دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۱ شهریور ۱۳, یکشنبه

میعادی دیگر با بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران پس از پنجاه و هفت سال قسمت اول و دوم. و سوم اسماعیل وفا یغمائی

۱۷ نظر:

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۱۴ شهریور ۱۳۹۷/ ۵ سپتامبر دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس

براى من برترين خوانندگان ايران ازآغازتاامروز"پروين"ه. چندتايى بيشترنخوندولى تک تک ش بى همتا.غوغاى ستارگان.تنهاکسى که حتاپيش ازفروغ آهنگ عاشقانه اى اززبان يک زن خوند،بيان يکراست عشق يه رقاصه/فاحشه به جاهل محل !

.... دروغ ازمن نشنو،به على[قسم]ميخامت
منم که بوده ام عمرى،واسه ت ول معطل
ميون جاهلا امروز،تويى اول هيکل
..... خود من چاکرتم،مخلصت م
اگه خوبم ياکه بدم،همينم که هستم

يه آهنگ ديگه اى داره که ارزش ژرف روان شناسى جامعه ماروداره.همونى که شما ميگيد "مدارجاذبه".بى همتاست،بى همتاست.

عشق من برترازانديشه ى خود
درخيال ازتوبتى ساخته ام
داده ام پيکرزيباى ترا
آنچنان جلوه که نشناخته ام
چون دريا توفان زا دوچشم ت آفريدم
سيه نقشى ازشب ها به گيسويت کشيدم
به لب هاى تو نقشى برترازافسانه دادم
زمينامستى ازگل رنگ وبوبرآن نهادم
... پى آن نقش آرزو،بت خودراستوده ام....
....
اين خيلى زيباست که روح تخيل ملت مابالاست.داستانهاى بزرگ و تخيلى بيشترايرانى ست.واژه ى fairy tales درانگليسى وféeدرفرانسه ازريشه ى"پرى"فارسى ست.دوسه ساله که بودم مادرم به م مى گفت "تواين بالش ت پُرازپرى يه.وازش کنى درميرن.اگه گوش کنى مى شنفى که نرم نرم تو گوشِت آواز ميخونن !" يادم نمياد که بيشترازيه دقيقه براى خرخرکردن وقت گذاشته باشم،هرگزهم نفهميدم کابوس چيه.

تخيل خيلى خوبه.بايد نيگرش داشت. تنهابايدنقدوواقع بينى دکارتى رو چاشنى ش کرد.

ناشناس گفت...

اقای یغمایی

 مطالب میعاد جنابعالی با بنیانگذاران جالب و درخور تامل و شجاعت بود اما منصفانه نبود . چرا ؟ برای اینکه از روی دهه ۵۰ چشم بسته و با سکوت پریدید ! دهه ای که اتفاقا اوج تحولات ایده الوژیک به رهبرب شهرام و بهرامه که بقدری جلو رفتن که از زاویه فلسفی با نقد نبوت و وحی با اسلام مرزبندی کردند و راست سنتی جامعه و اخوندها را بهمراه اپورتونیستهای راست سازمان را عصبانی کرده و به لجن پراکنی کشاندند . ضمنا انها در این تحولات در تحلیل ضربه شهریور۵۰ ایده آلیسم حنیف نژادرا نیز نقد کردند . بله کسانی با اسلام مرزبندی کردند و ایده الیسم حنیف نژادرا نقد کردن که خودشان در محور عملیات مسلحانه بودند یعنی تو اطاق دربسته به نفی اسلام و نقد حنیف نژاد نرسبدند بلکه در کوران و اوج و در راس مبارزه مسلحانه به چنین دستاوردهایی رسیدند . سرانجام شهرام توسط راست سنتی - اخوندها تیرباران شد .

متاسفانه کوردلان و شب پرستان و شبه روشنفکران ! وقتی دنبال ثبت وقایع میروند این قسمت از تاریخ سازمان را خاک میپاشند چون بیمار هستند و نیاز به معالجه دارن اما از جنابعالی که معتقدم اهل انصاف هستید و از مرض و غرض عبور کرده اید چرا از تحولات مترقی و ضد اسلامی دهه ۵۰ با سکوت عبور میکنید ؟

خاکزاد ( مجاهد سابق)

ناشناس گفت...

بواسطه همین مرزبندی بود که شهرام در بیانیه اعلام مواضع ایده الوژیک رسما خطر راست سنتی را اشاره مینماید و حتی بطور مشخص به نام طیف فدائیان اسلام ویا موتلفه اشاره میکند و در نوار صوتی که با حمید اشرف دارد واضحا به تشکیل ضرورت جبهه واحد اشاره دارد . دوستان خارج از حب و بغض و غرض و مرض نوار ها را گوش کنند .

