هنگامه ی رزم است هان! زن سوی میدان آمده
با گیسوی آشفته اش در باد و توفان آمده
فریاد او چون رعد در، ایران طنین افکن شده
بنگر فقیهان همچو بید! از ترس لرزان آمده
گیسوی او شد غرق خون ،از جورملّای زبون
بنگر به میدان باز او با بیشماران آمده
ای هرزگان ریشدار،هم بی وطن هم بی تبار
ای از شما ابلیسیان، شیطان گریزان آمده
عمّامه داران پلید،از نطفه ی شمر و یزید
در قامت اینان بپا، هان کلّ ایران آمده
دیری نمانده تا شود ایران رها از ظلم تان
ظلمت ز ایران رفته و خورشید تابان آمده
رها
۱۴ نوامبر ۲۰۲۲
رها
۱۴ نوامبر ۲۰۲۲
۴ نظر:
�� هم اسلام
�� هم قرآن
❤️ هردو فدای ایران !
۲۵ آبان ۲۵۸۱ شاهنشاهی ۱۶ نوامبر ۲۰۲۲ مسعود عالمزاده پاريس / ۱
هم میهن بزرگوار، من در زمینه ی تکنیکی توان و تخصصی در شعر و شاعری ندارم، اما به ادرون مایه که میرسه تقریبا هر کسی میتونه نظری داشته باشه. همه چیز هایی که نوشته اید بباور من درسته جز یک نکته بسیار نادرست که آن هم نسل به نسل از زمان خشایارشا به ما منتقل شده : اصل بد، نطفه ناپاک. در دنیای نوین و روانشناسی تربیتی امروز (که این یکی هم از تخصص های من نیست اما هرکسی باید چند خطی از آن بداند) پایه روی آموزش است و اینکه فرد بد ذات اصلاح ناپذیر نداریم. بدلیل آموزشهای نادرست است که انسانها به راه نادرست می افتند. یکی از دلایلی که رژیم پست فطرت اسلامی حاکم بر ایران به این سادگی دست به قتل میزند هم همینه : آدمی که فاسده قابل اصلاح نیست، باید کشتش. سنی ها، ارمنی ها، بی دین ها، بهایی ها و .... کافرند و تنها راه اصلاح برای اینکه این کافر ها دیگران را از راه رررررررررررراست منحرف نکنند اینه که این کفار رو بکشی. سعدی بزرگوار در دنیا شهره ی اخلاق و معیار انسانیته. یکی از روسای جمهور فرانسه ... سادی کارنو ... ست که بدرش بدلیل ارادتی که به سعدی داشته نام کوچک او را سعدی گذاشته : سعدی کارنو که به فرانسه سادی کارنو خونده میشه. بالای تالار ورودی مجمع عمومی سازمان ملل هم این دو خط شعر سعدی است که ... بی آدم اعضای یک پیکرند ...
اما سعدی در یکی دوجا از خط خارج شده که یکی اش اینه :
پرتو نیکان نگیرد آنکه .... بنیادش بد ... است تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است.
روانشناسی تربیتی امروز اینرو نمی پذیره. صحبت کردن از ... عمّامه داران پلید،از نطفه ی شمر و یزید ... در شان شما نیست.
دومین اشتباه هم همینجاست : .. از نطفه ی شمر و یزید .... که گویا شمر و یزید آدمهای بدی بوده اند (و احتمالا اگر عمّامه داران از نطفه ی حُسَین می بودند چه میشد ! ! ).
