انتخاب این سه چهره ادبی بسیاردقیق انجام شده.غلظت تفکرات ارتجاعی در نوشته های مولوی بسیار بالاست. گه گاه درنزد سعدی نیز، اما به سختی میتوان دیدگاههای ضد ملی یا ارتجاعی در نزد این سه تن دید. هرچه کمتر ایدئولوژی یا مذهب زده باشی، بیشتر انسانی. هیچیک از این سه تن شیعه نبودند، برای همینه که آدم شدند. من بیاد نمیارم که خمینی حتا یک بار کوچکترین اشاره ای به شاعری یا نویسنده ای کرده باشه. ارتجاع مغلوب نیز.چپ و راست آیه قرآن بلغور می کنن اما از فردوسی خبری نیست. نقاط مشترک سلبی و ایجابی این دو جریان شگفت انگیزه.
فیلم شاهکار "فارنهایت ۴۵۱" از فرانسوا تروفو یادتان میاد ؟ داستانی تخیلی است که در آن "کتاب" ممنوع است و گروه مقاومتی تشکیل میشه برای "از بر کردن" این کتابها. این در ایران اتفاق افتاده. متون مذهبی و آنچه از تاریخ گذشته ایران بجامانده بود را اشغالگران میسوزاندند (بویژه متون مذهبی زرتشتی). اگر کتابی از این دست پیدا میشد، دارنده اش را درجا می کشتند. بنابر این برای حفظ این کتابها، زرتشتی ها این متون را "از بر میکردند". همسر فردوسی زرتشتی مذهب بود و پدر زن فردوسی موبد و از همین "از بر کنندگان" متون زرتشتی بوده. این همه دانسته از تاریخ باستان ایران از آسمان نیامده بوده، منبع فردوسی پدرزنش بوده. فردوسی کم و بیش بیست سال در صفوف اسماعیلیه با اشغال گران خلیفه و مغول می جنگیده. روحیه حماسی فردوسی هم از آسمان نیامد. ریشه همه چیز در زمین است. از آسمان جز باران و برف، و گاه "خروجی" پرندگان چیزی بزمین نیامده. امروز مذهب شده امری برنده چون ساطور. فردوسی در خانواده ای زورکی مسلمان شده بدنیا آمد، در میان اسماعیلیه بود، اما فردوسی نهایی تحت تاثیر فرهنگ ایران باستان، همسرش و پدروی آن فردوسی ای شد که شاهنامه را آفرید. بیت های بسیار بسیار زیادی ساختند و چسباندند به فردوسی، اما اینها لایتچسبک است. اگر فردوسی گرایشی به اسلام و اهل بیت داشت، با اینها شاهنامه را آغاز میکرد یا با آن پایان میداد.هر سه جلد کتاب (کمدی) الهی دانته با یک واژه به پایان میرسد : estelle ستاره (که هم ریشه ستاره فارسی و" اَس تی ره " کردی است) اگر فردوسی مسلمان یا شیعه بود، یا در آغاز یا در انتها ذکری از علی و محمد و این دارودسته میکرد. چنین چیزی نیست، دروغگویی و جعل تاریخی "شغل و نوندونی" آخوند رافضی است.مرتجع رافضی نمی تونه تحمل کنه که کسی شیعه زاده باشه و از این دایره نکبت بیرون بره. برای همین هم هست که باید هرجور شده این نجاست اسلام رو ببندن به ریش فردوسی. آن فردوسی ای که شاهنامه را نوشت شیعه نبود. پس از مرگش خمینی های آن دوران نگذاشتن در گورستان مسلمین دفن بشه. از این هم دلیل بالاتر ؟ فردوسی را در گوشه باغ خانه اش بخاک سپردن نه در بین مسلمانها ! چه افتخار و سعادتی بالاتر از این ؟ فردوسی نه مسلمان بود و نه شیعه
۲ نظر:
۲۹ خرداد ۲۵۷۹ ايرانى ۱۸ ژوئن ۲۰۲۰ مسعودعالمزاده پاريس
انتخاب این سه چهره ادبی بسیاردقیق انجام شده.غلظت تفکرات ارتجاعی در نوشته های مولوی بسیار بالاست. گه گاه درنزد سعدی نیز، اما به سختی میتوان دیدگاههای ضد ملی یا ارتجاعی در نزد این سه تن دید.