ناشناس گفت...

محاله تو این مملکت با اندبشه اسلامی ولو دموکراتیک ... ولو برامده از مبارزه خونین با آخوند ... ولو با کت و شلوار و کراوات بتونید بر اخوند پیروز بشوید . چرا ؟ برای اینکه ته خط در همان اندیشه ای غرق هستید که تاریخا اخوند شمارا در ان اندیشه غرق کرده است . از شیخ کلینی تا باقر مجلسی و شیخ فضل اله تا خمینی تا کوفت و زهرمار یکی است .

ازادی و عدالت هیچ جایی در هیچ نوع اسلامی ندارد . حرف مفت است ، خیال باطل است ، اتوپی است . اشلام دین برده داری است و خود صراحتا بدان اشاره کرده است .

اخه یکی به من بگه در دین برده داری ازادی و عدالت چطوری تعریف میشه !  بابا این میخ طویله رو از خاک بکشید بیرون خودتونو اول ازاد کنید بعد ازادی بسوی شما پرواز خواهد کرد . اما اخوند تاریخا نگذاشته و نخواهد گذاشت . اون میخ طویله ضمانتنامه حیات اوست .



خاکزاد

ناشناس گفت...

اقای همنشین در نقد شهرام میگه عملیات بزرگ برای بستن دهان منتقدین ! خوب مگه بقیه عملیات را برای چه انجام میدهند ؟ اولا برای ارمانخواهی دوما برای گچ گرفتن دهان منتقدین دهان گشاد . مگه الان انهایی که ناجوانمردانه در معرض اتهام بریدگان واقعی قرارمیگیرند چکار میکنند ؟ با رژیم مرزبندی میکنن تا دهان منتقدین ( به نظر من بریدگان واقعی ) گچ گرفته بشه و بسته بشه دیگه . اقای همنشین ایا در اندازه ای هست که بخواد شهرام را نقد کنه ؟ یعنی ایا در اندازه ای هست که بخواد فردی را نقد کنه که ۴۴ ستل پیش با اسلام مرزبندی کرد و رهبری چریکی ترین سازملن را عهده دارشد و عملیات بزرگ انجام داد و خاری بود در چشم راست سنتی ، بازار و برخی قدرت طلبهای مذهبی مجاهد ؟ اصلا ایشون در اندازه هست ؟ وگرنه تحلیل غیر متصفانه و لجن پراکنی را همیشه و همه کس میتونه انجام بده .

خاکزاد

ناشناس گفت...

اقای همنشین حتما کارهای جالبی به لحاظ تاریخی و تئوریکی انجلم داده و دستش درد نکنه ولی ایا در اندازه ای هست که به خودش اجازه قضاوت به مسائل درونی دهه ۵۰ سازمان مجاهدینو بده ؟  انهم طرح غیر متصفانه ترین مطالب مملو از کینه و غرض و مرض نسبت به بهرام و شهرام که در دهه ۵۰ کل عملیات سیاسی - نظامی مجاهدین رو شاخ این دونفر میچرخیده . همنشین هنوز در مدار اقای رجوی فرصت طلب گیر هست و هنوز یک پایش در اسلام سیاسی گیر هست . هنوز از علی و محمد خطبه و ایه میخونه . تورا به شرافتتون از قضاوت الوده دست بردارید .

خاکزاد

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۱۴ شهریور ۱۳۹۷/ ۵ سپتامبر دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس

مدارجاذبه / تخيل / واقع بينى

براى من برترين خوانندگان ايران ازآغازتاامروز"پروين"ه. چندتايى بيشترنخوندولى تک تک ش بى همتا.غوغاى ستارگان.تنهاکسى که حتاپيش ازفروغ آهنگ عاشقانه اى اززبان يک زن خوند،بيان يکراست عشق يه رقاصه/فاحشه به جاهل محل !
.... دروغ ازمن نشنو،به على[قسم]ميخامت
منم که بوده ام عمرى،واسه ت ول معطل
ميون جاهلا امروز،تويى اول هيکل
..... خود من چاکرتم،مخلصت م
اگه خوبم ياکه بدم،همينم که هستم
يه آهنگ ديگه اى داره که ارزش ژرف روان شناسى جامعه ماروداره.همونى که شما ميگيد "مدارجاذبه".بى همتاست،بى همتاست.

عشق من برترازانديشه ى خود
درخيال ازتوبتى ساخته ام
داده ام پيکرزيباى ترا
آنچنان جلوه که نشناخته ام
چون دريا توفان زا دوچشم ت آفريدم
سيه نقشى ازشب ها به گيسويت کشيدم
به لب هاى تو نقشى برترازافسانه دادم
زمينامستى ازگل رنگ وبوبرآن نهادم
... پى آن نقش آرزو،بت خودراستوده ام....
....
اين خيلى زيباست که روح تخيل ملت مابالاست.داستانهاى بزرگ و تخيلى بيشترايرانى ست.واژه ى fairy tales درانگليسى وféeدرفرانسه ازريشه ى"پرى"فارسى ست.دوسه ساله که بودم مادرم به م مى گفت "تواين بالش ت پُرازپرى يه.وازش کنى درميرن.اگه گوش کنى مى شنفى که نرم نرم تو گوشِت آواز ميخونن !" يادم نمياد که بيشترازيه دقيقه براى خرخرکردن وقت گذاشته باشم،هرگزهم نفهميدم کابوس چيه.

تخيل خيلى خوبه.بايد نيگرش داشت. تنهابايدنقدوواقع بينى دکارتى رو چاشنى ش کرد.

فرهاد صالح گفت...

این پاراگراف آخری از مقاله بشارت آینده بقلم محسن سیاه کلاه وب سایت مجاهدین. در مورد نقش خانم رجوی در هزاره سوم میلادی و رهبری ایشان بعد از ائمه:

از زمان حضرت محمد تا به امروز، قیمتهای زیاد به پای این آرمان ریخته شده است. از خون حضرت علی و امام حسین- که خون خدا نامیده شده‌اند- گرفته تا ناشناخته‌ترین رزمنده‌ای که به‌نام یگانگی و یگانه پرستی در هر کجای زمین به خاک افتاده است. همه آنها در مقطع کنونی، در یک جهش تاریخی، خودش را در سازمان مجاهدین متبلور یافته است. اکنون، دهه‌ها و سده‌های آینده که هزاره سوم میلادی را شامل می‌شود، از پرتو راهگشای این اندیشه، که در چهره أ”رجوی“ تجلی پیدا کرده، افق نوینی را برای اندیشه و عمل اجتماعی خود می‌یابد. با این تجلی، گشایش و راهگشایی، سدها و موانع تکاملی به کنار زده می‌شوند. اول برای ایران و بعد هر جا که عنصری و خلقی نیازمند، تصمیم می‌گیرد که در مسیر همان عدالت اجتماعی و رهایی و آزادی گامی صادقانه بردارد. این همان بشارت آینده است. پس بر شما هزاران بشارت باد.

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۱۸ شهریور ۱۳۹۷/ ۹ سپتامبر دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس

جناب فرهاد صالح

ثارالله ازدرخت پريد،آش الله سردشد !
خون خدا ؟ خداى چى کشک چى ؟

يه ضرب المثل معروف انگليسى ميگه :
You are striking yourself to the left Ali alley
ترجمه(آبدوغ خيارى) : دارى خودتوبه کوچه على چپ مى زنى !

ماروگرفتى ؟ تصورش برام مشکله که پس از چارده سده تجربه ى تئوريک وچل سال تجربه ى عمليک کسى تااين ميزان دوزاريش جانيفتاده باشه.نيمه ى ترک من ميگه "گَدَه گى فيلّى دير ؟"(مگه مخت قفله).

جناب ناشناس فرهاد صالح، رفيق توحيدى ! از ميونه ى موضوع گرفتى تاکسى نرسه به پايه ها ؟

خودتى وجدوآبائت !