یزید امیرالمومنین بود. جامعه اسلامی او را پذیرفته بود. حسین برعلیه امیرالمومنین یزید قیام کرد. شمر و یزید بی اجازه ی مستقیم از یزید زدند لت و پارش کردند. برخلاف آنچه آخوندها تو مخ ما کردند این کار یک نصفه روزه انجام نشد چیزی نزدیک به یک ماه طول کشید. روز به روز و هفته به هفته حُسَین سر اینها رو به طاق می کوبید و وقت می خرید و این دست آن دست میکرد طوری که تقرایبا بالای ۹۵% از افرادش حوصله شان سررفت و راهشان را کشیدند و رفتند. این جناب حُسَین که در قتل عام و تجاوز به زنان هم میهن ما در بابل و ساری دست داشت نه مشروعیت مردمی داشت (دست بالا زیر نیم درصد جمعیت از پرتغال بگیر تا مرز چین)، نه مشروعیت سیاسی (حسن خلافت رو فروخته بود و جنس فروخته ررو که دوباره نمی فروشند تازه بخشی از این پول رفت تو جیب خود حُسَین) نه صلاحیت اخلاقی. نوشته ها هست. مکرر در مکرر نوشته شده که بحث میان حسن و حُسَین بر سر دختر باکره بوده. حسن به حُسَین متلک می پرونده که ... اون فلان دختر رو که به اسم باکره بهت انداختند، باکره نبود، کلاه سرت رفت. من دیشب با یکی بودم که باکره بود... اگه این بابا آدمی سیاسی بود، دست کم پیش از مردنش پیامی برای دیگران میگذاشت. رفت دنبال واجبی کشی که بی پشم و پیلی بره بهشت چون حوری های باکره ی بهشتی از پشم و پیلی خوششون نمیاد. اون جمله هیهات منا الذله هم از حُسَین نیست از کس دیگری است.
حالا کمی هم برگردیم نه فضای آموزشی حْسَین و یزید. حْسَین فرزند فاطمه بود، دختری که در ۷ سالگی رفت تو رختخواب علی. ۷ سال قمری میشه حدود ۶ سال و ۸ ماه. اگه ۷ سال و یازده ماه هم میداشت تازه میشد ۷ سال و ۷ یا ۸ ماه. بدن یک دختر بچه ۷ ساله آمادگی پذیرش همخوابگی و زایمان رو نداره. تو زندگی هم همیشه با علی جروبحث داشته. چندین بار میخواسته طلاق بگیره یا علی مپیخواسته ولش کنه که دوروبری های محمد اومدن که .... دختر رسول الله رو که طلاق نمیدن.... پیش از رفتن به خانه ... بخت ... هم که مکرر در مکرر حدیث هست که حضرت رسول سینه های او را می بوسیده و می بوییده که موجب حیرت هوادارن محمد میشده. خود فاطمه هم برده دار بوده هم برده فروش و صاحب فدک. علی هم که خود عربها بهش میگفتن .... قتّال العرب یعنی بسیار آدمکش. ما نشنیدیم که یک خط شعر از فاطمه جایی ذکر شده باشه. علی سی و چند تا زن و کنیز داشته، کافی نبوده به بیوه زنها هم رسیدگی میکرده. از زور بی عرضگی یک بچه ده ساله سرش کلاه میگذاشته. در جریان خوارج با نامردی از پشت به جمع نشسته بی سلاح خوارج حمله کرد و دوازده هزارتایشان را قتل هام کرد و به فراری ها هم رحم نکرد. نیم کش ها را داد تمام کش کردند.
۲۵ آبان ۲۵۸۱ شاهنشاهی ۱۶ نوامبر ۲۰۲۲ مسعود عالمزاده پاريس / ۲
بستر تربیتی یزید چه بود ؟ مادر یزید میسون بنت بحدل دختر رییس قبایل مسیحی بنوکلب بود. زنی شاعر که اشعارش همین امروز هم از افتخارات ادبیات عرب است. طبع ادبی یزید از چنین زنی میاید. معاویه هم آدمی بود به طبع زمانه دیکتاتور اما آخوند نبود. آدمی بود سیاسی که در تمام عمرش یک زن بیشتر نداشت و یک فرزند : یزید.
حالا این دوتا رو که با هم مقایسه کنیم یزید از هر نظر سه سروگردن از حُسَین بالاتر بود. برخورد یزید با خانواده ی حُسَین دشمن اش بود بسیار آقا منشانه تر و انسانی تر بود تا برخورد نامردانه ی علی با دوستانش.
حُسَین فکر میکرد چون ذریه رسول الله است کسی جرئت دست یازیدن به اورا ندارد، دست آخر فهمید که ذهنیت داشته. افتاد به زار و زرمه و خواهش و تمنا که مرا بفرستید با کفار دیلمی حرب کنم یعنی کی ؟ یعنی همین هم میهنان غیور گیل و مازندرانی ما.
اگر قراره مردم ما این رژیم رو به زیر بکشند .... که خواهند کشید... ما باید تمامی رژیم را از خودمون، از ذهن مون بیرون کنیم. دیگه مرجع و رفرانس ما نمیتونه و نباید حُسَین ای باشه که باور داشت که ایرانی ها موالی اند، که هر عربی از هر ایرانی ای برتراست، که باید رفت ایرانی ها رو کشت، به زنانشان تجاوز کرد و مردانشان را آورد در بازار برده فروشی فروخت.
