تضاد سنت و مدرنیته خصوصا از ۵۰ به بعد کاملا حس میشد مثلا یکسری اهل موسیقی و پارتی و نظایران بودند و دربین انها سیاسی هم زیادبود یکسری اهل هیئت و فاطمیه و تکیه و منبرو روضه و هیئتهای مذهبی بودن و دربین اینها هم مخالف شاه زیاد بود ... خلاصه هردو بخش خورده بورژوازی مدرن و سنتی تمایلات ضد حکومتی داشتند وقتی ماجرای خمینی علم شد همه رفتند زیر پرچم خمینی اما پس از سقوط شاه و غلبه خمینی طبعا خورده بورژوازی سنتی ازقدرت برخوردارشد و درراس قدرت خورده بورژوازی سنتی ان قشر دگم هیئتی خرافاتی امام زمانی بیشواد جاهل فاسد قرارگرفت چون ایده آل روحانیت بود ... بعدا کمیته ها توسط لاتها و دزدها و بی مخ ها تشکیل شد و جرقه سرکوب باقیمانده بخش مدرن همراه با چپاول و غارت و دست درازی به اموال شروع شد ... این قشر بتدریج با حمایت حزب جمهوری اسلامی همه ارکان قدرت را یک به یک فتح و مصادره کردند و بعد از یکی دوسال که کاملا قدرت خودرا جاانداخته بودند سرکوب و حذف نیروی مقابل را به صورت قهرامیز جنایتکاراته شروع کردند وان شد که شد . بتدریج خورده بورژوازی مدرن ضعیف و تاحدودی حذف شد و خورده بورژوهزی سنتی در راس قدرت به سمت بورژوازی کمپرادور سنتی استحاله نمود و به اتکاء فتاوی روحانیت که در راس اموربودند یک به یک تمام نهادهای مدنی را بایکوت کردند حجاب اجباری بستن روزنامه ها ضرب و شتم و سرکوب آزادی بیان توقیف نشریات و سرکوب کلیه سازمانها بهمراه انقلاب فرهنگی و جایگزینی مشتی اراذل و اوباش با اساتیدو روشنفکران درهمه عرصه ها جامعه را بسرعت به سمت عقب میش برد ... جنگ و اعدام دههاهزار انسان بیگناه همراه با گسترش مساجدوتکایا و روضه خوانی نمازجماعت دردانشگاه ماجرای "لانه جاسوسی" و حذف لیبرالها و نظائران نظام جدیدرا به سمت حاکمیت روحانیت و عناصر مذهبی پیش برد ... ازابتدا پنهانکاری و قتل و کشتار و سرکوب توسط فتاوی روحانیت همراه با اختلاس و غارت و توسعه فقر عمومی هدف گیری اصلی اخوندها بود . انها ۴۰ سال باتبلیغات مذهبی ازمدارس و دانشگاه تا ادارات سعی در مذهبی کردن کل جانعه نمودند و متیجه ان امروز جز فقرو تنگدستی و خفقان و سرکوب برای مردم بهمراه نداشته است .
درهیچ کجای دنیا کارگرمعترض به حقوق معوقه اش را به دستورحاکم شرع شلاق نمیزنند اما درحکومت اسلامی این امررایجی شده است ...
هنوز هم جنگ سنت و مدرنیته ادامه دارد و طبعا مدرنیته برسنت پیروزخواهدشد همچنانکه بالنده برمیرنده پیروز میشود اما خونبار .
