تمام کانونهای شورشی آماده برای در هم کوبیدن یک شاعر و پسری که میخواست مادرش را ببیند. تضاد اصلی و سد راه تکامل در شرایط تاریخی حاضر این است و جز این نیست
دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید
مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۵ نظر:
با درود به اسماعیل یغمایی و پسرش امیر
مجاهدین که در چسباندن تکه های سخنان این و آن به هم و بافتن آسمان و ریسمان برای اثبات ادعاهایشان تبحر بالایی دارند و در این زمینه دست کمی از آخوندها ندارند اما در زمینه مجری گری مجری های تلویزیون رژیم باید بیایند از این مجری نه چندان با سابقه مجاهدین آموزش بگیرند . ببینید با چه قر و قمیش و آبرو بالا و پایین دادن و قر کمر و از این طرف به آن طرف پیچ و تاب خوردن و انواع و اقسام ادا و اطوار درآردن ها برنامه اجرا می کند که فقط می توان گفت مشمئز کننده و حال به همزن.
اشرفی سابق ، محسن
با درود به اسماعیل یغمایی و پسرش امیر
مجاهدین که در چسباندن تکه های سخنان این و آن به هم و بافتن آسمان و ریسمان برای اثبات ادعاهایشان تبحر بالایی دارند و در این زمینه دست کمی از آخوندها ندارند اما در زمینه مجری گری مجری های تلویزیون رژیم باید بیایند از این مجری نه چندان با سابقه مجاهدین آموزش بگیرند . ببینید با چه قر و قمیش و آبرو بالا و پایین دادن و قر کمر و از این طرف به آن طرف پیچ و تاب خوردن و انواع و اقسام ادا و اطوار درآردن ها برنامه اجرا می کند که فقط می توان گفت مشمئز کننده و حال به همزن.
اشرفی سابق ، محسن
عجب مجری چاپلوس دزوغگوی پفیوزی . واقعا این برنامه ضد بشری مشمئز کنتده بود .
ارژنگ
اینها هم مثل نهادهای امنیتی رژیم تمام ترسشان از خبرنگار و دوربین و مستند است. رژیم هم زهرا کاظمی را کشت فقط به خاطر اینکه خبرنگار بود و با دوربین به در زندان اوین رفته بود که عکس بگیرد. حالا هم تمام گناه امیر یغمایی این است که با یک خبرنگار و دوربین به در کمپ آلبانی رفته است. مشترکات را می بینید؟
شایان
می گویند روزی گوسفندی از جوی آبی به آن طرف جوی پرید و دنبه مبارک اش بالا رفت و ماتهتش پیدا شد . بزی از میان گله فریاد برآورد دیدم دیدم دیدم دیدم . گوسفند رو به بز کرده گفت بی انصاف تو همه جایت شبانه روز پیداست و ما دم نمی زنیم . آنوقت تو برای ما اینچنین علم شنگه راه انداخته ای که دیدم دیدم و به خیال خودت آبروی ما را مببری. شرم و حیایت کجا رفته .
حالا حکایت این مجاهدین خلق است که عکس امیر نوجوانی که در مطب دندانپزشک آمریکایی در تیف کار می کرده و با سرهنگ دندانپزشک عکس انداخته را بعنوان سند رابطه او با آمریکا پخش می کنند که آی هوار خلق الله این هم سند رابطه با آمریکای پسر اسماعیل یغمایی.بابا شما که بز اصلی تان یا همان سیدت النساء العالمین دائم با آمریکایی ها نشست و برخااست دارد و خواهران مجاهد در اشرف و لیبرتی با لباس های شیک از افسران آمریکایی در مهمانی ها پذیرایی میکردند و خواهران مجاهد را بعنوان گارسون در خدمت آمریکاییی ها درآورده بودید دیگر چه میگویید .
واقعا که شرم و حیا هم چیز خوبی است که در شما یافت می نشود .
اشرفی سابق محسن
ارسال یک نظر