دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۷ مهر ۵, پنجشنبه

خدای من!(خدا و انسان) اسماعیل وفا یغمائی. غزل

مى خروشم من و در خويش فرو مى ريزم
مى درخشم تن و مستانه فرا مى خيزم
ميستانم ز خود آن را كه مرا هست ضرور
وآنچه را هست به خود باز فرو مى بيزم
ز ازلها گذرم تا به ابدهاى دگر
بى درنگى، كه من آن پويش خيزاخيزم
ازلى نيست ! كه در من ازل آمد به طلوع
ابدى نيست! كه من نقش ابد مى ريزم
هست در هستى من زنده و محصور جهان
بى حصارم كه من از هستى خود لبريزم
نيست جائى كه زمن نيست سراسر لبريز
زعدم قصه مگو چونكه عدم هم نيزم!
مطلقم! مطلق مطلق! ولى اندر دل تو


من همان زمزمه ى كوچك و بس نا چيزم
كه به غفلتكده ى عمر چو شبنم گاهى
گوشوارى شده بر گوش تو مى آو يزم
گر نبود آنكه به دلهاى شما، كان دل من
معرفت را به هراسى ابدى آميزم
مى سرودم كه زمان جوهره اى جاويدست
كه در آن گاه بهاران و گهى پائيزم
كيميائى است، در آن، چرخ زنان، رقص كنان
اين منم انكه مقامات وجود انگيزم
شيخنا! دايره ى مذهب ما را بنگر
تا بدانى كه چرا از تو بود پرهيزم ــ
تا بدانى كه چرا مسجد ما ميكده هاست
كه در آنجا زخدايت به خدا بگريزم
عنكبوتى است خداى تو به سقف آويزان
حاش لله! كه به او از سر جهل آويزم
آنسوىوادى ايمان ملكوتى است زكفر
كه در آن حلقه ى زلف صنمى خونريزم
مى كشد خوش خوشكم تا به خدائى كه به او
مى كنم تكيه ومى افتم و بر مى خيزم

به خدائى كه به صبح ازل آدم را داد
رخصت عشق ،(وفا) تا گه رستاخيزم
مى كنم توبه و تا نرگس مستش ساقى ست
بر در ميكده صد بار دگر مى ليزم

هیچ نظری موجود نیست: