دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۸ خرداد ۵, یکشنبه

تا اپوزیسیون بیرون از کشور متحد نشود مردم بپا نخواهند خاست

  سیاوش لشگری – پرسش مطرح بین همه‌ی ایرانیان در هر خانه و کوچه و بازار و حتا رسانه‌ها این است که چرا هم‌میهنان ما درون کشور در برابر این همه سختی و فشار بپا نمی‌خیزند ؟ و بسیاری از ایرانیان می‌گویند حالا که آمریکایی‌ها هم از مردم پشتیبانی کامل کرده‌اند باید مردم به خیابان‌ها بریزند و طومار رژیم را برچینند و آنها  از این همه صبوری مردم  درون کشور تعجب می‌کنند که چرا مردم یکپارچه  نمی‌شوند مگر سال‌ها همه منتظر نبودند که ابرقدرت‌ها به ویژه آمریکایی‌ها از آنان  حمایت کنند؟ و برخی به طعنه اضافه می‌کنند چطور است آمریکایی‌ها بروند و بجای ایرانی‌ها تظاهرات هم بکنند !آری، درست است که ناله مردم از دست نادانی‌ها و بی‌لیاقتی‌ها و ستمکاری‌های رژیم به آسمان بلند است و هر کسی هم  به توانتا اپوزیسیون بیرون از کشور متحد نشود مردم بپا نخواهند خاست
 

۳ نظر:

ناشناس گفت...

برعامل تفرقه درخارج لعنت .
بهلول

ناشناس گفت...

حالا با توجه به خطبه های نهج البلاعه میگیم بحث دیدگاه زن را بیخیال میشیم و به جملات  "خوبش " توجه میکنیم . اولا نهج البلاغه ۴۰۰ سال بعد از علی توسط سید رضی تحریرشده و هزاراما و اگرداره و فرض میکنیم اما و اگر نداره ولی ایا میتونه راهنمای عمل ما برای رسیدن به عدالت و ازادی قراربگیره ؟ درجایی که ما به لحاظ فلسفی زکریای رازی داریم و به لحاظ حماسی و استقلال امثال بابک خرمدین ها و یعقوب لیث ها داریم نهج البلاغه چه نقشی میتونه داشته باشه با این همه اشکالاتش .

مسئله اینجاست که ما چون مذهبی بودیم و اخوندی بار اومده بودیم ( تو این مملکت متولی و مروج مذهب اخوندبود و نمیشه انکارکرد)  و از طرفی هم به اسطوره های تاریخی خود براثر بیسوادی و کم آگاهی شاهنشاهی نگاه میکردیم و ازطرفی هم طرفداران عدالت و آزادی درجهان از نظریات مارکس پیروی میکردند ( حالا یا حزبی یا سازمانی یا چریکی یا فلان و بهمان ) ما اومدیم اون ایده الها را در نهج البلاغه بزور پیدا کردیم و برای ساپورتشم گزینشی از قران ایه کشیدیم بیرون !  ریشه ای نگاه نکردیم چون اگاهی نداشتیم و با برداشت فرمالیستی از برخی ایات که مورد پسندمان بود بصورت ارهده گرایانه ذهنی به رادیکالیسم رسیدیم و سعی کردیم خودرا شبیه نطریات جنبش های چریکی جهان بکنیم و چون حزب توده و شوروی هم مارا هول میدادند و کتاب برامون ترجمه میکردن خودبخود افتادیم تو مباحث وصله پینه ایده الوژیک و ملغمه ای که باید حفظ کزد وگرنه اگربخواهی به رابطه اش فکرکنی سرگیجه میگیری ... الیته فحش های سیاسی هم یادگرفتیم که چپ و راست به مخالفین میگفتیم اپورتونیست !  تو میدون مردم عادی بهم فحش خارمادرمیدادن تو محیط روشنفکری  چریکها بهم فحشرسیاسی میدادن !

سال ۴۴ نتیجه این شد که قران بشه راهنمای عمل و مارکسیسم بشه علم مبارزه ! و مهمترین کنابهای محاهدین بنیانگذار هم بشه شناخ و تکامل و اقتصادبزبان ساده که کلا همش درمحتوی مارکسیستی بود . قران تو این مجموعه زیادی بود و دهه ۵۰ توسط زبده ترین بچه های سازمان که بار عملیات نظامی را بدوش میکشیدند نفی شد و ایه هم ازارم حذف شد و خلاصه صدای اپورتونیست راست مذهبی بلندشد ! مارکسبستها کشته شدند ویا به خارج رفتند و بعداز۵۷ سازمان بدون رهبران قبلی مثل هلو افتاد دست فرصت طلبان مذهبی و ان شد که شد . دهها هزار کشته و نتیجه ۳۷ سال درخارج و نزدیک ۲۰ سال حل شدن در پارلمانتاریسم بورزوایی ! بدون سلاح و فقط با خودکار که ازتوش شعروشعار و چاپلوسی  و حسادت میادبیرون بطوریکه انقدر سقوط کرده که حتی به قهرمانان داخل نظیر نسرین ستوده ها و نرگس مخمدی ها و صدها زن قهرمان دیگر حاصردرمیدان و زندان بخل میورزند و انان را کمرنگ میکنند  ولاغیر .

کجایی حنیف

کجایی بهرام

بوزینگان بردرخت سازمان جست و خیز میکنند و چاپلوسی و پس ازمدتی هم میشوند مزدور رژیم . دیروزود داره اما سوخت و سوزنداره . تا الان که اینطوربوده .

رضا

ناشناس گفت...

بالا اوردن یکی دو تا پلاکارد برعلیه مسیح علینزاد در جریان اعتراض به حجاب کاری بود صددرصد اشتباه و شاید  اقدام خامی بود ازسوی دوسه نفرکه تجربه سیاسی نداشتند . اینگونه حرکات به نفع رژیم تمام میشود و یا مورد بهره برداری رژیم میتواند قراربگیرد که میگیرد . خانم مسیح علینژاد درحال حاضر رهبری یک جریان اجتماعی برعلیه حجاب اجباری را بردوش میکشد و هرگونه شعاربرعلیه ایشون خاک پاشیدن به مبارزات هزاران دختر شجاعی است که بهرحال درمبارزه با حجاب اجباری با ایشان همسو هستند .

لطفا کاری نکنید که رژیم و جریانات سکت بخیل و حسود خوشحال شوند .

مطالیات دموکراتیک مشترک یکدیگررا در مسیر وحشتناک هژمونی طلبی نیاندازید زیرا که سودش را رژیم میبرد .

رضا