کدوم خدا ؟ کدوم پيغمبر ؟ آرمان چى کشک چى ؟ حسين وعلى مردم ماروقتل عام کردن به همون اندازه که يزيدومعاويه.يگانه پرستى ؟ مگه داعش يگانه پرست نيست ؟ داعش مرتجع جنايتکارازشماجلوتره.روپرچم داعش نوشته "الله،رسول،محمد"ونه"محمدرسول الله".داعشى هافهميدن که سرنارونبايدازسرگشادش زد،تونه !
يکى روبه ده راه نميدادن،سراغ دخترکدخداروميگرفت ! ثابت کن که خدايى هست(هى هى هى)،که پيغمبرى فرستاده(هوهوهو)،تابرسه به رجوى (هاهاها) که شونزده سطح زيراوناست.
ظاهرن دارين کاسه کوزه تونوجمع مى کنين،ميخاين آخرين ذره هاى حباب رو بمکين پيش ازشکستن تُنگ !
بى سواد ! اين "تکامل"ى که تودارى ميگى،برگردان نادرست يه بى سوادى مثه توبوده ازواژه ى evolutionکه به چم"تغيير و تحول"ه.evolution/تحول سمت وسونداره،"تکامل" داره.سمت وسويى درکارنيست،ميخادخوشت بياديانه.توترجمه هاى سالهاى ۴۰-۵۰خورشيدى ازکتابهايى درموردevolutionوتئورى داروين به نادرست وگاه به عمداينevolutionرو"تکامل" برگردان کردن تاباخداواعتقادات مذهبى هم جوردربياد.دروغه.ازتئورى داروين خدابيرون نمياد،خلافش ثابت ميشه.
بقيه ش هم انشاى بى مزه وبى درون مايه ست.
اينم ياد بگير : هفت هشت ده سالى هست که رئيس جمهورهاى دنياديگه ازاون نطق هاووگفتمان/discoursهاى گذشته نمى کنن.نه تنهادوره ى تاريخى ش گذشته،نوشتن ش هم رايانه اى شده ! برنامه هاى discours generatorهست (دانلودى ش هم هست)ازنطق آتشين انقلابى ش بگيرتاملودرام ومتن براى "تورکردن".
اون "پرتواندیشه راهگشاى رجوی"روهم بذادرکوزه آبشوبخور.اين باباازهمون سالهاى پنجاه وسه وپس ازسقوط بهمن توهذيان عاشورابود،براى اعلان جنگ مسلحانه هم استخاره کرد سوره ى هودبودواستخاره"خوب آمد".نتيجه ش هم اين عاشورايى بود که اون ميخاست و به ش هم رسيدبااين تفاوت که اينجا حسين دررفت به حاشيه ى امن و موندقتل عام پشت قتل عام که چون کننده ش رژيم پست فطرت وجنايت کارآخوندى ست،گردى به دامن رجوی نمى نشينه.
رفيق توحيدى ! توکه لالايى بلدى،خودت چندبار مثه اون (بقول گلسرخى)حسين سرورآزدگان شهيد شدى ؟ دوباره ميخاى نفرجمع کنى،بشينى تومقر ساندويچ توسق بزنى وازپشت واکى تاکى بگى "به پيشششششششش"وتاآخرين قطره ى خون مامبارزه کنى؟ مذهبى هاروميفرستيم جلو"شهيد"بشن،مى شينيم عقب اينارژيم روبندازن،بعدماميايم وسط گود و يه داس وچکش هم روپرچم.يه تصفيه ى دومليونى همون هفته ى اول توشلوغ پلوغى که نگن کار مابود.بعدهم کسى نمى مونه که اعتراض کنه.بقيه روهم مى ترسونيم و مى خريم.
ماساده ايم نمى فهميم !
جناب آخوندرجوی برمبناى تفسيرى ازآيه ى "فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ" چنين تعيين فرمودن که بايدسررژيم روزد(الْأَعْنَاقِ/دفترجمهورى اسلامى) وپاسدارهارونيز (سرانگشتان اختناق/بنان).نتيجه ش : سه نسل ايران نابودشد.
-- ايدئولوژى : اسلام ارتجاعى بازرورق کمونيستى : دروغ وکلاشى ضرب در دو
-- استراتژى : آيه ى قرآن / دروغ وکلاشى
-- تصميم گيرى : بااستخاره ويژگى افرادبى اراده ومذبذب : کلاشى

نتيجه : بيله ديگ، بيله چغندر !

اين چرت وپرت ها رو بريزتوسوراخ وسيفون م بکش ! بامن ازايران بگو !

رفيق ! بزن به چاک،"شهادت" خوبه ؟ برو"شهيد"شومام يادبگيريم !
انگارکم توايران گندزدين،ميخاين به دنياهم صادرش کنين ؟ ازقول ماهم به اون رهبرغايب واون مهرتابان بگو :

به روحش رسيد !

امــيدواربــود آدمــى بــه خــيــر کــســان
مــرابــه خــيــرتــوامــيدنــيســت،شــرمــرســان

فرهاد صالح گفت...

حضرت جرجیس عالمزاده

رفیق جون من یواش سر این عصبانی تفنگت رو بگیر اونور خیس نشی. من نه از موضع هواداری و مسلمانی بلکه از روی انتقاد یکی از پاراگرافهای مقالات اخیر مجاهد را کپی کردم که دوستان بخوانند و بفهمند که میزان تخیل و خود بزرگ بینی و ایمان به رهبری دوستان مجاهد تا کجاست که خود را بعد از محمد و علی و حسین گذاشته و پرچمداران عقیدتی هزاره سوم میلادی میبینند. یعنی در هزار سال آینده این تفکر چراغ راهنمای کل مردم جهان خواهد بود. بسی فراتر از افلاطون و ارسطو و مارکس و هایدگر و نیچه و هزار فیلسوف دگر که آمده و رفته و خواهند آمد..

در ضمن شما هم ندیده نشناخته به جد و آباد من توهین نکن. میدونم اوضاع خر تو خره اما شما یابویان دگر چرا تلو تلو میخورید؟

ناشناس گفت...

