نگاه مجلسی با زرین کوب و مسکوب و رائین و نیز کارهای من.من از اثار تمام نویسندگان استفاده میکنم ولی زاویه خود را دارم که امید است مفید افتد.مقوله رونویسی نظر سرکار است و محترم. این یک نقد است اگر کسی مشابهش را انجام داده باعث خوشحالی است و نه حسادت غرض در امدن از لجنزارهاست وبس
شاد باشید

ناشناس گفت...

درود بر آقای ذبیح
من که اصلا از این چیزهائی که مثلا باسم تاریخ مینویسند چیزی نفهمیدم این چیزها واقعا یعنی چی؟ ضدیت با امام رضا و حمایت از یک مشت افراد مثل هارون و مامون معنایش چی هست
ایرانی

بایرام گفت...

من که حمایتی از هارون ندیدم ولی اولا معتقدم همه حرفای اخوندا در مورد هارون دروغه ثانیا تاثی هارون رو رشد جامعه خیلی بیشتر از امام رضا بوده. دوره هارون شرق بسیار پیشرفت کرده بود این آخوندا رو منبر خلی دروغ میبافن این امامای شیعه پیرو خوبشون خمینی و خامنه ای هستند

آنتی احمق گفت...

فوتبال بازی کردن با سرهای بریده شده توسط «عشایر و نیروهای انقلابی!!» در عراق
فوتبال با سرهای بریده شده یکی دیگر از جنایات گروه تروریستی داعش!

افراد زیر 21 سال و همچنین افرادی که دارای عارضه ی قلبی و یا کسانی که با دیدن صحنه های کشت و کشتار دچار تشنج و یا ناراحتی روحی میشوند جدا از دیدن این ویدئو بپرهیزند.

آنتی احمق گفت...

ایدئولوژی داعشی مجاهدین خلق
http://www.yjc.ir/fa/news/4743607/%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%DB%8C%D9%85-%D9%81%D9%84%D8%B2%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%8516



ناشناس گفت...

درود بر استاد ارجمند کارتان عالی است و امید اینکه این تحقیق ارزنده و تاریخی هرچه زودتر بصورت کتاب در آید وافراد زیادی بتوانند حقیقت را بدانند. واقعا باید این نوع تحقیقهای منصفانه را بیشتر کرد تا بدانیم ارتجاع در طول قرنها چگونه همه چیز را قلب نموده
فرهنگ نقوی
دوستدار شما

ناشناس گفت...

جناب یغمائی عزیز زمان و وقت روشنگری است بعد از ١٤ قرن با میلیون درود به شما و شرفتان! خیلی نوشته و روشنگری جالبی برای ما ایرانیان شور بخت بود باور کنید پدر و مادرهای ما هم با ان سن و سال و درکشان از این همه جعل و خرافات آخوندی خودشان را پاک کردن ! عامل پس رفت و عقب ماندگی جامعه ما روشنفکران ما بودن نه مردم ساده.
زنده باشید و قلمت پایدار مرد مبارز

حمید

ناشناس گفت...

درود جناب یغمائی کاری است بسیار دقیق و بدون خب و بغض دست مریزاد با کمال بی صبری منتظر قسمتهای بعدی هستم.
مراد.هلند

ناشناس گفت...

پرویز

آقای یغمائی چون قصد ادامه این نوشته ها را دارید تا ثابت کنید امام رضا با هیچ جنبش مخفی مربوط نبود چون شما نتوانسته اید اسناد آنرا داشته باشید، انگار می بایست این اسناد علنی و موجود می بوده اند، توصیه میکنم به حقایق و حوادث جانبی که میتوانند برای نتیجه گیری موثر باشند مراجعه کنید. یک مورد مهم که از قلم انداخته ایدريا، سفر خواهر امام رضا به حوالی ساوه و قم امروز است. در ست همزمان با حضور امام رضا در خراسان. این ناحیه بخش مهم علویان مخالف دولت آنروز را تشکیل میداد. البته ماموران مامون هم منتظر ایستاده بودند که اگر پایش آنجا رسید دمار از روزگارش درآورند. که همه مردان جنگی همراه فاطمه معصومه و زنان و خود او را قتل عام کردند. امام رضا هنوز زنده بود. مامون دریافت، که نقشه و برنامه ای علیه او در کارست.
مطلب دیگر را بیاد داشته باشید که امام هفتم دعوت ابومسلم را برای قرار گرفتن در راس جنبش رد کرد. پس اینقدر از تمنای علویان و امامان برای رسیدن به قدرت و ادای وظیفه تاریخیشان صحبت نکنید. در پاسخ ابومسلم گویا امام هفتم گفته آنچه تو بدنبال آنی ما بدنبالش نیستیم.
در مورد سیمای قدسی که به امامان بخشیده میشود نیز بیاد بیآورید که آخوند ها تنها نقالان داستانها بوده اند نه سازندگان آن. آن داستاها بسیار قبل توسط مجریان حکوتها، توط کسانی که از افرادی نظیر برمکیان پول میگیرفتند و حمایت میشدند نوشته شده. مگر کسی تکیه به قدرت های وقت نداشت، میتوانست حدیث و حکایتش را عمومی و مکتوب کند؟ همین امروزه روزش نمیشد. پس این داستانهابه خواست کسانی نگاشته میشد که میخواستند خلافت و دم و دستگاه خودشان را سر پا نگاه دارند. قد آخوند ها رادر روایت آن،اینهمه نگیرید. بیچاره ها چنین خلاقیتی بارشان نبوده.

esmail گفت...

پرویز عزیز
من آنچه را میفهمم مینویسم. قصدم هم یک شناخت است و بس شما اگر اسنادی دارید بفرستید من اضافه میکنم با درود

ناشناس گفت...

واقعا جالب است. من هیچ فکر نمیکردم اینطور باشد و اینقدر درگیریها شدید باشد بخصوص این نکته تضاد علویان و ایرانیان خیلی حیلی جالب است
مژگان ق

سیما.فرانسه گفت...

خامنه ای و طبسی حق دارند به امام رضا و معجزه اش معتقد باشند ولی مردم چی؟چی شده؟

ناشناس گفت...


احمد
آقای یغمایی این نوشته ها بسیار ارزنده است چرا که ما ایرانیان تا زمانی که هاله نوری را که آخوندهای ریاکار و آنها که روی نوک پیکان تکامل نشسته اند به دور این امامان کشیده اند کنار نزنیم و به روش منطقی و مستدل با آنها بر خورد نکنیم . این دور تسلسل ادامه خواهد یافت و ولایت فقیه دیگری اگر چه عبا و عمامه نداشته باشد به جای این ولایت فقیه خواهد نشست و این دور باطل ادامه خواهد داشت .



ناشناس گفت...

آقای یغمایی خوبست به جای اینهمه ریز شدن درمورد زندگی امام های شیعه به سر اصل موضوع بروید و آن هم اعتقاد به خدا است . شما به خدا معتقد ید . خوبست کمی از این اعتقاد خودتان صحبت کنید که زیر بنای همه اعتقادات عجیب و غریب است . همان خدایی که شما برایش فراوان شعر های احساسی نوشته اید . آیا این خدا یک خدای مهربان است ؟ یاظالم ؟ آیا خدای توانمندیست یا ناتوان ؟ آیا خدای مسئولی است یا خدایی که هیچ مسئولیتی را نمی پذیرد . آیا این خدا بدرد این دنیا میخورد یا آن دنیا ؟ اگر بدرد این دنیا میخورد چه میکند و چطور دراین دنیا نفوذ میکند؟ اگر نمیخورد چطور پس مسئول است ؟ آیا بدرد پس ارمرگ میخورد؟ اگر بدرد پس از مرگ هم نمیخورد پس فایده اش چیست ؟ و اصلا چرا باید به خدا باور داشت درحالیکه هیچ اثری دراین دنیا ندارد . آیا برای شما اثر داشته است ؟ خلاصه دراین رابطه بنویسید - مشکوک به خدا!

esmail گفت...

مشکوک به خدای گرامی
توضیح در باره اعتقادات شخصی من مسئله ای از کسی حل نمی کند اما بررسی یک تاریخ دروغ حل میکند.بارها در صحبتها و نوشته هایم اشاره کرده ام بیش از آن چیزی ندارم ومعتقدم هر کس در اعتقاد و عدم اعتقاد بشرط آنکه اعتقاداتش در حکومت دخالت نکند آزاد است موفق باشید

ناشناس گفت...

خب جناب یغمایی مشکل همین جاست . که شما همه اعتقادات دیگران را نقد میکنید و رد میکنید . پیغمبر و امام و کتاب شان رابراحتی دروغ میشمارید ورد میکنید ولی خودتان اعتقادی دارید که نه میتوانید ثابت اش کنید و نه هیچ کتاب و نوشته و معجزه ای دارید که درموردش توضیح دهید . آیا این خودش نشانه هیپوکرات بودن شما نیست ؟ اعتقاد شما به خدایی که هیچ علامتی از آن جایی نیست و هیچ کاری هم دراین دنیا نمی کند درست مثل اعتقاد به همان امام ها و پیغمبرها و کتاب هاست . ولی شما بخشی از داستان را گرفته اید وقبول دارید و میگوئید مساله شخصی شماست ولی بقیه داستان که مال دیگران است و هزارها سال هم سابقه دارد و هزارها کتاب و معجزه هم درموردش نوشته اند را میگوئید دروغ است و نباید باور کنند و مساله شخصی شان هم نیست . !! مشکوک به خدا

ناشناس گفت...

پژوهشگر ارجمند می فرمائید هر چه را می فهمید می نویسید. تردید نیست که همینطور است. اما اینها دلنوشته یا خاطرات و نامه نیستند. با قصد نوشته می نوشتند تا دیگران هم همانطور فکر کنند. باصطلاح، تبلیغی هستند. رو به دیگران دارند . نه رو بخود.بنابراین در عرضه آن باید جدی بود و وسواس داشت. این وظیفه خود پژوهشگر است که برای تحقیق و فهم بهتر مسئله پیش رو به هر دری بزند. اساتید را ملاقات کند، به پژوهشکده ها سر بزند و طلب کتاب از اکناف دنیا کند. اما یک چیز باید سرلوحه باشد و آن اینکه پژوهشکر نباید مطلب جمع کند تا چیزی را که در ابتدا میخواهد به دیگران القا کند، توجیه کرده باشد. یک پژوهشگر به معنای درست کلمه، در ابتدای امر نتیجه پژوهشش را نمیداند. چه بسا به ضد چیزی برسد که در ابتدا گمان میکرده. زاویه دار بودن یک مطلب و از پیش برایش نتیجه فرض کردن، دیگر پژوهش نیست.
میفرمائید میخواهید آخوند ها و دروغهایشان را افشا کنید. ولی جناب، آخوند ها مثل گویندگان خبر رادیو تلویزیون ها یا شومن برنامه ها، فقط یا صدا دارند یا ادا و اطوار. آنها نویسنده اخبار یا خط دهنده به آنها نیستند. آنها مثل یک سری نقالان و بازیگران دوره گردند. اما مرجع را باید جست که تعدادشان زیاد هم نیست. جائی که اخبار آمذه. بعد رابطه آن رفرانس ها را با دولت و قدرت وقت باید تعین کرد که چقدر با هم حساب و کتاب داشته اند.یک نمونه اش رابطه مجلسی با دربار صفوی ست. سرنخ خلاصه از دربار ها و دارالخلافه ها در میآید همانجا که مامون ها و هارون الرشید ها بوده اند.

پرویز

esmail گفت...

پرویز گرامی
من همینقدر وسعم میرسد میبخشی. اگر شما درست تر مدانی نظراتت را بنویس تا در همین جا منتشر کنم. یعنی تحقیقات خود را ارسال بفرما
باقی بقایت

esmail گفت...

مشکوک به خدای محترم
شما هم همینطور همتی بفرما و بجای خود من مقالات را نقد کن تا منتشرش کنم. در ضمن شما من گمراه را راهنمائی بفرمائی که چه بکنم. منتظر راهنمائی های شما هستم
موفق باشید

احمد رضا.ص گفت...

این مشکوک بخدا نمیدونم چرا تحقیق اقای یغمائی به اون شاخ میزنه خوب مشکوکی باش چیکار به بقیه داری تو هم همونطور که نوشتن حرفتو بزن. این تحقیق بنظر من خیلی جالبه و نمیدونم چرا این مشکوک بخدا ناراحتهشایدم این همون ایوب نظام ابادی باشه خدا میدونه

ناشناس گفت...

ممنون استاد عزیز واقعا استفاده کردم.در انتخاب نمونه ها و ارتباط آنها با هم و در کنار آن تفسیر و برداشت خودتان خیلی جالب کار کرده اید. در روشنگریتان موفق باشید .
زهره نیشابوری

ناشناس گفت...

احمد رضا .ص ایا این آقای یغمایی شما را به عنوان سگ نگهبان سایت اش استخدام کرده است که هرکس حرفی و نظری مخالف ایشان داشته باشد بطور معمول شما یک پارسی توی دلش میکنید؟ تا اسم شما می اید من بی اختیار یاد سگ های سیاهی می افتم که درخانه ها بسته اند و هربا ر که کسی به خانه نزدیک میشود شروع میکنند به پارس کردن توی دل آن فرد . آخر جناب آقا یک کمی هم زبان به دهان ببر و صبر کن و گوش بده که مردم چه میگویند و بعد یک مرتبه بپر توی دل شان ! - علی - ح

ناشناس گفت...

اسلام پیروز است
چپ و راست محکوم است
درود بر اسلام
سر افراز مسلمین
مرگ بر خامنه ای و داعش
سلام بر امام رضا
مشدی

دریچه زرد گفت...

اقای احمد رضا سه کامنت اخیر و همچنین اعتراض شما قابل نشر نیست.اگر اینطور بخواهید درجه عصبانیتتان بالا برود و بقیه هم همینطور جدا محل نظرات میشود محل دعوا. لطفا رعایت کنید با شپاس و پوزش

ناشناس گفت...

راستی و متاسفانه ما ایرانیها هیچ از تاریخ خودمان نمیدانیم. دست شما درد نکند استاد تحقیقی کم نظیر و بیطرفانه است و بسیار بسیار روشنگر. خدا یارتان باد و با امید به اینکه یکروز مردم ایران از دست خرافات اخوندی نجات یابند
پروین.ک.م. ایران

کلب استان مولا گفت...

سگ هم میخواهی باش باش ولی کلب استان علی باش کلب علی باش نه دیگری تا جایت در اعلا علیین بهشت گردد

ناشناس گفت...

کارتان درخشانست آقای یغمائی عزیز درود بر شما و این همه تلاش.من خودم کارم تاریخ است و می دانم چقدر کار مشکلی است بسیار خوشحالم که این تحقیق را دارم ممنون
منوچهر.ب

انتقالی از صفحه تاریخ دریچه قسمت اول مطلب گفت...

سن گفت...

آقای یغمایی ، اگر چه این سه قسمت مشتی از خروار دادستانهای مذهبی و ارتجاعی و در عین حال هدفمند برای کاسبکاران دینی است . با این وضع همین مجموعه را در صورت امکان بصورت جزوه درآورید و به مراجعه کنندگان سایت توصیه می شود اینها را بخوانند تا بیشتر به عمق فاجعه پی ببرند

۵:۱۰ بعدازظهر
حذف
Blogger jahandid گفت...

Mammad
Ba arze maezerat ke ba khate parsi nist.
Anche ke neveshtehid besiyar jaleb ast! Vali kasani ke in moton ro mikhonan hatman vaghef hastan ke ba Che HAYOLAEE dast be gariban bayad shod ta ke rouzi in ba niroye agahi in HAYOLAE ro az hamon "zehnhaee" ke dar on shaer Tarif shodehand biron biyad o EMPERATORI KHORAFAT sarnegon shavad. ARI zododane in goneh NADANIHA lazemehy boron amadan an kasani st ke DAVTALAVANEH MIKHAHAND AHMAGH BASHAN!!! Be omide an rouze rooshan.

۱۲:۲۳ بعدازظهر
حذف
Blogger jahandid گفت...

Ba dorood
Moteasefaneh natonesam edamehy matlab ro peyda konam! Koja st? Gharare neveshteh beshe? Ba sepas be khatere in talash shoma ke be vaghe az zaroritarin karhaee ke ma be an niyaz mobram darim mibashad

۳:۰۴ قبل‌ازظهر
حذف
Blogger esmail گفت...

سلام جهاندید گرامی گذاشتم. در پایان قسمت اول تا قسمت پنجم لینکها را گذاشتم با درود و سپاس

ابولی گفت...

اقای کلب استان مولا چرا میخوای کلب باشی بهتر از اون اینه که اسم خودتو بذاری شاشعلی هم قشنگتره هم میبرنت مسئولیت توالت مولا رو میدن به تو

ناشناس گفت...

ایکاش همه این تحقیق را بخوانند تا کمی بدانند که اخوندها جز دوغ حرف نزده اند لعنت بر آنها و لعنت مردم بر انها که این حرامزاده های تاریخ همه چیز را به کثافت کشیدند
پوریا. حمدالله زاده تبریزی

ناشناس گفت...

دستتان درد نکند جدا خیلی خیلی آموزنده است
مراد

ناشناس گفت...

محسن امیر اصلانی را کشتند حالا باز هم مسعود رجوی تنها امید این ملت در بند را تضعیف کنید. وای بر سنگدلان وای بر شما وای
ایرانی

ناشناس گفت...

یک شبی مجنون نمازش را شکست.
بی وضو در کوچه ی لیلا نشست.
عشق آن شب مست مستش کرده بود.
فارغ از جام الستش کرده بود
.گفت یا رب از چه خوارم کرده ای؟
بر صلیب عشق دارم کرده ای
.خسته ام...زین عشق دلخونم نکن.
من که مجنونم...تو مجنونم نکن
.مرد این بازیچه دیگر نیستم.
این تو و لیلای تو...من نیستم..
.گفت:ای دیوانه...لیلایت منم.
در رگت پنهان و پیدایت منم.
سالها با جور لیلا ساختی.
من کنارت بودم و نشناختی.
خدا دوست

رحیم رحیم گفت...

کاش همه چیز همانطور بود که مردم معتقدند ولی افسوس افسوس افسوس

ناشناس گفت...

درود استاد و شاعر ارجمند . بسیار استفاده کردم.منتظر ادامه هستم با درود مجدد
م. سهامی

ناشناس گفت...

آقای یغمایی,
من تقریبا تمام نوشته های شما(به اضافه نوارهتان را) درباره تاریخ ابران خوانده و گوش کرده ام, شما هم قدرت نوشتن و هم قدرت بیان دارید, از نظر تحقیق تاریخی به شما احترام میگذارم(از نظر سیاسی با شما مشکل دارم), حالا یک سوال دارم چرا وقتتان را مثل زرین کوب,آشوری و خنجی و دیگران کاملا در اختیار تحقیق تاریخ رار نمیدهید؟ واقعا حیف نیست؟ مثلا نوشته تان در باره تاریخ شیعه در 25 قسمت نوشتید ولی متاسفانه نیمه تمام ماند. موفق باشید

esmail گفت...

ناشناس گرامی
اولا لطف کن نامی برای خود برگزین. دیگر اینکه آن بزرگان که نام بردید در شرایط من قرار نداشتند و من در شرایط آنها. ایکاش طور دیگری بود. من به اندازه وقت و توان و امکاناتم کوشش میکنم.چهل سال از عمر را در کشاکشها گذراندن مشکلاتش همین است ولی سهم ما این بود
موفق باشی

ناشناس گفت...

آقای یغمایی,
من اسمم حسین است و به انسانیت سوگند من صادقانه نظرم را نوشتم موفق باشی

ثریا ریگی گفت...

درود استاد گرامی . بسیار برای من جالب بود بی صبرانه منتظر ادامه هستم . موفق و کوشا باشید

ناشناس گفت...

واقعا وقتی به دامنه یک تاریخ حقیقی میرویم میبینیم که چه چیز حقیقی است. تاریخ مذهب ما را این روضه خوانها ساخته اند وبهره اش را هم بردند الان دارند خون همه را میخورند و ما هنوز هم تا بیداری پیدا کنیم خیلی مانده است واقعا این درد بسیار بزرگی است
حمید ا.ذ

ناشناس گفت...

با سلام. نظرها جالب و درعین حال ناراحت کننده یا غم انگیز هستند. با این حال خسته نباشید، کار سنگین و خاصی است و توانمندی بزرگی طلب می کند وامید که از نتیجه زحماتتان راضی باشید. درود مینو

ناشناس گفت...

استاد عزیز
روشنگری شما بسیار بسیار ارزشمند و کار شما واقعا مرا بیاد کارهای روشنگرانی میاندازد که پس از دوران سیاه انگیزیسیون شجاعانه دست به روشنگری زدند . درود بر شما و تلاش بسیار ارزشمندتان من تا بخش هفتم را با دوتن از دوستان خوانده ایم و بسیار استفاده کرده ایم.
پیروز و سلامت و پربار باشید
ی. منوچهر

رفیق مشدی گفت...

اقای یغمائی سلام
امام رضا هر چی بوده مال خودمونه و دوسش داریم حساب این ملاها یه چیز دیگه ایه. اونا هرچی گفتن دروغه ولی امام رضا مال مردمه مخصوصا چون مشدیه احترامش به همه واجبه.

خواجه ابا سطل گفت...

یره مواظب باش امام رضا سوت بزنه سوسک مری.

گلشاد مقیمی گفت...

تحقیقی بسیار نو و جالب است و واقعا حیرت آور دستتان درد نکند و زنده باشید شاعر و استاد عزیزمان
گلشاد مقیمی

سیمین صحرائی گفت...

این مجلس بحث با کشیشها منو بیاد منبرهای قرائتی میاندازه خیلی خنده داره. انسانها دارن میرن کرات اسمانی چی چی حزقیال چی کرده. مسخره س

ناشناس گفت...

با درود فراوان خدمت استاد گرامی وفا یغمایی !
مجموعه مقالاتتان خیلی با ارزش , آموزنده و آکادمی است !
قلمتان پایدار استاد

حمید

ثریا ریگی گفت...

بسیار عالی و دقیق استاد ارجمند. واقعا کار بسیار جالب و نوی است. موفق باشید

ماشالله گفت...

درود
تمام حرف در همین چند خط پایان است
_______________
این رساله یا از امام رضا نیست یا هست. برای نفی این رساله باید همه چیز و همه کس منجمله شیخ صدوق را به نقد نشست.اما اگرنام و نشان امام رضا را به کناری بگذاریم این رساله مشابه صدها رساله ایست که در طول قرون انواع و اقسام فقیهان با آن جامعه ما را به خفقان و تاریکی و کوته اندیشی دچار کرده اند. فرق این رساله با رساله خمینی و خامنه ای براستی چیست؟ ایا تاکید بر کشتن زناکار، سنگسار، بریدن دست دزد،تازیانه زدن، زنان را نیم مرد حساب کردن، گرفتن چهار زن از تدبرات و نظرات امام رضاست؟. ایا آخوندها رسالات خود را با تکیه بر نظرات امام رضا نوشته اند یا حکایت دیگر است.شخصیتی که امام رضا در این رساله از خود و اندیشه خود به نمایش میگذارد یا فقیهان آن را به تماشا نهاده اند چگونه شخصیتی است؟ما چگونه آن را توضیح میدهیم؟و ایا میتوانیم اثبات کنیم که این رساله و امثال آن جعلی است! و اگر جعلی است نظرات واقعی امام رضا را باید در کجا پیدا کرد؟.می توانیم در ادامه چرخش نسلها و فصلها به دور حرم به چرخش ادامه داد و می توان از چرخش باز ایستاد و کمی تامل کرد.

دست مریزاد کار بسیار عالی است

ناشناس گفت...

واقعا این رساله امام رضا فرقش با کتابهای خامنه و خمینی چی هست آنوقت من بدبخت توی عملیات افتاب که با نام امام رضا آفتاب خراسان انجام شد دو تا گلوله خوردم که بعد از بیست و پنجسال هنوز از اونها رنج میکشم واقعا چه مردم بدبختی هستیم و چه روشنفکران بی همه چیزی داریم که هیچی نگفتن و همه را بدبختمان کردن
مراد.27

میرزا عباس گفت...

اقا هزار ساله اینقدر رفتیم زیارت که چیزمون ناسور شد چی شد هیچ امامی به تخمش هم نبود چی سر ما میاد اخرش هم که تخم و ترکه همین اماماما اومدن سرکار خواهر و مادر همه را حراج کردند خمینی و خامنه ای هر دو از تخم همین ها هستند این هم مملکت ما معلوم نیست چی به کیه خالا هی بریم دور ضریح بچرخیم ببینیم چی میشه

ناشناس گفت...

جناب اسماعیل وفا یغمائی به همین دلیل من به مجاهدین خلق در هر حال احترام میگذارم انها بودند که با منفجر کردن این کرمهای منبر و محراب نشان دادند راه نجات چیست و باید چطور ایرانزمین سربلند را گند زدائی نمود الان هم کسانی که به هر دلیل مجاهدین را تضعیف میکنند دارند به این روند ضربه میزنند با احترام به تلاشهای قلمی شما به برخورد سرکار با مجاهدین پر افتخار ملت ایران انتقاد دارم
ایراندوست

محمد رضا مورچنگزی گفت...

ر قرآن می گوید دست دزد را قطع کنید. هر کسی این آیه را بخواند ، می گوید این دین بشدت با فساد اقتصادی مبارزه می کند. اما اگر لختی فکر کنیم، می بینیم که خود محمد به غارت اموال کاروان های تجاری که از نزدیک مدینه می گذشته اند، اقدام می کرده است. یا زمانی که به قبیله یهودی حمله می کنند، تمام اموال آنها را مصادره می کند. /براستی ، اگر دست دزد برای یک دزدی باید قطع شود، سزای کسی که به شکل سیستماتیک ، اموال یک اقلیت را غارت می کند، یا به راهزنی می پردازد ، چیست ؟! مثال واضح دیگری از این تناقض، در حمله به ایران شاهد هستیم، لشکر مسلمانان، در هنگام حمله به ایران، به غارت برنامه ریزی شده و سیستماتیک کشور ثروتمند ایران ، اقدام کردند. / آیا این جرمی بالاتر از سرقت معمولی با مجازات قطع دست نیست؟!

ناشناس گفت...

درود بر امام رضا افتاب درخشان خاوران و خراسان.شماها هر چی بنویسید اقا روز به روز عزتش زیاد میشود
مشهدی

دکترمحمد حسن طیبات. امریکا گفت...

من مسلمان هستم و اعتقادات مذهبی دارم ولی من اطمینان دارم اگر امام رضا علیه السلام الان در حاکمیت بود منهای بعضی چیزها همین حکومت اسلامی را داشتند .بدبختی ما ملت این هست که همیشه به ضرب خرافات و استبداد سیاسی و مذهبی حیطه مذهب و اداره جامعه مختلط بوده است و هنوز هم این شعور در بسیاری ازسیاسیون وجود ندارد که تا این دو حیطه تفکیک نشود همین وضع ادامه خواهد داشت

ع. حورانی گفت...

در یک کلام آقا اسماعیل این اسلام عزیز بد جوری به زندگی میلیونها نفر ...است از همان زمان محمد رسول الله تا همین حالا کی درست میشود منکه نمیدانم و عمر ما که ...مال شد و رفت امید به نسل بعد که از این نجاستکاری نفسی بکشند

م. جوادی گفت...

مريم رجوي در كنفرانس پارلماني پاريس: براي مقابله با افراطي گري بايد به اسلام اصيل، بردبار و دموكراتيك متكي بود
http://www.hambastegimeli.com

اسلام یک جور نیست اسلام امام رضضا با خمینی جلاد خیلی فرق داشت این اسلامو امروز مجاهدین دارند ولی شم معاندید متاسفانه

م. جوادی گفت...

ادامه
رجوي راه حل شريك كردن رژيم ايران در جنگ با داعش را كه توسط لابيهاي رژيم ارائه مي شود، قاطعانه رد كرد و گفت: اين بزرگترين ضربه به ائتلاف خواهد بود. زيرا ملتهاي عراق و سوريه مي‌بينند ائتلاف در كنار دشمن اصلي‌شان يعني ملاها قرار گرفته‌اند.
او با اشاره به اينكه سازمان مجاهدين خلق ايران با اعتقاد و تبليغ براي چنين اسلامي توانست در ايران يك آنتي تز فرهنگي و اجتماعي در مقابل اين رژيم بنيادگرا ارائه كند، تاكيد كرد: حمايت از مقاومت ايران باعث شناخته شدن اين آلترناتيو فرهنگي خواهد شد و به مقابله با عضو گيري جوانان اروپايي توسط بنيادگرايان كمك خواهد كرد». رجوي براي رهايي منطقه از بنيادگرايان تروريست همچنين بر ضرورت مشخص كردن جبهه بندي سياسي واقعي در اين منطقه و همچنين مشاركت نيروهاي ضدبنيادگرا و ميهن‌پرست تاكيد كرد.
رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران به دعوت كميته پارلماني براي ايران دموكراتيك مركب از نمايندگان همه گروههاي سياسي پارلماني فرانسه در جلسه يي در سالن ويكتور هوگو سخنراني مي كرد.
اديت كرسن، نخست وزير سابق فرانسه؛ سيد احمد غزالي، نخست وزير سابق الجزاير؛ و شماري از قانونگزاران مجلس ملي از جمله دومينيك لوفور، ژرار شاراس، ميشل ترو،آندره شاسين، پاسكال تراس، آلن نري، عضو سنا؛ استاندار افتخاري ايو بونه رئيس سابق د اس ت؛ پير برسي، رئيس سازمان حقوق بشر نوين، طاهر بومدرا، رئيس سابق حقوق بشر يونامي و مسئول پرونده اشرف در ملل متحد، ژيل پاروئل، رئيس سابق كانون وكلاي وال دوآز در اين برنامه سخنراني كردند.

ناشناس گفت...

حالیته گفت

آقای یغمأیی،
در قسمت دهم، قسمت حقیقت اسلام، پاراگراف ۴ نام تمامی امامان ذکر شده است از جمله دیگرانی که بعد از امام رضا آمده اند.
آیا این پارگراف از شماست، از شیخ صدوق است، از امام رضاست؟
طبیعتأ نمی‌تواند از امام رضا باشد. لطفا توضیح مختصری بدهید. ممنون



حالیته

esmail گفت...

اقا یا خانم حالیته ان متن مربوط به شیخ صدوق است. در اسناد شیعه امامان نام امامان بعدی را به روایت ملاها میدانسته اند.موفق باشید

رامین.ق گفت...

واقعا ادم شاخ در می اورد ممنون

ناشناس گفت...

جناب یغمائی
با سلام خدمت شما امامان ما در دست اخوندها اسیرند انها را باید از چنگ اخوندها ازاد کرد شما هرگز مرز اخوندها و امامان گرانقدر را مخدوش نکنید که از نظر تاریخی درست نیست
سیف الله

خدا پرست ایرانی گفت...

اقای یغمائی ایا شما قبول ندارید که با این وضع حکومت خمینی و خامنه ای همان حکومت واقعی امامان است؟اینها هم از لحاظ نیب و هم افکار فرزندان واقعی همان امامان هستند و دیگر مامونی نیست میبینیم اینها صد بار بدتر از مامون و هارونند ایا مامون و هارون اینقدر مسلمانها را کشتند و بیناموسی کردند چیزی را که باید حتما روشنش کنید این هست که این حکومت همان حکومت واقعی شیعه علویان است و اینقدر مردم بیچاره فکر نککن که اینها یک چیزند و امامها یک چیز دیگه بخدا انها هم میامدن با این افکار همین بود اخر چطور یک ملتی میتواند اختیارش را بدهد دست سک بچه هشت ساله به اسم امام که این چرندها را اخوندا ازش میگن اگر امام این هست رحمت به تمام شاهان بخدا

ناشناس گفت...

نویسنده آّبان
سلام آقای یغمایی
بهتر است اسم مطلبتان را بگذارید" سیمای مبهم یک انسان کامل قرن هفتم در نگاه ناقص یک شاعر ایرانی ساکن انگلستان قرآن 21" استاد محترم اینایی که نوشته اید شخصیت امام رضا را درست نشان نمی دهد. اینگونه معرفی های ناقص باعث ظلم به یک انسان و مخدوش کردن جهره او می گردد که جنابعالی حتمآ چنین نیتی نداشته اید. از طریق گردآوری قطعات ناموزون از منابع غیرموثق و مبهم قدیمی که حتی ترجمه آنها زیر علامت سئوال است نمی شود شخصیت یک انسان 1300 سال پیش را بدرستی معرفی کرد. آنهم با یک ذهنیت جانبدارانه امروزی. این شیوهء تاریخ نویسی را، هیچ مورخ آکادمیکی نمی پذیرد.
متاسفانه در اغلب کامنت ها هم یک بعدی نگری، تحمیل عقیده و بی اطلاعی از حقایق تاریخی موج می زند. برخی هر چه را که از آخوندیسم شنیده یا خوانده اند به عنوان اسلام پذیرفته اند و روی آن شدیدا تعصب دارند. فکر می کنند تمام حقیقت تاریخ و اسلام هم در انحصاراطلاعات غلطی است که از عمل و فکر آخوندیسم تحویل گرفته اند بی آنکه توان مراجعه به متن ها و زبان اصلی را داشته باشند. جالب است که اینگونه افراد، ترجمه یک آخوند را از یک متن متعلق به 1400 سال پیش وحی منزل می دانند و آیه قرآن تصور می کنند، وقتی هم روشنگری می کنی اوقاتشان تلخ می شود و به پرخاشگری متوسل می شوند. ای کاش پیش از کامنت نویسی عبارت زیبای " جرات اندیشیدن داشته باشیم" را که در بالا نوشته اید با تامل می خواندند و بکار می بردند. متاسفانه رعایت نکردن اخلاق مباحثه توسط افرادی که به ترجمان غلط آخوندی از تاریخ و قرآن، اعتماد مطلق دارند، و به تعصب می ورزند و این ترجمان وارونه را وسیله ای می سازند برای توهین به مسلمانان و شخصیت های برجسته تاریخ انسانیت، تحلیل انتقادی دگراندیشی مثل بنده را مشکل می سازد و گرنه بیشتر می نوشتم. با سپاس فراوان از جنابعالی

esmail گفت...

عزیزم آبان
قصد توهین نیست
قصد شناخت است
این وبگاه در اختیار شماست تا شما مقالات خود را در این زمینه انگونه که میدانید بنویسید تا هم من از اشتباه به در آیم و هم خوانندگان استفاده کنند امیدوارم واقعا درک مستند خود را بنویسید
با تشکر

همایون بنی آدم گفت...

جناب آبان،

اسماعیل چند باره تکرار کرد که شناخت واقعی چهره این "قدیس" ناممکن است، و اجازه خواست تا 1- فرهنگ رایج و آخوند ساخته را بررسی و رد کند و سپس به نابترین آثار والاترین علمای تشیع گذری زده و آنچه آنان از قول همزمانان "قدیس" رغم زده اند را ، با هزار دغدغه و مداقه و تحقیق، بقلم آورده. و تازه باره و دوبار از تمام جنت مکانان تشیع خواسته تا اگر چیزی مدانند و مستند دیگری از زندگی این "قدیس" در جایی هست ابرازش فرمایند.

شما هم بجای پاچه گرفتن محقق دلسوخته و تکفیر و جیغ وااسلاما کشیدن، قدم رنجه فرمایید و مایه بگذاریید و هم ما را و هم او را روشن فرمایید که بی مایه فطیر زدن خطاست.

منصور لرستانی گفت...

درود بر شما ابان نکته بین
اقای یغمائی شاعر است شاعران هم تخیلات زیاد دارند این تحقیق ایشان هم تخیلات است و بس امامان ما همانطور که یکی نوشته است توسط اخوندها دزدیده شده اند واز جوهری دیگری هستند که جناب یغمائی امکان درک انها را ندارد و بهتر است به همان کار شعر مشغول باشد

آبان گفت...

1


آقای یغمایی سلام و سپاس از چاپ کامنت اول و استقبالتان از این کامنت احتمالآ آخرم .

نقد کامل نقل شما از زندگی و شخصیت امام رضا علیه السلام تقریبآ غیرممکن است. چون شما ده ها صفحه نوشته اید و نقد تمامی آنها چه بسا باید صدها صفحه باشد که از فرصت و علاقه من خارج است. پرخاشگری های کامنت نویسان متعصب و خشونت طلب را نیز از یاد نبرید. در واکنش به کامنت اولیه ام یکی از کامنت نویسان بسیار مترقی و خیلی اسلام شناس و کاملآ دمکرات و با ادب، در کامنت مورد تایید شما، بنده را "پاچه گیر" خطاب کرده است! بنابراین دلیل و جایی برای بررسی مفصل نیست. و گرنه از نظر من تمام ایراد هایی که آورده اید بیجا هستند و برایشان جواب کامل و کافی وجود دارد.
اما جهت اثبات اینکه تصویری که شما از امام رضا به خوانندگانتان ارائه داده اید یک تصویر جعلی، غیر واقعی و سیاهنمایانه است، اشارات کوتاهی در 10 بند، به مواردی از بخش دهم مطالبتان می اندازم.
به نظر من که از ابتدای انقلاب با نوشته هایتان آشنا هستم،شدت قدرت استعداد شاعرانه شما، اغلب نوشته هایتان را به آفت "سفید یا سیاه دیدن" و "همه یا هیچ بودن" گرفتار کرده است. به دلیل همین آفت بود که زمانی در توصیف رهبری مجاهدین، شعرهای مطلق انگارانه می سرودید و از جمله در شعر کوتاهی خطاب به ایشان این مضمون را نوشتید و خواندید که: "تو گفتی یا هیچ یا همه. ما بی تو هیچیم و با تو همه چیزیم!"
متاسفانه اینبار، شبح ورشکستگی سیاسی که بر تمامی ما سایه افکنده به آفت "سفید یا سیاه" و "همه یا هیچ" استعداد شما نیز اضافه شده و مقالات شما در نقد تشیع و امام رضا را در ظلمت خود فرو برده است.

اما برخی انتقادات من بر مطالب شما

1- پیشداوری و نامگذاری نادرست:
مطلب شما از ابتدا با یک وارونه سازی در تیتر آغاز می شود و سپس در متن گسترش می یابد. کلمه و صفت "قدیس" که شما در این تیتر به امام رضا نسبت داده اید یک واژه قرون وسطایی صلیبی است و در فرهنگ مسلمانان کاربردی ندارد. حتی غالیان نیز از این واژه استفاده نکرده اند. شما خود بعنوان یک اهل قلم، بار معنایی این کلمه را خوب می دانید و می دانسته اید که مسلمانان به پیامبر یا امامان خود قدیس نمی گویند. اما به نظر می رسد از آنجایی که امام رضا را در ذهن خود "هیچ" فرض کرده اید، با انتخاب این تیتر، خواسته اید نخست او را بوسیلهء یک بزرگنمایی کاذب از جایگاه واقعی اش دور کنید تا بعدآ بتوانید به راحتی از "همه به هیچ" بکشانید. آذین بستن مطلبتان به عکس های خامنه ای -که دشمن سرسخت مرام امام رضا و ملت دوستدار اوست- نیز یک ابزار تبلیغاتی توهین آمیز و نوع دیگری از پیشداوری جانبدارانه و "هیچ انگارانه" شماست. .....

آبان گفت...


2- متدلوژی غلط:
بر اساس این "هیچ انگاری"، شیوه و متد تاریخ نویسی شما بیشتر به قصه نویسی و افسانه پردازی شباهت پیدا کرده است. این شیوه را حتی بسیاری از آخوندهای حوزوی نیز امروزه قبول ندارند. دانشمندان اسلامی از همان قرون اولیه برای تشخییص صحت و سقم احادیث و روایات تاریخی، ده ها ملاک و معیار ساخته اند که شما به هیچکدام شان توجه نداشته اید.
حتی طبری و مجلسی در بررسی موضوعات و روایات تاریخی، دیدگاه روشنتری از شما داشته اند. آنها به خود اجازه نمی دادند که هر افسانه و روایتی را بعنوان یک حادثه واقعی تصور کنند و به خواننده تلقین نمایند.
طبری در مقدمه اشاره می کند که خیلی از روایات و داستانهایی را که نوشته خود قبول ندارد و فقط به خاطر انتقال تاریخی آنها به آیندگان، جمع آوری شان کرده است.

3- اطلاعات ناقص:
شما هنوز نام دو تا از کتاب های منسوب به امام رضا را نمی دانید و به آنها رساله 1 و 2 می گویید {می توانی تحقیق کنی تا نام هایشان را پیدا کنی!} اما خود را محق دانسته اید که هر افسانه ای را که دشمنانش عمدآ یا دوستانش اشتباهآ بخصوص در این کتابها به او نسبت داده اند را حقیقت محض نشان دهید.
بسیاری از دانشمندان شیعه دو رساله ای که شما دست آویز قرار داده اید و در موردشان مبالغه کرده اید را متعلق به امام رضا نمی دانند و اغلب آنهایی هم که این کتاب ها را منسوب به ایشان می دانند هم نسبت به صحت تمام مطالشان تردید دارند و هم مشمول دخل و تصرفات تاریخی می شمارند. اما شما همهء این واقعیت ها را از چشم خوانندگان پنهان ساخته اید.
دانشمندان مسلمان از آنجایی که دریافته اند که بر اثر جعلیات دشمنان، یا فراموشی و ساده نگری ناقلان، و مشکلات نسخه برداری و نگهداری در قدیم، اشتباهات زیادی وارد کتابها شده، با هوشیاری و تلاش خستگی ناپذیر هزار سالهء خود، احاديث و روایات را از نظر هویت سند، به مرسل، مسند، صحيح، موثق معتبر، منقطع، معلق، معضل و ضعيف.... طبقه بندی کرده اند. تازه اگر یک حدیث و روایتی هم از این فیلترها عبور کرد باید با قرآن و عقل مطابقت داشته باشد تا اصالت آن تایید شود. اما شما هیچکدام از این نشانه ها را برای صدها روایت و حدیثی که آورده اید رعایت نکرده اید و خواننده را در جریان این موضوع مهم قرار نداده اید.


4- نقض مبانی تاریخنگاری:
دلیل دیگر نادرستی متد شما تناقض آن با متدهای کاربردی عموم تاریخنگاران و دانشمندان مسلمان است. متد شما مبانی مهم تاریخنگاری را رعایت نکرده است و به خاطر شدت نیازش به روایات و افسانه های غیر معتبر، آنها را به "همه چیز" تبدیل نموده و در مورد شان مبالغه کرده است و این حقیقت را نادیده گرفته است که از نظر مسلمانان بجز قرآن هیچ کدام از کتاب های اسلامی حتی نهج البلاغه- چه برسد به کتابهای کافی و طبری و صدوق و بخاری و کلینی و آن دو رساله منتسب- بدون نقص نیستند و از دخل و تصرفات تاریخی و آسیب های فرهنگ استبدادی، مصون نمانده اند.

5- نادیده گرفتن تناقضات کتابهای مورد استناد:
حتی مجلسی هم که رساله اول را برای اولین بار، یعنی هزار سال بعد از امام رضا پیدا کرده در مقدمه بحار بر نقص آن گواهی داده است و نوشته است که "این کتاب با وجود اینکه بسیار معروف شده مرسل است اما مسند نیست"
متن رساله دوم نیز که شما از آن به عنوان سخنان امام رضا فاکت آورده اید و به آن استناد کرده اید ساختاری بسیار ناموزون دارد و تعبیرات غیر عادی اش باعث بی اعتباری آن نزد دانشمندان شیعه شده است. همچنین بسیاری از احکام موجود در این رساله با اصول فقهی شیعه که منبعث از رهنمودهای پیامبر و امامان می باشند منطبق نیستند. از جمله اینکه قنوت را در نماز های پنجگانه واجب دانسته است در صورتی که شیعه اصلآ چنین اعتقادی ندارد. شیعه معتقد به عصمت انبیا در تمام زمینه هاست، اما این رساله، به پیامبران گناه نسبت داده است. بنابراین نمی تواند متعلق به امام رضا باشد و برخلاف تصور شما، شیعه که بیش از هرکس دیگری با منابع و میراث تاریخی خود آشناست، تنها برخی از موارد کاملآ عقلانی و قرآنی این کتاب- یا هر کتاب روایی یا حدیثی دیگر- را تایید می کند. به همین دلیل کاربرد تمامیت این کتاب علیه شیعه، پنهان سازی حقایق از چشم خواننگان است.

6- تناقض با تاریخ نویسی جدید:
تاریخنویسی جدید، دقت اصالت رفرنس ها را بسیار مهم می داند و همواره از نگاه جانبدارانه و ناقص به قضایای تاریخی پرهیز می دهد، و بی توجهی به تحولات اجتماعی و زبانی را نقض غرض تحلیل علمی در متن شناسی می داند. مطلب شما بخصوص به خاطر اشتیاقش به رونویسی و دستچین کردن بدترین نمونه ها از رساله های منتسب به امام رضا، معیارهای تاریخ نویسی علمی را زیر پا گذاشته است.
....

آبان گفت...


7- تناقض با اندیشه خردورزانه اسلامی:
پیامبر گرامی اسلام براساس قرآن، عقل را پیامبر دوم مسلمانان نامیده است. اما اغلب مفاد رساله های مورد تایید شما که با قاطعیت از امام رضا دانسته اید خلاف عقل و فکر هستند. بنابراین با اندیشه و مرام اسلام ناسازگارند و تعلقی به ایشان ندارند.

8- تصویرسازی مغرضانه:
چهره ء تابناکی که از قرآن و الگوهای آن، در خودآگاهی تاریخی، در حیات 1400 ساله، درزندگی روزمره، در دریافت های راستین و صادقانه و در قلب پاک و حقیقت دوست مسلمانان و فرهنگ و میراث و در منابع معتبر آنها وجود دارد به روشنی نشان می دهد که مطلب شما با شخصیت حقیقی و واقعی امام رضا و دوستداران آگاه آن بیگانه است. شما از امام رضا که نزد مسلمانان، الگوی مسلٌم مهربانی، مقاومت، هوشیاری سیاسی و مظلومیت است، به خوانندگان خود یک تصویر ناقص، غلط و غیر واقعی نشان داده اید. حتی از میان همان تاریخ و کتابهایی که منتسب به امام رضا دانسته اید فقط به دستچین کردن موارد منفی پرداخته اید و مواردی مثبتی که آن کتابها به امام رضا نسبت داده اند را از چشم خوانندگان خود پنهان ساخته اید. این شیوهء مغرضانه، یعنی هیچ انگاری حقیقت.

9- تناقض با قرآن:
تمام روایات غیرعقلانی که به نقل از منابع ارتجاعی به امام رضا نسبت داده اید از نظر مسلمانان بی اعتبار هستند. زیرا به گفتهء پیامبر و امامان از جمله امام رضا، هر روایت و حدیثی که متناقض با متن قرآن مبین باشد، جعلی است و متعلق به آنها نمی باشد. بنابراین هیچکدام از روایات مورد استناد شما از امام رضا نیستند.
10- پرسش:
میدانم که شما در شعر و ادبیات، فرد توانا و روشنی هستید اما نمی دانم چرا در بررسی تاریخ، اینچنین ضعیف عمل می کنید و در نگاه به گذشته، چشمانتان را بر تحمیلات تاریخ استبدادی، بر دخل و تصرفات فرهنگی، و بر مسئلهء تحول تاریخی زبان می بندید، بر نحوهء انتقال این روایات توجهی ندارید و بطور غیر مسئولانه، بدترین روایات و افسانه های دست بدست شده هزار ساله و دخل و تصرف شده را دستچین کرده بعنوان گزارشات واقعی به خوانندگانتان خویش تحویل می دهید؟
میدانم که کامنت نویسانی که اخلاق دینی و جرات دانستن ندارند و از چراغ آگاهی می ترسند حتی با خواندن این استدلالات، باز هم به اهانت گویی و لغزپراکنی هایشان علیه دین مهربانی ادامه خواهند داد.
اما نمی دانم شما و مخالفین امام رضا چه نسبت و قرابتی با آخوندیسم و مرتجعترین دارید که چهرهء خشن و وارونهء اسلام، میان شما و آنها مشترک است؟ و چرا با وجود اظهار دشمنی تان با ارتجاع، ترجمه های غلط آنها از آیات قرآن، و حکایت های افسانه ای و روایت های غیرعقلانی شان از تاریخ را تایید می کنید؟ و چرا ترجمه های خشن و حکایت های افسانه ای آنها را می پذیرید، منتشر می سازید و علیه مسلمانان بکار می بندید؟ و بالاخره اینکه چرا اینقدر به آخوندیسم اعتماد دارید؟

با سپاس از چاپ این کامنت. آبان

esmail گفت...

عزیزم آبان ممنون از توجهت
لازم نیست مفصل بنویسید
من از سال 1368 شک کردم و تا حالا دارم میخوانم و مینویسم
شما فقط نظر خود و منابع خود ودلیایل خود را بنویسید و امام رضای خود را در روشنائی قرار دهید و سایر مقدسین را. هر طور میخواهید . حتی با کامنت
باز همممنون از توجه شما. غرض فهم است . نه جنگ.همین و بس

esmail گفت...

در ضمن مرا به منابع و راویان مورد نظر خود هدایت کنید ممنون میشوم

بهمن گفت...

نکاتی پیرامون نقد آقای آبان!
ایشان در انتها و به عنوان جمع بندی ایرادات خود از نوشته آقای یغمایی مینویسند:
"....اما نمی دانم شما و مخالفین امام رضا چه نسبت و قرابتی با آخوندیسم و مرتجعترین دارید که چهرهء خشن و وارونهء اسلام، میان شما و آنها مشترک است؟..."
این برداشت عجیب و غریب از مجموع کار تحقیقی جناب یغمایی نشان از آن دارد که ایشان به دلیل کم حوصلگی و یا کمبود وقت این مجموعه مقالات را کامل نخوانده است و با مرور چند خطی از این نوشته ها, غیرت دینی شان به جوش آمده و تصمیم گرفته اند به شیوه همان ملاهای مورد نفرتشان چوب تکفیر را بلند کنند و با ترساندن و خفیف کردن نویسنده, از بیضه اسلام و مسلمین دفاع کنند. اتفاقا درست برخلاف درک وارونه ایشان از محتوای این کار تحقیقی, یکی از نتایج آشکار این تحقیقات این است که بر خلاف تبلیغات آخوندها و مکلایان انقلابی شیعه برای ترسیم یک چهره شورشگر و انقلابی از امام رضا که در خفا؛ علیرغم پذیرش ولایتعهدی مامون؛ دست اندر کار سازماندهی مبارزات خشونت آمیز!! زیرزمینی برای برافکندن نظام ستمگر و طاغوتی عباسیان بوده است, ساحت مقدس امام رضا از این اتهامات پاک است و ایشان در صلح و سازش با نظام حاکم به سر برده و در هنگامیکه شورشگران خشونت طلب در هر گوشه خاک ایران در حال جنگ و جدال با اشغالگران ستمگر عرب بوده اند, ایشان گرمابخش مجالس مباحثات دربار مامون بوده اند و به هیچ روی دلواپس ستم عباسیان بر مردم نبوده اند.
آنچه که جناب آبان از به سهو یا عمد قلم انداخته است این است که این گونه تحقیقات زیرآب دروغها و خرافات هزار ساله ای را میزند که نتیجه آنها همین اسلام سیاسی ویرانگر حاکم بر ایران و لیبرتی است.
ایراد گیری در مورد اینکه چرا امام رضا از قدیسین نامیده شده است و این در فرهنگ ما نیست نیز بیشتر به شوخی شبیه است. اصلا نام شهر مشهد با عنوان مشهد مقدس برده میشود دلیلش هم این است که فرد مقدسی در آنجا مدفون است و بر همه ما دانش آموزان کلاس اول ابتدایی واضح و مبرهن است که در کلام عرب فرد مقدس مساوی با یک قدیس است و البته باید گفت که بکار بردن تنها کلمه قدیس برای یکی از امامان شیعه بی انصافی مطلق است چرا که این امامان بر اساس روایات متواتر و معتبر شیعه, هر یک به تنهایی شانه به شانه خدا میسایند و انقدر برایشان معجزات و کرامت قایل هستند که خداوند به گرد پایشان نیز نمیرسد.

ناشناس گفت...

امیدوارم که افراد ناباب با فحاشی فضا را آلوده نکنند و بگذارند افراد منتقدی مثل آقای آبان هم نظرات خود را بنویسند تا خوانندگان بهتر بتوانند استفاده کنند
سیف الله

ناشناس گفت...

جناب یغمائی عزیز
درودها بر شما مااز این آخوندها چنانکه از عربها در هزار و چارصد سال پیش شکست خوردیم ولی با فرهنگ و هنر و روح ایرانی اینها را بزانو در میاوریم.نوشته های شما روح فرهنگ ایران را نشان میدهد من واقعا از شما تشکر میکنم و در آمریکا این نوشته را من با چهار تن از دوستانم از اول تا حالا بصورت جمعی میخوانیم واستفاده میکنیمبرفرار بشید وپاینده ایران عزیزما
کامران ف.آمریکا واشنگتن

ناشناس گفت...

آقای آبان گرامی شما دوست عزیز اگر مطا لعه و تحقیقی خودتان دارید در نقد نوشته جناب یغمائی در مورد امام رضا منتشر کنید در همین دریچه زرد, یا منابع و کتابها و رفرانسهای خودتان در اختیار ما که خوا ننده این مطالب آقای یغمائی هستیم قرار دهید !

با سپاس و احترام

حمید

همایون بنی آدم گفت...

جناب آبان،

ممنون از پاسختان و چه خوب که شما در شمار مطلعین هستید. اگر ممکن است در مورد اصل مطلب یعنی شناخت واقعی از امام رضا و تاریخ مستند از ایشان هم چند کلامی مرقوم و منابعی که از نظر شما سیمای واقعی امام را معرفی میکنند را معرفی فرمایید.

در ضمن ممکن است بفرمایید نظر امام بعنوان حجت عصر، یعنی مترقی ترین و پاکترین انسان جهان و نماینده خدا در زمین، در مورد نهضت بابک خرمدین چه بوده و موضع گیری حضرتش در مورد سرکوب این قیام مردمی که اگر اشتباه نکنم در دوران ولایت عهدی ایشان شروع شد چگونه؟

در حاشیه: دوست گرام در حا لیکه در دوران آن امام ده هزار ده هزار سر ایرانیان را میبریدند زبان از حلقوم می کشیدند که مبادا فارسی گویند و داعش وار یا سر میزدند یا باید تفکرشان را بی چون و چرا میپذیرفتی زن و بچه ات را ببردگی میبردند و حتی بعقد امامان در میآوردند و حرث و نسلت را به آتش می کشیدند و بعد نام امام را هم رضا (یعنی خدا زو راضی) ، صابر، رضی، معین الضعفا و صدیق میگذاشتند و یا در دوران این امام که دوباره ایران و ایرانی به مسلخ بردند و اسید پاشیدند در قبر و قیامت چباندند و شبی هزار بر دار کشیدند، اگر کره الاغی چموش مثل من بی ادب جفتکی انداخت که "پاچه" نگیر، ببزرگی و کرامت خویش ببخشید. که این الاغان بی فرهنگ با نگاهی به این فرهنگ غنی از عشق و نور و حیات که هزار و چهار صد سال است ابراهیم واراز بوته آزمایش سر بلند بیرون آمده، وقتی می بینند فرهیخته ای علم و ادب آموخته چون شما، در مقابل کمترین نقد آنچنان اعتراض می فرمایند ،عنان اختیار باخته و افسار ادب پاره میکنند و نعره ای از دل برمیکشند. باید ببخشید قصدم چیز دیگری بود.

اشنای قدیمی گفت...

وارد دنیای حقیقت و شعور شدن خیلی سخت است حقیقت تلخ است ولی باید قبولش کرد یغمائی را من میشناسم از سر دشمنی نمینویسد فقط از سر درد و رنج مینویسد ولی بعضی ها نمی فهمند

ناشناس گفت...

حالیته گفت


آقای یغمأیی

به دنباله کامنت قبلی‌ که برای قسمت دهم نوشته بودم و شما به نظر من خیلی‌ به سادگی‌ از کنار آن گذشتید. دو نکته.
اول اینکه یا باید قبول کنیم که آن پاراگراف به طور واقع گفته‌های امام رضا ‌ست یا خیر. اگر قبول نداشته باشیم که گفته‌های ایشان است، آن موقع نسبت دادن آن به امام رضا از طرف شما کاریست غلط و کار تحقیقی شما بی‌ارزش. اما اگر قبول کنیم که آن پاراگراف از گفته‌های ایشان است، در آن وقت باید برای ایشان منزلت و ارزش خاصی‌ قائل باشیم چرا که فردی که میتواند چهار نسل بعد از خود را پیش گویی کند باید فرد خاصی‌ باشد.



حالیته

esmail گفت...

عزیزم حالیته
شما مثل اینکه زیاد حالیته من اینقدر حالیم نیست!من دارم تحقیق میکنم. معجزه نمیکنم! اسنادی هست که من مراجعه میکنم.نظر خودم را جائی که نظری دارم مینویسم.و سعی میکنم خود خواننده به قضاوت برسد. شما از من چه میخواهی عزیز؟ من بروم به روزگار حضرت ببینم هست یا نیست. بگذرم و موفق باشید

ناشناس گفت...

besyar kar jalebi ast tashakor
roksan .a

ناشناس گفت...

حالیته گفت

جناب یغمأیی
من نه محقق هستم، نه شاعر، نه پژوهشگر و نه چینی‌ ادعایی کرده ام. این شما هستید که مدعی هستید که پژوهشگر هستید و چنین و چنان. افرادی مثل من اگر حالیشون بود که از محقق و پژوهشگر توانأیی مثل شما سوال نمی‌کردند. اما با تمام حالی‌ بودنت بسیار آدم کم ظرفیت هستی‌ که شاید این کم ظرفیتی از خیلی‌ حالی‌ بودنت نشأت گرفته.
به هر حال جناب پژوهشگر، اگر مطلبی مینویسی و از شما سوالی‌ پرسیده میشود یا توان جواب دادن دارید یا نه. و اگر نمیخواهید که در آن مورد خاص سوال و جوابی‌ شود که بهتر است آنرا قید کنید.



حالیته

esmail گفت...

اقای حالیته
با سلام
عزیز من چیز بدی ننوشتم گفتم من به اسناد مراجعه میکنم معجزه نمیکنم. همه همین کار را میکنند. اگر شما بد برداشت کردی می بخشید .قصد آزار کسی نیست. شیخ صدوق هم از علمای بزرگ است که البته من بسیاری حرفهایش را باور نمی کنم ولی روایت میکنم. شاید هم ملاها چیزهائی به شیخ منسوب کرده اند. این را هم نمیدانم ولی میدانم ملایان دروغ فراوان میگویند و یک تاریخ جعلی ایجاد کرده اند که باید در آن با هوشیاری سفر کرد
موفق باشید

سوسیالیست ایرانی گفت...

خدا پدر استالین را بیامرزد که منفجر کرد امیدوارم یکروز ملتها به این اگاهی برسند که تمام این امامزاده ها را مهد کودک کنند یا کافه انترنت و این بساط حقه بازی و ارتجاع را جمع کنند امامزاده یعنی چی؟خونشون رنگین تر از بقیه است اینها را تمام اخوندها درست کردند یک مشت سید گدا گشنه بودن اومدند چسبیدند به مردم بدبخت و باعث دزدی اخوندها و خرافات شدند

ناشناس گفت...

با سلام متواضعانه خدمت جناب استاد گرامی وفا یغمائی عزیز !

خدا قوت من جدن این نوع مقالات ,نوشته جات و روشنگریهای شما را به دقت می خوانم و دنبال میکنم و امیدوارم اگر کسی موافق این پژوهش نیست با مقاله و نقد و منبع موثق خلاف آنرا ثابت کند !

تندرست و قلمت پایدار مرد !

حمید

نازنین گفت...

بخدا این اخوندها یک دریا خرافات ریختن توی کله همه چه مزخرفاتی واقعا چطور ما ملت این چیزها را قبول کردیم چطور رجوی میخواس با این مزخرفات ایدئولوزی درس بکنه وای ما کی نجات پیدا میکنیم کی از این کثافتها ازاد میشیم

ثریا ریگی گفت...

درود استاد یغمائی
مثل قسمتهای قبل بسیار پر بار و تحقیقی منحصر به فرد وخیلی جالب است . واقعا نکاتی را که شما برجسته میکنید بسیار برای من جالب است. موفق و سلامت باشید

محمد رضا مورچنگزی گفت...

با این فرهنگ واقعا پر از خرافات خیلی خوب معلوم است سرکوب فکری و در نادانی و جهل نگاهداشتن پیروان و مقلدان چه توسط ولی فقیه و چه رهبر عقیدتی تنها راه است. چندین قرن است که واقعا هم اسیر و بدبخت این خرافاتیم و خودمان هم کوشش میکنیم توی این کثافتها زندگی کنیم

ناشناس گفت...

سلام آقای یغمایی
لطفا از این چیزهای ترسناک ننویسید
چون ما می خوانیم و همین باعث می شود که بعد خدا ما را ببرد چهنم.

رضا

ناشناس گفت...

درود بسیار جالب است
حمیدی.ن سبزوار

ناشناس گفت...

doroud bar emam reza
syed kole shohada
mashady

ناشناس گفت...

بسیارتحقیق ارزنده ای است و واقعا با انصاف و دقت تحقیق کرده اید امیدوارم این نوع تحقیقات زیاد بشود و پس از چندین قرن این مردابها که آخوندها در آن راحت زندگی میکنند خشک شود البته من امام رضا را دوست دارم و معتقد نیستم که تمام اخوندها بد هستند خیلی از انها خودشان هم در این حکومت وحشتناک ناراحت هستند ولی چاره ندارند
ف .حسینی اصفهان

اکبر.غلام ازل و ابد آقام امام رضا گفت...

بشین سر جات همسنطور چرت مینویسی اصلن تو کی هستی که در باره غریب الغربا مینویسی ایشون اگه اجازه بده تو نوکری کوچکترین خادم حرمو بکنی باید کلاتو بندازی هوا مملکت ما اگه سر پاس بخاطر آقاس مملکت اگه ابرو داره بخاطر اقاس مملکت اگه نابود نمیشه بخاطر آقاس همه بزرگون عالم میان اینجا پا بوس تا کوچک اقا باشن همه هفته اقا کلی رو شفا میده اونوقت تو این مزخرفاتو مینویسی برو جم کن و برو دعا کن اقا بزرگواره وگرنه چنون بلائی سرت میاورد که سوسک سیا بشی و از دیوار مسترا بری بالا سلام بر امام رضا مرگ بر مامون الرشید و همه مامون صفتا

ناشناس گفت...

اکبر آقا مرد حسابی این که نشد نقد ؟! باری اگر آقا با ان همه مواردی که شما برشمردین در بست پیشکش شما ان یک قلم شغل هم مبارک شما !

عمو رضا گل

ناشناس گفت...

سلام
به نطر من بعد از قتل امین توسط ایرانیان موج شورش ضد ایرانی علویان گسنرده شد و فضل چاره در این دید که آوردن یک علوی در صفوف انان شکاف اندازد - انها امام رضا که در بیعت بود انتخاب کردند ( مضاف بر اینکه امام رضا فرزند نداشت و تنها فرزند ادعایی اش هم هیچکس باور نمبکرد که از او باشد(کافی ج2 این هم قابل استفاده در موفع لزوم ! ) - بعد از شکاف در میان علویان و سرکوب سران ان - تاریخ مصرف امام (ع) تمام و توسط سهل و ایرانیان به شهادت رسید گر چه گمان است که امام متوجه این طوطیه شد و با دسیسه توسط یارانش فضل را ترور کردند و سهل هم میدانست !
همچنین حمله علویان به ایران که دو تن از فرزندان امام کاظم (ع) هم شرکت کردن مربوط به قبل از انتخاب امام رضا (ع) است - بعد از امام هم دستگاه خلافت در انتخاب امام توسط عواملش که عوامل امامان بعدی هم بودند دخالت میکرد و در نهایت با امام زمان طومار امامت بستند و یمنیان عراق(شیعه) و مسیحیان مسلمان شده عراق (شیعه) به اعتقادات دیرینه خود که از زمان محمد حنفیه رسیدند همانا منتظر قایم آل محمد(ص) بودند.....
گلسرخی

ناشناس گفت...

تا وقتی ما ملت از دست این همه خرافات راحت نشویم این اخوندهای پفیوز همینطور سوار ما هستند واقعا اینها در طول صدها سال مغزها را پر از کود کرده اند و خودشان که مشتی غیر ایرانی نسب هستند دارند کیف میکنند و به ریش ما میخندند این حرامزده ها همان بازمانده تخم و ترکه همین امامها هستند که معلوم نیست برای چی امده اند مملکت ما ای لعنت به هرچی اخونده لعنت به خرافات معلوم نیست این ابو بصیر
وابو فلان و ابو جاکش . ابو قرمساقهادر ایران چه غلطی میکنه که میگن ابو بصیر حدیث کرد من میگم گه خورد به گور اون پدر جاکشش خندید خدیث کرد ای وای واقعا ریدم به حدیث ابو بصیر تو قرن بیست ویکم همین تخم و ترکه ها دارن جوونای مارو تو زندونها میکشن و اونوقت ما چسبیدیم به ابوبصیر
بابک حسینی

ناشناس گفت...

مامون خر من است.
فضل بن سهل گاو من است.

شیعه امام رضا

ناشناس گفت...

استاد گرامی من هم مثل همه اینها که اینجا شمارا تائید می کنند بدون اینکه مطالبتان را بخوانند بخصوص این موضوع امام های عجیب و غریب رامیگویم که خیلی خوب نوشته اید و بهرحال شما استادید و لابد درست نوشته اید ! اما خواستم بگویم شما چرا ترتیب کامنت ها را عوض نمی کنید که کامنت های جدید برود بالای صفحه و خواننده راحت تر بتواند کامنت ها را بخواند بخصوص که اینجا به درستی مشخص است که خواننده ها فقط کامنت ها را می خوانند وکاری به محتوای مطلب ندارند . مرتضی - غ

esmail گفت...

آقای مرتضی غ گرامی
با سلام و تشکر از شما
من کار کوچکی در جهت روشنگری میکنم که امیدوارم مفید افتد
چون بحث یگانه است و نظرات در ارتباط با هم همه را یکجا گذاشته ام
در مورد تغییر ترتیب کامنتها کوششش کرده ام ولی موفق نشده ام امیدوارم راهی برای این کار بیابم. حرف شما کاملا درست است
با تشکر

ناشناس گفت...

آقای یغمایی نوشته اید که برادرتان را مقابل حرم امام رضا به دار زدند. من این اعدام جنایتکارانه را بدون قید و شرط محکوم میکنم و به شما تسلیت میگویم. اما شما یک جوری این مطلب را نوشته اید که گویی قرار بوده و یا شما توقع داشتید که امام رضا مانع این جنایت شود و یا مثلا اعدام کنندگان را سوسک کند. نگوئید که این جوری ننوشته اید. منطورتان بالاخره همین بوده است. رفیق جان یک فرق اساسی میان برادر نازنین شما با آن بچه آهویی که به گفته شما اما رضا ضامنش شد و نجاتش داد بوده و آن فرق این است که این بچه اهو کسی را نکشته بوده. برادر انقلابی شما هم بالاخره یک نفر کشته و اگر امام رضا اعدام کنندگان او را سوسک کرده بود این بار چه بسا برادر آن که برادرش کشته شده از امام رضا دلخور میشد و برایش حرف در میاورد که ای بابا این امام رضا هم امام عادلی نیست. شما به ادعای خودتان از همه باید بهتر بدانید که ای کشته که را کشتی تا کشته شدی زار. حالا دیگه از امام غریب چه انتظاری هست؟ منصف باشید!
عقب مونده

jahandid گفت...

