دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید
کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید
در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
روی تابلو کلیک کنید
روی تصویر کلیک منید
تاریخ دوران باستانی ایران
۱۳ نظر:
اقا خیلی دست بالا گرفتی این مسعودرا . او برای خودش و پامنبریهایش کسی است و بگذارباشد .
تو خارج که به جز خدم و حشمش که کسی قبولش نداره .
توداخلم برای نسل عاصی هیچ فرقی با اخوندا نداره والبته خیلی هام نمیشناسنش و اونایی هم که میشناسنش قبولش ندارن و تره هم براش خورد نمیکنن .
تو خارج که به جز خدم و حشمش که کسی قبولش نداره .
توداخلم برای نسل عاصی هیچ فرقی با اخوندا نداره والبته خیلی هام نمیشناسنش و اونایی هم که میشناسنش قبولش ندارن و تره هم براش خورد نمیکنن .
مسعودرجوی کسی نبود جز یک فرد خودگنده بین و حسود که برحسب استعدادش درایامی که چهارتا نوشته احساسی مدبود و مورد علاقه دیگران پرید روی سازمان ( درغیبت رهبران) اما او خصلتهای دوگانه داشت و خود را "عزیزدوردانه" میپنداشت و ان شد که دهها هزارجوان برسرهیچ و پوچ توسط خمینی جلاد امام رژیم گلوله و دار به خاک و خون افتادند و خودش از ترس فرارکرد ( منتهی با توجیه )
امروزهم مشتی چاپلوس درسایتهای مجاهدین کاه درپالان ایشان میکنند وگرنه درایران ایشان مقبولیتی ندارد . میخوام بگم ستاربهشتی و یا ندا اقاسلطان و یا مبارزین فعلی در داخل کشور یک میلیون برابر از ایشان شناخته شده تر هستند و حتی بیشتراز یک میلیون برابر . ایشون فقط برای هرزه نویسان چاپلوس خود شناخته شده است انهم درخارجه ونه در اتش و خون درایران .
دوستان
تا به نحوه مطرح شدن رجوی درسازمان پس از نکبت ۵۷ پرداخته نشود نمیتوانید به تحلیل مشخصی از ایشان برسید . اپورتونیسم راست مذهبی از ویژگی های او بود که جمع اولیه بنیان گذاران همواره دراین خصوص هشدارداده بودند و هیچگاه اورا در مرکزیت لایه اول سازماندهی نکردند و تنها پس از نکبت ۵۷ بود که ایشان به دلائلی که درحوصله این کامنت نیست پریدروی سازمان و بدلائلی هژمونی خودرا جا انداخت . داستانش مفصله . ایشوت درحدی نیست که بتواند خودرا علنی کند ... زیاد انتظار نداشته باشید .
خونه اخر ایشان میتونه با روابط پنهان و دیپلماتیک در این اشفته بازار از کسی و قدرتی قولی و حمایتی بگیرد ولاغیر .
فعلا شما قلم حسین شریعتمداری در دست گرفته آید و کار برادر حسین کم کرده آید شما که کاری ازتان بر نماید بجز توهین و نفرت پراکنی و این فرهنگ لجن و لمپنی که از جمهوری اسلامی به ارث برده اید مدارکتان باد
اگر درکدچه و بازار از مردم عادی درباره مجاهدین سوال کنی اولا که خیلی ها انان را نمیشناسن چون ۴۰ ساله گذشته و چهارنسل امده اند و خبر مشخصی از این جریان ندارند اما اندسته از مردمی که درمحدوده سنی ۵۵ تا ۷۰ ساله هستند درجواب سوال شما اکثرا میگن : آهااان ... همونایی که یه مشتو به کشتن دادن و خودشونم فرارکردند ! وبعد شما خشکت میزنه !
ازمجاهدین چنین خاطره ای درحافظه جامعه وجودداره و هیچکس هم نمیتونه دلیلش را بگوید جز خودرهبران مجاهدین . انان فقط دنبال اسم و رسم خودشان بودند و علتشم را دارید درخارجه میبینید . همه دهستلن شده مسعودومریم ! با یک مشت چاپلوس و هرزه نویس .
واقعا شرم آوره ... درجایی که جوانان دارن تو مملکت درمبارزه بارژیم سنگ تمام میزارن اصلن وجود چهارتا دلقک خودگنده بین محلی از اعراب نداره . تمام .
اقا ایشان فوت کرده شما چرا معطلی مرده رفته الان ارام شده ولی شماها هنوز ول نمی کنین
اتفاقا حسین شریعتمداری دقیقا برعکس ما صحبت میکنه اما ذهن معلول شما همیشه برعکس میبینه !
اصولا با همین برعکس بینی ها به اتهام زنی مشغولید .
اقای امان
رجوی زندس . اون جریان سخنرانی ترکی الفیصل یه سناریو بود از جنس " فیل هوا کنی" !
این بابا عاشق مطرح شدنه و اون سناریو هم درهمین رابطه بود . تبعاتشم اصلن برای کل تشکیلات مهم نبس . در تشکلات غیردموکراتیک اصولا تبعاتی وجودنداره که .
ضمنا فیل مرده و زندش صدتومنه ! میخوادباشه میخوادنباشه .اگر هست که پاسخگونیس و اگرهم نیس که پاسخگونیس ! بنابراین مرده و زندش فرقی نداره ... درحالیکه دهها هزار زن و مرد کشته شدند و ایشان فرارکرد و رفت دنبال زن گرفتن و تف بازی و غیره واقعا فکرمیکنی مرده و زندش فرقی داره ؟
هموطن عزیز
برای شما چه فرقی میکند اقای رجوی کجاست ؟
ایشون یا زنده اند یا مرده .
اگر زنده باشند که درمرز ۷۱ سالگی هستند و مانند بقیه ۷۱ سالگان واگر مرده باشند که خدارحمتشان کند ماکه جز راهنمای چپ و گردش به راست همراه با جاروجنجال توخالی خاطره دیگری از ایشان نداریم . ما هم پا به سن گذاشتیم . همان موقعی هم که ایشان میانسال بود و ماهم جوان و دراشرف ساعتها وراجی میکرد و سوره بقره و مریم موعظه میکردند ما در دل خود به ریش ایشان میخندیدیم و غیره .
امروز هرکسی که با تحریک رجوی واقعا توصورت رفیق و همرزمش تف نیانداخته به نظرمن باید وجدان آرامی داشته باشه و امیدوارم انهایی که تف اندازی به سوی دوست را با تیراندازی به سوی دشمن عوض کردند قبل ازفوت از مظلومین سازمان حلالیت بطلبند .
با اقای امان
مگه با مردن افراد تاریخشونم میمیره ؟ فکرنکنم حرفت صحیح باشه . لاجوردی به درک واصل شد ولی هنوز هم باید اورا بعنوان جنایتکارمعرفی کرد . البته من قصد مقایسه رحوی و لاجوردی راندارم فقط خواستم مثالی بزنم که دوزاریت بیافته .
ارسال یک نظر