شیرهای افریقا نعره میکشند و بیشه را میلرزانند اما شیرهای عرصه اپوزوسیون نعره ای ندارند حضوری ندارند در سوراخ موش پنهان هستند و یا مانند جد ایده الوژیک خود در چاهی پنهان ! اما در تصور هوادارانشان شیر هستند و بیدار و هوشیار و البته بیمار در تیمار با رجز های بسیار و بی خاصیت مانند خیار با خود شیفتگی در حد ویار با تاکتیک زیستن در شیار !  شیار باشد کوفت باشد ! بر سیاق مفت باشه کلفت باشه ! ما که جامون امن امنه ، شیر هم که هستیم ، پس بگذار هواداران در سیاهچالهای تنگ و تاریک ارتجاع شهید شوند تا ما بتوانیم در زیر هزاران نوروپروژکتور ودر دریای سوت و کف آلود میهمانان ساندویجی  شعارش را بدهیم و حضش را ببریم و لباس رهبری برای خود بدوزیم و قیام دزدی کنیم ... بگذار وزارت اطلاعات در تهران کف و سوتش را بزند ... مهم نیست چون مهم نتایج سیاسی نیست مهم نیست که ما در خدمت سیاستهای وزارت اطلاعات اخوندی هستیم یا نیستیم بلکه مهم اینست که فردا روی جلد فلان مجله معروف خارجی عکس ما به عنوان رهبر اپوزوسیون چاپ میشود !  و ما حضش را میبریم ! حتی اگر بقدرت نرسیم ولی رهبر بودیم که ! میگی نه ؟ اینم لوموند شماره فلان !

اخه کدام ابلهی میتونه باور کنه که چهارتا چاپلوس بیمقدار که با تکیه بر دلار و دینار صدام و عربستان و غیره دفترو دستک و سالن و بلندگو و میهمانی برای خودشون و انهم تو اروپا دست و پا کردن با رنج و زجر میلیونها احاد ملت عجین هستند ؟ رهبری که نمیتونه به میهمانان  وی ای پی نشین خودش نزدیک بشه و ده تا محافظ دورش میچرخن چگونه میتونه رهبر باشه ؟ بقول معروف وقتی تو تشکیلات خودت پایگاه مردمی نداری چگونه میتونی تو یک ملت پایگاه داشته باشی ؟ یادمه بازرگان در مقابله با بهشتی میگفت من از میدان بهارستان تا میدان جمهوری پیاده میرم و شماهم پیاده بیا ... ببینیم کداممون سالم میرسیم ته خط ؟!  الانم من به این زنک دلقک چاپلوس بادمجون دورقاب چین پرورش ده ! میگم  رهبری ملت ایران پیشکشت ! تو همون سالن دربسته بدون محافظ برو قاطی میهمانان ! اگه تونستی حتما من در خدمتم  ! ولی اگه نتونستی لطفا گوه زیادی نخور و بذار بقیه کارشونو بکنن و وقتی رژیم افتاد بیا بازم در خدمتیم ...



مجاهدی که از مفهوم ارتجاعی مجاهد برید ( مجاهد سابق)

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۲۱ شهریور ۱۳۹۷/ ۱۳ سپتامبر دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس

جناب فرهاد صالح !

همچنان که ممممهرتاتاتابان فففففرممممموده اند "از زمان حضرت محمد تا به امروز، قیمتهای زیاد به پای این آرمان ریخته شده است".

ازجمله ى اين خون هاى ريخته شده صدها هزار زن و مرد وکودک هم ميهن مابودن که به دست قداره بندان اسلام لت وپارشدن.واى به حال ما که پس از ائمه وقداره بندهاش کار قراره بيفته دست "ايشان". قربان شما به روحش رسيد.رجوى بااستخاره جنگ مسلحانه راه انداخت."ايشان" روش هاى مدرن بکار خواهندبست : شيرياخط ويا...سرازمن وخرازهمه پشـــک !
خمينى با عمامه و ريش سفيد و تصوير"پدر"،پــــدر مارو درآورد...
مهرتاوان هم با لچک و تصوير مادربزرگ مادر ماراخواهد گا....د

کــــه مــــال بــــد بــــيــــخ ريــــش صــــاحــــابــــش !
کــــه مــــال بــــد بــــيــــخ ريــــش صــــاحــــابــــش !

ناشناس گفت...

اقای فرهاد خان صالح

راستش منم که مطلب شمارا خواندم فک کردم مورد تاییدته !

مقصر شمایی ... اخه یه توضیحی ؟ یه چیزی ؟

خاکزاد ( مجاهد سابق)

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۲۳ شهریور ۱۳۹۷/ ۱۴ سپتامبر دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس

جناب فرهاد صالح،

فکرخيس شدن من نباش، دنده م پهنه. من اگه هفت ميلياردونيم جمعيت زمين روم ادرارکنن،براى ايران توش خلاف جريان شنا مى کنم.غصه ى منو نخور،اما ... يه باراين دوخط کامنت خودت روبخون :
****************
ناشناس فرهاد صالح گفت...

