این
روستای من است گرمه در دشت کویر. جائی که من زاده شدم و آموختم از مردمان
شزیف و فقیرش از اسمان پاکش و نخلهایش وزبان نیرومند مردمی که شعرهای من از
آنان مایه گرفت و متاسفانه سالها در خدمت مشتی بیشرف آخوند صفت در آمد که
جز کثافت تقطیر شده نیستند کثافاتی همسنگ خمینی و خامنه ای. ایران و مردمش
برای من ادامه گرمه و مردمانش هستند . و تا خزر و عمان و خراسان و
بلوچستان و کردستان و آذربایجان دامن کشیده شده است و ادامه یافته اندو در
چهلسال غربت یک لحظه از من جدا نبوده اند بادا چنانکه در سه هزاره بر سینه
کویر زیسته همچنان سرسبز و زنده بماند و بادا که ایران و در دشت کویرش
گرمه دور از خمینی و رجوی آزادی راستین را تجربه کند. من و ما برای این به
راه شتافتیم و برای این غربت را تحمل کردیم و برای همین تهمتهای مشتی بی
ناموس راستین را تحمل کردیم کسانی که بوئی از شرف و انسانیت نبرده اند و
ادامه حقیقی خمینی پلیدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر