سیاوش لشگری – پرسش مطرح بین همهی ایرانیان در هر خانه و کوچه و بازار و
حتا رسانهها این است که چرا هممیهنان ما درون کشور در برابر این همه
سختی و فشار بپا نمیخیزند ؟ و بسیاری از ایرانیان میگویند حالا که
آمریکاییها هم از مردم پشتیبانی کامل کردهاند باید مردم به خیابانها
بریزند و طومار رژیم را برچینند و آنها از این همه صبوری مردم درون کشور
تعجب میکنند که چرا مردم یکپارچه نمیشوند مگر سالها همه منتظر نبودند
که ابرقدرتها به ویژه آمریکاییها از آنان حمایت کنند؟ و برخی به طعنه
اضافه میکنند چطور است آمریکاییها بروند و بجای ایرانیها تظاهرات هم
بکنند !آری، درست است که ناله مردم از دست نادانیها و بیلیاقتیها و ستمکاریهای رژیم به آسمان بلند است و هر کسی هم به توانتا
اپوزیسیون بیرون از کشور متحد نشود مردم بپا نخواهند خاست
دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
برعامل تفرقه درخارج لعنت .
بهلول
حالا با توجه به خطبه های نهج البلاعه میگیم بحث دیدگاه زن را بیخیال میشیم و به جملات "خوبش " توجه میکنیم . اولا نهج البلاغه ۴۰۰ سال بعد از علی توسط سید رضی تحریرشده و هزاراما و اگرداره و فرض میکنیم اما و اگر نداره ولی ایا میتونه راهنمای عمل ما برای رسیدن به عدالت و ازادی قراربگیره ؟ درجایی که ما به لحاظ فلسفی زکریای رازی داریم و به لحاظ حماسی و استقلال امثال بابک خرمدین ها و یعقوب لیث ها داریم نهج البلاغه چه نقشی میتونه داشته باشه با این همه اشکالاتش .
مسئله اینجاست که ما چون مذهبی بودیم و اخوندی بار اومده بودیم ( تو این مملکت متولی و مروج مذهب اخوندبود و نمیشه انکارکرد) و از طرفی هم به اسطوره های تاریخی خود براثر بیسوادی و کم آگاهی شاهنشاهی نگاه میکردیم و ازطرفی هم طرفداران عدالت و آزادی درجهان از نظریات مارکس پیروی میکردند ( حالا یا حزبی یا سازمانی یا چریکی یا فلان و بهمان ) ما اومدیم اون ایده الها را در نهج البلاغه بزور پیدا کردیم و برای ساپورتشم گزینشی از قران ایه کشیدیم بیرون ! ریشه ای نگاه نکردیم چون اگاهی نداشتیم و با برداشت فرمالیستی از برخی ایات که مورد پسندمان بود بصورت ارهده گرایانه ذهنی به رادیکالیسم رسیدیم و سعی کردیم خودرا شبیه نطریات جنبش های چریکی جهان بکنیم و چون حزب توده و شوروی هم مارا هول میدادند و کتاب برامون ترجمه میکردن خودبخود افتادیم تو مباحث وصله پینه ایده الوژیک و ملغمه ای که باید حفظ کزد وگرنه اگربخواهی به رابطه اش فکرکنی سرگیجه میگیری ... الیته فحش های سیاسی هم یادگرفتیم که چپ و راست به مخالفین میگفتیم اپورتونیست ! تو میدون مردم عادی بهم فحش خارمادرمیدادن تو محیط روشنفکری چریکها بهم فحشرسیاسی میدادن !
سال ۴۴ نتیجه این شد که قران بشه راهنمای عمل و مارکسیسم بشه علم مبارزه ! و مهمترین کنابهای محاهدین بنیانگذار هم بشه شناخ و تکامل و اقتصادبزبان ساده که کلا همش درمحتوی مارکسیستی بود . قران تو این مجموعه زیادی بود و دهه ۵۰ توسط زبده ترین بچه های سازمان که بار عملیات نظامی را بدوش میکشیدند نفی شد و ایه هم ازارم حذف شد و خلاصه صدای اپورتونیست راست مذهبی بلندشد ! مارکسبستها کشته شدند ویا به خارج رفتند و بعداز۵۷ سازمان بدون رهبران قبلی مثل هلو افتاد دست فرصت طلبان مذهبی و ان شد که شد . دهها هزار کشته و نتیجه ۳۷ سال درخارج و نزدیک ۲۰ سال حل شدن در پارلمانتاریسم بورزوایی ! بدون سلاح و فقط با خودکار که ازتوش شعروشعار و چاپلوسی و حسادت میادبیرون بطوریکه انقدر سقوط کرده که حتی به قهرمانان داخل نظیر نسرین ستوده ها و نرگس مخمدی ها و صدها زن قهرمان دیگر حاصردرمیدان و زندان بخل میورزند و انان را کمرنگ میکنند ولاغیر .
کجایی حنیف
کجایی بهرام
بوزینگان بردرخت سازمان جست و خیز میکنند و چاپلوسی و پس ازمدتی هم میشوند مزدور رژیم . دیروزود داره اما سوخت و سوزنداره . تا الان که اینطوربوده .
رضا
بالا اوردن یکی دو تا پلاکارد برعلیه مسیح علینزاد در جریان اعتراض به حجاب کاری بود صددرصد اشتباه و شاید اقدام خامی بود ازسوی دوسه نفرکه تجربه سیاسی نداشتند . اینگونه حرکات به نفع رژیم تمام میشود و یا مورد بهره برداری رژیم میتواند قراربگیرد که میگیرد . خانم مسیح علینژاد درحال حاضر رهبری یک جریان اجتماعی برعلیه حجاب اجباری را بردوش میکشد و هرگونه شعاربرعلیه ایشون خاک پاشیدن به مبارزات هزاران دختر شجاعی است که بهرحال درمبارزه با حجاب اجباری با ایشان همسو هستند .
لطفا کاری نکنید که رژیم و جریانات سکت بخیل و حسود خوشحال شوند .
مطالیات دموکراتیک مشترک یکدیگررا در مسیر وحشتناک هژمونی طلبی نیاندازید زیرا که سودش را رژیم میبرد .
رضا
ارسال یک نظر