این پاراگراف آخری از مقاله بشارت آینده بقلم محسن سیاه کلاه وب سایت مجاهدین. در مورد نقش خانم رجوی در هزاره سوم میلادی و رهبری ایشان بعد از ائمه:

****************

به يه کس بى طرف هم نشون بده نظرش روبپرس.خوش به سعادت اونايى که علم غيب دارن ياضريب هوشى شون بالاى سدوهشتاده.فکرماروهم بکن.من کوچکترين اشاره اى که نشان دهنده ى هوادارنبودنت از "خانم رجوى"باشه رونمى بينم.
رژيم توسراشيبى ازهم پاشيدنه وسه گروه هستن که اوناتلوتلو ميخورن : ارتجاع غالب (رژيم)،ارتجاع مغلوب(دارودسته ى رجوى)وتجزيه طلب ها.بااينکه باهم سرقدرت دعوادارن،نفع مشترک هم دارن : قدرت بدست مردم نيفته ! تا بخاهى هم پول دارن،رژيم از جيب ملت بيچاره،دارودسته ى رجوى وتجزيه طلب هاهم باپولهاى يامفت مفتى هاى مفت خورحرف مفت بزن عربستان واون محمدبن سلمان فارسى.شيوه ى کارشون هم تفرقه اندازى وبدست گرفتن فضابويژه فضاى مجازى ست.

------ نبايد بذاريم فضاى مجازى بيفته دست اين ها ------

ميگى که قصدت انتقادوآگاهى رسانى بوده،زنده باشى.به دونکته توجه نمى کنى :

۱ / همه ى مردم اين درک ژرف روندارن که ريزه کارى هايى رو ببينن که نيازبه ذرّه بين(ودراين موردخاص ميکروسکوپ)داره.

۲ / "ناظربيرونى"که گزارشگر جريانات براى مرکزهاى تصميم گيرى ست.تحليل ى درکارنيست ودربيشينه ى مواردازحدآمارگيرى ازنوع سنجش افکاريا يه نگاه سطحى جلوتر نمى ره.اون جاهاهم کسانى که زمينه ى اين تصميم گيرى هاروآماده مى کنن،نه نابغه اندنه متخصص،آمارگيرى مى کنن ونظرکى هم ميدن.چيزى ست در سطح تصميم گيرى براى سرمايه گذارى.مثه لوله نيست که فشارتودوسرش يکى باشه.مثه قيفه.يعنى اينکه براى ما"ايران"يعنى "همه چيز"،براى اونا"موردى ست بين پونسدتاى ديگه" ! تودوران سقوط بهمن هم همين شد."نگاه بيرونى" نشان داد(دروغ هم نبود)که مردم پشت خمينى وطرفدارسرنگونى رژيم شاه ن.اوناهم پشت شاه رو خالى کردن.به همين سادگى ! پاره اى ازاين تصميم گيرى هابه نظرمسخره مياد.باورکردنى نيست ولى برخى ازرئيس جمهورهابراى کارهاشون ازمنجم ورمال نظر ميخان.اين هم ازفيگارو دراين باب:
http://madame.lefigaro.fr/societe/quand-les-voyants-coachent-la-fashion-sphere-et-le-gotha-220615-97116
ازکسانى که دنبال اين رمال هابودن يکى ريگان بوده،يکى ميتران.وقتى که ليونل ژوسپن نماينده ى حزب سوسياليست درسال دوهزار و دو خاست خودش رونامزدرياست جمهورى کنه،مشاورين ش اين تاريخ روبراى آغازانتخابات تعيين کردن : بيست فوريه دوهزارودو: 20/02/2002 که ازهردوطرف يه جورخونده ميشه ! (به اين ميگن palindrome).تنهااحمدى نژادنيست ! ژوسپن که خرافاتى نبودولى"دوروبرى ها"ازاين شيرين کارى ها مى کنن.
http://www.jcgruau.phpnet.org/index.php/fr/cetait-le-laval/evenements/338-le-20-fevrier-2002-une-date-palindromique

پس وقتى خودت هم ميگى"اوضاع خرتوخره"بدترش نکن.خودت روازاين "قلم کش"هاى رجوى متمايزکن،با يه جمله،يه صفت،قيد،يه کنايه، چيزى که فورى مشخص بشه وهم ما زودبگيريم هم "ناظربيرونى" نگه "مردم ايران تو شبکه هاى اجتماعى و فضاى مجازى پشت رجوى ودارودسته ش اند".ازچندروزپيش ويدئويى بالاى همين سايت گذاشتن که همه ميان رک وشفاف ميگن "جمهورى اسلامى انتخاب من نيست".اين در تصميم گيرى هابسيارتعيين کننده ست.

