دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۷ دی ۱۶, یکشنبه

یاداشتی دوستانه برای سه یاداشت دشمنانه . اسماعیل وفا یغمائی

  الف :نخست سال نو میلادی را به سه مخالف و منتقد و کوبنده خود ،صمیمانه خجسته باد میگویم و برای آنها سالی سرشار سلامت و شادی وشعور و نواندیشی ارزو میکنم و اما بعد
ب:دوستی میلی فرستاده بود و اینکه «نیکان و پاکان» در سه مقاله در «همبستگی»مرا کوبیده اند.در این لینکها بخوانید
بهترین بابای دنیا
آهای ای رنه دکارت
بدرقه ای شکوهمند و زوزه های لاشخور مرثیه خوان
نگاهی انداختم. دو مقاله در مشایعت محمد سیدی کاشانی بود که محض رضای «نایب الامام» در این دو نوشتار نفرین لگد الودی هم نصیب من شده بود و سومی عسلپراکنی رفیق سابقی بود که با آن لبخند فنا ناپذیر بر لبانش داغ بر دل «ژوکوند» گذاشته، ماشالله تعالی زنبور عسل در پیش شهد افشانیهای او لنگ میاندازد و شدت شیرینی مقالاتش موجب دیابت شماره یک میشود.

ایشان نگران دفاع فقیر از سلطنت طلبی است و اینکه من از اقای رضا پهلوی دفاع میکنم!.

ج:نخست تاکید میکنم که از این حمله تازه توسط سه تفنگدار پر نفس که یکنفرشان را نمی شناسم حیرت کردم! چراکه فکر میکنم و خودشان هم میدانند که:


من مدتهاست علاقه ای به نقد و حمله به اینها مگر اشاراتی در عرصه تاریخ و تحلیل اسلام «و فواید این مکتب حتما آسمانی و شریف و ابدی» که بیوگرافی تاریخی اش مشخص است و چهلسال است مملکت ما را گلباران کرده و در طول هزار و چهارصد سال از سال بیست و یک هجری تا ظهور داعش و القاعده و حزب الله و طالبان و بوکو حرام و خمینی و خامنه ای نشان داده که چه گوهر بیهمتائی است ندارم. دلیلش هم روشن است.

نخست این که اعتراف میکنم برای من درگیری با کسانی که با انها سالها زیسته ام برخلاف آنها که راحت با دوستان سابق در میافتند و هرچه از ذهنشان بر زبانشان میتراود میگویند، آزار دهنده است،

دیگر اینکه احساس میکنم چالش با اینها اتلاف وقت است اینها برای من وزنی ندارندو اعتقاد من این است که باید با ریشه اصلی و پایه های اصلی یعنی خامنه ای دژخیم و مکتب و مرامش که ملتی را به بدبختی و رنج و نکبت کشانده در افتاد بقیه از اصولگرا و اصلاح طلب و جناحهای رنگارنگ دیگر کسانی که میخواهند در و دیوار این مکتب را رنگ کنند یا لباسی نو بر تن پروردگارش که اصولگراترین و غیر قابل تحملترین پروردگار تاریخ بشرست بپوشانند، زوائد و شاخه های فرعی اصل مکتب هستند.

من واقعا اعتقاد دارم به سنت ولتر و اسپینوزا و رازی ومیرزا اقا خان کرمانی و کسروی و شفا و...باید با اصل در افتاد ونه با فرعیات که واقعا اتلاف وقت است.ا

اینان در نگاه من جماعتی و گروهی هستند که علیرغم هر دلخوریی که از انها داشته باشیم در پایه و مایه جناحی از اسلامگرایان و اسلام دوستانی هستند که به صدق یا جبر روزگار و یا عجز از ادراکی نو، در پایه خدا و پیغمبر و مقدسین و مقدسات و نماز و روزه و سایر چیزهاشان با اخوندها یکی است تحلیل تاریخشان به چاه امام زمان پیوند میخورد و نگاهشان فارغ از از رنگ امیزیها و خون شهید و اشک اسیر به رنگ چشمهای مادر بزرگ من در دویست سال قبل است ، ودر عصر معاصرو در جنگ قدرت مغلوب آخوندها شده اند و بارها بی پناه و مظلومانه کشتار و سلاخی شده اند وپس از چهلسال باید متاسفانه شاهد سالخوردگی وتشییع جنازه های پی در پی انها و دفن انها در غربت باشیم .


به نظر من اینان سالهاست ،درست مثل اکثر اسلامگرایان صاحب ادعا و مکتب،چه غالب وچه مغلوب در دهه دوم قرن بیست و یکم از بحرانهای، فلسفی و ایدئولوژیک،سیاسی،و تشکیلاتی سخت در رنجند و خود بیش از من این را میدانند که در خطی که جهان رو به تغییر میرود و نه در هیاهوی جماعات عظیم مسلمانی که آسمان و زمینشان فیکس و ثابت است، زنگ پایان این مکتب در عرصه چالشهای جدی فکری و دانش و خرد و انسان پرجرئت شناختگر ،در پایان قرن بیست زده شده است، و روز به روز حقایق درونش بهتر و بیشتر اشکار میشود.


از این جهت من اعتقاد دارم جنگ شخصی و فردی با اینها را باید رها کرد و جنگ را در خط اصلی با ملایان حاکم و پایه های تاریخی و ایدئولوژیکشان ادامه داد و به همین دلیل واقعا بازهم از سر احساس وظیفه و نه دشمنکامی توجه بزرگان را به درک این بحران جلب میکنم.


واقعیت زمان ما در رابطه با این مکتب بحران زده و امتحان داده این است که مشکل از کثافتکاریها و جنایات خامنه ای و خمینی، وتلاشهای امثال بازرگان وشریعتی و رجوی و...و مقدسات و مقدسین مدتهاست فراتر رفته است.
تاریخ و واقعیات عصر ما و تجربه ملی در ایران،در پرتو روشنائی و تجربه، به سختی بیضه های مبارک صاحب عله اصلی یعنی پروردگاراین مرام کهن و وارداتی به ایران را چسبیده و در حال پیچاندن است. بجاست معتقدان سر سخت به این تذکر توجه کنند و راه نجات یا رفورمی بجویند و بجای تکیه بر بخش تاریک و جهل و مقدسات پوک و پوچ توده ها به بخش روشن یعنی بیداری نمایندگان و عصبهای تاریخی ملت تکیه کنند وگرنه مطمئن باشید در ادامه کار زیتونه های مبارکه جل و جلاله با تمام قدرتش کنده خواهد شد و کسانی که به آن آویزان شده اند با سر به زمین خواهند خورد، ومعتقدان اضافه بر سایر مشکلات:
از آدمسوزی و توی سر زن زدن و سی چهل تا زن گرفتن و با دختر نه ساله اازدواج کردن و گردن این و آن را زدن و دست آن و این را بریدن و دخالت از فرق سر تا سوراخ ماتحت انسانها با یک خدای بی بیضه و اخته روبرو خواهند شد که کسی برایش تره هم خورد نخواهد کردو با زوال انبوه جاهلان او نیز رنگ خواهد باخت.
این نصحیت خالصانه من است امیدوارم باور بفرمائید و توجه کنید.


د:من احساس میکنم من بعنوان یک فرد بی هیچ قدرت و امکان نیازی به درگیری و چالش با حضرات را ندارم زیرا چیزی به نفع من (مگر به به و چه چه عده ای آدم بیکار) در زندگی من تغییر نمی کند ولی انها نیاز دارند.


بحرانهائی که نام بردم نیاز به این دارد که قلمزنی تنها را که بقول تنگ عسل! دارد دهه نمیدانم چندم از چندمین دهه عمرش را میگذراند و چندی دیگر خواهد مرد مورد حمله و لگد پرانی سیاسی- مکتبی قرار گیرد تا مریدان بدانند این تشکیلات مخالف دارد و دشمن بیرونی!! و لاجرم به آنچه از درون دارد آنها را میتراشد نیندیشند .


ه:تاکید میکنم آنچه در باره من مینویسید برای من پشیزی ارزشی واهمیتی نداردو من چندی دیگر احتمالا بعنوان مجاهد سابق ناصدیق درتابوت گدایان و نه تابوتی پر شکوه( و سخنرانیهای خسته کننده و مزخرفی که سخنورانش هیچ اعتقادی به گفته های خود ندارند)، بی هیچ اعتقادی به الله و اسلام و مقدساتش وبی هیچ چشمداشتی برای جاودانگی و با اعتقاد به هوشی بی نام که جهان را اعجاز در اعجاز نمودار ساخته فلنگ را خواهم بست و مادر خاک را در آغوش خواهم کشید و از دست شما و نیزخودم و این زندگی رها خواهم شد ولی شما به فکر خود باشید.


و: در باره تنگ عسل و نگرانی او در باره سلطنت طلب بودن باید بگویم.
عزیز جان موقعی که سرکار احتمالا داشتی از حکومت سابق بعنوان کار دار جیفه حلال دنیوی دریافت میکردی من در زندان اعلیحضرت مشغول شلاق خوردن بودم ولی در پرش یک ملت در استفراغ 22 بهمن از سلطنت به امامت و تغییر تاریخ، قبلا نوشته ام و باز هم تاکید میکنم سگ درگاه محمد رضا شاه به خمینی و خامنه ای و مشابهان آنها با نامی دیگر! میارزدو شما نگران من نباشید . من از بیان اعتقادات خود هیچ واهمه ای ندارم و جیره خوار هیچ شاه و شیخ و دیکتاتور و امیر عرب و عجمی نیستم و انچه را میفهمم برای بهره برددن بیخبران اعلام میکنم و بس.


من بارها اعلام کرده ام گرایش من یک جمهوری با سوسیالیسمی متعادل است و نه چپ و نه راست که این دو را خوب میشناسم!. ولی در رابطه با آقای رضا پهلوی با تاکید بر اینکه دوران پهلوی درمقایسه در طول چهارده قرن اخیر بهترین دوران تاریخ دیکتاتوری در ایران است و ایران دوران قاجار در دوران پهلوی بسا افقهای مثبت را تجربه کرد.همچنین کارنامه شخصی و سخنان آقای رضا پهلوی را بسیار روشنتر از کسانی میدانم که دائم از ازادی و دموکراسی میگویند ولی دم به دم در طی سالیان درازازادی ها را و منجمله آزادی هزاران چون مرا به زشت ترین شکل ممکن زیر پا گذاشته و هنوز هم میگذارند.


تاکید و پند من این است قبل از غرغره مداوم کلمات آزادی و دموکراسی و انسانیت و شرف و انقلابی و مردم و... کوشش شود معنای واقعی این کلمات شناخته شود. مطمئن باشید دوران تکیه بر جهل مقدس توده ها و عصر مقدس جهل و خریت در حال سپری شدنست.تاکید میکنم به بحرانهای ایدئولوژیک و سیاسی و تشکیلاتی خود توجه کنید بی توجهی و نیافتن راهی درست شما را رو به زوال خواهد برد. به این بیندیشید. همین اندازه کافیست. بازهم سال نو میلادی بر شما خجسته باد.امید که درنگ کنید و بفهمید.


اسماعیل وفا یغمائی


پنجم زانویه 2019 میلادی




 

۱۳ نظر:

ناشناس گفت...

فافا
شاعر عزيز دست شما درد نكنه با اين جوابى كه به اين مردك يا ژوكوند داديد هر چند كه جواب ابلهان دادن خموشى است .شايد با اين جواب مؤدبانه
شما خجالت بكشه ودست از اين پاچه خوارى ها بردارد . دوباره مثل اينكه اربابشون زنجيراشون رو باز كرده .

ناشناس گفت...

پاسخگویی به یک مشت " بریده چاپلوس" که هنرنیست ... انان خود بهتراز هرکس میزان بریدگی و چاپلوسی خودرا میدانند .
خاکزاد

ناشناس گفت...

جناب يغمايي،
مطلب شما. را طبق معمول تا آخر خواندم، جداي از نظرات سياسي شما كه به خودتان مربوط است. چند نكته در نوشته هاي مكرر شما قابل توجه است. اول در مورد ديكتاتوري پهلوي به عنوان بهترين ديكتاتوري در ١٤٠٠ سال گذشته. از اين گفته پيداست كه شما اطلاعات تاريخي نداريد. و نكته دوم شاخ و شانه كشيدن شما براي اسلام و مسلمين است كه البته اكر جدي بود اي ادي نداشت، اما مسئله اينست كه شما يك كلام از اين حرفهاي آتشين ضد اسالام و ضد مسلمين را به مسلمانان عقب افتاده عرب و آفريقايي و آسيايي نميزنيد.يك دليلش اينست كه هيچ زبان ديگري غير از زبان شيرين فارسي بلد نيستيد، يك دليل ديگرش هم اينست كه رسالت شما بيدار كردن تمامي مسلمانان جاهل نيست، بلكه يك گر ه بسيار ناجيز و كوچك از مسلمانان جاهل موضوع كار شماست.
تنها استعداد شما به هم چسباندن قافيه هاست. باور بفرمائيد كه "مجاهد سابق" يا"سابقا رزمنده" يا هر اسم ديكري روي خودتان بگذاريد به معني باسواد بودن شما نميشود. همين بس كه شما بعد از اين همه سال زندكي در فرانسه، زبان فرانسه نميداني.تحصيلات هم نداري، به گفته خودتان بيست و چند سال پيش از مجاهدين و شورا بريده ايد، و در طي اين همه سال چه كرده ايد؟
شما خودت بهتر از همه ميداني كه تنها "مدرك علمي" و تنها "سابقه آكادميك" شما "مجاهد سابق"بودن است. منبع درآمد جنابعالي هم همين "مجاهد سابق" بودن است. و اگر "مجاهد سابق" را حذف كني انوقت ديگر هيچ فرقي بين يغمايي و اميد دانا نيست.
حملات مجاهدين را هم شما خيلي شخصي تلقي نكنيد. چون هيچكس ديكري هم اين تلقي را ندارد. حملات مجاهدين عليه دستگاه اطلاعاتي رژيم است كه شما و اخوي گراميتان پادو هاي بي مقدار آن هستيد. در بين آدمهايي كه از مبارزه بريده اند و يا از اعتقادات گذشته دست كشيده اند فراوان هستند كساني كه در زندكي شخصي موفق شده اند، درس خوانده اند، كار كرده اند و به جايي رسيده اند، اما شما خودت را نگاه كن. هنوز هم براي سقف بالي سر و نان شب مطالب بي سر وته مينويسي گرچه منبع پرداخت كرايه خانه و قوت لايموت عوض شده است.
تنها توانايي شما همانطور كه قبلا هم اشاره كردم مجيز گفتن براي سكه اي پول بوده است. حالا چه در امتداد نام مريم، چه در رايت پردرايت مسعود، چه در بهترين ديكتاتوري ١٤٠٠ سال گذشته، چه در نزدسربازان گمنام امام زمان.

ناشناس گفت...

سه نفر به یه نفر نامردیه خدائیش !
با این حال دک و پوز براشون نزاشتی که !!!

خاکزاد

ناشناس گفت...

من مطالب انهارا کامل خواندم درحدت نبودن اما شما با بزرگواری جواب دندانشکنی دادی .
باورکنید وقتی جواب اینها داده میشود به نفعشان هست چون داخل ادم حساب میشوند .

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۱۸ دى ۱۳۹۷/ ۸ ژانويه دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس

براى طنزوفکاهى نويسى بايد"منطقى"بود (رجوع کنيدبه خنده/le rire ازهانرى برگسن)
اين مزخرفات دارودسته ى رهبرکبير دريوزه داره ملال آورميشه،بالاى ستون ميانى براش زياديه.جاش اون پايين گوشه ى راست راسته.
توفيق ابتکارخوبى داشت.مردم سوژه ميفرستادن،مقاله ياکاريکاتورميکردن به نام خودشون.بعضى هاشون انقدرخنک بودکه اززور بى مزّگى چاپ ميکردن توستونى بنام "سبديّات".
ماتواين دارودسته بوديم.قبلن کسانى ميرفتن تو مداربالاترکه پيش ازهرچيزازديدشعوروادب بهتربودن.حالاشده برعکس.رهبرکبيرشون گفت"سياست دنياى حرامزادگى ست"،اين شده معيار.هرچه انسان والاوشرافتمندومبادى اصول وپرنسيپ بودن ياکشته شد ياجاش تواين لجّاره هانبود.مونده يه مشت جرثومه.ميون مقاله هاى سنگين وتحليلى،شعرهاى زيباودانسته هاى تاريخى بسيارمهم،يه باره ميافتيم روجيک جيک وعروتيزچندتاجيره خور.جدّن ملال آوره.هدف اينهاکندکردن کاربقيه ست توتله شون نبايدافتاد.

حتاازديدنوشتارى ايناگيرکرده ن توانشاهاى دوزارى دبيرستانى،ازسال پنجاه جلوترنيومدن.ايناازآخوندا وحزب اللهى هاواپسگراترن.

صلاح تارنامه ى خويش خسروان دانند.من باشم ميذارم عروتيزشونوبکنن.کى ايناروآدم حساب ميکنه که چرنديات شونو بخونه ؟ اين مزخرفات سطح کل روميکشه پايين.

جاى اينا توستون "سبديّات ه"(زباله).

ناشناس گفت...

اقای یغمایی !
این ناشناسی که شمارا به دریافت قوت لایموت از وزارت اطلاعات متهم کرده بدون سند و بدون ارائه هیچ مدرکی ! اینها همینجوری هم تو پالون رهبر خودشیفته خود کاه میکنن ... بدون مدرک و سند . اصولا کارشون همینه ... تمام مطالب اینها در دو بخش خلاصه میشه .
اول تهمت و افترای بدون سند و فحش و ناسزا به منتقدینی که با رژیم مرز اشتی ناپذیر دارن ... کونشون میسوزه !
دوم مجیز گویی صاب سفره ! بعنوان نون خور مسعود !
کار و هنر دیگری هم ازشون برنمیاد و این یک واقعیته واگر عرضه و جربزه دیگری داشتند الان همپای سایر مبارزین کف خیابان درحال مبارزه بودن و بسادگی هم به دیگران بدون سند تهمت نمیزدند . ًمنا اینطورکه پیداست این ناشناس به اندازه ولی فقیه مسلمین جهان از مطالب غیر اسلامی و اگاهی رسانی شما برعلیه ارتجاع مدهبی گزیده شده است حالا چرا ؟ نمیدونم چه وجه مشترک ایده الوژیکی باهم دارن .
حسین

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۲۲ دى ۱۳۹۷/ ۱۲ ژانويه دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس

ناجناب ناشناس ناشناس ۱۵ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۲۲

مجاهدلمپن بى طبقه ى توحيدى !
--اقرار‌به‌اشتباه‌وبريدن‌ازراه‌نادرست بسيارنيکوست. ‌مارتين‌هايدگر‌فيلسوف‌ جزو‌بيست‌ نفر‌اول‌حزب‌ نازى‌بود.ازنازيسم‌"بــــريــــد".شرفش‌رونفروخت.

--".... پيداست كه شمااطلاعات تاريخي نداريد...".توکه‌اطلاعات تاريخى‌دارى،‌دهن‌گنده‌توببند،مقاله‌بنويس.

--‌"...مسلمانان‌عقب‌افتاده‌عرب‌و‌آفريقايي‌و‌آسيايي.."‌؟ ‌بااين‌گندى‌که‌مازديم،که‌مهندس‌کشاورزى‌ودانشجوى‌ پلى‌تکنيک‌ودکترامون‌رفتن‌دنبال الله ومحمدوقرآن و وحى‌ وتفسيرو‌‌هپروت‌امام‌زمان‌ونهج‌الکلاغه‌وازاين‌مزخرفات،ازاون‌مسلمانهاى‌عرب‌و‌آفريقايي‌و‌آسيايي‌هم‌عقب ‌تريم. وقتى‌رجوى‌دنبال‌خضرنبى‌وچاه‌سامره‌ست واعلان جنگ مسلحانه بااستخاره،سدرحمت‌ به‌اين‌مارابوهاى‌فالگيرآفريقايي‌ورمّال‌هاى‌پشت ‌حرم‌رضاتومشهد. توبيا‌همين‌مردم‌ايران‌رواز‌"ارتجاع‌اسلامى"‌يه‌کم‌دورکن،لازم‌نکرده‌تمام‌مسلمين‌رو‌آگاه‌کنى.‌قاچ‌زينو‌سفت‌ بگيراسب‌ سوارى‌پيش‌ کش ت.

--‌دردتوواون‌درودسته‌ت‌هم‌آگاهى‌دادن‌به‌عربهاوآفريقايى‌هانيست،تلکه‌کردنه‌و‌"پول،پول،پول،پول،پول،پول"‌کشيدن‌ازاينهاست.رفيق توحيدى ! ‌نميدونستيم‌که‌"مجاهد‌بودن"،"مدرك‌علمى‌و‌سابقه‌آكادميک"‌شده‌!

--‌اونايى‌که‌رفتن‌دنبال‌اين‌رژيم‌ارتجاعى‌توحيدى،همه‌به‌آلاف‌واولوف‌رسيدن.مردک‌ خر‌! ‌خودت‌ که‌دارى ‌ميگى‌ که‌اسماعيل‌وفايغمايى‌هشتش ‌گرو‌نه‌شه،اين‌چه‌مزدوريه‌که‌مجانى‌کارميکنه‌؟‌ فيلم‌هاش‌رو‌نت‌هست‌ که‌شماهااسکناسهاروازعراقى‌ها‌ميگيرين‌توپلاستيک‌ومتر ‌متر.

--‌برادر‌وحدت ‌کمونيستى ‌توحيدى‌! ‌ميخاى‌سراسماعيل‌روبندکنى‌به‌درس ‌و‌مشق‌وپول‌تااين‌ويدئوهارو ‌ول‌کنه‌؟‌ ‌زيرآب ‌قاجاروکه زد، درباره‌ى‌رضاشاه‌روشنگرى‌کرد وداره‌به‌طرز‌خطرناکى‌ميرسه‌به ‌تاريخچه‌ى ‌جنبشهاى‌چريکى‌ونکبت‌۵۷‌!‌ دارين مى لرزين !
درود‌به‌شرفش‌!

--‌در‌"زبان‌شيرين‌فارسى"‌زير‌"ى"‌تنها‌نقطه‌نداره("ى"‌ونه‌"ي"‌)، کاف‌رو‌مى‌نويسن‌"ک"‌ونه‌"ك"، شمارچهارميشه‌"۴"‌ونه‌"٤". اديتور ت‌ عربيه‌ونه‌فارسى. ميخوره‌بدرد‌ البرادر ‌المسعود والخواهرالمريم ‌القجر‌العضدانلو‌!

--‌ميدونى‌ترجمه‌ى‌اين‌ چرت‌وپرت‌هات ‌به‌فارسى‌چى‌ميشه‌؟
ميشه‌:
اسماعيل‌جون ‌نوکرتيم، برگردنمايشت ‌بديم،آبروبرامون ‌نمونده‌!بيااستفاده هامونو بکنيم،ازت تشکرکنيم مثه فرمانده فتح الله !

--‌شماهاکه‌صبح‌تاشب‌دارين‌بارييس‌ سابق‌سازمان‌امنيت‌ فرانسه‌ورييس‌ پيشين‌سيا‌واف‌ بى‌ آى‌ خوش‌وبش‌ مى‌کنين،رييس‌ کارگزينى‌وزارت‌اطلاعات‌رژيم‌هم‌که‌نفوذى‌شماست‌ ليست همه روهم که دارين، به‌چنان‌انطباقى‌هم‌رسيدين‌که‌مثه‌خدا(ى‌نبوده)همه‌جاحاضريدوناظروهيشکى‌هم‌شماهارونمى‌بينه، اين‌اطلاعاتتونوبدين‌به‌اين‌سازمانهاى‌اطلاعاتى‌سياه‌وسفيدوسبزوبنفش‌ تابيان‌اينوبگيرن‌بندازن‌زندون‌ازشرش‌ خلاص‌ شين !
نمى‌کنين.ميدونى‌چرا‌؟

چــــــون‌ داريــــــن ‌خــــــا لــــــى‌ مــــــى‌ بــــــنــــــد يــــــن‌!

