شاد باشیم در اعماق گورهای از یاد رفته
برای غثیان(استفراغ) بهمن پنجاه و هفت و بر آمدن حکومت جانیان اجنبی عمامه بر سر
اسماعیل وفا یغمائی
بیست و یک بهمن 1402 تحمیلی
چندی دیگر
در گورهایتان
در گورهایمان
در خاک
از تفرقه خواهیم رست
و متحد خواهیم شد
و به آرامشی ابدی خواهیم رسید
خواهید رسید
***
نگران نباشیم
رویاننده است چون آفریدگار زرتشت
رویاننده زندگی پس از ما
و پوشاننده است
پوشاننده پیکرهای ما
پوشاننده راهبران به بیراهه رفته نامدار
و پوشاننده هزاران هزاررهرو گمنام
اما نه خطاهای ما
***
پس از ما
در صفحات تاریخ نسلها
از واژههای یادهای ما
زمزمه نفرین بر خواهد آمد
نفرین تاریخ سوخته در اشک
که در خیابانها به نفی شاه گفتیم
مرگ بر شاه
و در قبول و ایجاب
آوای مغرور جهل گندناک اجنبی ما برخاست
درود بر خمینی
و میهنی را صدباره به دوزخ افکندیم
نگریزیم
خمینی راهزن انقلاب نبود
با درودهای ما بر ایران بال گشود
***
شاد باشیم که خاک خواهیم بود
و نفرین تاریخ را نخواهیم شنید
شاد باشیم
در گورهای گمنام غبار گرفته
در چارسوی جهان
که در اعماق غبار و زمان محو شده است
شاد باشیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر