این لالائی را برای سیمین نازنینم زمزمه کردم یادگار از پدر بزرگی که تمام
عمر برای ازادی سرود و از بیشرفان روزگار و مفتی مفتخور فاسد و مزدوردیوث تهمت خورد
باشد که در امتداد سرودهای ازادی این ترانه ارامش بخش خواب کودکان ایران
آزادفردا گردد
دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید
کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید
در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۸ نظر:
از دل برخاسته بود و طبعا به دل نشست. بسیار زیبا بود. قدمش با مهر و شادی زندگیتان را حتی در این تبعید تلخ شیرین خواهد کرد.
پدربزرگ عزیز
بگذار شب پرستان تهمت بزنند مگر از ایده الوژی اخوند که سراپای وجود این سازمان اپورتونیست راست مذهبی را فراگرفته جز این انتظاری هست ؟ عملکرد تاریخی شما اهمیت داره ونه تهمت چهارتا بریده چاپلوس که در مرز بریده مزدوری قرار دارند .
من به شما عرض میکنم که این سازمان دربالا ارتجاعی است اما با لباس ادبیات من درآوردی تیروتبری و دودو و خون و آتشی !
یعنی چی ؟
یعنی جوانان مردم بیایند برای یک فرصت طلب توجیب ریز بزدل پنهانکار خون بدهند ، خودشان را آتش بزنند تا ایشان و بانو درجمع ظاهرشوند و دست تکان بدهند .... کمی قران بخواند ... وبعد ترهات خودبزرگ بینانه در فضا بپراکند ... کمی ادا و اصول "رهبران" را دربیاورد و بعد با محافظینش جمع را ترک کند و به پشت دیوار برود و چهارتا خط و نشان برای چهارنفر بکشد و الی آخر ....
چهل ساله کارش همینه و شما خیلی دیر متوجه شدید . انروزی که این جماعت درزندان ناجوانمردانه و خائنانه با یک مشت ادمهای معمولی کم سوادی مانند من مرکزیت تشکیل دادند و مزخرفات نوشتند و به اینجا و اونجا منتقل میکردند و امثال من کم سواد هم باورمیکردیم و دچار هیجان بودیم سازمان در بیرون مرکزیت داشت و اتفاقا دراوج مبارزه مسلحانه خونین بود ( روز نبود که خون بچه ها برزمین نریزد و بمبی در دستشان منفجر نشود و یا اماج گلوله های خصم قرار نگیرند ...) متاسفانه شما خیلی دیر متوجه شدید .
ختم کلام اینکه :
اینها مشتی "بریده چاپلوس" هستند و در نهایت یک به یک به " بریده مزدور" تبدیل میشوند واین حاصل خروجی این سازمان است و خوشا بحال انانکه قبل از استحاله میایند بیرون و مسیر دیگری را برای مبارزه انتخاب میکنند .
در دستگاه ایده الوژی مجاهدین همان عمل بازیافت تبدیل پهن به زباله است یعنی طرف در سازمان فرمانده بوده حالا در انجمن نجات فرمانده است .
سازمان یعنی این ولاغیر ...
من میدونم دارم چی میگم .
رضا
سازمانی که اختیارش در دست یک پتیاره است خروجی اش نمیتونه بریده مزدور نباشه . این حکم تاریخی است .
رضا
یکی از عوامل ماندگاری رژیم مذهب است . مردم مذهبی اند و اخوند نمادمذهب در حاکمیت است ... هرچقدرهم که اختلاس کند میتواند خودرا در ته ته ته ذهنیت مذهبی مردم استتار کند مضافا اینکه پیوسته و وقفه ناپذیر از طریق رادیو تلویزیون و رسانه و ایام و مناسبتها بصورت سراسری به مغزشویی مشغول است . در چنین جامعه ای که برمبنای دستگاه ایده الوژی استوار شده حرکت و تحول اجتماعی بسیار سخت است زیرا هرنوع مخالفتی با ترفند آیات و احکام الهی گناه و سرکوب میشود . درچنین سیستمی شما حق انتقاد نداری و فقط بایستی از رهبر که همان ولی فقیه است بی چون و چرا تبعیت کنی وگرنه جاسوس بیگانه ای ! ویا نفوذی و غیره ...
در چنین سیستمی اگر انتقادکنی اتش به اختیاران چماقدار به هواداری از رهبر روی سرت میریزند و تکفیرت میکنند !
ورهبرنیز دران بالا بالا ها که نشسته میخنددد و حض میبرد .
در چنین سیستمی میتوانتد بقول خودشان زنت را به تو حرام کنند ! و میکنتد و کرده اند ...
درچنین سیستمی تنها راه مبارزه برای آزادی اول اول اول شکستن قدسیت رهبری است حتی به قیمت خون .
برای مبارزه با نظامات ایده الوژیک راه پرخونی درپیش داریم چون تکثر عقاید ممنوع و همه تابع پیروی از یکنفرند وچماقداران وقفه ناپذیر درحال کنترل ان هستند که مبادا کسی چیزی خلاف انجه رهبری تدوین و حقنه کرده بگوید .
غریبه
صدا در نمیاد از سینه گویا وقتی دل تنگ و نفس تنگ و سینه تنگ و دنیا تنگ میشه اینجوری میشه .
امان از زخم رفیق نامرد بی مروت که وقتی هندونه زیر بغلش بزاری میخنده وقتی هم که بهش انتقادکنی سریع با بهتان جواب میده . ضمنا خمینی در صحیفه نورش گفته بهتان بزنید تا بتونید طرف مقابل را بی آبرو کنید . اینا هم فرزندان ایده الوژیک همون پدربزرگوارند دیگه ... ازهمون روش اخوندی استفادهدمیکنن وگرنع که ازتوش بریده نزدور نمیادبیرون !
غریبه
من خودمو یک لحظه میزارم جای اون جوونی که با هزارذوق و شوق رفته آلبانی تا مادرشو ملاقات کنه و بگه مامان دارم بچه دار میشم اما مسئولین اشرف ۳ بخوان "قلعه پتیاره"! نه تنها نگذارند این ملاقات انجام بشه بلکه این جوون را مزدور هم خطاب کنند !!! وای سرم گیج رفت ... ازاین همه دنائت ... سگ رید تو این ایده الوژی که کارش تبدیل عضو به بریده چاپلوس و سپس تبدیل بریده چاپلوس به بریده مزدوره ! البته دورازجان سگ .
میتوان نتیجه گرفت که "قلعه پتیاره" مکانی است برای پرورش مزدور و صادرات به رژیم . همکاری برد - برد فی مابین رهبران سازمان و اخوندهای حاکم . جدی میگم ... بعدا بهش میرسید .
غریبه
خمینی در صحیفه نورش میگه بهتلن سلاح مومن است برای بی ابرو کردن ! و مجاهدین خیلی قشنگ نصیحت پدربزرگوارشونو گوش کردند و چپ و راست بهتان میزنند . اخه یکی به من بگه این دیگه چه مدلشه که تو خارج تو سوراخ موش باشی و ادعای پهلوونی هم بکنی !
غریبه
مقاله نویسان سازمان در چاپلوسی و مجیزگویی رهبرعقیدتی باهم مسابقه گذاشته اند !
بسیاری از بریده مزدوران فعلی قبلا درزمان بریده چاپلوسی شان مجیز رهبر عقیدتی را زیاد گفته و نوشته بودند ! اما چیزی ازتوش درنیامد .
یکی رهبرعقیدتی را با گاندی مقایسه میکنه یکی میاد سور میزنه و اورا با مارتین لوتر ! یکی دیگشون اورا با ولتر ! و همینطور بگیربرو بالا بالا بالاها ! اخرشم نتیجه میگیرن که ۴۰ سال پیش در مبارزه با حجاب اجباری شرکت فعال داشتند و سینه شونو جلو رهبر سپرکردند !
این بریده چاپلوس ها فک نمیکنن به جز پامنبری های زبان بسته حرف گوش کن بی اختیار فردیت باخته کسان دیگری هستند که وجب به وجب سازمانو بهتراز قلم زنان مجیزگو میشناسن .
یادشون رفته که عمه من پیشنهاد محافظت از امام را داده بود !!! حمایت از امام و ماجرای سفارت یادشون رفته طفلکها ... هزارتا چیز دیگرهم یادشون رفته و تنها چیزی که درخاطره شون مونده مسابقه خایه مالی رهبرعقیدتی است .
غریبه
ارسال یک نظر