با درود، کمال رفت، نه در خاک که بر کاکل بانگ خروس سحر کمال رفت نه در زیر سنگی سرد که بر کوه آتشفشان همیشه فوران شعر کمال رفت رفت،چه رفتنی ؟!، نه در کنار هفت هزار سالگان که در هفت آسمان شعر ماندگار کمال رفت ، نه درخاک، نه ، کمال میرود بر موجهای دریاهای بی ساحل کمال رفت، نه در خاک که بر فراز آفتاب که بر حنجره خروس سحر خروس سحری که پیش از آفتاب شعور را کمال رفت ، نه درخاک، نه در سنگ کمال رفت در بذر گلها، در بال مرغان دریا کمال رفت در شهد شیرین شعر پارسی کمال رفت ؛ نه در زیر خاک کمال رفت و میرود بر آسمان بر آسمان بی انتهای آبی ادب ایران کمال رفت، نه در زیر خاک کمال همیشه در حال رفتن است که بر بیت بیت هر شاعری که عاشق است هر شاعری که شعور را در قلم جوهر است. کمال میرود بر هر فانوسی،بر هر تیر چراغی و کمال میرود در تاریکی ها در تاریکی ها تا چراغ راه شاعران سرگردان باشد کمال نرفت و نمیرود ، تا هنگامه ای که شعور هست و آفتاب. و آواز خروس سحر
۲ نظر:
درود بر جناب یغمایی گرامی
مثل همیشه عالی. درود
با درود،
کمال رفت، نه در خاک
که بر کاکل بانگ خروس سحر
کمال رفت نه در زیر سنگی سرد
که بر کوه آتشفشان همیشه فوران شعر
کمال رفت رفت،چه رفتنی ؟!،
نه در کنار هفت هزار سالگان
که در هفت آسمان شعر ماندگار
کمال رفت ، نه درخاک، نه ،
کمال میرود بر موجهای دریاهای بی ساحل
کمال رفت، نه در خاک
که بر فراز آفتاب که بر حنجره خروس سحر
خروس سحری که پیش از آفتاب شعور را
کمال رفت ، نه درخاک، نه در سنگ
کمال رفت در بذر گلها، در بال مرغان دریا
کمال رفت در شهد شیرین شعر پارسی
کمال رفت ؛ نه در زیر خاک
کمال رفت و میرود بر آسمان
بر آسمان بی انتهای آبی ادب ایران
کمال رفت، نه در زیر خاک
کمال همیشه در حال رفتن است
که بر بیت بیت هر شاعری که عاشق است
هر شاعری که شعور را در قلم جوهر است.
کمال میرود بر هر فانوسی،بر هر تیر چراغی
و کمال میرود در تاریکی ها
در تاریکی ها تا چراغ راه شاعران سرگردان باشد
کمال نرفت و نمیرود ،
تا هنگامه ای که شعور هست و آفتاب. و آواز خروس سحر
ارسال یک نظر