با درود به ازاديخواهان و ايران دوستان عزيز،
قبل از هر چيز فكر كنم جاى تحسين دارد. جاى تحسين براى اين دارد كه خوشبختانه فضاى توهين و افتراء به ميزان قابل توجهى خشك شده است و اميدوارم كه "بسيجى هاى سايبرى" اين سايت را ديگر با فرهنگ فحش و ناسزا آلوده نكنند! اين را بعد از خواندن تعدادى از نظرها ميگم.
ولى انچه كه به اين بحث برميگردد، فقط يك چيز محورى را ميشود مورد تأكيد قرار داد، انچه كه از اين داستان ها ما تا به اين روز داشته ايم بالا غيرتاً تا به امروز براى نيل به آزادى و رهايى ما و مردم ما چه ارمغانى به بار اورده اند؟! اخه چرا ما بايد اينقدر به گذشته اى بپردازيم كه سرتاسر نفى ازاديها را در خودش دارد؟! از مهمترين منبع ان يعنى خود قران و از بارزترين شواهد ان يعنى اخوندا، داعشى ها، كشورها عربى، عربستان سعودى بويژه و كشورهاى افريقايى را در نظر بگيريم تا وضعيت موجود در اروپا و ورود پناهندگان سورى و عراقى و از جمله ايرانى، تماماً نتيجه غربالى ست كه از اين دست خرافه ها و اعتقادات منش گرفته اند. براى درست يا اشتباه بودن يك پديده اى كه بطور زنده و فعال تمام دنيا را الوده كرده است، انقدرها نيازى به كند و كاو تاريخى نيست! تاريخ در ريزترين جزيئات خودش دارد تكرار ميشود و با پيشرفتى كه انسان كرده است تمام اين مكررات لحظه به لحظه ثبت ميشوند و مطلقاً غير قابل انكار هستند. براى كسى كه ميخواهد منصف و بى طرف باشد به واقع خيلى سخت و غير ممكن است كه اين باور را بپذيرد كه از اين مجموعه يك انتى تز هم ميشود بيرون كشيد كه حتا انقدر مقبول ازاديخواهان خواهد بود كه ميتواند انگيزه جنگيدن را بر عليه اين ديو خون اشام توليد كند!!!

ناشناس گفت...

جناب یغمائی درود بر شما مردم هیچوقت نگفته اند امام رضا انقلابی بوده ولی او را یک انسان مظلوم میشناسند این حرف را مرحوم شریعتی و همفکرانش شروع کردند و مجاهدین هم دنبال آن رفتند
احمد

مش باقر گفت...

رهنمودهای انقلابی!!!!!!!!!!!
از امام رضا علیه السلام روایت است که فرمود: آمیزش مکن مگر اینکه با زن بازی کنی و زیاد هم بازی کنی و دو پستان او را بفشاری چون چنین کنی، شهوت او را غلبه می‌کند و منّی او جمع می‌شود، زیرا منی زن میان دو پستان اوست، و شهوت از صورت و چشمان او نمایان می‌شود و از تو همان می‌طلبد که تو از او می‌خواهی (یعنی تفاهم و هماهنگی میان شما حاصل می‌شود و هر دو از نظر جنسی ارضاء می‌شوید).

با زنها آمیزش مکن مگر در وقتی که پاکیزه (از حیض) باشند، پس از آمیزش هم بلند مشو، و ننشین بلکه اول به طرف راست بچرخ و سپس سریع برای ادرار ولو اندک برو که اگر چنین کنی از سنگ مثانه به اذن خداوند متعال در امان میمانی و سپس غسل کن (سفینه البحار ج 1 باب جمع)

آمیزش جنسی نباید با شکم پرباشد

از امام رضا علیه السلام روایت است که فرمود: با زنها در اول شب چه در زمستان یا تابستان آمیزش نکنید، زیرا معده و رگها پر است، و برای آمیزش مناسب نیست، و موجب بیماریهای سختی مثل قولنج و نقرس و سنگ مثانه و چکیدن ادار و ضعف و رقیق شدن چشم می‌شود، هر گاه خواستی آمیزش کنی در آخر شب انجام ده که برای بدن مناسبتر و برای فرزند دار شدن امیدوارتر، و اگر خداوند فرزندی برای شما مقدر کند عقل وی را پاکیزه‌تر می‌سازد! (سفینه البحار ج 1 باب جمع)

esmail گفت...

عزیز
حرفت درست است
اولا من انتظار معجزه ندارم امام رضا بقول علما زهر خورد و اگر امکانش بود خود را نخست از دست دشمن نجات میداد
بحث بر سر برادر من نیست. چند هزار نفر در این مملکت بی گناه کشته شده اند؟بگذرم از اینکه مجاهدین به مدعای خود پیروان حضرتش هستند پس باید
بحث بر سر این است به خرافات دامن نزنیم
در ضمن امام رضا یک آهو را نجات داد ولی پیروان عمامه دارش طبیعت ایران را دارند نابود میکنند و میخورند
با ارزوی توفیق

ناشناس گفت...

من خیلی سعی کردم راجع به کشاورزی در عربستان بدانم. سایت ویکیپدیا میگوید که در عربستان هیچ رودخانه یا دریاچه ای نیست و بجز ۳% از خاک عربستان که هم مرز یمن میباشد، بقیه کشور صحرا است و مناسب کشاورزی نیست. حالا سوال من این است امام رضا کجای مدینه کشاورزی میکرد؟ اصلا عربستان سرزمین کشاورزی نیست. اعراب عمدتا از راه تجارت و یا حمله به کاروانهای تجاری روزگار میگذراندند. خوشحال میشوم اسماعیل عزیز منابعی در رابطه با کشاورزی امام رضا به ما معرفی کنند.

فرشید

ناشناس گفت...

بهرام مشیری، گدا خانه رضا مایه نکبت ایرانیان

بهرام مشیری، نکبت و عقب افتادگی که اسلام برای ایرانیان آورده و مظهر آن در کشورمان که همانا قبر رضا در مشهد است که قرن هاست موجب ادامه سلطه ملا‌ها بر مال و ذهنیت ایرانیان شده است.

https://www.youtube.com/watch?v=Q2L-_c3v8io

فرشید

esmail گفت...

فرشید گرامی
شما میتوانی کتاب استاد احمد الکاتب را بخوانی تاریخ تطور اسیاسی الشیعی کتاب مفیدی است منجمله در این باب. منظور من هم این نیست که امام هشتم شیعه کشاورزی کلان داشته در باغش فعالیت میکرده. در ضمن مدینه یا یثزب بر خلاف مکه از نقاط نسبتا پر آب و آباد و دارای زمینهای حاصلخیز است اگر حوصله داشتی بخضش پنج و شش برسی مرا مطالعه بفرما با درود

ناشناس گفت...

امام رضا و تمام امامان بزرگوار و مقدس ما هم کشاورزی میکردند و هم این را میستودند با درود به امام رضا و مجاهدین خلق
سیف الله

قال الامام الرّضا - علیه السلام - : خَیْرُ الاْعْمالِ الْحَرْثُ، تَزْرَعُهُ، فَیَأكُلُ مِنْهُ الْبِرُّ وَ الْفاجِرُ، أمَّا الْبِرُّ فَما أكَلَ

مِنْ شَیْیء إسْتَغْفَرَ لَكَ، وَ أمَّا الْفاجِرُ فَما أكَلَ مِنْهُ مِنْ شَیْیء لَعَنَهُ، وَ یَأكُلُ مِنهُ الْبَهائِمُ وَ الطَّیْرُ.

«الكافی، ج 5، ص 260، ح 5»

امام رضا- علیه السلام - فرمود: بهترین كارها، شغل كشاورزی است، چون كه در نتیجه كشت و تلاش، همه انسان های خوب و بد از آن استفاده می كنند. امّا استفاده خوبان سبب آمرزش گناهان میباشد، ولی استفاده افراد فاسد و فاسق موجب لعن ایشان خواهد شد، همچنین تمام پرنده ها و چرندگان از تلاش و نتیجه كشت بهره مند خواهند شد.

ناشناس گفت...

مشکل بر سر امام رضا نیست اروپا هم هزاران مقدس دارد ولی مثل ما نیستند مشکل سر نظام اخوندهای بیشرف است ققط
اشرف ر

ناشناس گفت...


...احمد کاتب متولد سال ۱۹۵۳ در عراق، کربلاست. ایشان متولد یک خانواده شیعه مذهبی هستند که مخالف حکومت صدام بودند. ایشان با به قدرت رسیدن خمینی در ایران عازم ایران شدند و سالها پیرو تیوری ولایت فقیه بودند. ایشان فکر میکردند که بهترین حکومت بعد از صدام در عراق حکومت ولایت فقیه خمینی است. سالها بعد، بعد از تحقیقات فراوان ایشان مخالف تز ولایت فقیه شدند و به تحقیق دریافتند که چیزی و کسی بنام مهدی وجود ندارد. .....

منبع: http://bit.ly/1LNS1NG

اینکه اظهارات و نوشتجات ایشان تحت تاثیر شخصیت، تربیت و گرایشات شیعی-اسلامی ایشان است قابل توجه میباشد. در ضمن این سوال هنوز هست که منبع ایشان در بررسی زندگی امام رضا چیست؟ و طبعا درجه وثوق این منابع چقدر است !!!
البته من ترجمه پارسی کتاب تاریخ تطور اسیاسی الشیعی را پیدا نکردم تا ان را مطاله و قضاوت کنم اما به اعتقاد من اگر ایشان شیعه و مسلمان نبودند احتمالا نوشتار ایشان کمتر جانبگرایانه میتوانست باشد.

فرشید







مش قاسم گفت...

اقااسماعیل با سپاس
1/ سگ پارس نمیکند واق میکند پارسی را باس داریم و از نشخوار شتری اعراب خودداری کنید
2/ به نظر من مشکل مردم نیستند عنصر روشنفکر تحصیل کرده که ادعا هم دارد است مثل شریعتی بعد مقلدان فکری او مجاهدین که از هر کتابی حمله ای گفتند و به ان اسلام انقلابی کفتند
3/ انقدر که از رهبران عقیدتی مجاهدین از نزدیک شنیدم و دیدم فقط و فقط رسیدن به هدف مهم بود و سوار شدن بر احساسات و عواطف مذهبی و کور مردم
4/والله به پیر به بیغمبر من از نزدیک دیدم و شنیدم از این امامزاده هم ( مریم و مسعود ع ) هم ابی گرم نمیشود بگو انها درون خانه خود چه کردند که برای بیرون ارائه دهند
در اخر با سخنان زیبای صدر اعظم المان به پایان میبرم
به کودکانمان خواهیم گفت که ما مسلمانان را پناه دادیم در حالی که مکه نزذیکتر به انها بود
راستی چرا مسلمانان به قلب اسلام و خانه خدا پنا نمی برند در حالی که ثروتمند ترین هم هستند ؟؟؟؟؟
توصیه به گوسفندان اسلام انقلابی شما هم پشم خوبی دارید وقتی زنده اید و هم گوشت خوبی وقتی که مردید
قاب عکستان هم که دیگر سود اضافه است بقول افتصاد به زبان ساده
بقول مریم مهر تابان:
`"ما به طبق استانداد های بین المللی شهید کم دادیم"!!!
مریم در بیانییه بند( سین)

esmail گفت...

فزشید گرامی
مجموعه استاد الکاتب روی دریچه است میتوانید مطالعه کنید بسا نکات روشن میشود
با درود

ناشناس گفت...