ناشناس گفت...

رضا پهلوی صدبرابر بیش از رهبران مدعی اپوزوسیون ها صلاحیت دارد :

اولا ادمی است منطقی و دموکرات

دوما سابقه پاک و پاکیزه ای دارد .

سوما اطلاعات سیاسی بسیار وسیعی دارند .

چهارما دیپلماسی جهان را میشناسند و مسلطند .

پنجما طرفدار آزادی و عدالت و برابری و یکپارچگی است .

ششما از قدرت سخنرانی و استدلال برخوردارند .

هفتما حضورذهن بسیارقوی درپاسخگویی دارند .

هشتما به چند زبان تسلط کامل دارد .

نهما خلبان جنگنده است و توان و مهارت نطامی بالا .

دهما پایگاه بالنسبه اجتماعی دارد .

یازده با ایده الوژی و اینگونه مزخرفات مناسبتی ندارد.

دوازده یک سکولار - دموکرات معتقد است .

سیزده خانواده اش نیز عملا سکولار - دموکرات هستند .

چهارده معتقد به حقوق تساوی زن و مرد

پانزده معتقد به آزادی احزاب و نفی زندانی سیاسی

شانزده ادا و اطوار مذهبی ندارد ولذا شایسته .

و بسیاری مشخصات مترقی دیگر .

هفده هیچگونه مکاتبه ای با حکومت نداشته و هیچ وصله ای به او نمیجسبد . یک آلترناتیو واقعی است .



سوال :

ایا با چنین مشخصاتی کسی را برای رهبری مطمئن سراغ دارید ؟

ناشناس گفت...

یه حکومت داریم بنام جمهوری اسلامی با یک ولی فقیه با حداکثر اختیارات با ایده الوژی اسلامی و امام زمانی و عاشورایی .

یک جریان هم داریم بنام مجاهدین با الترناتیو جمهوری اسلامی دموکراتیک با یک ولی عقیدتی با حداکثر اختیارات با ایده الوژی اسلامی و امام زمانی و عاشورایی .

یک جنبشی هم داریم بدون داستانهای فوق که برای عدالت و آزادی و سکولاریزم و دموکراسی و یکپارچگی ایران درحال مبارزه اند با مبارزین و پیشتازان شاخص درمیدان و زندان .

فک کنم خیلی چیزها دستگیرتون شد .

خاکزاد



ناشناس گفت...

اخه یکی به من بگه مگه میشه جریانی  که همه مشخصات حکومت را در بنیانهای ایده الوژیک و تشکیلاتی و تبلیعاتی و لاف و گزاف گویی  داشته باشه آلترناتیو واقعی باشه ؟؟؟؟

اگه اینجوری باشه که در درون حکومت چندتا آلترناتیو داریم ! همشونم به اصل ۱۱۰ اختیارات حداکثری رهبر اعتقاد دارن !همشونم قبل از ۵۷ سابقه زندان دارن !  و اصلن مگر سابقه چندسال زندان ملاکه ؟؟؟؟ خیلی از مرتجعین بنام که همه هم  در حزب توده و هئیت موتلفه انهارا میشناسید اعدامی بودن که با یک درجه تخفیف ابدی شدن و پس از ۵۷ از زندان آزادشدن ! یکی دوتا هم که نیستن ...

خیلی از چهره های کنونی که اتفاقا با رژیم و مجاهدین مرز نیز دارند یک دهه و بیشتر در زندانهای مخوف و وحشتناک جمهوری اسلامی در قبر و واحدمسکونی زیر نظر لاجوردی جلادمعروف و معاونین جنایتکار او لت و پارشده اند با اینحال اعتبارشان به مواضعشان است ولاغیر .

روشهایی که از سوی" بریده چاپلوسان" برای توجه بیشتر تبلیغ میشود از مدافتاده است .

امروز هزاران پیشتاز درجنبش داخلی در میدان و زندانند و مگر میشود با طرح الکی و بلوف " کانونهای شورشی" شرکت نامرئی برای خود قایل شد و مبارزات جوانان را توی جیب خودریخت ؟ توجیب ریزی تاکی ؟  کدام کانون شورشی ؟ چه کشکی ؟ چه ماستی ؟ بیشرمی هم حدی دارد .

ظاهرا رهبری مجاهدین طی ۴۰ سال دریوزگی و بدعهدی به ورطه ای دچارشده که با ماکیاولیسم تمام عیار کارش شده رصد و توجیب ریزی ... تا کی ؟ تا کجا ؟

یکساله جنبش داخلی روبه افزایش بوده و هزاران نفر در میدان مبارزه  دستگیر و بازداشت شده اند ... کدامشان از کانونهای شورشی بوده اند ؟؟؟

یک مورد را اشاره کنید ما ضربدرصدش میکنیم !

امروز همه مبارزین داخل میدانند که مجاهدین به ورطه لاف و گزاف افتاده اند جز "بریده چاپلوسان" !

اگر گندش را درنمیاوردند علاقه ای به طرح این مطالب نداشتم اما متاسفانه غیرمستقیم درخدمت وزارت اطلاعات هستند و باید که افشاء شوند . انها باید ازخواب بیدارشوند و دست از خیره سری در خاک پاشیدن روی مبارزات قهرمانان داخل بردارند و با لاف و گزاف در زمین وزارت اطلاعات بازی نکنند . این جوانمردانه نیست و بنوعی لاشخوری سیاسی است .

ناشناس گفت...

محاله مطالب منطقی و علمی و دلایل اثباتی شما درگوش هرزه نویسان دکون دستگاه رهبرعقیدتی فروبره و اثر مثبت بزاره چراکه اصولا در ماهیت " بریده چاپلوس" دوتا چیز لیش از هرچیز وجودداره :
اول بریدگی ( یعنی شرف و صداقت رو از تو وجودش تف کرده بیرون )
دوم چاپلوسی ( یعنی بالا بری پایین بیایی محاله اون از چاپلوسیش کوتاه بیادچون اگر چاپلوس نباشه مسئولین بالاتر با تیپای میزنن تو فلان جاش)
نتیجه اینکه با جماعتی که از دوویژگی بریدگی و چاپلوسی طی اموزش های ایده الوژیک بهره مند ! شده اند محاله صداقت بیادبیرون .
رزمنده سابق

ناشناس گفت...

واژه "تواب" و "نادم" واژگانی است که رژیم پس از شکستن مبارزین بکاربرده و ترویج کرده است و ما نباید از این نوع واژگان رژیمی استفاده کنیم .

یک مبارز پس از انکه اسیرمیشود طبعا بدون انکه خیانتی مرتکب شود بایستی تمام راه حلها و شگردهای ممکن را با تحلیل مشخص از شرایط مشخص برای فریب زندانبان و نجات جان خویش بکاربرد حتی اگر برای ازادی خویش مجبورباشد چهارکلام بنویسد . ما چیزی به نام تواب نداریم یا ان کسی که درجریان مبارزه بازداشت میشود به دوستان خودخیانت میکند و همکاررژیم میشود و یا نمیشود ... یک زندانی باید به روشهای ممکن درجهت حفظ جان خویش  بکوشد و این به معنی خیانت نیست . سرموضع بودن یک بحث من دراوردی بود که پایه و مایه منطقی نه تنها برای مبارز نداشت که عواید ان به جلاد میرسید . ما باید این تابو را بشکنیم .

بنابراین درفرهنگ مبارزاتی چیزی به عنوان تواب نداریم و انچه بدین نام میگوییم واژه ای است که جلاد برسر زبان مبارزین گذاشته تا قربانی از بند رسته را بیازارند و ما نیز متاسفانه میازاریم .

بنده بین خائن و غیرخائن تفاوت قائلم و واژه ای بنام تواب نمیشناسم .

لطفا درشکستن این تابوی رژیمی بکوشیم .



خاکزاد