پس هم ميهن،توصيه ى من اينه/خاهى بکن خاهى نکن/ :
روشن وبى پيرايه و بى استعاره بگو تادرجاازهمون خط اول همه بفهمن تاتوآماربيفتى توستون درست وحسابى وبتونى سرتصميم گيرى هاروبکشى بسوى آينده اى روشن براى ايران

يابوجانورى ست پرکار.تواين ديارغربت نه دستم روپيش کسى درازکردم نه سرم رو پيش کسى خم.توبيست وسه حرفه ى مختلف ازکارگرساده تا کارشناس ارشد"پرکارى"کردم باسربلندى.ولى من که نصفم ترکه نصفم فارس وسد در سد ايرانى،مثه اون بزرگ مرد تبريزى،ستارخان،افتخار مى کنم اگه"سگ پاسبان ملت" باشم.

فرهاد صالح گفت...

برای مسعود عالمزاده و قابل توجه ایران پرستانی که برای سعادت و سربلندی ایران در مقابل و در خلاف جهت چهار میلیارد لیتر ادرار یک تنه شنا میکنند اما از بکار بردن چهار کلام فارسی عاجزند. به چند نمونه از ترهات ایشان توجه فرمایید(از نظر ایشان در بالا):

تا بخاهى هم پول دارن ((بخواهی نه بخاهی))
تحليل ى درکارنيست ودربيشينه ى مواردازحدآمارگيرى ازنوع سنجش افکاريا يه نگاه سطحى جلوتر نمى ره ((پیداکن پرتغال فروش را))
براى ما"ايران"يعنى "همه چيز"،براى اونا"موردى ست بين پونسدتاى ديگه" ((پانصد تای دیگه نه پونسد تای))
ليونل ژوسپن نماينده ى حزب سوسياليست درسال دوهزار و دو خاست خودش رونامزدرياست جمهورى کنه ((خواست نه خاست))
توصيه ى من اينه/خاهى بکن خاهى نکن ((خواهی نه خاهی))
من که نصفم ترکه نصفم فارس وسد در سد ايرانى (( صد در صد نه سد در سد))

هیچ عنصر سیاسی نیست که فارسی رو با این املا و انشاء بنویسه. صاحبان این سبک و این حد سواد لمپن هایی هستند که فقط در آخورهای آخوند ساخته و وزارتی پرداخته پرورش میابند. عجب, این هم نشانی از سقوط تمامی ارزشها. واقعا که این یک فاجعه است.

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۲۷ شهریور ۱۳۹۷/ ۱۹ سپتامبر دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس

جناب ناشناس فرهاد صالح

الحق والانصاف که دارودسته ى اون رهبردريوزه ى غايب از اين بهتر نميشه.
بيسواد ! چرا به درونمايه خرده نگرفتى ؟ چون درسته وسوادش م ندارى. ميزنى به "شکل".هدف خودنمايى نبودوگرنه "ازگوهردامنى فروريزد/گرآستنى زطبع بفشانم"."آستن" شکل قديمى آستين ه.
توکه اينهمه ادعات ميشه : ميوه ى خوراکى رو مى نويسن پرتقال با قاف، پرتغال هم کشورپرتغاله.((پرتقال ونه پرتغال))
"هیچ عنصر سیاسی نیست که فارسی رو با این املا و انشاء بنویسه" سه غلط:
((را ونه رو))
((املاء ونه املا))
((بنویسد ونه بنویسه))

خودمونيم،ليچار مى بندى،ولى به سبک "مــــن" مى نويسى !

قصد مقايسه نيست ولى پيکاسو که سبک کوبيستى رو درآروردبهترين پرتره هارومى کشيد.ازسر بى عرضگى نبود.

اين جورى مى نويسم چون بايد اينجورى نوشت.
ازسر بى سوادى نيست،سبک کسى يه که مى فهمه چيکار ميکنه.خط رژيم نمى تونه باشه.هرگونه "هنجارشکنى"شروع مرگ رژيم آخوندى ست.
اين ازعجز نيست از توانه.تااون رهبرتون ازحسادت بترکه.
پس گوش کن تاگوشات سوت بکشه.من توچارسالگى روزنامه ى کيهان ميخوندم.پنج سالگى تو مدرسه وشاگرداول،هفده سالگى بادوتاقبولى توکنکورنفرچارم دانشکده وتوبيست ويک سالگى تويه مرکزپژوهشى توتهران.اگه خاستى واسه ت مقاله مى نويسم درباره ى تغييرخط چينى تاببينى که مائو چه گندى به زبان چينى زد.
ميخادخوشت بياد ميخادخوشت نياد.توسطحى هستم که بتونم نظربدم،سبک خودمم داشته باشم.سبکى که فردى هم نيست وداره همه گير ميشه.

