کاش در سال پنجاه و هفت ما سیاسیون! و روشنفکران!! به اندازه این دختر جوان درک داشتیم و اسران ظلمت زده آینده را میدیدیم
۲ نظر:
محمود
گفت...
دورد تاریخ همواره تکرار میشود. آن زمان هم یک تبلیغاتی غالبی بود که 99 درصد روشنفکران و صاحبنظران با آن همراه بودند و در صداقت خود تردید نداشتند. البته مشکل در صداقت آنها نبود بلکه مشکل از رسانه های غالب و آن چیزی بود که ظاهرا طرف حق بود. امروز هم باز دارد تکرار میشود. تعداد کسانی که تبلیغات جنون آمیز جهانی را باور نمیکنند و آن را فریب بزرگ قرن میدانند، تعدادشان انگشت شمار است. در حالی که اکثر قاطع روشفنکران و صاحب نظران باز هم با رسانه های غالب و گویش آنها از وضعیت جهان موجود همراه و هم نظرند. بیخود شعار الکی ندهیم. اکثریت قاطع انسانها(بدون توجه به میزان آگاهی که خودشان فکر میکنند دارند) کاری به حقیقت ندارند بلکه برده رسانه و تعادل قوای غالب هستند. اگر کسی توانست متوجه این ضعف بزرگ درونی خودش شود؟! نه عزیز دل اگر به این سادگی بود که سال 57 هم اکثرا باید متوجه فریب بزرگ میشدند. چشمهای بسته و انسانهای مسخ شده هرگز نه بیدار میشوند و نه به خودآگاهی میرسند. فقط تعداد انگشت شماری که در تعادل قوا گم میشوند. نگاه کنید ببیند سر بزنگاهها و در دل تاریکی و تعادل قوای مسلط و در دامگه حادثه چند نفر فریاد کشیدند، تمام عیار قیمت حقیقت بینی را دادند، ولی هیچ کس حتی متوجه شان هم نشد!!!
البته من در اینکه بانوی این تصویر واقعا متوجه عمق فاجعه است و یا اینکه با احساس لحظه ای خاص خودش تحت تاثیر جو است تردید دارم. کنش ناشی از احساس لحظه ای همیشه خطرناک است فرقی نمیکند که تصادفا در طرف درست یا طرف غلط تاریخ ایستاده باشد. کنش باید ناشی از اشرف به پدیده ها و توام با آگاهی عمق باشد. البته انتظار ندارم برخی دوستان متوجه نکته مورد اشاره ام بشوند.
۲ نظر:
دورد
تاریخ همواره تکرار میشود. آن زمان هم یک تبلیغاتی غالبی بود که 99 درصد روشنفکران و صاحبنظران با آن همراه بودند و در صداقت خود تردید نداشتند. البته مشکل در صداقت آنها نبود بلکه مشکل از رسانه های غالب و آن چیزی بود که ظاهرا طرف حق بود.
امروز هم باز دارد تکرار میشود. تعداد کسانی که تبلیغات جنون آمیز جهانی را باور نمیکنند و آن را فریب بزرگ قرن میدانند، تعدادشان انگشت شمار است. در حالی که اکثر قاطع روشفنکران و صاحب نظران باز هم با رسانه های غالب و گویش آنها از وضعیت جهان موجود همراه و هم نظرند.
بیخود شعار الکی ندهیم. اکثریت قاطع انسانها(بدون توجه به میزان آگاهی که خودشان فکر میکنند دارند) کاری به حقیقت ندارند بلکه برده رسانه و تعادل قوای غالب هستند. اگر کسی توانست متوجه این ضعف بزرگ درونی خودش شود؟!
نه عزیز دل اگر به این سادگی بود که سال 57 هم اکثرا باید متوجه فریب بزرگ میشدند.
چشمهای بسته و انسانهای مسخ شده هرگز نه بیدار میشوند و نه به خودآگاهی میرسند.
فقط تعداد انگشت شماری که در تعادل قوا گم میشوند.
نگاه کنید ببیند سر بزنگاهها و در دل تاریکی و تعادل قوای مسلط و در دامگه حادثه چند نفر فریاد کشیدند، تمام عیار قیمت حقیقت بینی را دادند، ولی هیچ کس حتی متوجه شان هم نشد!!!
البته من در اینکه بانوی این تصویر واقعا متوجه عمق فاجعه است و یا اینکه با احساس لحظه ای خاص خودش تحت تاثیر جو است تردید دارم.
کنش ناشی از احساس لحظه ای همیشه خطرناک است فرقی نمیکند که تصادفا در طرف درست یا طرف غلط تاریخ ایستاده باشد. کنش باید ناشی از اشرف به پدیده ها و توام با آگاهی عمق باشد.
البته انتظار ندارم برخی دوستان متوجه نکته مورد اشاره ام بشوند.
ارسال یک نظر