از ما به دور باد چنین ناپسند گویی ها !
نه هم میهن گرامی !
این آخوندها از نطفه ی شمر و یزید نیستند، از نطفه ی علی اند و حًسَین و باقر و بی قر.
شتر دزدی دولا دولا نمیشه. وقتی یک گاو نر بهت حمله میکنه، در رفتن، چپ و راست رفتن و ویراژ دادن نتیجه نمیده. تنها راه اینه که دوتا شاخش رو بگیری تا ... شاید ... با کمی مهارت بخوابونی اش زمین. این شدنی است. اسپانیایی ها و باسک ها تو این کار خیلی ماهرند.
حالا اگر به همه ی مردم نمیشه گفت که این جریان عاشورا کلاشی بوده، دست کم خودمون که میتونیم این رو تو بوق نکنیم.
حًسَین شیاد و کلاش بود. بهش این رو فروختند که بیا تخت سلطنت آماده است. اونهم بی فکر، سراسیمه گزنکرده پاره کرد. با زن و بچه اش بدو بدو آمد. اخه اگه بابک و آریو برزن بود که خودش سوار به اسب میامد با یک شمشیر. مگه چه گوارا با اهل و عیال آمد تو سیرا مادرا ؟ نه شمر و یزید بدتر از حًسَین بودند نه علی بهتر از معاویه. همه شون قاتل و چپاولگر مردم ما بودند. دعوایی بود بین پسر عموها. گور پدر همه شون.
حًسَین وعلی و باقر و بی قر و بقیه شون فدای یه تارموی مهسا و نیکا و ندا.
۲۵ آبان ۲۵۸۱ شاهنشاهی ۱۶ نوامبر ۲۰۲۲ مسعود عالمزاده پاريس / ۳
یک نمونه بسیار جالب.
دو هفته پیش مردم تو خیابون می گفتند : خامنه ای قاتله ... ولایتش .... باطله
حالا میگن : خامنه ای قاتله ... حکومتش ... باطله
مردم دارند تصحیح می کنند. یعنی فهمیده ن که ولایت چی کشک چی ؟ وقتی از ولایت صحبت می کنی یعنی هنوز تو چارچوب اسلام گیر کردی. انگار ولایت خامنه ای باطله ولایت رجوی خوبه.
مگه پشگل خوش بو هم داریم ؟
این شعار مذهبی است مثل : یا حسین میر حسین
یا
خدایا ما رو از دست این رژیم خلاص کن.
حالا شعار شده سیاسی و مدنی و چارچوب مذهبی رو شکسته.
همانطوری که هزارخانی می گفت ... نمیشه خمینی رو روی کولت بذاری بری باهاش مبارزه هم بکنی.
راست می گفت.
شتر دزدی دولا دولا نمیشه. وقتش رسیده که این دندون کرمو رو بکشیم.
با درود بر شما آقای عالمزاده گرامی،
سپاس از توجهی که به این سروده نموده اید و سپاس از توضیحات روشنگرانتان.
هم میهن گرامی ،این سروده به ریشه ها نرفته و در آن هدف شرح تاریخ نیست، اگر هم اسامی از شمر و یا یزید آورده شده بیشتر جنبه عامیانه و فرهنگ کوچه است.تکرار می کنم بیشتر سطح و شکل مسئله مطرح است و‌نه محتوا.
خیلی از اسامی ماها اسامی همان متجاوزین اولیه است ،امثال علی،حسن،حسین سعید . اما وقتی شخصی ما را صدا میزند ما برایش توضیح نمی‌دهیم که جریان این نامگذاری از کجا آمده و خلاصه شرح تاریخ. آنچه که گفته اید واقعیت تاریخی است ،اما با زمان جا خواهد افتاد. خود واژه " ملا" مفهوم منفی ندارد، ملت یعنی با سواد ویا اهل دانستن و اهل علم، اما امروزه بنا به شرایط یک مفهوم و معنی منفی دارد. و یا وقتی در زبان سیاست می گوییم " حرومزاده" منظور هیچگاه منظور بیولوژیکی نیست،بلکه مفهوم حقه بازی و نادرستی طرف مقابل است .در این زمینه میشود جداگانه نوشت.
ممنون از توضیحات روشنگرانتان.
ارسال یک نظر