باوجودیکه بسیاری ازمردم به اقای رضاپهلوی گرایش نشون دادند اما ایشان یا واقعا پتانسیل و جوهره رهبری نداره ویا انگیزه ای برای بدست گرفتن رهبری نداره و صرفا چندازگاهی یه مصاحبه و چهارتا توئیت انجام میده و وعده تغییر ! من واقعا نمیدونم چی بگم ولی اگر یک صدم محبوبیت ایشونو هرکسی توایران داشت قطعا برای بسیج مردم به اب و اتش میزد اما ایشون چنین نیست و شایدم خیلی باهوشه و تحلیل صحیح از اوضاع داره و تاکتیکش اینه ! تمیدونم اما اینومیدونم که اگه اهل حذف و تغییرباشه باید برای تست هم که شده یه فراخوان بده آخه ! بعدشم باید یه حرکتی مثل تشکیل شورای موقت و تعیین دولت موقت گذاربده آخه ! ظاهرا اصلن تشکیلاتی فکرنمیکنه و کلا تویه باغ دیگه دنبال قضیه هست . الیته جنبش درحال تنفس و حیات است و شاخص های مبارزاتی شناخته شده خودشو درسطح بی شماران در میدان و زندان داره اما ایا نباید ایشونم یه چیزی جز مصاحبه و توئیت ازخودش نشون بده ؟؟؟
۲ نظر:
تضاد سنت و مدرنیته خصوصا از ۵۰ به بعد کاملا حس میشد مثلا یکسری اهل موسیقی و پارتی و نظایران بودند و دربین انها سیاسی هم زیادبود یکسری اهل هیئت و فاطمیه و تکیه و منبرو روضه و هیئتهای مذهبی بودن و دربین اینها هم مخالف شاه زیاد بود ... خلاصه هردو بخش خورده بورژوازی مدرن و سنتی تمایلات ضد حکومتی داشتند وقتی ماجرای خمینی علم شد همه رفتند زیر پرچم خمینی اما پس از سقوط شاه و غلبه خمینی طبعا خورده بورژوازی سنتی ازقدرت برخوردارشد و درراس قدرت خورده بورژوازی سنتی ان قشر دگم هیئتی خرافاتی امام زمانی بیشواد جاهل فاسد قرارگرفت چون ایده آل روحانیت بود ... بعدا کمیته ها توسط لاتها و دزدها و بی مخ ها تشکیل شد و جرقه سرکوب باقیمانده بخش مدرن همراه با چپاول و غارت و دست درازی به اموال شروع شد ... این قشر بتدریج با حمایت حزب جمهوری اسلامی همه ارکان قدرت را یک به یک فتح و مصادره کردند و بعد از یکی دوسال که کاملا قدرت خودرا جاانداخته بودند سرکوب و حذف نیروی مقابل را به صورت قهرامیز جنایتکاراته شروع کردند وان شد که شد . بتدریج خورده بورژوازی مدرن ضعیف و تاحدودی حذف شد و خورده بورژوهزی سنتی در راس قدرت به سمت بورژوازی کمپرادور سنتی استحاله نمود و به اتکاء فتاوی روحانیت که در راس اموربودند یک به یک تمام نهادهای مدنی را بایکوت کردند حجاب اجباری بستن روزنامه ها ضرب و شتم و سرکوب آزادی بیان توقیف نشریات و سرکوب کلیه سازمانها بهمراه انقلاب فرهنگی و جایگزینی مشتی اراذل و اوباش با اساتیدو روشنفکران درهمه عرصه ها جامعه را بسرعت به سمت عقب میش برد ... جنگ و اعدام دههاهزار انسان بیگناه همراه با گسترش مساجدوتکایا و روضه خوانی نمازجماعت دردانشگاه ماجرای "لانه جاسوسی" و حذف لیبرالها و نظائران نظام جدیدرا به سمت حاکمیت روحانیت و عناصر مذهبی پیش برد ... ازابتدا پنهانکاری و قتل و کشتار و سرکوب توسط فتاوی روحانیت همراه با اختلاس و غارت و توسعه فقر عمومی هدف گیری اصلی اخوندها بود . انها ۴۰ سال باتبلیغات مذهبی ازمدارس و دانشگاه تا ادارات سعی در مذهبی کردن کل جانعه نمودند و متیجه ان امروز جز فقرو تنگدستی و خفقان و سرکوب برای مردم بهمراه نداشته است .
درهیچ کجای دنیا کارگرمعترض به حقوق معوقه اش را به دستورحاکم شرع شلاق نمیزنند اما درحکومت اسلامی این امررایجی شده است ...
هنوز هم جنگ سنت و مدرنیته ادامه دارد و طبعا مدرنیته برسنت پیروزخواهدشد همچنانکه بالنده برمیرنده پیروز میشود اما خونبار .
به امیدپیروزی
خاکزاد
باوجودیکه بسیاری ازمردم به اقای رضاپهلوی گرایش نشون دادند اما ایشان یا واقعا پتانسیل و جوهره رهبری نداره ویا انگیزه ای برای بدست گرفتن رهبری نداره و صرفا چندازگاهی یه مصاحبه و چهارتا توئیت انجام میده و وعده تغییر ! من واقعا نمیدونم چی بگم ولی اگر یک صدم محبوبیت ایشونو هرکسی توایران داشت قطعا برای بسیج مردم به اب و اتش میزد اما ایشون چنین نیست و شایدم خیلی باهوشه و تحلیل صحیح از اوضاع داره و تاکتیکش اینه !
تمیدونم اما اینومیدونم که اگه اهل حذف و تغییرباشه باید برای تست هم که شده یه فراخوان بده آخه !
بعدشم باید یه حرکتی مثل تشکیل شورای موقت و تعیین دولت موقت گذاربده آخه !
ظاهرا اصلن تشکیلاتی فکرنمیکنه و کلا تویه باغ دیگه دنبال قضیه هست .
الیته جنبش درحال تنفس و حیات است و شاخص های مبارزاتی شناخته شده خودشو درسطح بی شماران در میدان و زندان داره اما ایا نباید ایشونم یه چیزی جز مصاحبه و توئیت ازخودش نشون بده ؟؟؟
خاکزاد
ارسال یک نظر