هرچه کمتر ایدئولوژی یا مذهب زده باشی، بیشتر انسانی. هیچیک از این سه تن شیعه نبودند، برای همینه که آدم شدند.
من بیاد نمیارم که خمینی حتا یک بار کوچکترین اشاره ای به شاعری یا نویسنده ای کرده باشه. ارتجاع مغلوب نیز.چپ و راست آیه قرآن بلغور می کنن اما از فردوسی خبری نیست. نقاط مشترک سلبی و ایجابی این دو جریان شگفت انگیزه.
۲۹ خرداد ۲۵۷۹ ايرانى ۱۸ ژوئن ۲۰۲۰ مسعودعالمزاده پاريس
فیلم شاهکار "فارنهایت ۴۵۱" از فرانسوا تروفو یادتان میاد ؟ داستانی تخیلی است که در آن "کتاب" ممنوع است و گروه مقاومتی تشکیل میشه برای "از بر کردن" این کتابها.
این در ایران اتفاق افتاده. متون مذهبی و آنچه از تاریخ گذشته ایران بجامانده بود را اشغالگران میسوزاندند (بویژه متون مذهبی زرتشتی). اگر کتابی از این دست پیدا میشد، دارنده اش را درجا می کشتند. بنابر این برای حفظ این کتابها، زرتشتی ها این متون را "از بر میکردند".
همسر فردوسی زرتشتی مذهب بود و پدر زن فردوسی موبد و از همین "از بر کنندگان" متون زرتشتی بوده. این همه دانسته از تاریخ باستان ایران از آسمان نیامده بوده، منبع فردوسی پدرزنش بوده. فردوسی کم و بیش بیست سال در صفوف اسماعیلیه با اشغال گران خلیفه و مغول می جنگیده. روحیه حماسی فردوسی هم از آسمان نیامد.
ریشه همه چیز در زمین است. از آسمان جز باران و برف، و گاه "خروجی" پرندگان چیزی بزمین نیامده.
امروز مذهب شده امری برنده چون ساطور. فردوسی در خانواده ای زورکی مسلمان شده بدنیا آمد، در میان اسماعیلیه بود، اما فردوسی نهایی تحت تاثیر فرهنگ ایران باستان، همسرش و پدروی آن فردوسی ای شد که شاهنامه را آفرید. بیت های بسیار بسیار زیادی ساختند و چسباندند به فردوسی، اما اینها لایتچسبک است. اگر فردوسی گرایشی به اسلام و اهل بیت داشت، با اینها شاهنامه را آغاز میکرد یا با آن پایان میداد.هر سه جلد کتاب (کمدی) الهی دانته با یک واژه به پایان میرسد : estelle ستاره (که هم ریشه ستاره فارسی و" اَس تی ره " کردی است)
اگر فردوسی مسلمان یا شیعه بود، یا در آغاز یا در انتها ذکری از علی و محمد و این دارودسته میکرد. چنین چیزی نیست، دروغگویی و جعل تاریخی "شغل و نوندونی" آخوند رافضی است.مرتجع رافضی نمی تونه تحمل کنه که کسی شیعه زاده باشه و از این دایره نکبت بیرون بره. برای همین هم هست که باید هرجور شده این نجاست اسلام رو ببندن به ریش فردوسی.
آن فردوسی ای که شاهنامه را نوشت شیعه نبود. پس از مرگش خمینی های آن دوران نگذاشتن در گورستان مسلمین دفن بشه. از این هم دلیل بالاتر ؟ فردوسی را در گوشه باغ خانه اش بخاک سپردن نه در بین مسلمانها ! چه افتخار و سعادتی بالاتر از این ؟ فردوسی نه مسلمان بود و نه شیعه
ارسال یک نظر