برادر سیف الله

حرفی بر سر مفید بودن کشاورزی نیست! مشکل بر سر زمین کشاورزی است! تا اینجا که یافته های من نشان دهنده کشاورزی و باغداری در عربستان نیست. همین امروز اگر شما با نقشه گوگل مدینه را ملاحظه کنید اثری از باغات و مزارع نمیبینید. خرما که آسان ترین محصول برای جاهای گرمسیر است در شرق عربستان یعنی در استان الحسا بطور عمده در مباید و نه مدینه. اگر نقشه ایران را از زمان هخامنشی تا همین الان ملاحظه کنید ایرانیها هرگز عربستان یا سرزمین حجاز که بغل دست شان بود را تصرف نکردند(بغیر از سواحل شرقی همانجا که استان الحسا قرار دارد) . اما تا مصر و شمال آفریقا هم لشکر کشیدند. احتمالا طبیعت غیر جذاب عربستان یکی از دلایل ان است.

نتیجه: آفرین بر ما که دارد چشم هایمان بر این آیین ضد انسانی باز میشود. دارد ۲ زآری هایمان میوفتد. میفهمیم بالای این قبری که سرش گریه میکنیم یا میکردیم، مرده ای وجود ندارد. از حسن و حسین و رضا و مهدی و ریش خونین حبیب ابن مظاهر آزادی و ابادی و رفاه و عدالت اجتماعی در نمییاد که هیچ، عامل بدبختی ما هم همین ها هستند.ولی به همین بسنده نکنیم تا آخر ان برویم. بدون امام رضا و امام زمان خمینی و رجوی بطور ایدولوژیک وجود ندارند. اخه بابا این امام ها هر کدام ۳۰/۴۰ تا بچه داشتند. ۳۰/۴۰ تای آنها هم حتما با نبود دوا و درمان درست مرده اند. متوسط عمر آنها هم را اگر ۶۰ حساب کنیم و اگر از سن ۱۵ سالگی هم به امر مقدس! نکاح اشتغال داشته باشند، دیگر وقتی برای بیل زدن و باغداری نمیماند !!!! کدام کشاورزی؟! منطقی تر ان است که آنها هم مثل همین آخوند های مفت خور باشند و شاید هم ۱۰۰ بار آخوند تر! نیازی نیست خودمان را گول بزنیم. باید با همه حقیقت روبرو بشویم. با همه ان.

فرشید

ناشناس گفت...

چشم اسماعیل جان

فرشید

esmail گفت...

فرشید گرامی
من خودم داشتم روی تاریخ شیعه کار میکردم چندین سال کار کردم. کندن از اعتقادات بسیار کار مشکلی است. انسان تکه تکه باید هستی معنوی خود را ویران کند و بسازد. ولی وقتی کتاب استاد کاتب را با آن همه رفرانس و بخصوص تسلطش بر زبان عربی و تجربه سنگین اش خواندم خیالم راحت شد. این کتاب را باید دقیق خواند به رفرانسهایش توجه کرد. نویسنده دنبال رد تئوری ولایت فقیه در سنت امامان شیعه است ولی کتاب بسا روشنگریهای دیگر دارد
موفق باشی

ناشناس گفت...

این کتاب ۷۰۰ صفحه است و من یک نسخه پی دی اف از ان درست کرده ام. اگر خواستید بگویید تا برای شما بفرستم.
من اگر وقت اجازه دهد کتاب را میخوانم یا حد اقل سعی میکنم قسمتهای مهم و منابع کتاب را مطاله کنم. پیشاپیش بگویم که من با اینکه مسلمان به دنیا آمدم و قرآن و نهج البلاغه و آثار شریعتی و .... را خواندم اما بعد از همه ان سالها ماتریالیست و آتئیست هستم. یعنی اعتقادی به خدا ندارم. بطور اولی نه تنها اعتقادی به اسلام ندارم بلکه ان را پدیده ای بسیار منفی و بازدارنده در رابطه با تاریخ میهنمان و سرزمینهای اسلام زده ارزیابی میکنم. بنابرین با این توضیح فکر میکنم که بسیاری از پیش فرضیات کتاب اساسا و در ابتدا برای من غیر قابل قبول و پزیرفتن است.

فرشید

esmail گفت...

فرشید گرامی
سپاس من این کتاب را قبلا خوانده ام
بنظر من فارغ از اعتقادات ما این کتاب بعنوان سک سند جالب در مورد تاریخ شیعه و سرگذشت واقعی امامان شیعه و کارکردهاشان ارزشمند است به همین دلیل باید خواند
با درود

بهمن گفت...

در همین زمینه نوشته پرباری از آقای اکبر کرمی را دیدم که از جمله درباره علت توسل نیروهای سیاسی به این گونه نمادهای دینی مینویسد:

این که جریان های اسلام گرا در ایران تلاش می کنند رفتار خود را به اسلام گره بزنند، نه عجیب است و نه غیرعادی؛ چه، اسلام گرایی در واقع چیزی نیست، مگر بازی کردن در زمین های توسعه نایافته و ناآباد. اسلام گرایی چیزی نیست، مگر میدان دادن به بهره برداری از سرمایه های واقعی و نمادین دینی در پهنه های سیاسی. تا زمانی که این سرمایه ها ته نکشیده اند و تازمانی که جامعه ی ملی اندام های خود را به تمامی نگشوده است، هم انگاره های دینی/سیاسی بی مشتری نخواهند ماند و هم شارلاتان های سیاسی بی کار نمی مانند.
لینک به مقاله " بحران براندازی در حکومت های دینی "
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=66361

ناشناس گفت...

در یک کلام مذهب .... به سرنوشت میلیونها ایرانی ایکاش اصلا این دین و مذهب در آن شنزارهل بوجود نیامده بود بشریت بمراتب راحتتر بود جز گند و کثافت و خرافات چه آورد؟
ب.س. دارا

ناشناس گفت...

سوال؟؟؟؟؟
میخوام برگردیم به ۱۴۰۰ سال پیش؛؛
حمله بقولی سپاه اسلام به فرماندهی عُمَر به ایران
تو خونت ، کنار خانوادت هستی که خبر میرسه که به کشورت حمله شده ، و طبق نظر افراطی مقدسشون، اگه بتونن یه شهر و اشغال کنن،
خواهرت و مادرت و همسرت رو میدزدن و تا آخر عمرشان باید به عنوان کنیز به آنها خدمت کنن
و برادر و پدرت را اگر بدن و دندان سالمی داشته باشد به غلامی و‌بردگی میبرند.
و هر که مخالفت کند سر از تنش جدا میشود البته میگویند به دستور خدا، چیزی شبیه داعش
فکر کن به مردم آذربایجان که مرد هایشان را دسته دسته در زنجیر میکنند و در جلوی چشمان آن ها به همسر و دخترشان تجاوز میکنند و بعد از ارضا شدن، آن مرد هایی که حاضر به غلامی و بردگی نشدند رو گردن میزنند( تاریخ ایران ج ۳ ص ۳۵۹ ش۱۹۰)
به مهربانو های ۱۵ ساله ی خراسانی فکر کن که به فاحشه خانه های شام بردنشان، تا قبل از هر حمله لشکریان خدا برای جهاد، به آن دخترک ها تجاوز کنند برای گرفتن روحیه ( تاریخ طبری ، ج ۴ ، ش ۲۴ ص ۱۴)
فکر کن اگر شهر را بگیرند و اسیر شوی، اربابت مشغول مالیدن دختر ۹ ساله ایست که معلوم نیست از کدام جهاد فی سبیل الله به پاداش گرفته، و تو باید به اندازه ده گاو کار کنی، بار بیاوری و ببری وگرنه شلاق میخوری و صد البته آن دنیا به جهنم میروی چون طبق تأثیرشان از قرآن کنیز و غلام باید مطیع اربابشان باشند، و وقتی شهوت اربابت بالا زد، دختران برده را میبرن که با او نکاح کندو تو صدای ناله های انها را میشنوی....
در زیر بدن یک عرب که از صحابه است....‌
و اون صحابه حتما به بهشت میرود چون جهاد در راه خدا کرده!!!
و خبرهایی میشنوی از اینکه هم وطنت یعنی بابک خرمدین و هفتاد یارش را مسلمین در راه خدا زنده زنده سوزاندند.
یا میشنوی سفید رود را که به خاطر قطع گردن هزاران هم وطنت به رنگ قرمز درامده
( تاریخ ۶۳۰۰ ساله ایران؛ رابرتن.ون ص ۲۵۰ /// تاریخ طبری ج۴ ص ۳۱۰ )
حال ۲ سوالم را میپرسم؛
یک :
اگر ۱۴۰۰ سال پیش وجود داشتی، به جنگ این وحشی ها میرفتی؟
دو :
اگر تو از شهیدان یا اسیران در راه دفاع از وطن در مقابل حمله مسلمانان بودی؛
آیا باور میکردی ۱۴۰۰ سال بعد یک عده بگویند، ایرانیان با آغوش باز اسلام را پذیرفتند؟؟!
باز هم میتونی خودت را گول بزنی؟؟
وما همچنان زنجیرهامان را می پرستیم.
صدا و سیمای ایران بار دیگر هویت ضد ایرانی خود را نشان داد!!!
همیشه در فیلم ها و سریالهای ساخت ایران علی و احمد و صفر و مصطفی و مجتبی و ....چهره ای آرام ,ظاهری موجه , رفتاری کاملا انسانی و نقش مثبت دارند و در عوض نقش منفی داستان به هوشنگ و هرمز و آرش و اشکان و پژمان با چهره ای پلید و ظاهری ناهنجار و رفتاری غیر انسانی محول می گردد!!!
میلیاردها تومان خرج ساخت سریال هایی مانند مختار نامه و ...میشود و فرزندانمان تعداد زنان حرمسرای مختار را میدانند در حالی که نامی از دلاور مردانی چون کوروش و داریوش و بابک و مازیار و آریو برزن و سورنا نشنیده اند !!!
کشت و کشتار و گرسنگی و خیابان خوابی مردم ایران سانسور میشود و مسکوت می ماند اما اگر همین وضعیت در لبنان و فلسطین و عراق و سوریه رخ دهد در بوق و کرنای صدا و سیمای ایران به گوش فلک میرسد !!!
امروز در کمال تاسف و ناباوری با دیدن میزگردی باحضور مجری و کارشناس مذهبی در شبکه جام جم ایران انگشت حیرت به دندان گزیدم و قلبم از این ستیز آشکار به درد آمد!
پرسش مجری:حضور دو فرشته نکیر و منکر چه زمانی خواهد بود و اساسا چه سؤالاتی پرسیده میشود؟!
پاسخ کارشناس(!!!!!!)(که البته مستقیما با پرسش مرتبط بود!!! ):ابتدا توضیح بدم در بهشت زبان تکلم عربی ست یعنی حتی اگر غیر عرب هم وارد بهشت بشود باید عربی صحبت کند!و زبان تکلم در جهنم، عجم است!!!
در این لحظه مجری محترم با شادی دو دستش را به هم سایید و فرمود:آخ جون من عربی بلدم!!!
خدا قوت دلاور مردان عرصه فرهنگ!!! نانتان حلالتان! فرهنگ و اصالت و ریشه و زبان مادری را به چند فروختید؟!میز و مقام و منصب را گران نخریدید؟!
هر چند دیریست در کشور من نام را به نان فروختن رسم بزرگان شده است!!!
خدایا شنیده ام بهشتت را با شیر و شراب و حوری تبلیغ میکنی و در ازایش خون طلب میکنی اما نمی دانستم منوی بهشتت عربی ست و اگر عربی ندانم از شیر و شراب و حوری خبری نیست!!!
.توروخدا یه کم فکرررررر!!
فقط یه کم!!!
HAMID

ناشناس گفت...

loans for bad credit guaranteed payday loans bad credit online loans bad credit [url=http://directlending.cars]payday loan providers[/url]

ناشناس گفت...

100 approval loans title loans loans for bad credit [url=http://directlending.cars]bad credit payday loans[/url]