"هیچ عنصر سیاسی نیست که فارسی رو با این املا و انشاء بنویسه"
*** چرا ! هست. "مــــن" !
"صاحبان این سبک و این حد سواد لمپن هایی هستند که..."
*** "مــــن" دارم دکترامو ميگيرم،اينجاجمبورى دموکراتيک واسلامى نيست

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۲۷ شهریور ۱۳۹۷/ ۱۹ سپتامبر دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس

جناب ناشناس فرهاد صالح

حالا بياتوسطح تئوريک.
فارسى که ميراث مشترک ماست،دچارنوعى"شيزوفرنى"ست.زبان دربار (بقول صمدبهرنگى"نثرکثيف ادارى")وزبان مردم.دراين"دو"زبان صرف فعل،واژگان،قيدوحرف ربط باهم کاملن متفاوته.

اگه بخان يه متن گفتارى روچاپ کنن،کم بيش برگردان ميشه.کسى ميگه"توزمان انقلاب مردم ريختن توخيابونا" مي نويسن "درزمان انقلاب مردم درخيابانهاريختند"."نون" زبون لاتيه بايد گفت"نان"!نه!معيارزبان"مـردم"اندونه دستوراز"بالا"که ما بى خيالشيم.ترانه عاشقانه،باباکرم(دوسِت دارم)،فيلم،رمان،لالايى(لاى لاى لاى لاى گل لاله/پلنگ درکوه چه مى ناله--ونه مى نالد--)،سرِکلاس درس،تو توفيق(آمش حسن خرتوبرون/چيکاردارى به نرخ نون)،..اينابه اين فارسى دومه نه اون اولى.

اين ميگه : ميروم،ميروى،ميرود،ميرويم،ميرويد،ميروند
اون ميگه : ميرم،ميرى،ميره،ميريم،ميرين،ميرن

بحث برسرلهجه هاى محلى/زبان عاميانهfamily/زبان عاميانه ى پايين شهرى slang/argot نيست.اززبان رسمى ميگم.استانداردزبان فارسى دوتاست يکى توسبزى فروشى يکى پشت راديو.تواروپااينجورنيست.سخنگوى کاخ اليزه وبوکينگهام--دقيقن--باهمون گرامرى بيانيه شونوميخونن که سبزى فروش.واژه هاکمى اتوکشيده تره،ولى دستورزبان همونه.
سعى کن به کسى فارسى يادبدى تابفهمى.
همه جاگه گاه بادرنظرگرفتن زمانه شکل نوشتارى رو تغيير ميدن.ديکته ى فرانسه خفه کننده ست.توهمين سى سال گذشته چندبارتغييرش دادن.مثلن accent circonflexeروحذف کردن.huîtreروميشه نوشتhuitre.آلمان هاهم کردن.ايتاليايى۲۱حرف داره.همون جورى که خونده ميشه نوشته ميشه وهمون جورى که نوشته ميشه خونده ميشه.چراما نکنيم؟صبرکنيم تارژيم سرنگون بشه،رهبرکبيراستخاره کنه،اگه خوب آمدبه دستور"بالا"اونجورى بنويسيم وبخونيم که بااصول توحيدکمونيستى منطبق باشه ؟ ولمان !
واژه ىalgorithmeهمه جاازنام "خوارزمى"مياد(Khwarizmi).دراون زمان شکل گويشى"واو"لازم داشته ونه امروز.ميشه حذفش کرد.موارداشتباهquiproquoهم نادره(خان/خوان).
اون تئوريک،اين هم شيوه ى عمليک!(واژه اى که به طنز"مــن" درست کردم)"مــن":
- بکاربردن کمترين واژه ى عربى يا ديگرى.
- بکارگيرى واژه هاى زبانهاى ايرانى (کردى/گيلکى/خراسانى/ و...).مثلن براى واژه ى phallocratieباکنايه ى منفى،که ازريشه ى phalusبه چم آلت تناسلى برخاسته ودرکل به چم حاکميت "نر"هاست،/مردسالارى/ گويا نيست.ميشه ازواژه ى خراسانى"چُر"بهره گرفت وگفت/چُرسالارى/.آقاى رضاروحانى مى گفت که درشمال براى سوت زدن سه تافعل دارن.اين چنين گنجينه اى داريم.
- شکل نوشتارى وگفتارى بايد يکى بشه.جشن سده روداريم.چرافارسى روعربى بنوييم ؟